ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 6 مرداد 1403
شنبه 6 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 30 آبان 1396     |     کد : 181073

یک نکته و یک آیه در مورد ابتلائات مؤمنین

مقدمه ابتدا یادآوری می‌‌کنم که منظور من از «بلا» و «ابتلا» - در این نوشته - الزاما بلایای طبیعی نیست. بلکه منظورم همه انواع مشکلات خاصّی است که مؤمنین به آنها گرفتار می‌شوند.

 
* مقدمه ابتدا یادآوری می‌‌کنم که منظور من از «بلا» و «ابتلا» - در این نوشته - الزاما بلایای طبیعی نیست. بلکه منظورم همه انواع مشکلات خاصّی است که مؤمنین به آنها گرفتار می‌شوند.
 
 با توجه به اینکه همیشه بعد از رخ دادن بلایای طبیعی و گرفتار شدن عده‌ای از هموطنان، افرادی یافت می‌شوند که احتمالا با انگیزه ایجاد انحراف در اذهان مردم مسائلی را مطرح می‌کنند و ... در اینجا دو نکته را بررسی می‌کنم.
قبل از هرچیز باید با صراحت عرض کنم: «قطعا چنین نیست که هرکس گرفتار شود، حتماً باید گمان کنیم که خدا او را نتبیه کرده است.
زیرا؛ گرفتاری‌های انسان، دلائل گوناگونی دارد، مانند
قانون علیت و نتیجه قهری رفتار خود انسان، 
مثل درست رانندگی نکردن و احیانا به زندان یا تخت بیمارستان و ... افتادن و مثل  میخ کشیدن با دندان ... این موارد تابع قانون علیت است.
و نیز مانند: امتحان الهی، مخصوصا  برای کسانیکه احیانا در نظر خودشان دارای ایمان راسخی هستند و ...
و نیز در بسیاری از موارد، گرفتاری‌های مؤمنین، کفاره خطاهای آنان است و موجب پاک شدن از گناهان خواهد شد
و گاهی نیز   مصائب به خاطر طغیان علیه عقل و یافته‌های عقلانی  است و این همان است که از آن به بلا یاد می‌کنیم
 
* * نکته اول: 
اولاً، «آیا گناه موجب گرفتاری می‌شود؟»
ثانیاً، چرا؟
ثالثا، چرا بلاد کفر - که بسیاری از آنچه را مسلمانان حرام می‌دانند، بدون هیچ منعی  انجام میدهند- گرفتار بلا نمی‌شوند؟
برای روشن شدن پاسخ این سوال لازم است چند مطلب به عنوان پیش‌نیاز  بیان شود.
* ۱- از مجموع آموزه‌های دینی اینطور فهمیده می‌شود که  هیچ چیز نزد خداوند از عقل، تعقّل، اندیشیدن و یافته‌های عقلانی انسان ارزشمندتر  نیست «1» (برخی از مستندات را در پاورقی بخوانید)
*  2- از آنجا که خداوند برای عقل انسانها ارزش ویژه‌ و فوق‌العاده‌ای قائل است، اگر انسان عاقلی، عالماً و عامداً، خلاف باورهای عقلی خودش عمل کند، هیچ بعید نیست، خدائی را - که رایگان به او عقل داده - به خشم بیاورد و اسباب تنبیه خود را فراهم نماید.
* 3-  اگر کسی با روش‌های عقلی، (مسقیم یا با واسطه) «2» به حرام بودن چیزی پی ببرد و علیرغم باور عقلی خودش، به آن عمل کند، همان عقل حکم می‌کند که این کار، سرکشی در مقابل شریف‌ترین مخلوق خدا (عقل) است و موجب خشم خدا و تنبیه انسان سرکش خواهد شد.
اما کسی که به هر دلیلی - جز کوتاهیِ خودش و عدم استفاده از عقل -  نتوانسته ((با روش‌های عقلی)) حرام بودن چیزی را بپذیرد، اگر به آن عمل نماید، مرتکب امری که موجب خشم خدا باشد نشده است.
به همین دلیل، انتظار نداریم که خداوند غیر مسلمانیکه عقلش (نه مسقیم و نه با واسطه «2») شُرب خمر  را حرام نمیداند، بخاطر ارتکاب آن، تنبیه نماید
 
* *  یک مثال قرآنی 
از خواننده گرامی تقاضا می‌کنم دو آیه زیر (94 و 95سوره شریفه  اعراف) را با دقت ملاحظه بفرمائید. 
وَ مَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ(94) 
و در هیچ شهرى پیامبرى نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختى و رنج دچار کردیم  شاید (فقط در مقابل خدا) به تضرع  درآیند (۹۴)
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ(95) 
آنگاه (پس از تضرع در مقابل خدا) به جاى بدى [بأسا و ضرّاء] نیکى قرار دادیم تاجائیکه  سختی‌ها را فراموش کردند و گفتند  پدران ما سختی‌هائی کشیده‌اند!! پس در حالى که بى خبر بودند بناگاه آنان را گرفتیم (۹۵)
* احتمالا منظور آیه فوق این است که؛ این افراد غفلت‌زده، با وجود اینکه می‌دانند برای آنچه در اختیار دارند، رنج‌های فراوانی کشیده شده، اما  برعلیه دانسته‌های خود - که نتیجه تعقل است - سرکشی نموده و سرکشی می‌کنند و می‌گویند: «حالا پدران ما رنج‌هائی کشیده‌اند!! ...»
آیه فوق می‌فرماید: با این رفتارهای طغغیانگرانه، خداوند، ناگهان آنان را درحالیکه در غفلت هستند  گرفتار    می‌کند ... و این یعنی مجازات طغیان علیه عقل.
 
* * پاورقی‌ها 
«۱»برای مزید اطلاع خواننده گرامی، نسبت به جایگاه عقل در آموزه‌های اسلامی، هشت روایت زیر  را  تقدیم می‌کنم.
 
1/۱ = عقل ستون انسانیت
امام صادق علیه‏ السلام :
دِعامَةُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ = ستون انسانیت، عقل است
[کافى، ج 1، ص 25]
 
2/۱ = دوام آدمیت به تعقل است
قال رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم : قِوامُ المَرءِ عَقلُهُ ، ولا دِینَ لِمَن لا عَقلَ لَهُ = دوام آدمی به خرد اوست و کسى که خرد ندارد دین ندارد . [روضه الواعظین : 9 + منتخب میزان الحکمة : 390]
 
3/۱ = چیزى برتر از خرد وجود ندارد
إمامُ الکاظمُ علیه‏السلام: ما قُسِّمَ بَینَ العِبادِ أفضَلُ مِنَ العَقلِ = میان بندگان چیزى برتر از خرد تقسیم نشده‏است . 
[تحف العقول : 397 + منتخب میزان الحکمة : 390]
4/۱= برابری بی‌خرد با بی‌دین
امام رضا علیه‏السلام : ... لا دِینَ لِمَن لا عَقلَ لَهُ = کسى که خرد ندارد دین ندارد
[تحف العقول : 54 + منتخب میزان الحکمة : 392]
 
5/۱ = همسنگ انبیاء و ائمه(ع)
إمامُ الکاظمُ علیه‏السلام :
إنَّ للّه‏ِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَینِ: حُجَّةً ظاهِرَةً، وحُجَّةً باطِنَةً ، فأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ والأنبِیاءُ والأئمَّةُ علیهم‏السلام ، وأمّا الباطِنَهُ فَالعُقولُ .
خداوند بر مردمان دو حجّت دارد : حجّتى بیرونى و حجّتى درونى . حجّت بیرونى ، همان فرستادگان و پیامبران و امامان علیهم‏السلام هستند و حجّت درونى ، همان خردها .
[الکافی : 1 / 16 / 12 + منتخب میزان الحکمة : 392]
6/۱ = بهترین عبادت
امام على علیه‏ السلام :
ما عُبِدَ اللّه‏ُ بِشَىْ‏ءٍ اَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ ... = خداوند با چیزى بهتر از عقل عبادت نشده است 
[کافى، ج 1، ص 18]
7/۱ = ریشه دینداری و صداقت است
امام کاظم علیه‏ السلام : کَما لا یَقومُ الْجَسَدُ اِلاّ بِالنَّفْسِ الحَیَّةِ فَکَذلِکَ لا یَقومُ الدّینُ اِلاّ بِالنِّیَّةِ الصّادِقَةِ وَ لا تَثْبُتُ النِّیَّةُ الصّادِقَهُ اِلاّ بِالْعَقْلِ؛
همان گونه که قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام دیندارى هم تنها به نیّت پاک است و نیّت پاک، جز با عقل حاصل نمى‏شود.
[تحف العقول، ص 396]
 
8/۱ = از آفت‌های عقل و تعقل 
امام على علیه السلام یکی از آفت‌های عقل و تعقل را «طمع» معرفی می‌فرماید : 
اَکثَرُ مَصَارعِ‌ العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ = قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمع ها است.
[نهج البلاغه،ص507]
 
پاورقی «2» 
منظور از باور عقلیِ مستقیم اینست که  شخص، خودش بدون نیاز به هیچ واسطه‌ای با آزمایش‌های تجربی متوجه نارضایتی خداوند نسبت به موضوعی شده باشد (مثل ضرر زدن به بدن خودش، که خیلی زود نتیجه آن را می‌بیند)
منظور از باورعقلیِ غیر مستقیم این است که  شخصی - با دلائل عقلیِ مختلف - به انسان دیگری چنان اعتماد دارد که آنچه را او اعلان می‌کند، مانند این است که خودش دیده است (مثل اعتماد به انبیا و ائمه«ع»)
پس اگر اکثر یا همه‌ی متخصصینِ تشخیص صدق انتساب سخنی انبیا و ائمه(ع)، چیزی را اعلان کردند و او ((علیرغم اعتماد عقلی به معصومین«ع»)) بخواهد با آن مخالف کند، طبیعی است که خلاف عقل خودش عمل کرده و شایسته است که خداوند او را تنبیه کند.
 
 * خدایا بخاطر همه سرکشی‌هائی که در مقابل دانسته‌های خود کرده ام، پناهی جز کرم خودت نمی شناسم ، پس پناهم بده
نویسنده : رضا صابری خورزوقی


نوشته شده در   سه شنبه 30 آبان 1396  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode