اولين فرار "محمدرضا پهلوی" چند روز پيش از كودتاي آمريكايی 28 مرداد (1332 ش)
زمينههاي كودتاي 28 مرداد 1332 كه از ماهها قبل ايجاد شده بود، باعث گرديد كه شاه نگران حضور خود در ايران باشد و ميخواست هنگام كودتا عليه دكتر مصدق در كشور نباشد. در همين ايام توافق انگلستان و آمريكا براي ساقط كردن حكومت مصدق كه قبلاً طرح ريزي شده بود به مرحله اجرا درآمد. شاه در 22 مرداد حكم عزل مصدق و نخست وزيري سرلشكر زاهدي را صادر نمود و خود پس از صدور فرمان، به رامسر عزيمت كرد. در ساعت 2 بامداد فرمانده گارد شاهنشاهي فرمان را به مصدق ابلاغ كرد ولي وي هنگام خروج از منزل بازداشت شد و راديو تهران اين اقدام را كودتا خواند. دراين هنگام شاه و همسرش با يك هواپيما از طريق عراق از ايران خارج شده و به ايتاليا رفت. روزهاي 25 تا 27 مرداد، در سراسر ايران اجتماعات بزرگي تشكيل شد و از دولت لغو نظام سلطنتي درخواست گرديد. تمام اين حوادث به نفع دكتر مصدق پيش ميرفت تا اينكه طبق نقشه قبلي، اوضاع از بامداد 28 مرداد تغيير كرد و كودتا شكل گرفت. شاه نيز پس از دريافت خبر سقوط مصدق، در 31 مرداد همان سال به ايران بازگشت.
انتخاب دوباره حضرت آيت اللَّه "سيدعلي خامنه ای" به رياست جمهوري ايران (1364 ش)
پس از شهادت شهيد رجايي و شهيد باهنر در 8 شهريور 1360، به پيشنهاد تعدادي از اعضاي مركزي حزب جمهوري اسلامي و اجازه حضرت امام، آيت اللَّه خامنهاي از طرف روحانيت و ساير نهادهاي انقلابي نامزد رياست جمهوري گرديد و با راي عظيم و بينظير مردم، به عنوان سومين رييس جمهوري اسلامي ايران انتخاب شدند. همچنين ايشان در 25 مرداد 1364 و براي دومين بار به دليل لياقت و كارداني، به دستور حضرت امام، كانديداي رياست جمهوري شد و با راي قاطع مردم به اين پست برگزيده شدند. مقام معظم رهبري در طول رياست جمهوري خويش به كشورهايي چون سوريه، ليبي، پاكستان، هند، چين، الجزاير، زيمبابوه، روماني، كره شمالي و آمريكا (براي ايراد نطق تاريخي خويش در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد) سفر كرده و پيامرسان انقلاب اسلامي بودند. در نهايت حضرت آيتاللَّه خامنهاي در سال آخر رياست جمهوري، پس از ارتحال حضرت امام خميني، از طرف مجلس خبرگان رهبري، به رهبري نظام اسلامي انتخاب شدند و تا امروز با عزت و قوت، هدايت جامعه اسلامي را برعهده دارند.
انتخاب پروفسور "حميد مولانا" به رياست انجمن بين المللي تحقيقات ارتباط جمعي (1371 ش)
حمید مولانا در رشته ارتباطات تنها ایرانی با بالاترین درجه آكادمیك این رشته است وسال هاست دررسانه ها و اخبار حوزه ارتباطات ،او را با پیشوند و پسوند پروفسور معرفی می كنند. حمید مولانا این اعتبار آكادمیك را در عمل نیز به دست آورده و نظر جمعی، تأیید قابلیت ها و دیدگاه های نوین او در رشته ارتباطات بوده است. نمونه این به رسمیت شناسی و تأیید جمعی را از مجموعه بزرگداشت ها و مراسم تقدیر و پاسداشت او می توان دید و دریافت كرد.
وقوع غزوه ی "ني قُرَيظه" به فرماندهي پيامبر اسلام(ص) (5 ق)
يهوديان طايفهي بنيقريظه كه با مسلمانان مدينه، پيمان دفاعي برقرار كرده بودند، پس از هجوم جبههي متحد استكبار، متشكل از يهوديان، مشركان قريش و طوايف ديگر عرب به شهر مدينه و وقوع نبرد سرنوشت ساز خندق (جنگ احزاب)، نسبت به مسلمانان، مرتكب خيانت شده و موجب تقويت جبههي كفر و شرك و تضيعف روحيهي مسلمانان مدينه گرديدند. به همين جهت، پس ازپيروزي مسلمانان درجنگ احزاب با قهرمانيهاي مولاي متقيان امام عليبن ابيطالب(ع)، مسلمانان به فرمان پيامبراكرم(ص) بلادرنگ به سوي قلعهي بنيقريظه رهسپار گرديدند و آنان را به مدت 15 (و به روايتي 25) روز در محاصرهي خويش گرفتند. سرانجام سران طايفهي بنيقريظه چارهاي جز تسليم نديده و به داوري سعدبنمعاذ يكي از صحابهي بزرگ پيامبر، رضايت دادند. سعدبن معاذ، اشد مجازات را كه قتل مردان جنگي قبيله بود براي آنان پيشنهادنمود كه مورد پذيرش پيامبر اكرم(ص) واقع گرديد. به اين صورت، فتنه و خيانت، از ريشه خشكانيده شد و شرّ يهود از سر مسلمانان كوتاه گرديد.
روز زيارتي امام رضا(ع)
بيست و سوم ذيقعده روز زيارتي امام رضا(ع) و به روايتي شهادت آن حضرت در طوس از سوي مأمون عباسي است. البته قول مشهور درشهادت آن امام همام روز آخر ماه صفر سال 203 قمري يعني دو سال پس از آوردن آن حضرت از مدينه به خراسان و يك سال و اندي پس ازصدور فرمان وليعهدي به نام آن حضرت، از سوي مأمون عباسي ميباشد. طبق قول مشهور، آن حضرت پس ازشهادت پدربزرگوارش، درسن 35 سالگي عهدهدارمقام ولايت و رهبري شد و مدت امامت آن حضرت 20 سال به طول انجاميد، كه 10 سال آن با خلافت هارونالرشيد و 5 سال باخلافت محمدامين و 5 سال ديگر با خلافت عبداللَّه مامون مصادف بود. از عمر آن حضرت در هنگام شهادت، 54 سال و 3 ماه و 19 روز ميگذشت.
درگذشت "راما كريشنا" پيشواي مذهب هندو (1886م)
راما كريشنا، رهبر هندوهاي هند، در18 فوريه 1836م در هندوستان به دنيا آمد. وي در دهكده كوچكي پرورش يافت و تعليمات رسمي مدرسهاي نديد. با اين وجود، در ده سالگي در تفسير نوشتههاي مقدس هندي چنان استعدادي از خود نشان داد كه اطرافيان را دچار حيرت ساخت. او در جواني به سير و سياحت پرداخت و سپس اديان مسيحيت، بودا، اسلام و هندو را مورد مطالعه قرار داد. سرانجام اظهار كرد كه هر كدام از اين اديان، يكي از طرق رسيدن به خداوند را نشان ميدهند. راما كريشنا براين عقيده بود كه همه آدميان، با دينهاي مختلفشان، فرزندان خداي واحدي هستند. وي درباره حقيقت بر اين عقيده است كه ما در مِه مشاهدات اشتباهانگيز و تصورات غلط و منحرف كننده كه ما را به انديشههاي فريبنده، دشمنيهاي ابلهانه و كارهاي فاجعهانگيز ميكشاند، زندگي ميكنيم. ما نميتوانيم به خوشبختي برسيم مگر آن كه در عمق و كُنه اين ظواهر فريبنده، حقيقت را دريابيم، و آن حقيقت، حقيقتِ تساوي همه نژادها، همه اديان و همه افراد در چشم خداوند است. يك انسان واقعاً ديندار بايد بداند كه اديان ديگر هم راههايى هستند كه به حقيقت ميپيوندند و ما هميشه بايد به ديده احترام به اديان ديگر بنگريم. راما كريشنا از جان گذشتهاي بود كه به جهاد عليه حرص و آزمندي برخاسته بود و چونان سربازي بود كه به خاطر صلح ميجنگيد. وي اندكي قبل از مرگْ مريدانش را به نزد خود فرا خواند، با نجوايي ضعيف از آنان خواست كه مردم را به دوستي و مهرورزي و محبت دعوت كنند. راما كريشنا سرانجام در 16 اگوست 1886م در پنجاه سالگي درگذشت.
تأسیس جمهوری اندونزی توسط سوکارنو (1945م)
شانزدهم آگوست ۱۹۴۵م - هفدهم به وقت جاکارتا - دكتر احمد سوكارنو (۱۹۷۰-۱۹۰۱) تقريباً بلافاصله پس از اعلام پايان جنگ جهاني دوم در خاور دور - بهدنبال تأسيس يك دولت موقت - استقلال وطنش را اعلام كرد و آن مجمعالجزاير را جمهوري اندونزي خواند و با سلاحهايي كه ژاپنيها در اختيار وي قرار داده بودند، دست به ايجاد يك ارتش انقلابي زد تا مانع بازگشت هلنديهاي استعمارگر گردد. نيروهاي ژاپني پس از دريافت دستور پايان جنگ جهاني دوم، در اندونزي برخي از سلاحهاي خود را به سوکارنو داده بودند. اندونزي از جمله مناطق اشغالي ژاپن در جريان جنگ جهاني دوم بود که ژاپنيها اشغال آن را با شعار "اخراج غرب از آسيا" آغاز کرده بودند. نيروهاي ژاپني پس از اخراج هلنديها، جاي آنان را در اندونزي گرفته بودند. سالها طول کشيد تا استقلال اندونزي تحقق يافت. به اين مناسبت، اندونزياييها هفدهم آگوست هر سال را بهعنوان روز ملي خود برگزار ميکنند و جشن ميگيرند.