ادامه اجتماعات مردمي ضد رژيم طاغوت (1357 ش)
با وجود اين كه عوامل رژيم شاه، اجتماع بيش از دو نفر را در اكثر شهرهاي ايران منع كرده بودند، قشرهاي مختلف مردم، بدون اعتنا به هشدارهاي حكومت نظامي، به راهپيمايي و تظاهرات عليه رژيم ادامه دادند و مزدوران شاه، علي رغم توسل به شديدترين شيوههاي سركوب، موفق به كنترل مردم نشدند. در اين ميان برخوردهاي خشونتآميز مأموران حكومتي با مردم، منجر به شهادت تعداد زيادي از مردم در شهرهاي مختلف كشور شد.
برگزاري انتخابات اولين دوره رياست جمهوري اسلامي ايران (1358ش)
به دنبال استعفاي دولت موقت به دليل تسخير لانه جاسوسي آمريكا در تهران توسط دانشجويان پيرو خط امام، شوراي انقلاب به دستور حضرت امام خميني(ره)، مديريت اجرايي كشور را برعهده گرفت و پس از چندي اولين انتخابات رياست جمهوري در پنجم بهمن 1358 ش برگزار گرديد. در اين انتخابات ابوالحسن بني صدر كه پس از اقامت پانزده ساله در فرانسه به ايران بازگشته و با تظاهر به وفاداري به انقلاب، نظام، مردم و رهبري توانسته بود به پستهاي حساسي دست يابد با كسب 76 درصد آرا به رياست جمهوري برگزيده شد. عناوين اولين رييس جمهور ايران و فرمانده كل نيروهاي مسلح و... سبب شد كه به زودي هويت اصلي خود را نشان داده و با تكيه بر قدرتي كه از مردم براي خدمت به آنان به دست آورده بود، خود را محور نظام ناميده و به سركوبي و وارد آوردن اتهام به مخالفانش مشغول گردد. اين روند، مخالفت نيروهاي انقلابي و ارزشي نظام را برانگيخت و پس از مدتي و عليرغم آغاز جنگ تحميلي، اين كشمكشها حتي با وساطت حضرت امام نيز پايان نيافت. طرفداران بني صدر در اين مدت بارها جوّ اغتشاش و نا امني را در كشور به راه انداخته و سعي در خارج كردن مخالفان از صحنه و كسب قدرت بيشتر بودند. همسويي و همكاري بني صدر با گروه منافقين موسوم به سازمان مجاهدين خلق، دامن زدن به تشنجات و درگيريها در كشور، كوتاهي در دفاع از مرزهاي ايران و عدم ممانعت از تجاوز رژيم بعث عراق در جريان جنگ تحميلي، در نهايت باعث شد تا طرح عدم كفايت سياسي بني صدر در مجلس شوراي اسلامي مورد بحث قرار گرفته و به تصويب رسد. اين در حالي بود كه حضرت امام، در بيستم خرداد 1360، وي را از فرماندهي كل قوا كه از جانب ولي فقيه به رييس جمهور تفويض شده بود، خلع نمودند. سرانجام و با رأي عدم كفايت سياسي بني صدر در مجلس، حضرت امام، اين عنصر توطئهگر و فريبكار را در اول تيرماه 1360 از رياست جمهوري عزل كردند. از اين زمان اتحاد بيشتر بنيصدر و گروه منافقين باعث به شهادت رساندن تعداد زيادي از مسؤولان عاليرتبه نظام گرديد، تا اين كه وي به همراه سركرده مجاهدين خلق در هفتم مرداد 1360 با چهرهاي مبدل و زنانه از كشور گريخت و مقيم فرانسه شد. پس از فرار مفتضحانه بني صدر، مردم انقلابي و مسلمان ايران با حضور در پاي صندوقهاي رأي، برادر محمد علي رجايي را با آراء قاطع خود به رياست جمهوري انتخاب كرده و بر حضور خود فروختگان و خودباختگان در مسؤوليتهاي بالاي نظام خاتمه دادند.
درگذشت "شيخ محمد عبده" عالم و انديشمند ديني و مبارز اسلامگراي مصري(1323 ق)
شيخ محمد بن عبده بن حسن خيراللَّه مصري، مفتي ديار مصر، معروف به عبده در اواسط قرن سيزدهم به دنيا آمد. وي كه داراي هوشي سرشار بود، پس از تحصيل علوم اوليه، در دانشگاه الازهر، به شاگردي سيدجمال الدين اسدآبادي نشست و منطق و كلام و فلسفه را از او آموخت. شيخ محمد عبده، گوي سبقت را از ديگر شاگردان ربود و مورد توجه خاص سيدجمال الدين واقع گرديد. بعدها به علت شركت در جريانات سياسي به سوريه تبعيد شد و از آن جا به پاريس رفته و با سيدجمال الدين ملاقات نمود. از آن پس راهي مصر گرديد و مفتي آن ديار شد. شيخ محمد عبده به همراه سيدجمال الدين اسدآبادي، عالم اسلام را محتاج پارهاي اصلاحات ميدانست و در قطع دست استكبار انگلستان ميكوشيد. عبده مانند سيد جمال در پي آن بود كه ثابت كند اسلام توانايى دارد كه به صورت يك مكتب و يك ايدئولوژي، راهنما و تكيهگاه انديشهي جامعهي اسلامي قرار گيرد و آنها را به عزت دنيايى و سعادت اخروي برساند. از اينرو، سعي داشت، فلسفههاي احكام دنيايى و اجتماعي اسلام از قبيل نماز، روزه، حج، زكات و انفاق تبيين و استحكام اصول اخلاقي اسلام را روشن نمايد. عبده با سيد جمال در دو جهت اختلاف نظر داشت: يكي اين كه سيد جمال، انقلابي فكر ميكرد و عَبدُه، طرفدار اصلاح تدريجي بود. ديگر اين كه سيد، مبارزه با استبداد و استعمار را در رأس برنامههاي خود قرار داده بود و معتقد بود اول بايد ريشهي اين اُمُالفساد را كَند و دور انداخت ولي عبده، آموزش و تربيت ديني جامعه را مقدم بر آموزش و پرورش سياسي ميدانست. از اين انديشمند و مبارز مسلمان مصري آثاري به جاي مانده است كه اصلاحُ المَحاكمِ الشَّرعية و تفسير القرآن، از آن جملهاند.
كشف ميكروب جذام (1871م)
بيماري عفوني و مزمن جذام با زخمهاي شديد توأم است كه بافتهاي مبتلا شده را از بين ميبرد. همچنين عامل مولد بيماري جذام در سلسله اعصاب نيز انباشته و سبب از بين رفتن بخش عمده عصبهاي حسي ميشود. اين بيماري بيشتر درمناطق گرمسير بروز ميكند اما مردم ساير مناطق نيز از خطر آن مصون نيستند. در 25 ژانويه 1871 دكتر هانزن موفق به كشف ميكروب اين بيماري گرديد و در راه درمان آن گامي اساسي برداشته شد. اما با وجود پيشرفتهاي قابل ملاحظه در كنترل بيماري جذام، هنوز راه درمان قطعي اين بيماري شناخته نشده است و افراد زيادي در كشورهاي مختلف از اين بيماري رنج ميبرند.
چاپ نخستين كتاب جهان توسط "گوتنبرگ" مبتكر آلماني (1456م)
تا عصر گوتنبِرگ، مبتكر آلماني، كتابها با صرف وقت و زحمت بسيار با دست نوشته ميشد و در نتيجه، كم و گران قيمت بود و اين امر موجب شده بود كه تنها ثروتمندان قادر به تهيه كتاب باشند. از اين گذشته نسخههاي خطي غالباً داراي غلطها و اشتباهات زيادي بود. در آن زمان نوعي چاپ موسوم به چاپ قالبي وجود داشت كه با حك كردن حروف و مطالب به صورت معكوس، آن را به سطح نرمي ميفشردند تا نقش ايجاد شود. گوتنبرگ در سال 1450م تمام توان خود را براي ابداع روشي براي چاپ مصروف داشت. او به اين فكر افتاد كه در ابتدا بايد مادهاي ارزان قيمت كه قابل دسترسي همگان باشد تهيه نمايد. وي پس از تهيه مُركب مخصوص چاپ، حروف ريز و نازك و يك اندازه را از فلز تهيه كرد و با قالببندي آنها و زحمت فراوان موفق شد تا در 25 ژانويه سال 1456م، صنعت چاپ را به جهان علم عرضه كند. گوتنبرگ براي چاپ اولين كار چاپي خود كه كتاب مقدس در 1282 صفحه بود دست به قرض زد و چون نتوانست دين خود را ادا نمايد سر و كارش به دادگاه كشيده شد و محكوم گرديد تا چاپخانه و كليه لوازم چاپ را به طلبكارانش تسليم كند. با چاپ كتاب مقدس شامل تورات و انجيل به وسيله حروف سربي متحركي كه گوتنبرگ مخترع آلماني ساخته بود، صنعت چاپ، متولد شد. همچنين با اختراع حروف سربي متحرك، تحولي عظيم در فرهنگ نشر و مطالعه به وجود آمد و كتاب با تيراژ بالا در دسترس عموم مردم قرار گرفت و از انحصار خواص خارج شد. امروز به جز چند برگ، چيزي از چاپ اول كتاب مقدس باقي نمانده و آنها نيز درموزههاي مهم جهان نگهداري ميشوند. (ر.ك: 23 فوريه)
تولد "اميل لودويك" نويسنده معروف آلماني (1881م)
هرمان كُهِن معروف به اميل لودويك نويسنده آلماني در 25 ژانويه 1881م در شهر برسلاو آلمان به دنيا آمد. او در آغاز جواني مدتي به تجارت پرداخت و پس از آن به تحصيل حقوق مشغول شد و وكالت كرد. اما طولي نكشيد كه شوق و رغبت زيادي به نويسندگي در او پيدا شد و به نوشتن چندين نمايشنامه پرداخت. هرچند اين آثار موفقيت چنداني براي او به ارمغان نياوردند اما پاي او را به وادي اين هنر باز كردند و لودويك در سالهاي بعد تبديل به نويسنده معروفي شد. لودويك قبل از جنگ جهاني اول، از طرف يكي از روزنامههاي بزرگ آلمان به خبرنگاري در كشورهاي آلماني زبان اروپا مأموريت يافت. وي در فاصله سالهاي جنگ جهاني اول و دوم، به نوشتن بيوگرافي و زندگي نامه شخصيتهاي برجسته جهان پرداخت و در اين راه، به شهرت و افتخار زيادي رسيد. به طوري كه به عنوان پايهگذار فن بيوگرافينويسي شهرت يافت. اين بيوگرافيها از نظر روانشناسي و تجزيه و تحليل روحي نيز بسيار دقيق بودند. لودويك در سال 1940م راهي امريكا شد و تا آخر عمر خود را در آن سرزمين گذراند. از جمله مهمترين زندگينامهها كه توسط لودويك تصنيف شدهاند عبارتند از: گوته، بتهوون، استالين، بيسمارك و روزولت. اميل لودويك سرانجام در 17 سپتامبر 1948م در 67 سالگي درگذشت.