|
تولد شاعر نامدار ايراني، حكيم "ابوالقاسم فردوسي" در طوس (313 ش)
تولد شاعر نامدار ايراني، حكيم "ابوالقاسم فردوسي" در طوس (313 ش)
حكيم ابوالقاسم فردوسي در سال 313 شمسي مصادف با 329 هجري قمري برابر با 940 ميلادي در روستاي "باژ" از ناحيه طابران طوس متولد شد. وي در خانوادهاي مرفه و ممتاز رشد و نمو كرد و در دوران جواني به تحصيل علوم پرداخت. وي همچنين به ادبيات فارسي و تاريخ و ساير علوم رايج زمان خود آشنايي كافي داشت. آنچه كه از متون مختلف مشخص ميشود، او مسلمان و شيعه بوده است و به پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) عشق و علاقه وافر داشت. اثر جاويدان فردوسي، شاهنامه نام دارد و در شمار بهترين آثار حماسي عالم است. شاهنامه بر اثر نفوذ شديدي كه در ميان طبقات مختلف ايرانيان يافت، در همه ادوار تاريخي بعد از قرن پنجم هجري مورد توجه بود و همه شاعران حماسه گوي ايراني تا قرن اخير تحت تأثير آن بودهاند. فردوسي در حفظ جانب امانت به هنگام نقل مطالب، به كار بردن نهايت مهارت در وصف مناظر طبيعي و ميدانهاي جنگ و قهرمانان منظومه خود و نظاير اينها و نيز ذكر مواعظ دلپذير كمال توانايي را نشان داده است. حكيم ابوالقاسم فردوسي سرانجام در سال 411 هجري قمري برابر با سال 1020 ميلادي در هشتاد سالگي درگذشت و در طوس به خاك سپرده شد.
انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا پس از پيروزی انقلاب اسلامي (1358 ش)
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با پشتوانه عظيم مردم، در نهم ارديبهشت ماه 1358 ش رهبر كبير انقلاب اسلامي، طي فرماني به شوراي انقلاب توصيه كردند كه آيين نامه تدوينِ شوراهاي اسلامي را تنظيم كرده تا اصل حضور و مشاركت مردم در عرصههاي تصميمگيري تأمين گردد. از اين رو مردم مسلمان ايران در 20 مهر 1358ش، با حضور در حوزههاي رأيگيري، نمايندگان خود را براي عضويت در شوراي شهر انتخاب كردند تا اداره شهرها را به مردم بسپارند. اين انتخابات در حالي برگزار شد كه تنها هشت ماه از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ايران گذشته بود. اما به علت نقص در قوانين، اين شوراها، فعالانه به كار خود ادامه ندادند. ولي سرانجام پس از نوزده سال، در هفتم اسفند 1377، بار ديگر انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا به صورت قانونمند و فراگير برگزار شد.
روز ملي كاهش آثار بلايای طبيعي (تصويب 1373 ش)
در ايران ، 20 تا 25 مهر ، هفته کاهش بلاياي طبيعي نامگذاري شده است و روز 20 مهر را روز ملي کاهش اثرات بلاياي طبيعي نام نهاده اند. شرايط اقليمي و جغرافيايي ايران نظير قرارگيري آن روي کمربند زلزله ، واقع شدن در عرضهاي پايين و... از يک طرف و ساخت وسازهاي نامطلوب و بدون رعايت نکات ايمني از طرف ديگر، باعث آسيب پذيري ايران در برابر بلاياي طبيعي شده است.
روز بزرگداشت حافظ
خواجه شمسالدين محمد حافظ شيرازي در حدود سال 726 ق در شيراز به دنيا آمد. وي پس از فراگرفتن دانشهاي متداول عصر خود، ديوان شعراي گذشته و معاصر خود را به دقت مطالعه كرد و نخست معنا را از لفظ جدا نمود و لفظ را به دور افكند. آنگاه معنا را در كوره ذهن فروزنده خود ريخت و از آن زيوري گوهر آگين ساخت. كمال هنر حافظ در اين است كه از همان عناصر در دسترس همگان، معجوني شفابخش و مفرّح تهيه كرده و استادانه و سِحرآفرينانه، آنها را به خدمتِ ابلاغ پيام خود در آورده است. او تفسير قرآن، حكمت و ادبيات عرب را به خوبي ميدانست و چون قرآن را با چند روايت و قرائت حفظ كرده بود، به حافظ شهرت يافت. حافظ با الهام گرفتن از آموزههاي اسلامي و مفاهيم قرآني و بكارگيري استعارات و كنايات منحصر به فرد، توانست نابترين غزلهاي تاريخ ادبيات ايران را بسرايد. اهميت حافظ در آن است كه توانست مضامين عرفاني و عشقي را به نحوي در هم آميزد كه از دو شيوه غزل عارفانه و عاشقانه، سبك واحد و جديدي به وجود آيد. اين شاعر استاد، افكار خود را با الفاظ بسيار زيبا و با توجه به صنايع لفظي بيان كرده و بر اثر قدرت فراوان خود در سخنوري، غالباً مضامين عالي و معاني بسيار در ابيات كوتاه گنجانيده است. تركيباتي كه حافظ در اشعار خود آورده، غالباً تازه، بديع و بيسابقه است و حافظ در ساختن اين تركيبات، نهايت قدرت و كمال ذوق و لطافتِ طبع خود را نشان داده كه كمتر شاعري از اين حيث با او قابل مقايسه است. شعر حافظ در فضاي اسلامي غوطهور است و ديوان حافظ مملو از الفاظ و تعابير قرآني ميباشد. علاوه بر اين، در اشعار او، اصطلاحات مربوط به تصوف، عرفان، فلسفه، كلام، تفسير، حديث و فقه و... به مقدار فراوان به چشم ميخورَد.
روز بزرگداشت حافظ
خواجه شمسالدين محمد حافظ شيرازي در حدود سال 726 ق در شيراز به دنيا آمد. وي پس از فراگرفتن دانشهاي متداول عصر خود، ديوان شعراي گذشته و معاصر خود را به دقت مطالعه كرد و نخست معنا را از لفظ جدا نمود و لفظ را به دور افكند. آنگاه معنا را در كوره ذهن فروزنده خود ريخت و از آن زيوري گوهر آگين ساخت. كمال هنر حافظ در اين است كه از همان عناصر در دسترس همگان، معجوني شفابخش و مفرّح تهيه كرده و استادانه و سِحرآفرينانه، آنها را به خدمتِ ابلاغ پيام خود در آورده است. او تفسير قرآن، حكمت و ادبيات عرب را به خوبي ميدانست و چون قرآن را با چند روايت و قرائت حفظ كرده بود، به حافظ شهرت يافت. حافظ با الهام گرفتن از آموزههاي اسلامي و مفاهيم قرآني و بكارگيري استعارات و كنايات منحصر به فرد، توانست نابترين غزلهاي تاريخ ادبيات ايران را بسرايد. اهميت حافظ در آن است كه توانست مضامين عرفاني و عشقي را به نحوي در هم آميزد كه از دو شيوه غزل عارفانه و عاشقانه، سبك واحد و جديدي به وجود آيد. اين شاعر استاد، افكار خود را با الفاظ بسيار زيبا و با توجه به صنايع لفظي بيان كرده و بر اثر قدرت فراوان خود در سخنوري، غالباً مضامين عالي و معاني بسيار در ابيات كوتاه گنجانيده است. تركيباتي كه حافظ در اشعار خود آورده، غالباً تازه، بديع و بيسابقه است و حافظ در ساختن اين تركيبات، نهايت قدرت و كمال ذوق و لطافتِ طبع خود را نشان داده كه كمتر شاعري از اين حيث با او قابل مقايسه است. شعر حافظ در فضاي اسلامي غوطهور است و ديوان حافظ مملو از الفاظ و تعابير قرآني ميباشد. علاوه بر اين، در اشعار او، اصطلاحات مربوط به تصوف، عرفان، فلسفه، كلام، تفسير، حديث و فقه و... به مقدار فراوان به چشم ميخورَد.
رحلت عالم و فقيه بزرگ اسلام "حسنبن يوسف" معروف به "علامه حلي" (726 ق)
حسن بن يوسف بن علي بن مطهر معروف به علامه حلي در 29 رمضان 648 ق در شهر حلّه در عراق به دنيا آمد. سالهاي آغازين حيات وي مقارن با حملات وحشيانهي مغولان به سرزمينهاي اسلامي بود كه با تدبير چند تن از علما از جمله پدرش، حله ازطوفان حملات مغول در امان ماند و در همان جا به رشد و نمو و تحصيلات خود ادامه داد. وي از محضر شيخ مفيد، محقق حلي، خواجه نصيرالدين طوسي، سيدبن طاووس و اساتيد بزرگ ديگر استفاده كرد و در علم به درخششي عظيم دست يافت و عنوان "آيت اللَّه" گرفت. علامه حلي با ارايهي تصويري صحيح از تشيع، اُلجايتو، حاكم مغوليِ ايران، معروف به سلطان محمد خدابنده را به اين مذهب مجذوب كرد و باعث نشر مذهب اهل بيت(ع) در سراسر ايران گرديد. شاگردان و آثار قلمي علامه بسيار زياد و گسترده ميباشند. فرزند نابغهاش معروف به فخرُالمُحققين، قطب الدين رازي، علي بن احمد حلي و ابن مُعَيَّه از جمله شاگردان و مُنتهي المطلب في تحقيقِ المَذهب و تَبصِرَةُ المُتعلّمين در فقه، نهاية الوصول الي عِلم الاصول در اصول، نهايَةُ المَرام در كلام، جامِعُ الاخبار در حديث، كَشفُ المَقال في مَعرفةِ الرِّجال در رجال، القول الوَجيز في تفسير الكتابِ العزيز در تفسير و شرح حكمة الاشراق در فلسفه و عرفان و دهها اثر ديگر از زمرهي آثار اين عالم خستگيناپذير ميباشند. سرانجام علامه حلي در 78 سالگي وفات يافت و در حرم مطهر امام علي(ع) مدفون گشت.
كشف قاره امريكا توسط "كريستف كُلُمْبْ" مكتشف و دريانورد ايتاليايي (1492م)
در سوم اوت 1492م كريستوفر كُلُمبوس معروف به كريستف كُلُمْبْ كه دريانوردي ايتاليايى و در خدمت اسپانيا بود، سفر دريايى خود را به وسيله يك كشتي به اندازه قايقهاي امروزي، از بندر پالوس اسپانيا آغاز كرد و به سمت اقيانوس اطلس حركت نمود. در آن زمان، اعراب، اقيانوس اطلس را درياي سبز ظلمات، ميخواندند و كُلُمْبْ نخستين كسي بود كه بدين اقيانوس ناشناس گام مينهاد. دريانوردان آن روز، كمتر حاضر بودند طوري در دريا پيش روند كه ساحل را نبينند. با اين حال كريستف كلمب در اين مورد، دست به ريسك خطرناكي زده بود. كلمب برخلاف بسياري از مردم زمان خود معتقد بود كه زمين گرد است و اطمينان داشت كه با سفر دريايى به سوي غرب ميتواند راهي تازه را براي تجارت سودآور اروپاييان به خاور دور پيدا كند. اين نقشه خوبي بود ولي دو نقطه ضعف داشت. اول اينكه او تصور نميكردكه دنيا به آن بزرگي باشد كه ما امروزه آن را ميشناسيم؛ دوم آنكه نميدانست و نميتوانست هم بداند كه دو قاره بزرگ امريكاي شمالي و جنوبي در سر راه او قرار گرفتهاند. لذا هنگامي كه در دوازدهم اكتبر 1492م پس از هفتاد روز دريانوردي، از دور خشكيهاي مربوط به قاره امريكا را ديد، تصور كرد كه به خاك آسيا نزديك شده است و لذا جزايري را كه كشف كرده بود، هند غربي نام نهاد. او سه سفر ديگر هم به هند غربي انجام داد و هنوز هم ميپنداشت كه اين جزاير، قسمتي از خاك آسيا هستند. اين سفر و شناسايي باعث شد كه در سالهاي بعد، نيروهاي استعمارگر اسپانيايي به اين سرزمين رفته و قرنها به استثمار و چپاول اين منطقه بزرگ بپردازند.
كشف قاره امريكا توسط "كريستف كُلُمْبْ" مكتشف و دريانورد ايتاليايي (1492م)
در سوم اوت 1492م كريستوفر كُلُمبوس معروف به كريستف كُلُمْبْ كه دريانوردي ايتاليايى و در خدمت اسپانيا بود، سفر دريايى خود را به وسيله يك كشتي به اندازه قايقهاي امروزي، از بندر پالوس اسپانيا آغاز كرد و به سمت اقيانوس اطلس حركت نمود. در آن زمان، اعراب، اقيانوس اطلس را درياي سبز ظلمات، ميخواندند و كُلُمْبْ نخستين كسي بود كه بدين اقيانوس ناشناس گام مينهاد. دريانوردان آن روز، كمتر حاضر بودند طوري در دريا پيش روند كه ساحل را نبينند. با اين حال كريستف كلمب در اين مورد، دست به ريسك خطرناكي زده بود. كلمب برخلاف بسياري از مردم زمان خود معتقد بود كه زمين گرد است و اطمينان داشت كه با سفر دريايى به سوي غرب ميتواند راهي تازه را براي تجارت سودآور اروپاييان به خاور دور پيدا كند. اين نقشه خوبي بود ولي دو نقطه ضعف داشت. اول اينكه او تصور نميكردكه دنيا به آن بزرگي باشد كه ما امروزه آن را ميشناسيم؛ دوم آنكه نميدانست و نميتوانست هم بداند كه دو قاره بزرگ امريكاي شمالي و جنوبي در سر راه او قرار گرفتهاند. لذا هنگامي كه در دوازدهم اكتبر 1492م پس از هفتاد روز دريانوردي، از دور خشكيهاي مربوط به قاره امريكا را ديد، تصور كرد كه به خاك آسيا نزديك شده است و لذا جزايري را كه كشف كرده بود، هند غربي نام نهاد. او سه سفر ديگر هم به هند غربي انجام داد و هنوز هم ميپنداشت كه اين جزاير، قسمتي از خاك آسيا هستند. اين سفر و شناسايي باعث شد كه در سالهاي بعد، نيروهاي استعمارگر اسپانيايي به اين سرزمين رفته و قرنها به استثمار و چپاول اين منطقه بزرگ بپردازند.
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
نوشته شده
در
چهارشنبه 19 مهر 1396
توسط
کاربر 1
|
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|
|
|