اشغال تبريز توسط نيروهاي آلمان و امپراتوري عثماني در جريان جنگ جهاني اول (1293 ش)
تشكيل شوراي سلطنت توسط "محمدرضا پهلوي" در آخرين روزهاي حيات رژيم پهلوي (1357ش)
پس از كشتار خونين 13 آبان 57 تهران، محمدرضا پهلوي رسماً شنيدن صداي انقلاب ملت ايران را اعتراف كرد. در اين حال بود كه در حقيقت شمارش معكوس سقوط رژيم پهلوي آغاز شد. شاه ايران كه توان مقاومت در مقابل امواج خروشان انقلاب اسلامي را نداشت، تني چند از مهرههاي سياسي مورد اعتماد خود را مأمور تشكيل شوراي سلطنت كرد تا به تصوّر خود، امواج اعتراضهاي مردمي را فرو بنشاند. اين شورا قرار بود مقدمات انتقال قدرت را از شاه به فرزندش فراهم كند و بدين ترتيب، ملت مسلمان و مبارز ايران را به ادامه حيات رژيم ستمشاهي، متقاعد سازد. هر چند هدف اصلي محمدرضا از تشكيل اين شورا، خروج از ايران و در نتيجه جان سالم به در بردن بود. اما مردم آگاه ايران، با تجمع در خيابانها، ضمن مخالفت با اين اقدام، حمايت خود را از حضرت امام خميني اعلام كردند. حضرت امام در همين روز در پاريس اعلام نمودند كه به زودي يك دولت جديد انقلابي تشكيل خواهند داد. پس از انتشار اين خبر، سيد جلالالدين تهراني، براي ديدار با امام، راهي فرانسه شد. امام دو شرط براي پذيرفتن وي معين كردند: استعفاي او از رياست شوراي سلطنت و اعلامِ غيرقانوني بودن اين شورا از جانب او. سرانجام رييس شوراي سلطنت در اول بهمن از سمت خود استعفا داد و شوراي سلطنت بدون هيچ اقدامي در راستاي اهداف شاه پس از فعاليتي يك هفتهاي، عملاً منحل شد.
وقوع درگيري شديد مردم با مأموران رژيم شاه (1357 ش)
در جريان برگزاري تظاهرات و راهپيمايي در چندين شهر ايران، درگيري شديدي ميان مأموران رژيم پهلوي و مردم درگرفت و عدهاي از مردم مبارز، شهيد يا مجروح شدند. همچنين در همين روز، دانشجويان و مردم تهران كه در گردهمايي بزرگ خود در دانشگاه تهران اجتماع كرده بودند، مخالفت خود را با رژيم شاه اعلام كردند و مُصرّانه، خواستار بازگشت حضرت امام خميني(ره) از پاريس به ايران شدند. اين حركت دانشجويان در حالي صورت گرفت كه محدوده دانشگاه، توسط سربازان مسلح و نيروهاي نظامي محاصره شده بود. پس از اين تظاهرات گسترده، حضرت امام، در پيامي، ضمن فرا خواندن مردم به هوشياري، ملت ايران را از وقوع توطئهها و شايعات تفرقه افكنانه از سوي ايادي رژيم، آگاه كردند.
وفات "امام الحرمين جويني" دانشمند نامدار و آگاه به علوم زمان(478 ق)
ابوالمعالي عبدالملك بن عبداللَّه بن يوسف جُويني، ملقب به ضياءالدين، جامع اصول و فروع، كلام و تمامي فنون علمي و استاد امام محمد غزالي است. وي مدتي در مكه و مدينه مجاور بوده و تدريس ميكرد و به همين جهت به "امام الحرمين" مشهور گرديد. تمامي مسايل فقهي را موافق هر كدام از مذاهب چهارگانه كه سوال ميكردند، فتوا ميداد وي در زمان سلطنت الب ارسلان سلجوقي، رييس مدرسهي نظاميهي نيشابور شد و رياست علمي به او منتهي ميگرديد. امام الحرمين تا سي سال با كمال استقلال، تمامي امور محراب، منبر، تدريس، خطابه و مناظرات مذهبي و مذاكرات ديني را بر عهده داشت و تاليفات متعددي نگاشته است. الارشاد في اصول الدين، مدارك العقول و غنية المسترشدين از جمله آثار اوست. وفات او در نيشابور اتفاق افتاد. گويند كه بعدها جسدش را به كربلا منتقل نموده و در جوار پدرش دفن كردند.
تولد "بارتولو دياز" دريانورد و كاشف پرتغالي (1450م)
بارتولو ميو دياز دريانورد و كاشف پرتغالي در سيزدهم ژانويه 1450م در پرتغال به دنيا آمد. به سبب استقبال فراوان جوانان آن زمان از نيروي دريايى، او نيز كه اجدادش دريانورد بودند به اين كار پرداخت و پس از سالياني به مقام ناخدايى رسيد. دياز از آن زمان سفرهاي دريايى فراواني انجام داد، هرچند اين سفرها مقدمهاي براي حضور استعمار پرتغال در نقاط مختلف جهان را فراهم ميكرد. وي در يكي از اين سفرها، كه از 14 فوريه 1487م آغاز شد، قصد داشت تا با دور زدن قاره افريقا راهي را به طرف هندوستان بيابد. به اين منظور، دياز پس از پيمودنِ اقيانوس اطلس به سوي جنوب، در 28 اوت سال 1488م دماغه اميدنيك را در جنوبيترين قسمت از قاره افريقا كشف كرد. دياز پس از اين كشف به شهرت فراوان رسيد و سرانجام در 29 مه 1500م در 50 سالگي درگذشت.