شروع جنگ شهرها توسط عراق در جريان جنگ تحميلي (1363ش)
با فرا رسيدن فصل زمستان و احتمال اجراي عمليات جمهوري اسلامي، كه در منطقه جنوب در موقعيت مناسب فصلي انجام ميگرفت، زمزمههاي تازهاي مبني بر احتمال گسترش حملات عراق به نفتكشها و حمله به شهرها و اماكن غيرنظامي آغاز شد. عراق در آبان 1363 به طور رسمي اعلام كرد كه اماكن غيرنظامي ايران را هدف حمله قرار خواهد داد. اين تهديد كه بعدها تحقق يافت در عين حال كه به منزله تشديد فشار به ايران و در نتيجه، گسترش دامنه جنگ بود، نشان دهنده ناكامي استراتژي عراق در مراحل پيشين نيز بود. بنابراين اگر قصد عراق از ايجاد زيرساخت توليد گازهاي شيميايي، مقابله با حضور گسترده نيروهاي داوطلب بود و حمله به نفتكشها براي محروم كردن ايران از درآمد ارزي صورت ميگرفت، حمله به اماكن غيرنظامي، با ايجاد زيرساخت موشكي و افزايش حملات هوايي، با هدف فشار رواني - اجتماعي مستقيم بر روي مردم و غيرمستقيم بر مسؤولين و تصميم گيرندگان براي فراهم سازي زمينههاي پايان جنگ بود. متعاقب انفجار اولين راكت هواپيماهاي عراقي درتهران كه كاملاً غيرقابل انتظار بود و نگرانيهاي بسياري را به وجود آورد، برخي از تحليل گران، هدف عراق را از اين اقدام، وادار ساختن ايران براي دست زدن به يك حمله زميني زودرس ذكر كردند. در جريان جنگ شهرها، خسارات فراواني به اماكن غيرنظامي وارد آمد و تعداد زيادي به شهادت رسيدند.
آغاز عمليات كربلاي 7 در منطقه حاج عمران، توسط ارتش جمهوري اسلامي (1365ش)
در حالي كه ايران اسلامي خود را آماده ميكرد تا با اجراي عمليات كربلاي 7، ضربهاي ديگر به دشمن وارد آورد، بر اثر شرارتهاي رژيم بعث عراق، جبهه جنوب بار ديگر به شدت فعال شد و رزمندگان مستقر درمنطقه عملياتي كربلاي 5، منطقه شلمچه را به قتلگاه بعثيان تبديل كردند. در چنين شرايطي نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، عمليات كربلاي 7 را در 12 اسفند 65 با رمز مبارك يا مولاي متقيان در عمق خاك عراق واقع در منطقه حاج عمران با اهداف آزاد سازي ارتفاعات مهم منطقه، انهدام ماشين جنگي دشمن، تسلط بر منطقه حاج عمران و ايجاد تسهيلات لازم براي ادامه نبرد در منطقه آغاز نمود. در اين عمليات علاوه بر آزادسازي چند ارتفاع و انهدام چندين تيپ و گردان دشمن، مقدار زيادي ادوات، سلاحهاي سبك، نيمه سنگين و انواع خودرو منهدم و مقداري نيز به غنيمت گرفته شد. تعداد كشته و زخمي دشمن نيز بيش از 2300 نفر و 185 اسير بود.
رحلت "امام محمد غزالي طوسي" فيلسوف و دانشمند شهير مسلمان در طوس(505 ق)
ابوحامد محمد غزالي در سال 450 قمري در روستاي "طابران" طوس ديده به جهان گشود. وي پس از تحصيل مقدّمات، براي تكميل تحصيلات و بهرهوري از محضر استادان ديگر رهسپار جرجان(گرگان) شد. در بيست و سه سالگي از طوس به نيشابور عزيمت و از محضر استادش امام الحرمين جويني كسب فيض نمود. در سي و چهار سالگي چنان اوج گرفت كه بر كرسي تدريس نظاميه بغداد، بزرگترين دانشگاه دورانش تكيه زد. در مدرسهي نظاميهي بغداد، سيصد تن از افاضل وقت از درس او استفاده ميكردند. و در اندك زماني، علاوه بر آن مقام علمي بزرگ، در امور سياسي نيز، نفوذ فوق العادهاي كسب نمود. غزالي پس از آگاهي از آراي فرقههاي گوناگون دورانِ خود، طريقهي صوفيه را برگزيد. به تمام علايق دنيوي پشت پا زد و رهسپار ديار عشق و حقيقت و انزوا شد. امام محمد غزالي در سال 488 قمري به سبب بحران روحي و فكري شديد، تدريس را رها كرد و بغداد را به قصد حج ترك نمود. از آن پس عزلت را بر آن همه عزّت ظاهري ترجيح داد و قدم به دايرهي زهد و انقطاع از دنيا و تصوف گذاشت. وي پس از بازگشت از حج در بيتالمقدس مسكن گزيد و در همين ايام كتاب "احياءالعلومالدين" را به رشته تحرير در آورد. از كتابهاي ديگر ايشان ميتوان كيمياي سعادت، نصيحه الملوك، معيارالعلم و ياقوت التاويل في تفسير التنزيل در 40 جلد را نام برد. هرچند تعداد تاليفات غزالي بيش از 60 عنوان ميباشد. سرانجام اين عارف و حكيم بزرگ در 55 سالگي در زادگاهش وفات يافت و در همانجا مدفون گشت.
رحلت عالم رباني آيت اللَّه "ميراز احمد آشتياني" (1395 ق)
آيتاللَّه ميرزا احمد آشتياني در سال 1300 ق در تهران به دنيا آمد و در اوان عمر به فراگيري علوم اسلامي پرداخت. در 40 سالگي به نجف اشرف رفت و پس از ده سال به تهران بازگشت و به ارشاد و راهنمايى مردم همت ورزيد. حاصل جد و جهد ميرزا احمد آشتياني در كسب علم، تبحر در رشتههاي علمي بسياري از قبيل فقه، ادبيات، هيئت، رياضيات، طبّ، فلسفه و اصول بود كه تاليفاتي نيز در اين زمينهها نگاشت. تاكيد وي بر دعا و خضوع و خشوع در آن، نشانگر روح لطيف و الهي اوست. نقش ميرزا احمد آشتياني در مقابله با اشاعهي فرهنگ غربي و لائيك در اوج قدرت رضاخان، قابل توجه است. سرانجام اين عالم رباني در 95 سالگي بدرود حيات گفت و در صحن حرم حضرت شاه عبدالعظيم به خاك سپرده شد.
رگذشت "رابرت هوك" دانشمند انگليسي و بنيانگذار علم هواشناسي (1703م)
رابرت هوك دانشمند معروف انگليسي در 18 ژوئيه 1635م در منطقهاي در جنوب انگلستان به دنيا آمد. وي در ابتدا به كار نقاشي پرداخت ولي اين كار را رها كرد و به تحصيل پرداخت. او در دانشگاه با استادان بزرگي آشنا شد و به سبب پيشرفت در علوم رياضي، در 25 سالگي به استادي اخترشناسي دانشگاه آكسفورد دست يافت. هوك پس از عضويت در انجمن سلطنتي، همكاري نزديكي را با آن آغاز كرد و بدون هيچ چشمداشتي، تجربهها و اكتشافات خود را در اختيار انجمن ميگذاشت. پس از ارائه اولين ميكروسكوپ توسط آنتوان ليونهوك، دانشمند هلندي، رابرت هوك از طرف انجمن مأموريت يافت كه يافتههاي ليُونْهوك را بررسي كند و به ساختن ميكروسكوپ جديدي مبادرت ورزد. هوك نيز با استفاده از مهارت و ابتكاري كه در اين قبيل كارها داشت، ميكروسكوپ دقيقي ساخت و در اختيار جهان علم قرار داد. وي در سال 1665م، اثر بزرگ خود موسوم به ميكروگرافيا يا ذرهنگاري را منتشر كرد و طولي نكشيد كه نامش در زمره بزرگترين مردان علم ثبت شد. وي در اين كتاب تصويرهاي جالبي درباره وضع ساختماني بدن حشرات رسم كرد و با اين اثر، در شمار بنيانگذاران مطالعات ميكروسكوپي در زيستشناسي درآمد. هوك همچنين در تشريح ساختمان چوب پنبه، براي اولين بار، كلمه سلول را به مفهوم واقعي زيستشناسيِ آن به كار برد. رابرت هوك، در زمينه علم هواشناسي نيز يافتههاي جديدي به دست آورد كه در ارتقاء سطح دانش بشري تأثير نهاد. از جمله اينكه او براي اولين بار پي برد كه پايين آمدن ناگهاني فشار هوا نشانه توفان است و همچنين خاطر نشان ساخت كه وضع هوا معلول نيروهايى است كه تحت تأثير تشعشع خورشيد و گردش زمين، بر آن اعمال ميشود. او دستگاهي را طرح كرد كه براي ثبت حوادث جوّي از آن استفاده ميكرد از اين رو رابرت هوك را بايد بنيانگذار علم هواشناسي دانست. مسلماً كساني كه با فيزيك سرو كاري دارند، با نام رابرت هوك آشنا هستند چون قانون هوك، اندازه نسبي تغيير شكل متناسب با تلاش است و نتايج حاصل از آن، از قوانين درجه اول فيزيك ميباشد. وي در سال 1674م، رسالهاي براي ثبت و تدوين اختلاف منظر ستارگان به وجهي منظم، تهيه كرد و براي انجام برخي كارهاي نجومي، وسايلي نيز ساخت. او با اختراع دستگاههاي اندازهگيري و ساير وسايل، خدمات بزرگي به جهان علم كرد. ديگر اختراعات اين دانشمند، بادسنج، هواسنج ساعتي، باران سنج و رطوبتسنج است. هوك در دوران عمر خود هيچگاه دست از فعاليتهاي علمي برنداشت تا آنكه در سوم مارس 1703م در 68 سالگي درگذشت.
تولد "الكساندر گراهام بل" دانشمند انگليسي و مخترع تلفن (1847م)
الكساندر گراهامبل مخترع تلفن، در سوم مارس 1847م در شهر ادينبورو پايتخت اسكاتلند به دنيا آمد. وي دوران طفوليت را در امريكا گذراند و تحصيلاتش را در زادگاه خود ادامه داد. بل از آغاز جواني پيوسته درصدد يافتن راهي بود كه بتوان با ناشنوايان گفت و شنود كرد. بل در سال 1871م ساكن امريكا شد و به استادي فيزيولوژي صوتي دانشگاه بوستون رسيد. بل در امريكا براي ساختن دستگاهي جهت تعليم كودكان كر و لال با ساموئل مورس، مخترع تلگراف ديدار كرد و درباره دستگاه انتقال صدا به تبادل نظر علمي پرداخت. اشتياق فراوان بل باعث شد تا مورس هر آنچه در اين زمينه ميدانست اعم از علم و تجربه در اختيار بل قرار دهد. فكر اصلي اختراع تلفن از اينجا شروع شد كه با ديدن دستگاه سادهاي شامل دو جعبه كه از يك باطريْ برقْ گرفته و هنگامي كه كسي در يكي از جعبهها حرف ميزد، در جعبه ديگر ارتعاشاتي برميخاست كه به وسيله يك سوزن منعكس ميشد. بل تشخيص داد كه اگر تعداد سوزنها زياد شود ارتعاشات صوتي به صورتي واضحتر انعكاس خواهند يافت. گراهامبل بالأخره، پس از مدتي كار و شنيدن سرزنش ديگران، در دهم مارس 1876م با همكاري دوستش واتْسون، موفق به اختراع تلفن شد و در ژانويه سال بعد، آخرين تلفن بل به كار افتاد. وي همچنين آزمايشگاهي به نام آزمايشگاه ولتا تأسيس كرد و در آنجا اولين صفحات فونوگراف يا ضبط صوت را با موفقيت تهيه كرد. همچنين، فوتوفون، وسيلهاي براي انتقال گفتار به وسيله امواج نور و اُودْيومتر ياشنوايي سنجي و نيز فونوگراف يادستگاه ضبط صوت از ديگر اختراعات اوست. الكساندر گراهام بل پس از عمري تلاش در راه علم ودانش سرانجام در 18 اوت سال 1922م در 75 سالگي درگذشت و در آن هنگام تمامي تلفنهاي دنيا به احترام وي، يك دقيقه از كار افتادند.