محاصره منزل "امام خميني"(ره) در نجف اشرف توسط رژيم بعث عراق (1357 ش)
نيروهاي امنيتي دولت بعثي عراق به منظور همكاري با رژيم شاه و پيشگيري از پيروزي انقلاب اسلامي ملت ايران، بيت رهبر كبير انقلاب، حضرت امام خميني را در نجف محاصره كردند. دولت عراق بر اساس روابط حسنهاي كه با رژيم فاسد شاه داشت، از پيشواي نهضت اسلامي ميخواست از مصاحبه با خبرنگاران، صادر كردن اعلاميه و ايراد نطق و خطابه سياسي خودداري كند. امام در پاسخ فرمودند: "من هركجا كه باشم به وظيفه شرعي خود عمل ميكنم." اندكي پس از آن، رژيم بعث عراق، رهبر بزرگ انقلاب اسلامي را وادار به ترك عراق كرد و بدين ترتيب مقدمات هجرت تاريخي معظمله به پاريس و زمينههاي اوجگيري و پيروزي نهضت اسلامي و رهاييبخش مردم مسلمان ايران فراهم شد.
درگذشت استاد "علي اكبر خوشدل تهراني" شاعر معاصر (1365 ش)
استاد علي اكبر خوشدل تهراني در سال 1293 در تهران به دنيا آمد. او پس از اتمام تحصيلات متوسطه، به فراگيري علوم قديمه پرداخت و صرف، نحو، فقه، اصول، معاني، بيان، بديع، حكمت و منطق را آموخت. خوشدل سپس به سير و سياحت روي آورد و به مدت سي سالِ تمام، ايران، عراق، مصر، تركيه، حجاز، افغانستان، پاكستان و هندوستان را به پاي شوق طي نمود و چهار بار به زيارت خانه خدا رفت. وي از آن پس در تهران ماندگار شد و به شعر و شاعري پرداخت. علي اكبر خوشدل، در غزل و قصيده و قطعه و مثنوي، شعر ميسرود و در غزل به شيوه صائب معتقد بود. خوشدل بيشتر به عنوان يك شاعر مذهبي و مديحهسرا شناخته شده است. چنان كه مدايح و مراثي فراواني كه در حق اهل بيت(ع) سروده، معروف است و در محافل و مجالس مذهبي خوانده ميشوند. خوشدل سعي بر آن داشت كه در زمينه مديحه سرايي و مرثيه گويي، نوآوريهايي داشته باشد و نوحه را تبديل به سرود مذهبي نمايد. در اين ميان مرثيه معروف فلسفه بزرگ نهضت حسين از معروفترين آثار اوست. همچنين علاوه بر ديوان كامل وي كه چند روز قبل از فوتش منتشر شد؛ گلشن خوشدل، عمدةالاسرار و ديوان غزليات از جمله آثار اوست. وي سرانجام در دوم مهرماه 1365 ش در 72 سالگي درگذشت و در آستانه شيخ صدوق در ري مدفون شد.
روز آزاد شدن حضرت "يوسف (ع)" از زندان و استحباب روزه براي رفع هر گرفتاري
روز سوم ماه محرم روزیست که حضرت یوسف (ع) از زندان بیرون شده . در مفاتيح الجنان روايتي نقل شده كه هرکه آنروز را روزه دارد ، آسان فرماید حقتعالی بر او کارهای مشگل را و برطرف کند از او اندوه را و دعایش مستجاب گردد.
دعوت جهاني اسلام توسط پيامبر اكرم (7 ق)
پس از تثبيت اسلام در مدينه و نواحي اطراف آن، پيامبر اكرم (ص) به حكم صدور جهاني اسلام به نقاط ديگر دنيا، با ارسال نامه به پادشاهان و امپراتوران زمان، رسماً دعوت به اسلام را آغاز كرد. مورّخين، تعداد نامه هايى را كه رسول گرامي اسلام (ص) در اين زمان ارسال فرمود، بين 12 تا 26 نامه ذكر كردهاند. مخاطبين نامهها نيز پادشاهان و فرمانروايان روم، ايران، حبشه، بحرين، يمن و برخي ديگر از سرزمينهاي بزرگ آن عصر بودند و هر كدام از آنها به گونهاي نسبت به دعوت حضرت رسول، واكنش نشان دادند. چند سال پس از اين دعوت، دين اسلام، گسترش چشمگيري يافت.
ورود سپاه "عمر بن سعد" به سرزمين كربلا (61 ق)
پس از آن كه حرّ بن يزيد، امام حسين(ع) و يارانش را در سرزمين كربلا در محاصرهي خويش قرار داد و مانع حركت آنان گرديد، عبيداللَّه بن زياد عامل يزيد در كوفه، فرماندهي سپاه يزيد را بر عهدهي عمر بن سعد گذاشت. عمر بن سعد در روز جمعه سوم محرمالحرام سال 61 قمري به همراه چهار هزار نيروي جنگي وارد كربلا شد و فرماندهي آنان را بر عهده گرفت. عمر بن سعد پيش از واقعهي كربلا، منصب حكومت "ري" را از عبيداللَّه گرفته بود وليكن با مخالفت اباعبداللَّه الحسين(ع) با يزيد و امتناع از بيعت و حركت آن حضرت به سوي كوفه، عبيداللَّه، حكومت "ري" را مشروط به خاتمه بخشيدن به قضيهي امام حسين(ع) نمود. عمر بن سعد به خاطر دستيابي به حكومتِ منطقهي وسيعِ ايالت "ري" - كه هرگز به آن نايل نيامد - فرماندهي سپاه يزيد را پذيرفت و مرتكب جنايت بزرگ غيرانساني شد. از روزي كه عمر بن سعد وارد سرزمين كربلا شد، پيوسته لشكرياني از سوي عبيداللَّه بن زياد براي وي فرستاده ميشد. بنابر روايتي تا ششم محرم، متجاوز از 20000 نفر در سپاه عمر بن سعد گرد آمدند.
ورود سپاه "عمر بن سعد" به سرزمين كربلا (61 ق)
پس از آن كه حرّ بن يزيد، امام حسين(ع) و يارانش را در سرزمين كربلا در محاصرهي خويش قرار داد و مانع حركت آنان گرديد، عبيداللَّه بن زياد عامل يزيد در كوفه، فرماندهي سپاه يزيد را بر عهدهي عمر بن سعد گذاشت. عمر بن سعد در روز جمعه سوم محرمالحرام سال 61 قمري به همراه چهار هزار نيروي جنگي وارد كربلا شد و فرماندهي آنان را بر عهده گرفت. عمر بن سعد پيش از واقعهي كربلا، منصب حكومت "ري" را از عبيداللَّه گرفته بود وليكن با مخالفت اباعبداللَّه الحسين(ع) با يزيد و امتناع از بيعت و حركت آن حضرت به سوي كوفه، عبيداللَّه، حكومت "ري" را مشروط به خاتمه بخشيدن به قضيهي امام حسين(ع) نمود. عمر بن سعد به خاطر دستيابي به حكومتِ منطقهي وسيعِ ايالت "ري" - كه هرگز به آن نايل نيامد - فرماندهي سپاه يزيد را پذيرفت و مرتكب جنايت بزرگ غيرانساني شد. از روزي كه عمر بن سعد وارد سرزمين كربلا شد، پيوسته لشكرياني از سوي عبيداللَّه بن زياد براي وي فرستاده ميشد. بنابر روايتي تا ششم محرم، متجاوز از 20000 نفر در سپاه عمر بن سعد گرد آمدند.