چکیده:
شهید مطهری معتقد است انقلاب، طغيان و عصيان مردم عليه نظام حاکم موجود براي ايجاد وضع مطلوب است. وی به انقلاب فردی و اجتماعی که در هر دو جهتی الهی لحاظ شده، معتقد است؛ وی از این دو با عناوین «توبه» و «انقلاب تکامل» یاد میکند. مطهری اصلاح را تغییری در چهارچوب سیستم سیاسی میداند و کودتا را تغییری در ساختار سیستم بدون دخالت مردم؛ به همین دلیل وی تعداد انقلابهای جهان را اندک میداند و انقلاب منحصر به فرد ملت ایران را به انقلاب صدر اسلام تشبیه میکند. انقلابی بر اساس مذهب و آموزههای مذهب،آموزههایی چون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر؛ دین وضع مطلوب را ترسیم میکند و این عناصر دین، در واقع آموزههای اعتراض، عصیان، اصلاح و انقلاب را.
--------------------------------------------------------------------------------
مقدمه
انقلاب از واژههایی است که در فقه، فلسفه و علوم سیاسی کاربرد دارد. ما در اینجا به مفهوم این واژه در علوم سیاسی اشاره خواهیم کرد، تا کنون حجم انبوهي از تعاریف این واژه فراهم آمده است، در اینجا بدون اشاره به این تعاریف متعدد و گوناگون این واژه از منظر استاد مطهری واکاوی میشود.
مفهوم انقلاب
انقلاب از مقوله عصیان، انکار، اعتراض، طغیان، تغییر و دگرگونی است. استاد مطهری در تعریف این واژه میگوید: انقلاب چندان احتیاج به تعریف ندارد، میفرماید: «انقلاب عبارت است از طغيان و عصيانی که مردمی عليه نظام حاکم موجود براي ايجاد وضع و نظمي مطلوب انجام میدهند.» [1]
انواع انقلاب
وی انقلاب را منحصر در انقلاب سیاسی و اجتماعی نمیداند، بلکه علاوه بر حوزه اجتماعی در حوزه فردی هم انقلاب را جاری میداند و معتقد است انقلاب يا فردی است يا اجتماعی. يعنی يا فرد انقلاب میكند و يا جامعه. انقلاب فردی يا حيوانی است و يا انسانی. [2]
از این سخن استاد مطهری اینگونه برداشت میشود که وی توبه را انقلابی فردی میداند که میتواند انسانی و الهی باشد و میتواند حیوانی و غیر الهی باشد؛ لذا باید ما بتوانیم در عرصه سیاست و اجتماع هم از دو انقلاب الهی و غیر الهی سخن بگوییم، به همین دلیل در ادامه استاد مطهری از «انقلاب تکامل» اسم میبرد و انقلاب غیرالهی در عرصه فردی و اجتماعی را عصیان میداند، نه انقلاب: «اگر در تعريف انقلاب تكامل را داخل كنيم، انقلاب خشمی و جاهی انقلاب نيست، به علاوه جنبه انتخابی و ارادی ندارد ولی البته عصيان هست، عصيان عقدههای مكتوم عليه نظم حاكم بر شعور ظاهر ... توحيد اسلام، نفی و اثبات است، كفر به طاغوت و ايمان به الله است از اين جهت كه ايمان اسلامی يك ايمان انقلابی است، طغيان عليه نظم طاغوتی حاكم بر روح و بر جامعه برای برقراری نظم الهی بر روح و يا بر جامعه. صرف نارضائی و خشم برای انقلاب كافی نيست، روحيه تعرض و تهاجم و نفی و انكار لازم است اينجاست كه نقش مكتب ظاهر میشود اسلام مشتمل بر عنصر شورش و تعرض است و آن عبارت است از فرمان جهاد و فرمان امر به معروف و نهی از منكر. [3]
ریشههای انقلاب
استاد مطهری علاوه بر اینکه مبدأ و مسیری الهی برای حرکت انسان و جامعه قائل است، و همین اعتقاد به توحید و به تبع اعتقاد به معاد را عامل اصلی انقلاب میداند، به نظر میرسد وی با توجه به تعریف انقلاب علاوه بر اعتقاد به اسلام، ریشههای «انقلاب» را سه چیز میداند:
1. نارضایتی و خشم از وضع موجود
2. عصیان، تهاجم و تعرض
3. در نظر داشتن یک آرمان و وضع مطلوب، به جای وضع موجود
مطهری شناخت یک انقلاب را هم معطوف به شناخت همین موارد میداند. حال این سؤال مطرح است که این عصیان، طغیان و شورش باید تا چه اندازه باشد که ما بتوانیم آن را انقلاب بنامیم؟ برای اینکه پاسخ این پرسش روشن شود لازم است به تفاوت انقلاب، با مفهوم اصلاح و همچنین مفهوم کودتا اشاره شود.
انقلاب، اصلاح و کودتا
تغییراتی که در جامعه صورت میگیرد، چند صورت است؛ شهید مطهری درباره مفهوم اصلاح بر این باور است که اگر تغییر و دگرگونی که در اجتماع صورت میگیرد جزئی باشد و ساخت اصلی نظام سیاسی حاکم را متحول نکند، اصلاح نامیده میشود، و لذا مصلح هم فردی است که ساخت جامعه را دگرگون نمیکند، اما به وضع جامعه بهبود میبخشد. [4]
اما کودتا؛ انقلاب ماهيت مردمی دارد، ولی كودتا چنين نيست. در کودتا، يك اقليت مسلح و مجهز به نيرو، در مقابل اقليت ديگری كه حاكم بر اكثريت جامعه است، قيام ميكنند و وضع موجود را متحول میکنند و خود، جای گروه قبلی قرار ميگيرند، آنچه اهميت دارد اين است كه در كودتا اكثريت مردم از حساب خارج هستند و در فعل و انفعالات نقشی ندارند. [5]
انقلاب بینظیر
استاد مطهری اذعان دارد بیشتر تحولاتی که در کشورهای جهان رخ داده یا کودتا بوده و یا اصلاح. وی تعداد انقلابهای دنیا را اندک میداند و انقلاب ایران را یک انقلاب واقعی که ماهیت انقلابیاش «خیلی بیشتر» از انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه است؛ معرفی میکند، چرا که در انقلاب اسلامی ایران مردمی با دست خالی و فقط با روحیه انقلابی علیه یک رژیم، قیام کردند و در قیام خود موفق شدند. او انقلاب صدر اسلام را به عنوان نظیری برای انقلاب اسلامی مردم ایران ذکر میکند. [6]
جمعبندی
مطهری معتقد است انقلاب، طغيان و عصيان مردم عليه نظام حاکم موجود براي ايجاد وضع مطلوب است. وی به انقلاب فردی و اجتماعی که در هر دو جهتی الهی لحاظ شده، معتقد است؛ وی از این دو با عناوین «توبه» و «انقلاب تکامل» یاد میکند. مطهری اصلاح را تغییری در چهارچوب سیستم سیاسی میداند و کودتا را تغییری در ساختار سیستم بدون دخالت مردم؛ به همین دلیل وی تعداد انقلابهای جهان را اندک میداند و انقلاب ایران منحصر به فرد ملت ایران را به انقلاب پیامبر، در صدر اسلام تشبیه میکند. انقلابی بر اساس مذهب و آموزههای مذهب، آموزههایی چون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر؛ دین وضع مطلوب را ترسیم میکند و این عناصر دین، در واقع آموزههای اعتراض، عصیان، اصلاح و انقلاب را.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . آینده انقلاب اسلامی، مرتضی مطهری، تهران: صدرا، 1387، ص59.
[2] . پيرامون جمهوری اسلامی، مرتضی مطهری، چاپ چهارم، تهران: صدرا، 1367، ص 143. البته انقلاب اجتماعی هم ممکن است حیوانی باشد.
[3] . پيرامون جمهوری اسلامی، مرتضی مطهری، چاپ چهارم، تهران: صدرا، 1367، ص144.
[4] . آینده انقلاب اسلامی، مرتضی مطهری، تهران: صدرا، 1387، ص131. به نظر میرسد عنصری که در انقلاب و اصلاح مشترک است، جهتگیری الهی آن و به تعبیری حرکت به سمت خوبی میباشد.
[5] . پيرامون انقلاب اسلامی، مرتضی مطهری، چاپ نهم، تهران: صدرا، 1372، ص 29- 30
[6] . آینده انقلاب اسلامی، مرتضی مطهری، تهران: صدرا، 1387، ص119.
نویسنده: رضا لکزایی
سايت ابنا