تبديل روز شمار تاريخ ايران از هجري شمسي به تاريخ مجعول شاهنشاهي (1354 ش)
محمدرضا پهلوي در جريان افتتاح مجلس دوره بيستوچهارم، يكباره كينهتوزي خود را نسبت به اسلام و ملت مسلمان ايران بر زبان آورد و خواهان از ميان بردن آثار و مظاهر ناپسند دورانهاي انحطاط اجتماعي و اخلاقي گرديد. به اين ترتيب، شاه، تلويحاً كليه ضعفها و عقبماندگيها و فساد و زبونيهاي گذشته را به آثار و مظاهر بازمانده از غلبه فرهنگي و معنوي مهاجمين و بيگانگان اشغالگر نسبت داد. بيشك منظور وي از اشغالگران بيگانه، اربابانش انگليس و آمريكا نبود. او اسلام را هدف قرار داده بود و ميخواست اسلام زدايي را تنها راه رسيدن به ترقي و تمدن قلمداد نمايد و مظاهر فرهنگ اسلامي را ناسازگار با فرهنگ شاهنشاهي معرفي كند. از اين رو، در پايان سال 1354 ش دو مجلس شوراي ملي و سنا در يك اجلاس مشترك تصويب كردند كه مبدأ تاريخ ايران از هجري شمسي به شاهنشاهي تغيير يابد و مردم و سازمانهاي دولتي، موظف شدند تا تاريخ جديد را به كار برند و تاريخ هجري كه تاريخي اسلامي و بر اساس هجرت پيامبر اسلام به مدينه است، مورد استفاده قرار نگيرد. از اين پس مقرر شد كه تاجگذاري كوروش هخامنشي در سال 599 قبل از ميلاد، مبدأ سال خورشيدي و سرآغاز تاريخ سياسي و اجتماعي ايران قرار گيرد. به همين مناسبت، اول سال 1355 هجري خورشيدي، آغاز سال 2535 شاهنشاهي، سال رسمي كشور شاهنشاهي ايران اعلام شد. اين عمل با مخالفت علما و تحريم حضرت امام خميني(ره) مواجه شد. در نهايت مبدأ تاريخ شاهنشاهي دوام چنداني نيافت و سرانجام در سال 1357 ش به دستور دولت جعفر شريف امامي برچيده شد.
بمباران شيميايي شهر حلبچه توسط مزدوران رژيم بعث عراق (1366 ش)
با پيروزي رزمندگان اسلام در عمليات والفجر 10 و آزادسازي بسياري از مناطق كردنشين از جمله شهر استراتژيك حلبچه، و استقبال مردم شهرها و روستاها از طليعه سپاهيان نور و آزادي، رژيم بعثي عراق در يك اقدام غيرانساني، به قصد انتقامگيري از اين شكست فاحش و دشمني با مردم، شهر حلبچه و اطراف آن را هدف بمبهاي شيميايي قرارداد. آن رژيم با ارتكاب به اين عمل ضد بشري، هيروشيماي ديگري آفريد و برگ سياه ديگري بر پرونده سراسر ننگ خود افزود. در اين فاجعه بزرگ، حدود پنج هزار كرد عراقي به شهادت رسيده و هفت هزار تن ديگر مصدوم شدند. فاجعه حلبچه علاوه بر جنبههاي انساني و اخلاقي، زيانهايي در روابط خارجي رژيم بعثي عراق در پي داشت و حتي بسياري از حاميان آن را برآشفته كرد. انعكاس صحنههاي دلخراش قربانيان گازهاي سمّي حلبچه در سراسر جهان، موقعيت بينالمللي رژيم عراق و حاميان وي را بسيار تضعيف نمود. اعزام خبرنگاران خارجي به ايران و بازديد از منطقه، تدريجاً ابعاد اين جنايت دهشتناك را افشا كرد و واكنشهاي متعددي را برانگيخت. به كارگيري سلاحهاي شيميايي از سوي عراق در حالي صورت ميگرفت كه اين كشور جزو 120 كشور امضا كننده پروتكل ژنو راجع به منع استفاده از سلاحهاي سمي و خفه كننده قرار داشت. تا حدود پس از يك ماه از بمباران حلبچه، بازتاب آن در رسانههاي خبري خارجي مشاهده ميشد. ليكن با اتمام حملات عراق به شهرهاي ايران و نيز اعزام نمايندگان ايران وعراق به سازمان ملل و مذاكره با دبيركل سازمان ملل، تدريجاً از جنايات عراق در حلبچه همه چيز به فراموشي سپرده شد.
روز بزرگداشت پروین اعتصامی ، شاعره نامدار معاصر ایران
پروین اعتصامی متولد ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز است پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی(اعتصام الملک)از سکنه گیلان و اصالتا آشتیانی و مادرش اختر فتوحی از اهالی آذربایجان بود پروین ادبیات را زیر نظر استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت او در راه رسیدن به اوج بلوغ شاعری خود و در سن ۳۵ سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم به خاک سپرده شد.
شهادت حضرت اباالحسن علی ابن امام محمد باقر (ع) ( 116 ق)
حضرت اباالحسن علی ابن امام محمد باقر (ع) در سال 113 هجری قمری جهت امر تبلیغ دین مبین اسلام و پاسخگویی به احساسات مذهبی مومنان وارد کاشان شدند و به مدت 3 سال در میان عاشقان و دلباختگان اهل البیت به ارشاد مردم ولایتمدار پرداختند از ویژگیهای بارز این امامزاده لازم التعظیم می توان به فرزند بلافصل بودن و هچنین نایب الامامین یعنی امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) اشاره نمود درخصوص مقام والای آنحضرت روایتهای متعددی نقل شده است که از جمله آن می توان به حدیث حضرت امام صادق (ع) اشاره نمود که می فرماید :هرکس برادرم حضرت علی ابن باقر (ع) را در اردهال زیارت کند مانند کسی است که قبر جدم حسین (ع) را در کربلا زیارت کرده باشد و هچنین حضرت امام رضا (ع) می فرماید نعم الموضع الاردهال فلزم و تمسک به ، چه خوب مکانی است اردهال پس به آن التزام و تمسک پیدا کنید حضرت علی ابن امام محمد باقر (ع) در سال 116 هجری قمری با یاران و اعوانش به جنگ با کفر زمانه می پردازد و پس از رشادتهای فراوان سرانجام در 27 جمادی الثانی در دره ازناوه با یاران باوفایش به شهادت رسید و سر مبارکش را از تن جدا نموده و برای حاکم جور وقت در شهر قزون ارسال نمودند و بدن مطهرش را در مشهد اردهال به خاک سپردند.
قتل "كمال جُنبَلاط" سياستمدار برجسته لبناني (1977م)
كمال جُنْبَلاط سياستمدار معروف لبناني، در 6 دسامبر 1917م در جنوب بيروت به دنيا آمد. وي از جواني و پس از طي تحصيلات دانشگاهي خود وارد عرصه سياست گرديد و ابتدا به عنوان نماينده منطقه شوف و سپس در سال 1946 به عنوان وزير اقتصاد و كشاورزي انتخاب گرديد. جنبلاط همچنين در سال 1949م حزب سوسيال ترقيخواه لبنان را بنيان نهاد. جنبلاط از سال 1952 به بعد، فعالانه در جناح مخالف دولت به كار پرداخت و توانست بشارةالخوري، رئيس جمهور وقت لبنان را سرنگون سازد. او با رؤساي جمهور بعد نيز ارتباطاتي داشت و به مقتضاي منافع خود پيش ميرفت. وي از سال 1965م تدريجاً مواضع راديكالي انتخاب كرد و جبهه چپ طرفدار شوروي را به وجود آورد. اين جبهه از حزب سوسياليست ترقيخواه، حزب كمونيست و چند سازمان سياسي ديگر تشكيل شده بود. كمال جنبلاط پس از جنگ شش روزه 1967 بين اعراب و اسرائيل به صورت يكي از طرفداران جدي نهضت مقاومت فلسطين درآمد و در سياستهاي خود در لبنان، از حمايت احزاب و سازمانهاي فلسطيني برخوردار گرديد. جنبلاط در سال 1972م دبير كل جبهه عربي حمايت از فلسطين شد و در تابستان 1976م با ورود نيروهاي نظامي سوريه به لبنان به شدت مخالفت كرد. وي به منظور خنثي كردن برنامههاي سوريه، سفرهايى به اروپا و جهان عرب انجام داد كه البته بينتيجه ماند و پس از اعلام مشروعيت حضور ارتش سوريه در خاك لبنان در كنفرانس سران عرب، مجبور به پذيرش اين وضعيت شد گرچه دشمني خود را با سوريه تا آخر ادامه داد. كمال جنبلاط سرانجام در نيمه مارس 1977م توسط مخالفانش در 60 سالگي به قتل رسيد. وي علاوه بر شخصيت سياسي، به عنوان يك انديشمند آثاري نيز از خود به جاي گذاشت كه حقيقت انقلاب 1958 لبنان، براي لبنان و درباره سياست لبنان از آن جمله است.