قتل "ملك المتكلمين" خطيب و روشنفكر مشروطهخواه توسط عوامل محمد علي شاه (1287 ش)
حاج ميرزا نصراللَّه مَلِكُ المُتِكَلِّمين در حدود سال 1240 ش (1277 ق) در اصفهان به دنيا آمد. در 22 سالگي به مكه رفت و در بازگشت، به هندوستان عزيمت نمود. در هندوستان كتابي به نام "مِنَ الخَلقِ اِلي الحَق" براي بيدار ساختن مسلمانان تصنيف كرد. پس از انتشار اين كتاب، انگليسيها او را از هندوستان اخراج نمودند. از آن پس به ايران آمد و در بوشهر با سيدجمال الدين اسدآبادي ملاقات نمود. ملك المتكلمين از آن پس به اصفهان و تهران رفت و در جريان نهضت مشروطه با خطابهها و سخنرانيهاي خود به آگاهي بخشي مردم پرداخت. ملكالمتكلمين كه از خطبا و وعاظ مشهور دوره انقلاب مشروطيت به شمار ميرود، پس از آنكه مجلس شوراي ملي، به فرمان محمدعلي شاه قاجار به توپ بسته شد، دستگير و به دستور شاه، در سوم تيرماه 1287ش در 47 سالگي به قتل رسيد.
وقوع غزوه ی "حنين" به فرماندهي پيامبر بزرگ اسلام(ص)(8 ق)
پس از فتح مكه به دست مسلمانان، گروهي از قبايل اطراف مكه به منظور مقابله با لشكر اسلام متحد شدند. خبر اجتماع اين قبايل به رسول خدا(ص) رسيد و آن بزرگوار براي درهم شكستن مقاومت مشركان، سپاهي تجهيز كرد و به سوي حنين حركت فرمود. در اين نبرد ابتدا مسلمين شكست خورده و روي به هزيمت نهادند، اما با تدبير و تلاش رسول اكرم(ص) و ياران وفادارش همچون علي(ع)، بار ديگر فراريان برگشتند و طي نبردي سهمگين، دشمنان را شكست دادند. بعد از شكست دشمن، غنايم بسيار زيادي نصيب سپاه اسلام شد. پس از اين پيروزي، سپاه اسلام براي تعقيب دشمنان به سوي طائف حركت كرد.
آغاز حمله بزرگ "ناپلئون بُناپارت" پادشاه فرانسه به روسيه تزاري (1812م)
فرانسه در دوران امپراتوري ناپلئون بُناپارت به بزرگترين قدرت اروپا و جهان مبدل شد. قلمرو امپراتوري ناپلئون، بخش اعظم اروپا را از ايتاليا و اسپانيا تا هلند و آلمان و لهستان فرا گرفت. ولي ناپلئون كشورگشا به اين هم اكتفا نكرد و درصدد حمله به كشور پهناور روسيه برآمد. در اين ميان هرچند ناپلئون بُناپارت در سال 1807م پيمان عدم تعرض به روسيه را امضا كرده بود اما به تدريج روابط اين دو كشور تيره شد. در نتيجه، ناپلئون با بزرگترين ارتشي كه تا آن زمان به جنگ برده بود به روسيه حمله كرد. حمله ناپلئون بُناپارت به روسيه در 24 ژوئن سال 1812م، آغازِ پايانِ اقتدار ناپلئون به شمار ميآيد. سرعت پيشروي نيروهاي فرانسوي در آغاز اين حمله، حتي با وسايل و تجهيزات امروزي هم عجيب و باورنكردني است. او فاصله مرزهاي آن روز روسيه با لهستان تا مسكو را در كمتر از سه ماه پيمود و روز چهاردهم سپتامبر 1812م وارد مسكو شد. ناپلئون گمان ميكرد كه با فتح مسكو، تزار روسيه را به زانو در خواهد آورد و روسيه را به قلمرو امپراتوري خود خواهد افزود، ولي فرداي ورود سربازان فرانسوي به مسكو، شهر آتش گرفت و سربازان روسي كه ضمن عقبنشيني شهر را آتش زده بودند، سپاه ناپلئون را در مسكو بدون آذوقه گذاشتند، شدت آتش سوزي به حدي بود كه سه چهارم شهر مسكو به كلي طعمه حريق شد و نابود گشت. با فرا رسيدن زمستان سخت روسيه و كمبود تداركات و مواد غذايى، ناپلئون تصميم گرفت از روسيه عقبنشيني كند ولي در بين راه، سرما و گرسنگي از يك طرف و حملات پيدرپي نيروهاي روسيه از طرف ديگر، صدها هزار نفر از سربازان فرانسوي را از پاي درآورد، به طوري كه از 530 هزار نفر از ارتش ناپلئون، تنها 30 هزار نفر به مبدا حركت خود بازگشتند. اين شكست پايان اقتدار بُناپارت را رقم زد و از آن پس در برابر اتحاد كشورهاي مخالف خود، ناكام ماند. شكست سنگين ناپلئون در روسيه باعث شد تا وي در جنگهاي بعدي نيز شكست بخورد. در واقع نقطه آغاز فروپاشي امپراتوري ناپلئون، با شكست او در روسيه رقم خورد.