1 ـ تشکیل حکومت و نظام برای حفظ اجتماع و جلوگیری از هرج و مرج طبق نظر جامعه شناسان و عقلای عالم ضروری و از بدیهیات عقلی است.
ابن خلدون در این باره می گوید: اگر یک اجتماع و جامعه ای فاقد نظام و حکومت باشد، استقرار و ثبات نخواهد داشت . و از قدرت و تسلّط بر خوردار نخواهد بود و امور آن پیش نخواهد رفت. (مقدمه ابن خلدون، ج2، ص576، فصل 25؛ فی معنی الخلافة والامامة)
ابن حزم تشکیل حکومت اسلامی و نظام سیاسی اسلام را از ضروریات و بدیهیات عقل شمرده است. (الفصل فی الملل و الأهواء والنحل، ج4، ص87)
بنابراین تشکیل حکومت و وجود یک نظام مشخص برای هر اجتماعی لازم و ضرروی است، تنها مخالفان آن، هرج و مرج طلبان هستند. آنها معتقدند انسان می تواند با قوانین اخلاقی و انسانی زندگی فردی و اجتماعی خود را اداره کند ونیازی به حاکم و حکومت خاصی نیست.
لکن بطلان این حرف با توجه به مطالعه جوامع بشری در زمانها ومکانهای مختلف بسیار واضح و ضروری است و نیازی به دلیل ندارد. زیرا در همۀ زمانها یک عده افرادی هستند که پای بند به قوانین اخلاقی و انسانی نیستند و دوست دارند به دیگران زور گفته و اموال آنها را چیاول و غارت کنند، وقتی حکومتی قوی وقدرتمند حاکم نباشد، چطور می توان در مقابل این افراد بایستد و نظم، آرامش ، و برخورداری از حقوق طبیعی و انسانی را برای جامعه فراهم کند. از این رو نمی توان جامعهای را همچون گلهای بی چوبان رها کرد تا هر کسی به اراده و مصلحت خویش هرکاری خواست انجام دهد. زیرا اختلاف نظرها و سلیقهها زیاد است و باب تزاحم و تضاد باز خواهد شد که در بسیاری از موارد منجر به جدال و نزاع خواهد شد که برای حل نزاع و درگیرها الزاماً به قوانین و مقرراتی نیاز است که همۀ افراد در برابر آن خاضع و مطیع باشند.
به همین دلیل امام علی(ع) در یکی از خطبههایش در ردّ کلام خوارج میفرماید: «هؤلاء یقولون ـ لا إمرة إلا لله ـ وانه لابد للناس من امیر بر او فاجر یعمل فی امرته المؤمن ویستمتع فیها الکافر» . (نهج البلاغ، خطبۀ 41 و السنن الکبری، ج8 ، ص184)
هیثمی در کتاب خود مجمع الزوائد روایتی را از عبدالله بن مسعود نقل می کند که ابن مسعود می گوید: «انی سمعت رسول الله(ص) یقول: لابد للناس من إمارة برة أو فاجرة فاما البرّة فتعدل فی القسم و تقسم فیئکم فیکم بالسویة واما الفاجرة فیبتلی فیها المؤمن والامارة الفاجرة خیر من الهرج». (مجمع الزوائد، ج5، ص 221 و المعجم للطبرانی، ج10، ص132)
2ـ طبق نص قرآن کریم پیامبر اسلام(ص) در تبلیغ و اجراء رسالت خویش مأمور به «بلاغ مبین» است؛ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ، (سوره نور، آیه 54) او مأموریت دارد که رسالت خویش را که دعوت به توحید و یکتاپرستی و نفی شرک وبت پرستی است با فریادی رسا و آشکار تبلیغ کند وبه گوش همه برساند و این کار جز با تشکیل حکومت و ایجاد یک نظام مقتدر میسّر نخواهد بود، زیرا:
از آیات قرآن بدست می آید که در همۀ زمانها عده ای مخالف در برابر پیامبران صف کشیده و تمام تلاش و همّت خود را بر سدّ راه آنان بکار گرفته تا صدای دعوت پیامبران به گوش سایر مردم و مستضعفان نرسد ودر این راه از هیج دسیسه و فتنه ای حتی در قالب جنگ دریغ نورزیدند. چون این گروه که در قرآن کریم از آنان به عنوان «استکبار» تعبیر شده است ـ و جود پیامبران الهی را مزاحم غارتگری و چپاول خویش دانسته و منابع مادی ودنیایی خود را در خطر می دیدند از این رو با پیامبران میجنگیدند ـ بنابراین تشکیل حکومت و ایجاد یک نظام مقتدر هم به جهت اجرا و گسترش برنامههای اسلام و قرآن و هم به منظور مقابله و مبارزه با معاندین، مشرکین و مستکبران عالم امری بدیهی و از ضروریات است، چون در صورت عدم وجود حکومت مقتدر، موفق به انجام رسالت خویش نخواهد شد و مسلمانان نیز توسط زورگویان و مستکبران مورد ظلم و استضعاف قرار خواهند گرفت و به همین جهت است که پیامبر اسلام در همان سالهای اول هجرت با داشتن افراد و انصاری همچون، علیبن ابیطالب، اباذر، مقداد، سلمان، حذیفه بن یمان، عبدالله بن مسعود و بلال حبشی و... در مدینه حکومت تشکیل داد و با داشتن چنین حکومتی توانست در مقابل دسیسهها و فتنههای منافقان داخلی و مشرکین و کفار خارجی در برابر جنگهای متعددی که ایجاد کردند پیروز شود و اسلام را در نواحی مختلفی گسترش دهد. و اگر نبود چنین حکومت و نظام مقتدری، در همان سالهای اول هجرت، نطفۀ اسلام در مدینه خفه میشد و امروز خبری از اسلام و قرآن نبود.
3 ـ تشکیل حکومت و ایجاد یک نظام قدرتمند و مقتدر در تمام ابعاد از رئوس برنامههای اسلام و قرآن و مورد اتفاق همۀ مسلمانان است، زیرا:
عدم تشکیل حکومت و نظام مقتدر منجر به تفرقه و تشتّت و ضعف مسلمانان شده، در نتیجه ظالمان و مستکبران، مسلمانان را تحت سیطرۀ ظلم و چپاول خود قرار دادهاند، درحالی که یکی از اهداف و برنامههای مهم اسلام و قران نفی این سلطه و سیطره است، چنانکه قرآن کریم میفرماید: (وَلاَ تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمْ النَّارُ) (سوره هود، آیه 113) يا در آیه دیگری می فرماید: (وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً) (سوره نساء، آیه 141)
و به همين دلیل پیامبر اکرم (ص) نگران حکومت نوپای اسلام که با فداکاری و جان نثاری سربازان رشید اسلام و تحمل سختیها و مرارتها وتبعیدها شکل گرفته است ـ می باشد ـ از اینرو در مناسبات متعددی و بالاخره به طور رسمی در روز غدیردر میان جمعیت یکصد هزار نفری امام و رهبر حکومت اسلامی و خلیفۀ خدا بعد از خود را معرّفی می کند.
با توجه به مطالب گذشته بدیهی و روشن است که هیچ جامعه و اجتماعی بدون حاکم و امیر نمی تواند باشد، خواه حاکم جور و ظالم و یا حاکم عدل و صالح، حال سؤال این است: اگر امر دائر شد بین حاکم صالح عادل و حاکم جائر ظالم، عقل سلیم به حاکمیت و ولایت انسان صالح و عادل حکم میکند، و اگر در میان انسانهای صالح و عادل امر دائر شد بین انسان آگاه و آشنای به مبانی، ارزشها و برنامههای سیاسی و اجتماعی اسلام و نیز سیاستهای مقابله و مبارزه با معاندان و مستکبران که از متن قرآن و سنت پیامبر قابل استخراج است. وانسان صالح و شایستهای که در این امور هیچ تخصّص و تسلط کامل ندارد، شما به عنوان یک شیعه و یک انسان عاقل، امور مسلمانان و جامعۀ اسلامی را بدست کدام یک از آن دو می سپارید؟
به عقیدۀ شیعه «ولایت فقیه» ادامۀ حکومت اسلامی است که پیامبر اکرم(ص) آن را در مدینه تأسیس نموده و اصول ، مبانی وراهکارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بین المللی آن را ترسیم نمود.
و بعد از آن در زمان حکومت وخلافه علی بن ابی طالب علیه السلام زوایا و ابعاد آن نمود بیشتری پیدا کرده و بعدها در زمان سایر ائمه علیهم اسلام اگرچه به سبب فراهم نبودن اوضاع و نداشتن اصحاب و انصار نتوانستند در رأس حکومت قرار گیرند اما باروشنگریها و مبارزۀ منفی نگذاشتند اصول و مبانی اسلام فراموش شود و اگر هر زمان این حساس می شد که اصول و مبانی اسلام در حال از بین رفتن است و یک حاکم فاسق و ظالمی روی کار است که می خواهد قرآن وارزشهای آن را از بین ببرد با تمام وجود وامکانات در مقابل آن قد علم کرده اند، قیام عاشورا و نهضت امام حسین(ع) نمونه بارز آن است و... امامان بعدی با همۀ دشمنیهایی که در حق آنان شده از امور مسلمین و جامعۀ اسلامی غافل نبودند و درست بخاطر همین توجهات وعنایات به امور مسلمین وجامعۀ اسلامی بود که در گوشۀ زندان و یا تبعید بسر بردند و سر انجام بوسیلۀ زهر مسموم و شهید می شدند و الآن که در عصر غیبت امام معصوم(ع) به سر می بریم، چه کسی باید در رأس یک امت عظیم اسلامی و جامعۀ مسلمانان قرار گیرد تا بتواند اصول و ارزشهای اسلام و قرآن را حفظ کند و در مقابل ظالمان و مستکبران عالم ذره ای کوتاه نیاید و در مقابل جنایات بی رحمانه و بیشرمانۀ صهیونیستها (جلادان غزّه) ساکت ننشیند و به ندای «یا للمسلمین» کودکان و زنان بی گناه فلسطین به ویژه غزه پاسخ دهد. که به فرمودۀ صریح پیامبر عظیم الشأن اسلام هر کس در مقابل این استغاثه وناله های کودکان و زنان بی گناه مسلمانان فلسطین ساکت بنشیند او قطعا مسلمان نیست. «من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس مسلم» (الکافی ج2، باب الاهتمام بامور المسلمین، حدیث 5)
جابسی شر مساری ومایۀ ننگ و عار است که برخی از گروهها و کشورهای اسلامی علیه شیعه و کشور جمهوری اسلامی ایران این همه هجمه و بیانیه صادر کردند اما یک بیانیه علیه ظالمان و جنایتکاران خون آشام غزه صادر نکردند و این شرمساری را به کجا خواهند برد حاکمان و برخی از کشورهای اسلامی که مرز خود را به منظور جلوگیری از کمک سایر ملتهای مسلمان به فلسطینیان مظلوم می بندند. آیا این کار غیر از کمک به ظلم و ظالمان ، اسم دیگری دارد؟
حکومت جمهوری اسلام ایران که در رأس آنان یک فقیه کارشناس و متخصص در مسائل دینی و مبانی اسلامی قراردارد نه به این معناست که خودش در تمام امور و مسائل اجتماعی و اقتصادی تخصص دارد و خبره است. بلکه مشاورین و وکلاء متخصص در زمینه های مختلف دارد و همچنین نیروهای توانمند ودرارای تخصص کافی و لازم را در امور مختلف جهت تأمین رفاه و خدمات به مسلمانان و نیز توسعه و پیشرفت حکومت اسلامی در تمام زمینه ها بکار می گمارد که به حول وقوّه الهی علیرغم همۀ مشکلات و بدخواهیها ، با توجه به جنگ تحمیلی هشت ساله و فتنه ها و تحریمهای اقتصادی برخی از کشورهای غربی در رأس آن آمریکا ـ توانسته است برهمۀ مشکلات داخل و خارج فائق آمده امروز به عنوان یک نظام و حکومت مقتدر در عرصۀ بین المللی ظاهر شود که حتی دشمنان و در رأس آنان آمریکا و اسرائیل بارها به عجز خود در مقابل قدرت جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرده و نقشه های شیطانی خود را شکست خورده تلقی کنند. و این همه اقتدار و پیروزی به برکت حاکمیت اسلام و ولایت فقیهی است که الهام گرفته از حکومت نبوی (ص)و حکومت علوی(ع) است و نیز به همت و فداکاری مردم مؤمن و عاشق اهل بیت علیهم السلام است که علی رغم همۀ مشکلات اقتصادی و... با جان و دل از مبانی و ارزشهای اسلام دفاع کرده و میکنند که این سبب شده سایر کشورها و ملتهای اسلامی با درس گرفتن از حکومت جمهوری اسلامی ایران قدرت وهویّت اسلامی خود را در مقابل زورگویان و استکبار جهانی باز یابند و تمام مسلمانان در سراسر عالم با اتحاد و همدلی اسلامی با حاکمیت قرآن و سنت پیامبر(ص) با رهبری واحد، بزودی شاهد اضمحلال و نابودی استکبار جنایتگار ـ آمریکا و اسرائیل باشیم.
منبع: ابنا