تصرف آذربايجان توسط قواي روس در جريان جنگ جهاني اول (1293ش)
پس از شروع جنگ جهاني اول و تجاوز نيروهاي عثماني به آذربايجان ايران، دولت روسيه نيز قواي خود را وارد ايران نمود و براي تصرف شهرهاي آذربايجان، بين قواي روس و عثماني جنگ شديدي درگرفت. در اين نبرد سهمگين عده زيادي از مردم آذربايجان كشته و زخمي شدند و اموال آنان به غارت رفت تا اين كه قواي روس بر سپاه عثماني پيروز گشت و عثمانيها عقب نشيني كردند. قواي قزّاق روس در حالي به ايران هجوم آورده و در شهرها به تجاوزگري مشغول بودند، كه ايران از همان آغاز بيطرفي خود را اعلام كرده بود. روسها در اين ميان، شهرهاي آذربايجان را آتش زده و مغازهها را غارت كردند. اين واقعه در حالي صورت ميگرفت كه دولت تزاري روسيه از سوي لنين سرنگون شده و دولت جديدي با مرام كمونيستي قدرت را در دست گرفته بود. البته قواي قزاق روس كه اين زمان در ايران بودند، ارتباطي با دولت جديد نداشته و هنوز به دولت تزار وفادار بودند.
درگذشت "سيدحسن تقي زاده" آخرين فرد از رجال دوران مشروطيت (1348 ش)
سيدحسن تقيزاده در شهريور 1256 ش در تبريز به دنيا آمد. پس از پايان تحصيل در دارالفنون تهران، با عضويت در تشكيلات فراماسونري و با توجه به نفوذ گسترده آن در بين روشنفكران ايراني به ويژه مشروطهخواهان، در جنبش مشروطه شركت فعالي داشت و پس از به توپ بستن مجلس توسط محمد علي شاه قاجار، به سفارت انگليس پناهنده شد. تقيزاده پس از فتح تهران توسط مشروطه خواهان در از بين بردن مخالفان خود تلاش زيادي به كار برد به طوري كه او از عوامل مؤثر در دستگيري، محاكمه و شهادت شيخ فضلاللَّه نوري و نيز باني اصلي در ترور و شهادت آيت اللَّه سيد عبداللَّه بهبهاني به شمار ميرود. او كه در اكثر دورههاي اوليه مجلس شوراي ملي به نمايندگي انتخاب شده بود، پس از انقراض قاجار نيز به سمتهاي گوناگوني نيز دست يافت. تقيزاده در 1310 ش وزير دارايي گرديد و در اين سمت با امضاي معاهده تمديد قرارداد دارسي در خرداد 1312، سلطه بريتانيا را بر منابع نفتي و سرمايههاي ايران استمرار بخشيد. در دوران محمدرضا نيز به عنوان سفير، راهي لندن شد و در 1328 به رياست مجلس سنا رسيد. سيدحسن تقيزاده از بانيان اوليه و اصلي وابستگي ايران به سياستهاي انگليس طي نهضت مشروطه ايران و يك قرن بعد از آن بود. او همچنين از عوامل توفيق نقشههاي سياسي بريتانيا و نفوذ آن كشور در ايران به شمار ميرفت. تقيزاده در اواخر عمر به دليل افشا شدن اسامي و اسرار فراماسونهاي ايراني توسط ساواك كه براي تضعيف نفوذ انگلستان و تقويت نفوذ آمريكا صورت گرفت، به بهانه كهولت سن، فعاليت سياسي را كنار نهاد و خانهنشين شد. از پرويز يا چنگيز، تاريخ انقلاب ايران، ماني و دين او و بيست مقاله از جمله آثار اوست. سيدحسن تقيزاده سرانجام در هشتم بهمن 1348 ش پس از هفتاد سال فعاليت سياسي و به عنوان آخرين فرد از رجال سياسي دوران مشروطه در 92 سالگي درگذشت.
تحصن روحانيون انقلابي در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاه هاي كشور (1357 ش)
در اعتراض به جلوگيري دولت بختيار از ورود امام خميني(ره) به كشور، حدود چهل نفر از روحانيون مبارز و انقلابي، در مسجد دانشگاه تهران تحصن كردند و شرط پايان اين تحصن را بازگشت حضرت امام عنوان نمودند. حضرات آيات سيد محمد حسيني بهشتي، مرتضي مطهري، عطاءاللَّه اشرفي اصفهاني، سيد محمود طالقاني، محمدجواد باهنر، سيد علي خامنهاي، اكبر هاشمي رفسنجاني، محمد امامي كاشاني، محمد يزدي، علي مشكيني، محمد صدوقي و... از جمله متحصنين بودند. اين تحصّن مورد حمايت و استقبال شديد مردم و مراجع تقليد واقع شد و در نهايت شرايطي را به وجود آورد كه بالاخره دولت بختيار را مجبور ساخت به بستن فرودگاهها پايان بخشد و اجباراً قدمي ديگر به عقب رود.
كشتار مردم تهران به دستور "بختيار" در آخرين روزهاي عمر رژيم پهلوي (1357ش)
در اين روز، در تظاهرات و برخوردهاي خونين در سراسر كشور، دهها تن شهيد يا مجروح شدند. مردم تهران نيز در حالي كه براي پيوستن به روحانيون متحصن در مسجد دانشگاه تهران به سمت دانشگاه در حركت بودند، از طبقات بالاي ساختمان ژاندارمري مورد هجوم نيروهاي انتظامي قرار گرفته و چهره شهر تهران به صورت يك شهر جنگ زده درآمد. اين حركت، انعكاس جهاني يافت و برخي از خبرگزاريها، آن را مشابه كشتار هفدهم شهريور دانستند. نكته قابل توجه در اين روز، همياري مردم بود چرا كه تنها يك ساعت پس از آغاز كشتار، راهروهاي بيمارستانها، مملو از لوازم بيمارستاني اهدايي از سوي مردم گرديد.
وفات "امام بيهقي" از مشاهير محدثين و حافظ قرآن(458 ق)
ابوبكر فخرالزَّمان احمد بن حسن، معروف به امام بيهقي از مشاهير محدثين، حافظ، زاهد و در علوم گوناگون داراي دستي توانا بود. به جهت تحصيل احاديث و سنن نبويّه به بلاد بسياري سفر كرد. او را بر امام شافعيان به واسطهي تأليفات خود حقّي روشن است. بيهقي در 458 قمري در نيشابور وفات يافت و جنازهاش را براي دفن به بيهق(نزديك نيشابور) انتقال دادند. الاربعين، الاسماء و الصفات، الاعتقاد، البعث و النشور، از جمله آثار اوست.
تولد "مادام فرانسْ كولْتْ" يكي از بزرگترين زنان نويسنده جهان (1873م) (ر.ك: 3 اوت)
مادام سيدوني گابريل كلودين كولت معروف به مادام فرانْسْ كولْت نويسنده شهير فرانسوي در 28 ژانويه 1873م در فرانسه به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش فرا گرفت و سپس براي يافتن كار رهسپار پاريس شد. كولت در پاريس با يك روزنامه نگار ازدواج كرد و در خانه براي مبارزه با بيكاري و آزمايش ذوق ادبي خود، قلم به دست گرفت. پس از چند ماه محصول كارش را كه شامل شرح ساده و بي پيرايه زندگي وي در دوران كودكي بود براي اظهار نظر به شوهرش داد اما همسرش كه جز خودش كسي را صاحب قريحه نمي دانست و تصور نمي كرد كه كولت داراي ذوق و استعداد زياد باشد، كتاب او را به دور افكند. كولت هم ديگر به نوشتن نپرداخت. ولي روزي اتفاقا چشم شوهرش به كتاب او افتاد. صفحه اول را باز كرد و شروع به خواندن نمود ولي تا آن را تمام نكرد به زمين نگذاشت. پس از اين ماجرا، وي كولت را مجبور كرد كه براي روزنامه اش داستان بنويسد. كولت در مدت يك سال داستان هايي نگاشت كه شوهرش همگي را به نام خودش چاپ كرد. اين موضوع باعث اختلاف زيادي ميان آن دو گرديد و چون شوهر قبول نكرد كه كولْتْ مستقلا داستاني بنگارد كارشان به متاركه انجاميد. كولت از آن پس به روزنامه نويسي پرداخت و شاه كارهاي بديعي چون ولگرد و انزواي پر احساسات به وجود آورد. وقتي كه اين دو اثر براي او موفقيت كسب نمودند ديگر قلم را رها نكرد و آثاري چون گندم در علفزار و ساده لوح آزاد را نگاشت. اين آثار چنان با ارزش بودند كه در سال 1949م، رياست آكادمي گنكور را كه از مراكز مهم و وزنه هاي سنگين ادبيات فرانسه به شمار مي آيد به عهده گرفت. مادام كولْتْ هم چنين در هشتاد سالگي طي جشن بزرگي نشان لژيون دونور را كه تا آن زمان به هيچ زني داده نشده بود، دريافت كرد. مادام فرانس كولت سرانجام در سوم اوت 1954م در 81 سالگي درگذشت. زندگي كولت، هماره سوژه اي براي نوشتارهايش بود.تمامي آثار او، رمان ها، داستان هاي كوتاه و نمايش نامه ها، نقدهاي ادبي و وقايع نگاري ها، يادآور خاطرات شخصي او از تصاوير مردان و زنان، حيوانات و گل هايي هستند كه درگذار زندگي در ذهن او نشسته اند. صداي او، حالاتش و شيوه بياني كه براي تصويرسازي از مهر، خشم، هيجان، اندوه و شادي ارايه مي كند، همه جا و هميشه پاك و زيبا و دور از زشتي و گناه است، چنان كه گويي آن همه از ذهن فرشته اي معصوم تراوش كرده است. با اين حال، آثار او از هر نوع رنگ مذهبي عاري بود و كولت بدون كمك از ايمان و اعتقادات مذهبي، به بيان واقعيت هاي دنياي زميني مي پرداخت و تا آخرين لحظه، بينش و كنجكاويش درباره زندگي سستي نيافت. عده اي از منتقدين، مادام كولت را بزرگ ترين نويسنده زن دنيا مي دانند. هم چنين از هفتاد و پنج كتاب كولت، فيلم هاي فراواني تهيه شده است.