رحلت عالم ديني و فقيه اصولي آيت اللَّه "ميرزا مصطفي مجتهد تبريزي" (1298ش)
آيت اللَّه ميرزا مصطفي مجتهد تبريزي در سال 1258ش (1297ق) در خانداني عالم در تبريز به دنيا آمد. وي دروس مقدمات و فقه و اصول را در زادگاهش و در محضر پدر و استادان ديگر فرا گرفت و پس از آن رهسپار نجف گرديد. آيتاللَّه مجتهد تبريزي در نجف در محضر عالمان نامداري همچون آخوند ملامحمد كاظم خراساني، شيخ الشريعه اصفهاني، سيدمحمدكاظم يزدي، ميرزا ابوالقاسم اردوبادي و محقق نهاوندي و ديگران حاضر شد و پس از سالياني به عالمي برجسته و فاضلي فرهيخته تبديل گرديد. وي با نشان دادن استعداد فوقالعاده خويش، در بين بيش از هزار نفر از شاگردان فقه و اصول آخوند خراساني، نظرِ شريف استاد را به خود جلب كرد و مورد عنايت خاص آخوند قرار گرفت. او همچنين در اين مدت علاوه بر فقه و اصول، در نجوم، رياضيات و شعر و ادب به مدارج بالايي دست يافت. آيتاللَّه مجتهد پس از چندي راهي مكه منوره گرديد كه در اثناي سفر به بيماري دچار گرديد و در اواخر عمر به بيماري فلج مبتلا شد. وي در طول حيات علمي خويش از تاليف نيز باز نماند و آثار گرانبهايي به يادگار نهاد كه اُرجوزه در عروض و قافيه، حاشيه بر كفايةُالاصول و حاشيه بر لسانُ الخواص، از آن جملهاند. اين فقيه جليل سرانجام در بيست و ششم خرداد 1298ش برابر با نيمه رمضان 1337 ق در چهل سالگي در تبريز به لقاءاللَّه رسيد و در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
عضويت ايران در سازمان خوار و بار جهاني (1336 ش)
فائو یا سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد از سازمانهای بینالمللی است که در زمینهٔ توسعهٔ کشاورزی فعالیت دارد. سازمان فائو در سال ۱۹۴۵ توسط ۴۴ کشور عضو سازمان ملل متحد تأسیس شد.این سازمان از مرکز فائو و از طریق شبکه جهانی بالغ بر حدود نود اداره برای گسترش و مدرنیزه کردن کشاورزی، جنگلداری، شیلات و تامین غذای مناسب برای همگان، به کشورهای در حال توسعه کمک می کند. هدف این سازمان، بالا بردن سطح زندگی و بهبود تغذیه مردم جهان، توزیع مناسب مواد غذایی در مناطق مختلف جهان و ایجاد امنیت غذایی است. مبارزه با سوءتغذیه با ارائه اطلاعات لازم به کشورهای مختلف؛ از دیگر اهداف فائو است که بازدهی کشاورزی و سطح تغذیه در جهان را افزایش داده است. مقر این سازمان واقع در شهر رم در کشور ایتالیا است. فائو به اعضایش شامل اتحادیه اروپا و۱۸۳ کشور خدماتی ارئه می دهد و در این راه با هزاران همراه در سرتاسر جهان، از سازمانهای جامعه مدنی مانند گروههای کشاورزان و سازمانهای بشر دوستانه تا دیگر موسسات ملل متحد، بانکهای توسعه و بخش خصوصی، همکاری می کند.
شهادت مجاهدان مؤتلفه اسلامي، عاملين اعدام انقلابي "حسنعلي منصور" (1344ش)
پس از حادثه فيضيه و قيام خونين 15 خرداد 1342، عدهاي از متدينين و چهرههاي موجّه بازار تهران به اين نتيجه رسيدند كه مبارزه سياسي با رژيم شاه بي فايده است و بايد فكري براي براندازي آن كرد و تنها راه آن نيز اقدام مسلحانه عليه رژيم و عناصر اصلي آن است. لذا تعدادي از اين افراد شامل حاج صادق اماني، حاج مهدي عراقي، حبيب اللَّه عسكر اولادي، عباس مدرسي فرد، احمد شهاب، صادق اسلامي و سيد اسداللَّه لاجوردي و... دست به تركيب و تلفيق شش هيئت مذهبي مهم و داراي گرايش سياسي از ميان هيئتهاي عزاداري سنّتي تهران زدند كه نتيجه آن، پديد آمدن سازمان يا گروه "هيئتهاي مؤتلفه اسلامي" با مشي مسلحانه بود. اكثر اعضاي اين هيئتها از مقلدان حضرت امام خميني(ره) و وجه مشترك آنان، پذيرش اسلام به عنوان يك ايدلوژي سياسي و رهبري و مرجعيت امام خميني(ره) بود. پس از مدتي جمعيت مؤتلفه اسلامي، قصد آغاز مبارزه مسلحانه عليه رژيم پهلوي را داشتند كه در ابتدا امام آن را نهي نمودند. تا اين كه حضرت امام به تركيه تبعيد شدند و ياران مؤتلفه، پس از كسب اجازه از آيتاللَّه مرتضي مطهري و اذن آيتاللَّه العظمي سيد محمد هادي ميلاني، تصميم به ترورِ انقلابي حسنعلي منصور نخست وزير سپرده شاه گرفتند. حسنعلي منصور كسي بود كه براي تصويب و اجراي قانون ننگين كاپيتولاسيون تلاش زيادي از خود نشان داد و فرياد حقخواهي امام خميني(ره) در اعتراض به اين قانون را با تبعيد آن حضرت به تركيه پاسخ گفت. با اعدام انقلابي منصور در اول بهمن 1343، شهيد محمد بخارايي عاملِ اعدام منصور به دست مأموران ساواك افتاد و سپس ديگر يارانش نيز دستگير شدند. پس از مدتي، رژيم پهلوي در يك دادگاه فرمايشي اعضاي اين گروه را به اعدام و زندان طولاني مدت محكوم كرد. به طوري كه برخي از آنان تا پيروزي انقلاب اسلامي در زندان ماندند و در بين زندانيان سياسي به قَتَله (كشندگان) منصور معروف بودند. شهيد صادق اماني در دادگاه دلاورانه از خود و راهي كه در پيش گرفته بود دفاع كرد و با اشاره به حوادث خونين 15 خرداد 42 گفت: ما با بررسي اوضاع به اين نتيجه رسيديم كه پاسخ به اين مسأله از لوله تفنگ ميتواند خارج شود. سرانجام در سحرگاه 26 خرداد 1344 ش، حاج صادق اماني، محمد بخارايي، مرتضي نيكنژاد و رضا صفارهرندي اين چهار فرزند شجاع و برومند اسلام، در راه پاسداري از ارزشهاي متعالي اسلام و در مسير پربركت نهضت امام خميني(ره) جهت برپايي حكومت اسلامي در ايران، عاشقانه شربت شهادت نوشيدند و به لقاءاللَّه نائل آمدند.
آزاد شدن منطقه "دهلاويه" از لوث وجود مزدوران بعثي عراق (1360ش)
شهيد چمران به عنوان فرمانده ستاد جنگهاي نامنظم كه از ركود حاكم بر جبههها به سبب وجود پارهاي از خيانتها و كارشكنيهاي بني صدر و وابستگانش به شدت رنج ميبُرد، درصدد تحرك بخشيدن به جبههها و عملياتي كردن نيروها بود. وي پس از عزل بنيصدر از رياست جمهوري، طرح حمله به ارتفاعات اللَّه اكبر و بستان را ريخت و تصميم گرفت تا ارتباط شمالي و جنوبي نيروهاي دشمن را قطع كند. چون در اين حمله، امكان آزادي بستان فراهم نشد، لذا شهيد چمران، طرح آزادسازي دهلاويه را بررسي كرد. فتح دهلاويه در نوع خود عملي جسورانه، خطرناك و غرورآفرين بود. براي اين كار، نيروهاي مؤمن ستاد جنگهاي نامنظم با نصب پل بر روي رودخانه كرخه و عبور از آن، به دشمن بعثي حمله برده و منطقه دهلاويه را آزاد كردند. اين عمليات، اولين پيروزي بعد از عزل بني صدر بود كه طليعه پيروزيهاي ديگر به حساب آمد و باعث شادي مردم مسلمان ايران گرديد.
وفات "موسي بن عمران" و "يوشع بن نون(ع)" دو پيامبر بزرگ الهي
یوشع فرزند نون، نون از افرایم، افرایم فرزند یوسف، یوسف فرزند یعقوب، یعقوب فرزند اسحاق، اسحاق فرزند ابراهیم، ابراهیم فرزند تارح، تارح فرزند ناحور، ناحور از نسل سام، سام فرزند نوح، نوح از نسل خنوخ ،خنوخ از نسل انوش، انوش فرزند شیث و شیث فرزند آدم می باشد. محل تولد و زندگی: احتمالا متولد شده در جوشن مصر- سرزمین کنعان (اسرائیل فعلی) - جلجال - شکیم زمان حیات: حدودا بین سالهای 1490 تا سال 1380 قبل از میلاد عیسای مسیح ************************************** حضرت موسی (ع)- ادوار نبوت: دوره چهارم نبوت لقب:کليم ا... معناي اسم:از آب کشيده شده پدر:عمران مادر:يوکابد تاريخ ولادت:۳۷۴۸ سال بعد از هبوت آدم. مدت عمر: ۱۲۰ سال بعثت:آن حضرت با برادرش هارون براي بني اسراعيل مبعوث شد. محل دفن:بروايتي در شش فرسنگي بيت المقدس مدفون است. نسب:موسي بن عمران بن قاهث بن لاوي بن يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم(ع) تعداد فرزندان:آن حضرت ۲پسر داشت. مختصري بر زندگينامه: حضرت موسي از پيامبران اولواالعزم است،که در شهر منفيس ودر زمان سلطنت رامسس دوممتولد گرديد. تولداو در زماني اتفاق افتاد ،که فرعون نوزادان پسر بني اسرائيل رامعدوم مي کرد به همين خاطرمادر حضرت موسي تا سه ماه او را به طور مخفيانه نگهداري نمودو بعد او را در صندوقي گذاشته،در رود نيل رها ساخت.از قضا آسيه زن فرعون آن حضرت را از آب گرفت واز او نگهداري نمود.موسي در قصر فر عون بزرگ شد و سرانجام،روزي خداوند او را به رهبري قوم يهود برگزيد. حضرت موسي وبرادرش هارون،جهت نجاتبني اسرائيل از جرم فرعون به مصر آمدند واو را به خدا پرستي دعوت نمودند. ولي فرعون با وجود معجزاتي که از موسي ديد او را انکار کرد تا عاقبت همراه با لشکريانش در رود نيل هلاک شد.
شهادت مظلومانه ی حضرت اميرالمؤمنين امام علی(ع) در كوفه(40 ق)
پس از ضربت خوردن امام علي(ع) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان توسط ابن ملجم مرادي از بازماندگان خوارج نهروان، درمانِ آن زخم تاثيري نبخشيد و نويد پيامبر به امام به اين كه محاسن سفيد حضرت به خون سرش رنگين ميگردد، تحقق يافت. شهادت آن امام پس از سي سال امامت و چهار سال و نه ماه خلافت صورت گرفت. بدن مطهرامام علي(ع) را شبانه در محلي به نام نجف دفن كردند و اين مكان، تا نزديك به يكصد و پنجاه سال، از عموم مخفي بود و تنها برخي از شيعيان خاص از محل دفن امام آگاهي داشتند. امام علي(ع) در طول حيات پربركت خويش در جنگهاي صدر اسلام شركت كرد و بزرگان مشرك عرب را به خاك مذلت كشاند. آن حضرت پس از رحلت پيامبر اسلام به خاطر مصالح مسلمانان به مدت بيست و پنج سال خانهنشيني گزيد و سكوت اختيار كرد. با قتل سومين خليفه، مردم، امام را به خلافت برگزيده و در آن دوران پرآشوب نيز سه جنگ جمل، صفين و نهروان از جانب ناكثين (پيمان شكنان) قاسطين (معاويه و مردم شام) و مارقين (خوارج و خارج شدگان از دين) بر امام علي(ع) تحميل شد. فضايل امام علي(ع) فوق آن است كه در اين مختصر بگُنجَد و در اينجا تنها به دو سخن دربارهي آن حضرت بسنده ميكنيم. ناظم نيشابوري دربارهي آن امام بزرگ گفته است كه: علي بن ابيطالب، بر گوينده و نويسنده، محنتي گران و باري سنگين است كه اگر بخواهد حقش را ادا كند به كفر و گزافهگويى دچار گردد و اگر كوتاه آيد، خيانت و جفا نموده باشد و حدّ وسط در فضايل او آن قدر دقيق و باريك است كه جز يك انديشمند ماهر و حاذق از عهدهاش نيز برنيايد. همچنين ابن ابيالحديد معتزلي، شارح نهجالبلاغه گويد: فضايل علي(ع) در آن حد از عظمت است كه نويسنده و گوينده در برابر آن، خود را ضعيف و زبون و شرمسار ميبيند كه درصدد تفصيل آن برآيد. دشمنان هرچه كوشيدند كه نور عظمتش را فرو نشاند، فضايل آن حضرت بيشتر شايع گشت.
آغاز قيام "سووتو" عليه نژادپرستان افريقاي جنوبي (1976م)
كشور افريقاي جنوبي در دوران حاكميت نژادپرستان، داراي قوانين ضد بشري و خلاف عقل بود. نتيجه اين وضعيت، پيدايش تنفر، وحشت و حقارت در ميان جامعهاي بود كه 20 درصد سفيد پوست بر اكثريت سياه پوست حاكميت داشتند و تمامي قدرت، ثروت، حقوق و مزاياي اجتماعي را در اختيار گرفته بودند. همچنين قانون آپارتايْدْ يا جدايى نژادها روز به روز گستردهتر ميشد. در افريقاي جنوبي، محصلين سياه پوست، خواندن و نوشتن را به زبان مادري خود فرا ميگرفتند و در دوره متوسطه، يكي از دو زبان رسمي انگليسي يا افريقايى انتخاب ميشد. در ابتداي سال تحصيلي 1976م، مؤسسات تحصيلي، بخشنامهاي دريافت كردند كه براساس آن بايد زبان رسمي مصوب 1974م كه زبان افريقايى و محلي بود تدريس ميگرديد. از آنجا كه سياهپوستان زبان انگليسي را انتخاب كرده بودند. اين مسئله خشم دولت نژادپرست را برانگيخت و از طرف ديگر نوعي رقابت نامحسوس بين سياهان بومي و اقليت سفيدپوست به وجود آمده بود. همچنين دستورالعمل صادره، به پايين آمدن سطح آموزشي محصلين سياهپوست منجر ميگرديد. از اين رو، اعتراضاتي از طرف جامعه معلمين و مديران مدارس آغاز گرديد و سپس به جامعه دانشآموزي كشيده شد. تا اينكه در 16 ژوئن 1976م هزاران دانشآموز در خيابانهاي سووتو از شهرهاي اطراف دست به راهپيمايى زدند. اما اين تظاهرات باتيراندازي پليس به آشوب كشيده شد و طي روزهاي بعد، صدها نفر كشته و زخمي شدند. با اين حال، گروههاي ضدنژادپرستي، در سالهاي پاياني عمر رژيم آپارتايد، هر سال در ماه ژوئن، ياد كشته شدگان سووتو را كه عمدتاً دانشآموز بودند، گرامي ميدارند.