طرح استيضاح دولت "رضا خان" از سوي نمايندگان اقليت مجلس به رهبري "مدرس" (1303 ش)
اقليت مجلس شوراي ملي به دليل سوء سياست داخلي و خارجي رضاخان و قيام بر ضد قانون اساسي و حكومت مشروطه و توهين به مجلس و... او را استيضاح كردند و قرار شد تا در 7 مرداد 1303ش، رضاخان به مجلس برود و توضيح دهد. او كه از اين امر بسيار ميترسيد تمام كوشش خود را به كار برد تا از استيضاح رهايي يابد. سرانجام با تهديد و تطميع نمايندگان، جلسه مجلس را برهم زد. بعضي نمايندگانِ مخالف را به حبس كشيد و بعضي ديگر را به وسيله مزدورانش مضروب ساخت. سرانجام در جلسه 17 مرداد، تيمورتاش عنوان كرد كه مجلس از سردار سپه حمايت ميكند و در يك قيام و قعود، رضاخان، از مجلس راي اعتماد گرفت و استيضاح، كارگر نيافتاد.
لغو كاپيتولاسيون، به فرمان "صمصام السَّلطنه" صدر اعظم احمد شاه قاجار (1297 ش)
يكي از اقدامات دولت صمصام السلطنه صدر اعظم احمدشاه، لغو كاپيتولاسيوني بود كه در نتيجه قراردادهاي بين ايران و روسيه تزاري پديد آمده بود. اين اقدام جسورانه، در پي انقلاب كبير روسيه و خلاص شدن ايران از شر دولت تزاري روس صورت گرفت. بايد متوجه بود كه لغو قراردادهاي دو جانبه به خواست يك طرف صورت نميبندد و اقدام يك جانبه صمصامالسلطنه، بيشتر متكي بر تظاهر و مردمفريبي بود تا براساس حقوق بينالملل و منطق سياسي.
فرار بني صدر رييس جمهور مخلوع ايران و رجوی سردسته منافقان به فرانسه (1360 ش)
پس از آنكه مجلس شوراي اسلامي به دليل همسويي و همكاري بني صدر رييس جمهور وقت، با گروهك منافقين، دامن زدن به تشنجات و درگيريها در كشور، كوتاهي در دفاع از مرزهاي ايران در دوران جنگ و عدم ممانعت از تجاوز ارتش بعث عراق به مرزهاي كشور، راي به عدم كفايت سياسي وي داد و حضرت امام خميني(ره) نيز، او را از رياست جمهوري عزل كردند، او به يك زندگي مخفي روي آورد و همواره توسط نامه و نوار، مردم را به شورش و آشوب دعوت ميكرد. اما زندگي مخفي او چندان به طول نيانجاميد و با مشت محكمي كه مردم با شركت در انتخابات رياست جمهوري و انتخاب شهيد رجايي به اين سمت، بر دهانش كوبيدند، با حالت سرخوردگي و ذلّت تمام، همراه با مسعود رجوي سركرده منافقين و با چهره و لباس زنانه از كشور فرار كرد. او با يك هواپيماي بويينگ 707 ربوده شده، به طور غير مجاز به سوي قبرس پرواز كرد و پيش از آن كه هواپيماهاي شكاري نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران كه در تعقيب هواپيماي ربوده شده بودند به اين هواپيما برسند، از مرز ايران خارج شد. همچنين پس از آنكه وي در پاريس مستقر شد، مقامات فرانسه به تقاضاي ايران براي استرداد بنيصدر ترتيب اثر ندادند و او در آن جا با همكاري رجوي، تشكيلاتي بانام "شوراي مقاومت" براي مبارزه با جمهوري اسلامي و سران آن تشكيل داد. عمر اين شورا چندان نپاييد و به زودي متلاشي گرديد.
رحلت عالم مجاهد شیخ محمد تقی بهلول (1384ش)
نام شیخ بهلول این مجاهد راه حق و حقیقت در تاریخ معاصر ایران با قیام خوش و آزادی خواهانه قیام مسجد گوهرشاد علیه واقعه کشف حجاب قرین شده به طوری که با صحبت از یکی به ناگزیر باید از دومی نیز سخن به میان آورد. اکنون پس از هفتاد سال هنوز صدای این عالم ربانی در شبستان مسجد گوهرشاد طنین انداز است و خشت خشت آن بر شجاعت و ظلم ستیزی وی گواه است. شیخ محمدتقی بهلول گنابادی فرزند نظام الدین در سال 1297 شمسی در روستای بیلندگناباد چشم به جهان گشود. در کودکی به مکتب پدر رفت و به فراگیری قرآن کریم همت گمارد و در سن هشت سالگی موفق به حفظ کل قران گردید و سپس به تحصیل در رشته علوم قدیحه پرداخت و دوره سطح مراکز تحصیلاتش از قبیل: شرح لمحه، مطول تفتازانی، حاشیه را نزد پدر فرا گرفت. وی در سالهای پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در خراسان به سر می برد و به وعظ هدایت و راهنمای مشغول بود. این عارف ربانی علاوه بر تسلط بر ادبیات عرب از ذوق سرودن اشعار نغز و طنز نیز برخوردار بود. بیش از 200 هزار بیت شعر سروده بود و 50 هزار بیت شعر از دیگر شاعران از برداشت. این مجاهد فی سبیل الله حتی در روزهای آخر عمر نیز دست از تلاش و کوشش برنداشت و همواره با وجود کهولت سن به ورزشهایی چون شنا، کوهنوری، پیاده روی های زیاد می پرداخت. شیخ بهلول در روزهای آخر عمر در بیمارستان خاتم الانبیاء بستری شد و بالاخره در روز یکشنبه 7 مرداد 1384 پس از 105 سال عمر با برکت چشم از جهان فرو بست و رخ در نقاب خاک کشید. یاد و خاطره اش گرامی و راهش پررهرو باد.
تجديد بناي خانه كعبه توسط "خليل الرَّحمن حضرت ابراهيم(ع)" به امر پروردگار
خانه كعبه نخستین پرستشگاه خدا بود كه در زمان حضرت آدم ـ علیه السلام ـ توسط او ساخته شد بعداً طوفان نوح باعث شد كه ساختمان این خانه ویران شده و در ظاهر محو گردید، اما ابراهیم خلیل میدانست كه مكان خانه كعبه در سرزمین مكه قرار دارد و بر همین اساس، به فرمان خدا، همت كرد كه دیگر بار این خانه، ساخته شود.
وفات "سيدبن طاووس" عالم و محدث عاليقدر شيعه(664 ق)
رضي الدين سيد علي بن موسي بن جعفر معروف به سيد بن طاووس در سال 589 ق در شهر حلّه در عراق به دنيا آمد. وي در ابتدا از محضر پدر دانشمند خود، سعدالدين ابوابراهيم ونيز جد بزرگوارش وَرّام ابن ابي فراس استفاده كرد و بعدها از افادات ديگر بزرگان حلّه، بهرهي وافي بُرد. شهرهي سيد به زودي در سراسر عراق پيچيد و او پس از مدتي راهي بغداد گرديد. سيد در مدت پانزده سالي كه در پايتخت بود، بارهابه قضاوت، وزارت و ديگر امور دولتي فرا خوانده شده بود كه هر بار به طريقي آن مشاغل را نميپذيرفت. سالهاي پاياني عمر شريف سيد در زادگاهش سپري شد و به تدريس و تاليف پرداخت. او از دانشمندان پر كار مسلمان به شمار ميرفت، چنانكه آثار متنوعي در علم كلام، اخلاق، فقه، حديث از او به جاي مانده است. يكي ازتاليفات مهم ابن طاووس به نام اَللُّهُوف، دربارهي وقايع روز عاشورا است كه از كتب معتبر تاريخ اسلام به شمار ميرود. كتاب مهم ديگر او المَلاحِمُ و الفِتَن في ظهور آثار الحُجّه نام دارد كه در مورد رويدادهاي قبل و هنگام ظهور حضرت مهدي(عج) است. سيدبن طاووس، شاگردان فاضلي پرورش داد كه پدر علامه حلي و علامه حلي از آن جملهاند. در اواخر عمر سيدبن طاووس و حضور او در بغداد، اين شهر در محاصرهي لشكريان متوحش مغول قرار گرفت. هلاكوخان مغول در اين هنگام سيد را فراخوانده، امان نامهاي براي او و يارانش صادر كرد. سيد كه در پي راهي براي بيرون بُردن مؤمنان از پايتخت بود، هزار تن را گرد آورده، با حمايت سربازان هلاكوخان، آنان را به حِلّه رساند. پس از آن بار ديگر به بغداد بازگشت تا شايد مؤمني را از دردي برهاند يا بيگناهي را از كيفر رهايى بخشد. سرانجام سيد بن طاووس، سرور فقيهان عراق در 5 ذيقعدهي سال 664 ق دعوت حق را لبيك گفت و به ديدار معبود شتافت. سيد قبلاً كفن خود را تهيه كرد و آن را در حج بيت اللَّه الحرام، لباسِ احرام خود قرار داد. همچنين آن كفن را در كعبهي معظّمه و روضات مطهّرهي پيامبر اكرم(ص) و ائمهي بقيع(ع) و عراق متبرك كرد و آن را وسيلهي شفاعتِ آن بزرگواران قرار داده بود. وفات سيد بن طاووس در 75 سالگي در بغداد روي داد و بدنِ وي را به نجف اشرف منتقل كرده، به خاك سپردند.