ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 دي 1404
جمعه 5 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 27 اسفند 1396     |     کد : 182994

روز شمار تاريخ

یکشنبه27اسفند1396-29جمادی الثانی 1439-18مارس 2018

آغاز بهره ‏برداري از تلگراف در ايران (1236 ش)

آغاز بهره ‏برداري از تلگراف در ايران (1236 ش)

روزنامه وقايع اتفاقيه در شماره 372 خود در اين روز، رويداد سيم كشي تلگراف در مدرسه دارالفنون و موفقيت‏آميز بودن آن را خبر داد. پس از آن قرار شد كه از كاخ سلطنتي تا باغ لاله‏زار، سيم تلگراف متصل شود و پس از آن، نقاط ديگر نيز داراي تلگراف شدند. نكته در خور توجه اين بود كه برقراري تلگراف در ايران، در مرحله اول انگليسي‏ها را بهره‏مند كرد تا ايرانيان را، چرا كه آنان با اتصال خطوط مخابراتي هند و اروپا، نه تنها با مستعمره خود، هندوستان، ارتباط برقرار كردند و آن را سرعت بخشيدند، بلكه با ساختن تلگراف خانه‏هايي در ايران و فرستادن مامور به كشور، نفوذ خود را روز به روز در ايران، توسعه دادند.

درگيري شهيد "سيد حسن مدرس" با طرفداران سردار سپه در مجلس شوراي ملي (1302 ش)

در روزهايي كه بحث جايگزيني جمهوري به جاي مشروطه سلطنتي، بسيار اوج گرفته بود و روز تصميم‏گيري براي اعلان جمهوري نزديك مي‏شد، عالم مجاهد آيت‏اللَّه سيد حسن مدرس در برابر اين عمل ايستادگي كرد و سعي داشت از تصويب آن جلوگيري نمايد. در اين ميان مشاجره‏اي بين سيد محمد تدين، رييس مجلس شوراي ملّي با سيد حسن مدرس روي داد كه پس از هتاكي تدين، او به همراه طرفدارانش از مجلس خارج شد و مجلس از رسميت افتاد. پس از آن، مدرس از جلسه خارج شد و در سرسرا كه نمايندگان جمع بودند به ايراد سخن پرداخت. در اين هنگام دكتر حسين بهرامي به تحريك تدين به مدرس نزديك شد و سيلي محكمي به صورت مدرس نواخت به طوري كه عمامه او از سرش افتاد. اين حادثه چنان زشت و دور از انتظار بود كه برخي نمايندگان آن را محكوم كرده و از جرگه هواداران جمهوري و سردار سپه خارج شدند. در آن زمان، اين سيلي را، سيلي به جمهوري تعبير كردند كه در نهايت به شكست آن طرح انجاميد.

تولد "كريستين هِبِل" اديب و منتقد برجسته آلماني (1813م)

كريستين فريدريش هِبِل، نمايش‏نامه‏نويس، شاعر و منتقد آلماني، در 18مارس 1813م در يكي از ايالت‏هاي آلمان به دنيا آمد. هبل دوره كودكي را به سبب فقر خانوادگي و خشونت و سختگيري پدر، در محيطي غم‏انگيز گذراند و در نوجواني براي تامين معاش به شغلي در مطبوعات پرداخت. او در اين شغل با مطالعه بسيار، دانسته‏هاي خود را وسعت بخشيد و كم‏كم به نوشتن روي آورد. با انتشار برخي از نوشته‏هاي هبل درمجله‏هاي ادبيِ هامبورگ آلمان، وي راه آينده خود را در اين مسير برگزيد و پس از تحصيلي نيمه كاره، به نگارش پرداخت. هبل در سال‏هاي بعد سفري به فرانسه و ايتاليا كرد و با بر روي صحنه بردن نمايش‏نامه‏هاي خود به شهرت رسيد. او در نهايت در ويِن اتريش ساكن شد و تا آخر عمر در اين شهر باقي ماند. هبل در طول سال‏هاي كار، آثار متعدد و معروفي نوشت كه يادداشت‏هاي روزانه، يوديت، تراژدي ماريا ماگدالنا و هرود و ماريا مِنه از آن جمله‏اند. آثار نمايشي هبل شامل نمايش انديشه‏ها و احساس‏هاي بدبينانه و نامطبوع زندگي است كه همگي روح تيره و تنهايى و شكست را نمايان مي‏سازد. در نظر هبل، صحنه‏هاي غم انگيزْ، نتيجه و محصول اجتناب‏ناپذير تلاش فردي است. قدرت و برجستگي فرد پيوسته با كشمكش و مبارزه همراه است و دستخوش قوانين ماوراي جهان مادي است. فرد مي‏كوشد كه خود را از فرسودگي اموري كه با آن روبرو مي‏شود برهانَد، اما اراده‏اش در برابر قدرت اصلي كه مافوق همه چيز است، خُرد مي‏شود. هبل موضوع نمايش‏نامه‏ها را بر عصرهاي تحول و چهارراه‏هاي تاريخ قرار مي‏دهد و در عين حالْ وجود خود را در وراي آثارش مي‏نماياند و همدردي خود را با فرد در برابر نظام و قوانين خرد كننده نشان مي‏دهد. نمايش‏نامه‏هاي نخستينِ هبل به نثر نوشته و نمايش‏نامه‏هاي بعدي در شعر آزاد ساخته شده است. نامه‏هاي هبل نيز نه تنها به سبب گيرايى، بلكه به علت اهميتي كه از نظر تاريخ و نقد ادبي دارد، بسيار جلب توجه كرده و جزء نوشته‏هاي رسمي آلمان درآمده است. هبل نوعي از درام آفريد كه در آن‏ها شخصيت‏هايى كه زندگي‏شان در روحي بي‏قرار و خويشتن‏خواهي شديد مي‏گذرد ترسيم شده و او در آن‏ها به توصيف ابرمردان و زنان برتر پرداخته است. وي هم‏چنين در آثارش به مسئله تضاد عاطفي در شخصيت آدمي پرداخته است. محروميت‏هاي دوره كودكي و جواني بر جسم هبل اثر گذاشت و بيماري مهره پشت، او را به سوي مرگ زودرس كشاند. كريستين فريدريش هبل سرانجام در 13 سپتامبر 1863م در پنجاه سالگي درگذشت.

تشكيل كنفدراسيون سوئيس متشكل از ايالات گوناگون (1815م)

با پيوستن ايالت ژنو به سوئيس در 18 مارس 1815م، اين كشور به شكل كنوني درآمد. كشور سوئيس سابقاً به صورت كنفدراسيون اداره مي‏شد ولي اكنون حكومت آن فدرالي است. سوئيس متشكل از 25 ايالت يا كانتون است. در قرن پانزدهم ميلادي، سوئيس، يكي از كشورهاي قدرت‏مند اروپا بود، اما به تدريج قدرت خود را از دست داد. در سال 1815م پس از آن كه 9 كانتونِ ديگر كه آخرين آن‏ها، ژنو بود، به كنفدراسيون سوئيس پيوستند، كنفرانس پاريس كه پس از شكست ناپلئون، در فرانسه تشكيل شده بود، به سوئيس بي‏طرفي هميشگي اعطا كرد و اين كشور تاكنون، حتي در دو جنگ جهاني نيز، بي‏طرفي خود را حفظ كرده است.

 


نوشته شده در   يکشنبه 27 اسفند 1396  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode