ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 11 شهريور 1403
يکشنبه 11 شهريور 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 16 خرداد 1396     |     کد : 178098

حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای در مراسم سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره):از کشور باید صدای واحدی شنیده بشود

آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای عصر روز (یکشنبه، 14 خرداد) در اجتماع عظیم مردم قدرشناس ایران در بیست و هشتمین سالگرد رحلت امام بزرگوار و همیشه زنده‌ی ملت، خمینی کبیر، مانند سال‌‌ها ی گذشته به ایراد سخن پرداخت.

آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای عصر روز (یکشنبه، 14 خرداد) در اجتماع عظیم مردم قدرشناس ایران در بیست و هشتمین سالگرد رحلت امام بزرگوار و همیشه زنده‌ی ملت، خمینی کبیر، مانند سال‌‌ها ی گذشته به ایراد سخن پرداخت.
بسم‌الل‌ها لرّحمن‌الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
 سلام و درود و صلوات الهی بر فرزند شایسته‌ی نبیّ مکرّم و احیاگر دین نبوی، امام بزرگوار ما؛ که امروز سالگرد رحلت دردناک آن بزرگوار را بزرگ می‌داریم و در این روز، به یاد آن بزرگوار این جمع علاقه‌مند و عاشق گرد آمده‌اند.
 برادران و خواهران عزیز! بحث امروز من عمدتاً چند نکته است در باب امام بزرگوار و در باب انقلاب؛ اگر مجالی در پایان صحبت پیدا شد، یک سخن کوتاهی هم در باب مسائل سیاست داخلی کشور و مسائل سیاست خارجی عرض خواهم کرد.

*  تأکید بر تکرار آنچه در باب انقلاب و در باب امام است
 البتّه در باب امام و درباره‌ی این مرد بزرگ، در طول این سال‌‌ها سخنان زیادی را افراد مطّلع بیان کرده‌اند ولی اوّلاً آنچه در باب امام و انقلاب - که این‌‌ها به هم گره خورده‌اند و یاد امام و نام امام از نام انقلاب جدا نیست-  گفته شده است، همهی مسائل مربوط به امام و انقلاب نیست؛ ناگفته‌هائی وجود دارد که باید بمرور در ذهنیّت جامعه قرار بگیرد.
ثانیاً آنچه هم در باب انقلاب و در باب امام گفته‌اند و گفت‌ها یم و تکرار کرد‌ها یم، باید مرور بشود، باید مجدّداً تکرار بشود؛ چون اگر یک حقیقتی بار‌‌ها تکرار نشود و با جزئیّات و خصوصیّات ذکر نشود، گمان تحریف این حقیقت بمرور وجود دارد. اکثر شما می‌دانید که انگیزه‌هائی برای تحریف شخصیّت امام و تحریف انقلاب - که بزرگترین هنر امام بزرگوار بود- هست. ما باید تکرار کنیم حقایقی را که در باب امام و در باب انقلاب گفت‌ها یم، باز هم بگوئیم و تکرار کنیم و مجال تحریف را از تحریفکنندگان بگیریم. در شرع مقدّس هم همینجور است، در حقایق تاریخی هم همینجور است؛ بسیاری از معارف دینی را مأمور شد‌ها یم که تکرار کنیم؛ مِن‌بابِ مثال، تلاوت قرآن را به‌طور دائم باید تکرار کنیم که حقایق قرآنی از ذهن‌‌ها هرگز محو نشود؛ یا تاریخ را - تاریخ واقعی و درست را- باید تکرار کنیم. اگر ملّت ما عاشورا را اینجور در طول قرن‌های متمادی با اصرار تبیین نمی‌کردند و بیان نمی‌کردند، ممکن بود این حادثهی مهم از یاد‌‌ها برود یا بسیار ضعیفتر از آنچه واقع شده است منعکس بشود.

*  خطاب من امروز
 به جوان‌‌ها است
 عمدهی خطاب من در بحث‌های امروز و صحبت امروز، به شما جوان‌های عزیز است؛ علّت هم این است [اوّلاً] که جوان‌ها، دوران حماسه‌های بزرگ را مشاهده نکردند، ندیدند؛ دوران پیروزی انقلاب را، دوران دفاع مقدّس را، دوران حرکات عظیم و مجاهدت‌های بزرگ در مقابل تجزیهطلبان را جوان‌‌ها [فقط] شنیده‌اند و این‌‌ها برای جوان‌های ما تاریخ است؛ لذا لازم است برای آن‌‌ها بیشتر توضیح داده بشود و بیان بشود؛ این اوّلاً. ثانیاً ذهن جوان‌‌ها آماج تحریف تحریفکنندگان است؛ امروز بیشتر روی ذهن جوان‌های ما می‌خواهند کار کنند و نگذارند نسل جوان گستردهی این کشور، با بسیاری از حقایق آشنا بشود. لذا خطاب من امروز به جوان‌‌ها است.

*  انقلاب اسلامی صرفاً یک جابهجائی سیاسی نبود
 من عرض می‌کنم جوان‌های عزیز! انقلاب اسلامی که بهوسیله‌ی امام بزرگوار تحقّق پیدا کرد و با دست تدبیر او ارادهی الهی محقّق شد، صرفاً یک جابهجائی سیاسی نبود که یک گروهی از رأس قدرت کنار بروند، یک گروه دیگر بیایند سر جای آن‌ها ؛ این نبود، بلکه انقلاب یک تحوّل عمیق بود؛ هم تحوّلی بود در سیاست کشور - در عرصه‌ی سیاست تحوّل عمیقی بود- هم تحوّلی بود در متن جامعه‌ی ایرانی.
در عرصه‌ی سیاست این تحوّل به این معنا بود که یک دیکتاتوریِ بسته‌ی ارثیِ وابسته‌ی به دشمنان و دنباله‌رو بیگانگان را که در کشور حاکم بود - یک چنین حکومتی را- تبدیل کرد به یک حکومت مردم‌پایه که متّکی به مردم است و مستقل است و سربلند است و دارای هویّت است؛ در عرصه‌ی سیاست، این تحوّل عظیم اتّفاق افتاد.
در عرصه‌ی متن جامعه هم، جامعه‌ی ما یک جامعه‌ی بی‌هویّت شده بود؛ ایرانِ با این سابقه‌ی فرهنگی، با این عظمت، با این‌همه دانشمند، با این فلسفه، با این معارف عظیم بشری در این کشور، تبدیل شده بود به یک جامعه‌ی دنباله‌رو غرب و بدون هویّت. هدف انقلاب تغییر این وضعیّت بود که جامعه را تبدیل کند به یک جامعه‌ی باهویّت، دارای استقلال، دارای اصالت، دارای خلّاقیّت، دارای حرف نو؛ این انقلاب اسلامی، یک چنین تحوّلی بود که امام بزرگوار به کمک مردم، این انقلاب را به پیروزی رساند.

*  چطور امام توانست
این حرکت عظیم را
به پیروزی برساند
 وقتی امام بزرگوار ما این هدف‌‌ها را در خلال سخنرانی‌‌های خود و بیانات خود بیان می‌کرد، درواقع یک هدف‌های حدّاکثری را مطرح می‌کرد؛ به نظر افراد بدبین و وسوسه‌گر خیلی بعید می‌‌آمد که یک چنین هدف‌هائی را امام بزرگوار بتواند محقّق کند؛ حتّی [به نظر] سیاسیّون. یکی از سیاسیّون معروف معتبر مورد احترام ما، به خود من می‌گفت که آن روزی که امام مسئله‌‌ی از بین رفتن سلطنت در کشور را مطرح کرد، ما گفتیم چرا امام این حرف را می‌زند؟ اینکه شدنی نیست، اینکه ممکن نیست! یعنی حتّی سیاستمداران پخته‌ی مبارزِ فداکار هم این‌جور فکر می‌کردند. یک هدف حدّاکثری را امام مطرح کرد. شما این هدف حدّاکثری را مقایسه کنید با مثلاً هدف نهضت مشروطیّت؛ هدف نهضت مشروطیّت این بود که به‌وسیله‌ی مجلس، از اختیارات شاه کاسته شود؛ یا فرض بفرمائید مقایسه کنید با هدف نهضت ملّی شدن صنعت نفت؛ هدف نهضت ملّی عبارت بود از اینکه ما نفت را - که در اختیار انگلیسی‌‌‌‌ها بود- بگیریم و در اختیار دولت خودمان قرار بدهیم؛ شما مقایسه کنید بین این هدف‌های کوچک و حدّاقلّی، با هدف امام که آن تحوّل عظیم مورد نظرش بود؛ این نهضت‌هائی که هدف‌های حدّاقلّی داشتند، موفّق نشدند، [امّا] امام با آن هدف حدّاکثریِ با آن عظمت موفّق شد. این‌‌ها در اوّل کار، یک پیروزی‌‌های مختصری هم به دست آوردند لکن در ادامه شکست خوردند. امام توانست پیروزی کامل به دست بیاورد و این پیروزی را حفظ کند و ماندگار کند.
این یک سؤالی است که چطور امام توانست این حرکت عظیم را به پیروزی برساند و این پیروزی را حفظ کند؛ سرّش به‌حسب موازین ظاهری این است که البتّه اراده‌ی الهی بود لکن اسباب ظاهریِ این پیروزی عبارت بود از اینکه امام توانست جامعه‌ی کشور را، همه‌‌ی آحاد مردم و بخصوص جوان‌‌ها را وارد صحنه کند. در هر حرکتی، در هر کشوری که آحاد مردم وارد میدان بشوند و در میدان بِایستند و مقاومت کنند، هدف آن‌‌ها محقّق خواهد شد؛ این بُروبرگرد ندارد؛ خلاف این هم در هیچ بره‌های از تاریخ اثبات نشده؛ امام این هنر بزرگ را، این کار عظیم را توانست انجام بدهد که آحاد جامعه و بخصوص جوان‌‌ها را وارد میدان کند و این‌‌ها را در میدان نگه دارد.

*  از کجا یک ‌چنین توانائی‌ای را امام بزرگوار به دست آورد؟
 از کجا یک ‌چنین توانائی‌ای را امام بزرگوار به دست آورد؟ این، آن نکت‌های است که من بر روی آن می‌خواهم تکیه کنم و برای امروز من و شما درس‌آموز است. امام یک جذّابیّت‌های شخصی داشت، یک جذّابیّت‌هائی در شعار‌های امام وجود داشت؛ این جذّابیّت‌‌ها آن‌قدر قوی بود که توانست قشر‌های مختلف مردم و از جوان‌‌ها را وارد میدان کند. با اینکه جوان، هم در دوران مبارزات و هم در دهه‌ی اوّل پیروزی انقلاب با جاذبه‌‌ها، با حرف‌ها، با فکر‌های مختلفی مواجه بود، افکارِ چپ و افکار وابسته‌ی به اردوگاه سرمایه‌داری بود، این‌‌ها هم حرف‌های رنگینی می‌زدند، این‌‌ها هم حرف‌های گوناگونی می‌زدند، علاوه بر این جذّابیّت‌های زندگی معمولی هم وجود داشت در مقابل جوان‌‌ها  و جوان می‌توانست آن‌‌ها را انتخاب بکند؛ امّا جوان، امام را انتخاب کرد، راه امام را انتخاب کرد، نهضت را، مبارزه را، انقلاب را انتخاب کرد؛ چرا؟ به‌خاطر همین جذّابیّت‌هائی که در امام وجود داشت.

*  صداقت و صراحت و ایمان و توکّل رمز جذابه شخص امام بود
 برخی از این جذّابیّت‌ها، جذّابیّت‌های مربوط به شخص امام بود. امام دارای یک شخصیّت بسیار قوی، بسیار مستحکم، دارای قدرت ایستادگیِ در مقابل سختی‌‌‌ها بود. امام دارای صراحت بود، صراحت در بیان. امام دارای صداقت بود، با صداقت حرف می‌زد؛ همه‌ی مخاطبان امام، صداقت را در گفته‌ی او احساس می‌کردند؛ این‌‌ها جذّابیّت‌های شخصی امام بود. ایمان و توکّل امام به خدای متعال، در رفتار او و در گفتار او -به‌طور مساوی- نمایان بود؛ هم رفتار او و هم گفتار او نشانه‌ی ایمان او و توکّل او به خدای بزرگ بود؛ این‌‌ها جذّابیّت‌های امام بود.

*  *  اصول و مبانی امام
*  جذّابیّت‌‌های مربوط به اصول امام
 در کنار این جذّابیّت‌ها، بخشی از جذّابیّت‌‌ها مربوط به اصولی بود که امام ارائه می‌کرد. مثلاً ازجمله‌ی چیز‌هائی که امام به مردم ارائه می‌کرد، اسلام بود؛ اسلام ناب، اسلام ناب محمّدی. اسلام ناب یعنی اسلامی که نه اسیر و پابند تحجّر است، نه اسیر و پابند التقاط(1) است. در دورانی که هم تحجّر وجود داشت، هم التقاط وجود داشت، امام، اسلام ناب را مطرح کرد؛ این برای جوان مسلمان، جذّاب بود. ازجمله‌ی مبانی اعلامی امام و شعار‌های امام، استقلال بود؛ ازجمله‌ی آن‌‌ها آزادی بود؛ ازجمله‌ی آن‌‌ها عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی بود؛ این‌‌ها مبانی امام بود که مطرح می‌کرد؛ این‌‌ها همه جذّاب است.

*  بیرون آمدن از چنبره‌ی سلطه‌ی آمریکا
 ازجمله‌ی مبانی امام بیرون آمدن از چنبره‌ی سلطه‌ی آمریکا بود؛ این چیزی بود که برای جوان ایرانی جذّاب بود. و من به شما عرض بکنم، امروز بیرون آمدن از چنبره‌ی سلطه‌ی آمریکا برای جوان‌‌ها [حتّی] در کشور‌هائی هم که با آمریکا پیمان‌های طولانیِ وابستگی دارند، جذّاب است. یعنی مثلاً در کشوری مثل عربستان سعودی که در خدمت هدف‌های آمریکا است، شما اگر سراغ جوان‌‌ها بروید -این دانسته‌شده و تجربه‌شده است- خواهید دید که همه‌ی جوان‌‌ها از وابستگی به آمریکا متنفّرند و علاقه‌مندِ به جدائی از این سلطه‌ی ظالمانه‌اند؛ این یکی از خصوصیّات [مبانی امام] بود.

*  مسئله‌ی مردم‌سالاری
 ازجمله‌ی مبانی مطرح‌شده‌ی به‌وسیله‌ی امام و شعار‌های امام بزرگوار، مسئله‌ی مردم‌سالاری بود؛ یعنی اختیار حاکمیّت کشور در دست مردم باشد؛ مردم انتخاب کنند، مردم بخواهند، مردم اراده کنند؛ در همه‌ی عرصه‌های زندگی. یکی از شعار‌های امام مسئله‌ی خودباوری ملّت بود؛ یعنی اینکه به مردم می‌گفت و تکرار می‌کرد که شما می‌توانید، شما قادرید؛ در علم، در صنعت، در کار‌های اساسی، در اداره‌ی کشور، در مدیریّت بخش‌های مهمّ کشور، در اقتصاد و غیره، شما قادر هستید خودتان روی پای خودتان بِایستید. این‌‌ها جذّابیّت‌های شخصیّت امام بود که توانست جوان‌‌ها را جذب کند. و جوان‌‌ها آمدند به نهضت امام بزرگوار پیوستند، انقلاب به پیروزی رسید.
*  واکنش‌‌های مثبت و منفی بعد از پیروزی انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب که خب پیروزی انقلاب یک زلزله‌ی عظیمی در دنیا به وجود آورد؛ درواقع یک تقسیمی در یک بخش عظیمی از دنیا به وجود آمد؛ طرف‌داران انقلاب و دشمنان انقلاب. دشمنان انقلاب عبارت بودند از قدرت‌های بزرگ آن ‌روز یعنی آمریکا و شوروی آن ‌روز یا جریان‌های گوناگون قدرت مثل جریان صهیونیست‌‌ها ؛ جریان کمپانی‌‌هائی که در کشور‌های غربی، دولت‌‌ها را می‌‌آورند، دولت‌‌ها را می‌برند و تصمیم‌گیر در مسائل اساسی‌اند؛ این‌‌ها شدند دشمنان انقلاب، یک صف عظیمی از دشمنان انقلاب به وجود آمد؛ این‌‌ها احساس خطر کردند؛ امّا در مقابل، بسیاری از ملّت‌ها، ملّت‌های مسلمان، حتّی برخی ملّت‌های غیر مسلمان که از قضایای انقلاب مطّلع شدند، شدند علاقه‌مند، طرف‌دار و بعضاً طرف‌دارِ بسیار فعّال انقلاب؛ که این را ما در کشور‌های مختلف مشاهده کردیم، تا امروز هم این ادامه دارد. خب، واکنش‌‌ها طبعاً شروع شد؛ واکنش‌‌ها از روز اوّل شروع شد. البتّه اوّل، قدرت‌‌ها  دچار سرگیجه شدند، نتوانستند درست تشخیص بدهند چه دارد اتّفاق می‌‌افتد. بعد از اینکه به خود آمدند، خودشان را پیدا کردند، دشمنی‌‌‌ها از روز اوّل شروع شد علیه انقلاب و آنچه در طول این ۳۸ سال دشمنی شده، طرّاحی شد؛ البتّه دشمنی‌‌های دیگری هم هست که هنوز رونمائی نکرده‌اند و در مجموعه‌های خودشان مشغول فکر کردن و مشغول سازماندهی کردن - از روز اوّل تا امروز- بوده‌اند. و خب به‌طور خلاصه عرض کنم که بحمدالله در این دشمنی‌‌‌ها شکست خورده‌اند. ملّت ایران بر همه‌ی دشمنی‌‌های دشمنانش در این مدّت پیروز شده‌ است، بعد از این هم ان‌شاءالله همین خواهد بود.

*  دهه‌ی ۶۰، یک دهه‌ی مظلوم است
 یک نکت‌های را من اینجا در بین‌الهلالین عرض بکنم، و آن مربوط به دهه‌ی ۶۰ است؛ دهه‌ی ۶۰ یعنی دهه‌ی اوّل پیروزی انقلاب و دهه‌ی حیات بابرکت امام بزرگوار. برادران و خواهران عزیز! دهه‌ی ۶۰، یک دهه‌ی مظلوم است؛ دهه‌ی تعیین‌کننده‌ی در سرنوشت ایران و ایرانی، دهه‌ی فوق‌العاده مهم و حسّاس و درعین‌حال ناشناخته و اخیراً به‌وسیله‌ی برخی از بلندگو‌‌ها و صاحبان بلندگو‌‌ها مورد تهاجم؛ دهه‌ی ۶۰ را مورد تهاجم قرار می‌دهند. دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی آزمون‌های بزرگ و دهه‌ی پیروزی‌‌های بزرگ است.

*  دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی خشن‌ترین تروریسم
در کشور است
دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی خشن‌ترین تروریسم در کشور است. در طول چند سال، هزاران نفر از آحاد مردم، از مسئولین، از قشر‌های مختلف به‌وسیله‌ی تروریست‌‌‌ها به شهادت رسیدند؛ از کاسب معمولی تا جوان دانشجو تا فعّال سیاسی تا شخصیّت‌های بزرگی که در انقلاب تعیین‌کننده بودند. البتّه من عدد معیّن نمی‌کنم، [لکن] تا هفده‌ هزار هم گفته‌اند؛ هفده هزار انسانِ باشرفِ باشخصیّتِ ارزشمند در این تروریسمِ دهه‌ی ۶۰ فدا شدند، که در میان این‌‌ها شخصیّت‌‌هائی مثل شهید مطهرّی و شهید بهشتی حضور دارند؛ یعنی این آدم‌هائی که امثال این‌‌ها در طول زمان، کمتر در یک کشوری به وجود می‌‌آید و می‌توانند تعیین‌کننده‌ی سرنوشت کشور‌‌ها باشند.

*  دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی جنگ تحمیلی است
 دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی جنگ تحمیلی است. یعنی هشت سال از این دهه‌ی اوّل انقلاب و دهه‌ی حیات مبارک امام بزرگوار، صرف یک جنگ تحمیلیِ بر ملّت ایران شد؛ شما ببینید چقدر این دشوار است! دهه‌ی ۶۰ دهه‌ی سخت‌ترین تحریم‌‌ها است؛ همه‌چیز را تحریم کردند؛ تحریم‌های پی‌درپی، علیه کشور، علیه مراکز اقتصادی ما، علیه دولت ما؛ و دهه‌ی افتخارات بزرگ است. دهه‌ی مبارزه‌ی با تجزیه‌طلبی است؛ از اطراف کشور گروه‌‌هائی را تحریک کردند، پول دادند، سلاح دادند، برای اینکه این‌‌ها را به جان نظام جمهوری اسلامی بیندازند و تجزیه‌طلبی کنند. دهه‌ی ۶۰، دهه‌‌ی یک چنین حوادث بزرگی است که در کشور اتّفاق افتاد.
 و در دهه‌ی ۶۰، ملّت ایران و جوان‌های ما آن‌چنان محکم ایستادند که بر همه‌ی این‌‌ها پیروز شدند. این خیلی مسئله‌ی مهمّی است.
*  جای شهید و جلّاد
عوض نشود!
من توصیه می‌کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمّلند و راجع به دهه‌ی ۶۰ قضاوت می‌کنند، جای شهید و جلّاد عوض نشود! در دهه‌ی ۶۰، ملّت ایران مظلوم واقع شد؛ تروریست‌‌‌ها و منافقین و پشتیبان‌های آن‌‌ها و قدرت‌هائی که آن‌‌ها را به وجود آورده بودند و دائماً در آن‌‌ها می‌دمیدند، به ملّت ایران جفا کردند، بدی کردند؛ ملّت ایران در موضع دفاع قرار گرفت، امّا دفاع کرد و پیروز شد و بحمدالله آن توطئه‌های آن‌‌ها را خنثی کرد. این [درباره‌ی] دهه‌ی ۶۰. جوان‌های ما ایستادند، امام بزرگوار با آن چهره‌ی نورانی، با آن قلب خداباور، با آن عزم راسخ ایستاد و بر همه‌ی این مشکلات فائق آمد.

*  بعد از رحلت امام عدّه‌ای امیدوار شدند
امام رحلت کردند؛ بعد از رحلت امام عدّه‌ای امیدوار شدند که شاید بتوانند راه امام را برگردانند، که بحمدالله نتوانستند. بعد از رحلت امام سال‌هائی گذشت، عدّه‌ای در خارج از کشور و عوامل آن‌‌ها در داخل کشور منتظر نشستند که شاید انقلاب غفلت کند، انقلاب پیر بشود، ازکارافتاده بشود، تا بتوانند حمله کنند و همان بساط قبل از انقلاب را مجدّداً در کشور بر سر کار بیاورند، [ولی] نتوانستند. علّت این نتوانستن‌‌‌ها چیست؟ علّت، همان جاذبه‌های امام بزرگوار، جاذبه‌های مبانی و اصول امام بزرگوار است که در کشور وجود دارد. من این را بعد هم عرض خواهم کرد؛ جسم امام از میان ما رفته است امّا روح امام زنده است؛ روح امام زنده است، راه امام زنده است، نفَس امام در جامعه‌ی ما زنده است.

*  اصول امام کهنه‌نشدنی است
آن جذّابیّت‌هائی که در زمان حیات ظاهری، مردم را، جوان‌‌ها را، دل‌‌ها را مثل آهن‌ربا به خود جذب می‌کرد، امروز هم وجود دارد. نام امام گره‌گشا است، علاوه بر اینکه اصول امام یک اصول تمام‌نشدنی و کهنه‌نشدنی است؛ این‌‌ها وجود دارد. بنابراین شعار عدالت اجتماعی و اقتصادی، شعار استقلال، شعار آزادی، شعار مردم‌سالاری، شعار جدا شدن از چنبره و جاذبه‌ی قدرت آمریکا و قدرت‌های جهانی، امروز هم برای مردم ما و جوان‌های ما جذّاب است.

*  در تحقّق بعضی شعار‌‌ها عقبیم امّا هدف ما همین است که امام بزرگوار معیّن کرد
 ما البتّه در تحقّق بعضی از این شعار‌‌ها انصافاً عقبیم. ما در مورد عدالت اجتماعی عقبیم، در مورد تحقّق برخی از مبانی و اصول اسلامی عقب‌ماندگی داریم؛ این را انکار نمی‌کنیم، امّا همّت ما، هدف ما، آرمان ما همین است که امام بزرگوار معیّن کرد و ما دنبال این آرمان‌‌ها حرکت می‌کنیم؛ این برای نسل جوان ما جذّاب است؛ نه‌فقط نسل جوان کشور ما، بلکه برای نسل جوان کشور‌های دیگر، بخصوص کشور‌های اسلامی، جذّاب است؛ این قدرت بسیج‌کنندگی انقلاب است؛ من این را می‌خواهم بگویم. من می‌خواهم بگویم مسئولان کشور، فعّالان سیاسی کشور، از این قدرت بسیج‌کنندگی انقلاب غفلت نکنند؛ این نعمت بسیار بزرگی است، این نعمتی است که در اختیار کشور ما و در اختیار ملّت ما قرار دارد. انقلاب قدرت بسیج دارد؛ می‌تواند جوان‌‌ها را، انسان‌های باعزم و بااراده را، انسان‌های سالم را، به‌سوی اهداف والا و بلند هدایت کند و حرکت بدهد و پیش ببرد؛ هیچ پیش‌رانی به عظمت و قدرت انقلاب و شعار‌های انقلاب وجود ندارد؛ ما امروز به این احتیاج داریم و تا سال‌های متمادی احتیاج خواهیم داشت.

*  وقاحت رئیس‌جمهور آمریکا را ببینید
دشمنان ما بیکار نیستند؛ عزیزان من، برادران و خواهران من! دشمنان بیکار نیستند. بله، تا امروز دشمن‌‌ها نتوانسته‌اند لطمه‌ی اساسی به ما بزنند؛ ما جلو رفتیم، ما پیشرفت کردیم، ما به کوری چشم دشمن توانستیم کار‌های بزرگ انجام بدهیم، امّا دشمن در کمین است؛ شما ببینید وقاحت دشمن تا کجا است. رئیس‌جمهور آمریکا در یک نظام قبیل‌های عقب‌مانده‌یِ منحطِّ محض می‌‌ایستد در کنار رئیس قبیله و رقص شمشیر می‌کند، آن‌وقت به چهل میلیون رأی ملّت ایران در یک انتخابات آزاد ایراد می‌گیرد! دشمنانی با این وقاحت و با این حدّ از پرده‌دری و بی‌ملاحظگی که می‌‌ایستند در کنار قاتلینِ شب و روز مردم کوچه و بازار یمن، و اسم از حقوق بشر می‌‌آورند؛ دیگر از این وقاحت بالاتر! قریب دوسال‌ونیم است که شب و روز دارند یمن را بمباران می‌کنند؛ نه مراکز نظامی یمن را، [بلکه] کوچه را، بازار را، مسجد را، بیمارستان را، خانه‌های مردم را؛ بی‌گنا‌ها ن را می‌کُشند، زن و کودک و بچّه و بزرگ را به قتل می‌رسانند؛ آن‌وقت این‌‌ها می‌روند پهلوی آن‌‌ها می‌‌ایستند، با یکدیگر مغازله(2) می‌کنند و اسم حقوق بشر می‌‌آورند و جمهوری اسلامی را به‌خاطر حقوق بشر تحریم می‌کنند! دیگر وقاحت از این بالاتر؟ در مقابل یک چنین دشمنی ما احتیاج به قدرت بسیج‌کنندگی انقلاب داریم.

*  امروز هم جوان ما
آماده است
 انقلاب را بزرگ بدارید، گرامی بدارید، شما که دلسوز کشور و ملّت هستید ارزش‌های انقلاب را به‌معنای واقعی کلمه زنده کنید و احیاء کنید؛ کشور به این احتیاج دارد. این‌جور نباشد که ما به‌خاطر اهداف کوتاه‌مدّت، به‌خاطر تحوّلات گوناگون عرصه‌ی سیاست‌های روزمرّه و زودگذر، از آن ارزش‌های والا فراموش کنیم، انقلاب را فراموش کنیم. امروز ما اگر می‌خواهیم در میدان علم پیش برویم، در میدان سیاست پیش برویم، در میدان اقتصاد پیش برویم، اگر می‌خواهیم کار‌های بزرگ انجام بدهیم، احتیاج داریم به جرئت و اعتمادبه‌نفسی که انقلاب به یک ملّت می‌دهد و به ما داد. آن جرئت و اعتمادبه‌نفس را از بین نبرید، آن را تضعیف نکنید. امروز ملّت ایران به آن اعتمادبه‌نفس نیاز دارند؛ امروز هم جوان ما آماده است برای اینکه در راه‌های بزرگ، در کار‌های بزرگ سینه سپر کند، وارد بشود، وارد میدان بشود؛ من عرض می‌کنم ما در داخل کشور میلیون‌‌‌ها جوان داریم که اگر تجربه‌ای مثل تجربه‌ی سال‌های ۶۰ برای کشور پیش بیاید، قطعاً این‌‌ها با کمال قدرت، با کمال عزّت نفس، با کمال دلاوری و عزم وارد میدان می‌شوند و کشور را حفظ می‌کنند و نگه می‌دارند.

*  عقلانیّت نقطه‌ی مقابل انقلابیگری نیست
 می‌‌شنوم گاهی اوقات بعضی در مقابل شعار‌های انقلاب، عنوان و مفهوم عقلانیّت را مطرح می‌کنند؛ کأنّه عقلانیّت نقطه‌ی مقابل انقلابیگری است؛ نه، این خطا است؛ عقلانیّت واقعی هم در انقلابیگری است. نگاه انقلابی است که می‌تواند حقایق را به ما نشان بدهد. ببینید! کِی بود آن‌وقتی که امام، آمریکا را به‌عنوان شیطان بزرگ معرّفی کرد و به‌عنوان یک موجود یا دولت غیرقابل‌اعتماد معرّفی کرد؛ این را سال‌‌ها پیش امام بزرگوار به ملّت ایران - به ما‌ها - یاد داد؛ امروز بعد از گذشت سال‌ها، رؤسای کشور‌های اروپائی می‌گویند آمریکا غیرقابل‌اعتماد است.
آنچه در آینه جوان بیند
پیر در خشت خام آن بیند

*  آمریکایی‌‌‌ها حقیقتاً در همه‌ی موضوعات، غیرقابل‌اعتماد‌ند
این عقلانیّت است. عقلانیّت این است که این حرف و مطلبی را که امروز رؤسای کشور‌های اروپائی دارند می‌گویند و آمریکا را غیرقابل‌اعتماد می‌دانند، امام در سی سال قبل یا سی و چند سال قبل گفت. و ما این را خودمان تجربه کردیم و آزمودیم؛ حقیقتاً آمریکایی‌‌‌ها غیرقابل‌اعتماد‌ند؛ در همه‌ی موضوعات، غیرقابل‌اعتماد‌ند؛ و من ان‌شاءالله در فرصت‌های دیگری در این زمینه ممکن است صحبت بکنم. این عقلانیّت است؛ عقلانیّت معنایش این است که انسان اصالت‌‌ها را بشناسد؛ عقلانیّت، تکیه‌ی به مردم است؛ عقلانیّت، تکیه‌ی به نیروی داخلی است؛ عقلانیّت، تکیه و توکّل به خدای بزرگ است. عقلانیّت این‌‌ها است؛ عقلانیّت در این نیست که انسان خود را بعد از ر‌‌ها شدن از چنبره‌ی قدرت آمریکا و استکبار، مجدّداً نزدیک به آن‌‌ها بکند. این‌‌ها عقلانیّت نیست؛ عقلانیّت را امام داشت؛ عقلانیّت را انقلاب به ما می‌گوید.

*  بزرگ‌ترین درس امام،
درس روحیّه و ذهن و عمل انقلابی است
 من خلاصه کنم: بزرگ‌ترین درسی که امام بزرگوار به ما داد، درس روحیّه و ذهن و عمل انقلابی است؛ این را باید فراموش نکنیم. امام می‌راث فرهنگی نیست؛ بعضی به امام به چشم می‌راث فرهنگی نگاه می‌کنند. امام زنده است؛ امام، امام ما است؛ امام، پیشوای ما است؛ امام، در مقابل ما است. بله، جسم امام نیست، امّا سخن امام و راه امام و فکر امام و نفَس امام زنده است؛ با این چشم به امام نگاه کنید و از او بیاموزید.
 بعضی عقلانیّت را در این می‌دانند و می‌گویند که «چالش با قدرت‌‌ها هزینه دارد» - [البتّه] اشتباه می‌کنند- بله، چالش هزینه دارد، امّا سازش هم هزینه دارد. شما ملاحظه کنید دولت سعودی برای اینکه با رئیسجمهور جدید آمریکا بتواند سازش بکند، مجبور می‌شود بیش از نیمی از ذخایرِ موجودی مالی خودش را در خدمت هدف‌‌ها و طبق میل آمریکا هزینه کند.

*  هزینه‌ چالش بمراتب کمتر از هزینه‌ی سازش است
این‌‌ها هزینه نیست؟ سازش هم هزینه دارد. چالش اگر عقلائی باشد، چالش اگر منطبق با منطق باشد، اگر با اعتمادبهنفس باشد، هزینه‌اش بمراتب کمتر از هزینه‌ی سازش است. من عرض کردم -ان‌شاءالله بعد‌‌ها [هم] صحبت خواهم کرد- این‌جور نیست که قدرت‌های توطئه‌گر و قدرت‌های متجاوز به یک حدّی قانع باشند؛ ما این را در تعاملات این چند سال اخیر مشاهده کرد‌ها یم. یک حدّی را مشخّص می‌کنند، وقتی شما در آن حد عقب‌نشینی کردید، تازه یک حرف جدید مطرح می‌کنند، یک ادّعای جدید و یک مطالبه‌ی جدید مطرح می‌کنند، شما را باز با همان فشار‌‌ها مجبور می‌کنند این مطالبه‌ی جدید را هم بهشان بدهید؛ و این سلسله همین‌طور ادامه پیدا خواهد کرد؛ این متوقّف نمی‌شود.

*  قدرت‌‌ها با وجود اینکه دستشان پُر از اسلحه‌ است، از فریب هم دریغ نمی‌کنند
انقلابیگری یعنی مسئولین کشور، هدفشان را راضی کردن قدرت‌های مستکبر قرار ندهند؛ مسئولان کشور، هدفشان را راضی کردن مردم، به کار گرفتن نیرو‌های داخلی، تقویت عناصر فعّال در داخل کشور قرار بدهند؛ این انقلابیگری است. معنای انقلابیگری این است که کشور و مسئولان، تسلیم هیچ زورگوئی‌ای نشوند، دچار انفعال نشوند، دچار ضعف نفْس نشوند؛ نه زورگوئی و قلدری را از طرف مقابل قبول کنند، نه فریب او را بخورند - چون قدرت‌‌ها با وجود اینکه زورگویند و قلدرند و دستشان پُر از اسلحه‌ است، از فریب هم دریغ نمی‌کنند؛ آنجائی که ممکن باشد، اهل خدعه و فریب و دُور زدن و این حرف‌‌ها هم هستند- این‌‌ها معنای انقلابیگری است.

*  انقلابیگری را با عنوان افراطی‌گری و مانند این حرف‌ها، نفی نکنید
عرض من این شد: برادران عزیز، خواهران عزیز، جوان‌های عزیز در سراسر کشور و مسئولین محترم کشور! همه بدانید که ما امروز به روحیّه‌ی انقلابی، به ممشای(3) انقلابی، به شعار انقلابی، به اصول و مبانی انقلاب امام بزرگوارمان نیازمندیم؛ کشور احتیاج به این دارد. انقلابیگری را با عنوان افراطی‌گری و مانند این حرف‌ها، نفی نکنید؛ انقلابیگری، نیاز امروز کشور است. این همان درسی است که امام بزرگوار به ما داد و از این درس باید استفاده کنیم. این بحث اوّل و بحث اصلی و عمده‌ی من.

*  قریب ۴۲ میلیون رأی ملّت، رأی به نظام اسلامی بود
امّا در مورد مسائل داخلی هم چند جمله عرض کنم. یک مسئله‌ی بسیار مهم، مسئله‌ی انتخابات ریاست جمهوری بود که در [دو] هفته‌ی قبل انجام گرفت. بنده باید از یکایک آن کسانی که آمدند و بیش از ۴۱ میلیون رأی را در صندوق‌‌ها ریختند، از صمیم قلب تشکّر کنم. حقیقتاً کار بزرگی انجام گرفت؛ برای کشور اعتبار شد؛ برای نظام جمهوری اسلامی اعتبار شد؛ برای نظام جمهوری اسلامی نشانه‌ی اعتماد عمومی مردم شد. [اینکه] اکثریّت هفتاد و چند درصدیِ کشور بیایند به نظام جمهوری اسلامی «آری» بگویند، تأئید کنند، به آن اعتماد کنند، خیلی مهم است. حالا بعضی‌‌‌ها متأسّفانه بگوئیم از روی کج‌فهمی - یا چه بگوییم، نمی‌دانم- انکار می‌کنند؛ می‌گویند «رأی مردم ربطی به نظام اسلامی و تأئید نظام اسلامی ندارد»! چرا آقاجان؛ حتّی کسانی که ممکن است در دل از نظام اسلامی گله‌مندی هم داشته باشند، امّا وقتی می‌‌آید در چهارچوب نظام رأی می‌دهد، معنایش این است که این چهارچوب را قبول می‌کند و به آن اعتماد می‌کند و آن را کارآمد می‌داند که در چهارچوب آن دارد حرکت می‌کند. این قریب ۴۲ میلیون رأی ملّت، هفتاد و چند درصد، رأی به نظام اسلامی و اعتماد به نظام اسلامی بود. حادثه‌ی بسیار مهمّی بود.
ادامه را در etedaldail.ir بخوانید
*  تخلّفات را مسئولین با جدّیّت دنبال کنند
 خوشبختانه شورای محترم نگهبان صحّت انتخابات را اعلام کردند. البتّه اعلام کردند و به ما هم گزارش رسیده بود که تخلّفاتی انجام گرفته است؛ این تخلّفات را باید البتّه دنبال بکنند. اگرچه این تخلّفات به نتایج انتخابات هیچ‌گونه اثری نگذاشته است و نمی‌گذارد امّا بالاخره تخلّف، تخلّف است و مناسب نظام جمهوری اسلامی نیست. این تخلّفات را مسئولین با جدّیّت دنبال کنند، متخلّفین را مشخّص کنند تا این‌گونه تخلّفات در انتخابات‌های گوناگون ما -که انتخابات‌‌هائی این ملّت در پیش دارد- برافتد و دیگر ما این‌گونه تخلّفاتی نداشته باشیم. وقتی‌که چشممان را ببندیم و از تخلّف صرفِ‌نظر کنیم و اغماض کنیم، تخلّف تکرار می‌شود. باید جلوی تخلّف گرفته بشود. من از مسئولان کشور هم که این انتخابات را اجرا کردند، نظارت کردند، تشکّر می‌کنم.

*  بداخلاقی‌‌های مناظرات ادامه پیدا نکند
البتّه در تبلیغات، در مناظرات، حرف‌هائی زده شد، گاهی بداخلاقی‌‌هائی شد، برخی از دستگاه‌های گوناگون کشور مورد اتّهام قرار گرفتند؛ این‌‌ها کار‌های خوبی نبود؛ گذشته، گذشته است؛ بایستی این‌‌ها ادامه پیدا نکند. همه توجّه داشته باشند: به آنچه در انتخابات انجام گرفت، با چشم اغماض نگاه کنند؛ تکرار نکنند؛ یعنی ملّت - چه آن گروهی که نامزد آن‌‌ها رأی آورده است، چه آن گروهی که نامزد آن‌‌ها رأی نیاورده است- باید از خودشان ظرفیّت نشان بدهند، از خودشان حلم نشان بدهند - حلم یعنی ظرفیّت، جنبه‌دار بودن- بی‌جنبگی نشان ندهند. بعضی هستند که اگر در یک قضیّ‌های برنده هم بشوند بی‌جنبگی نشان می‌دهند، بی‌ظرفیّتی نشان می‌دهند، اگر بازنده هم بشوند همین‌جور؛ نه، بایستی چه در صورتی که انسان موفّق شد و به آن مقصودی که داشت رسید، چه در صورتی که نرسید، از خود ظرفیّت نشان بدهد. خب، خوشبختانه امسال در این انتخابات ظرفیّت نشان دادند، آن کسانی هم که موفّق نشدند ظرفیّت نشان دادند، بر خلاف سال ۸۸ که آن مشکلات را برای کشور به وجود آوردند.

************ دولت محترم، به تولید و اشتغال اهمّیّت ویژه بدهند
 یک مسئله‌ی دیگری که من اینجا کوتاه عرض می‌کنم و بعد‌‌ها ان‌شاءالله با تفصیل بیشتری ممکن است مطرح بکنم، این است که در مسائل داخلی، دولت محترم، به تولید و اشتغال اهمّیّت ویژه بدهند. بر طبق قانون اساسی، رئیس‌جمهور از امکانات بسیار گسترد‌های در کشور برخوردار است؛ خیلی از کار‌‌ها را می‌توانند انجام بدهند؛ از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیّت‌های داخلی را بالفعل کنند، هیچ درنگی در عمل به وعده‌‌هائی که به مردم داده شده است صورت نگیرد. مسئولین را، مسئولان بخش‌های مختلف را -حالا در دولت دوازدهم- جوری انتخاب بکنند که کارکن و فعّال و پای‌کار و توانا باشند؛ یعنی توانائی آن‌‌ها بتواند کار‌‌ها را ان‌شاءالله پیش ببرد. اگر خدای نکرده در بخش‌های مختلف -چه اقتصادی و چه غیراقتصادی- یک بخشی از خود ناکارآمدی نشان بدهد، این به حساب ناکارآمدی نظام گذاشته خواهد شد و این بی‌انصافی است؛ نظام کارآمد است؛ بخش‌های مختلف باید بتوانند خودشان را پابه‌پای نظام پیش ببرند. [مسئولین] برای مقاوم‌سازی کشور در قبال تحریم‌های آمریکا، باید کشور را آماده کنند؛ کشور را مقاوم‌سازی کنند. می‌‌بینید آمریکایی‌‌‌ها با کمال وقاحت هر روزی یک حرف جدیدی [میزنند]، یک ساز جدیدی کوک می‌کنند؛ باید در مقابل آنچه آن‌‌ها انجام می‌دهند، کشور مقاوم باشد و توانائی ایستادگی داشته باشد. این مقاومت اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و همه‌جانبه را مسئولین در نظر بگیرند.

************* از کشور باید صدای واحدی شنیده بشود
 در مسائل جهانی هم، از کشور باید صدای واحدی شنیده بشود؛ این را همه‌ی مسئولان محترم کشور توجّه کنند؛ در مسائل مهمّ بین‌المللی، یک صدای واحد قوی باید از داخل کشور شنیده بشود؛ صدا‌های گوناگون از مسئولین شنیده نشود. حالا ممکن است فلان نویسنده یا فلان کسی که در فضای مجازی کار می‌کند، عقیده‌ی دیگری داشته باشد، اهمّیّت ندارد؛ مسئولان کشور باید حرف واحدی بزنند، صدای واحدی داشته باشند.

************ برادران ما در ماه مبارک رمضان بشدّت دچار مشکلند
 یک جمله هم در مورد مسائل خارجی عرض بکنم. متأسّفانه در ماه مبارک رمضان برادران ما در برخی از کشور‌‌ها بشدّت دچار مشکلند؛ در یمن، در سوریه، در بحرین، در لیبی، مسلمان‌‌ها با د‌ها ن روزه دچار این مشکلات عظیم هستند.

************* دولت سعودی اگر 20 سال هم ادامه بدهد بر مردم یمن پیروز نخواهد شد
در یمن دولت سعودی شب و روز یمن را بمباران می‌کند، مردم را زیر فشار قرار می‌دهد؛ البتّه اشتباه هم می‌کنند. این را من اینجا بگویم، دولت سعودی بداند اگر ده سال دیگر یا بیست سال دیگر هم این روش را در مقابل مردم یمن پیش بگیرد، بر مردم یمن پیروز نخواهد شد. این یک جنایتی است که در حقّ مردم بی‌پناه و بی‌گناه یک کشوری دارد انجام می‌گیرد و قطعاً به نتیجه هم نخواهد رسید؛ وزر و وبال خودشان را در دنیا پیش مردم و پیش خدای متعال و پیش کرامالکاتبین سنگین می‌کنند و انتقام الهی را نسبت به خودشان سخت‌تر خواهند کرد.

************* چرا بایستی یک دولت بیگانه، نیروی نظامی به بحرین وارد کند
 در بحرین هم همین‌جور؛ در بحرین هم حضور دولت سعودی یک حضور غیر منطقی است. مسائل بحرین مربوط به مردم بحرین است؛ مردم بحرین بنشینند خودشان با حکومتشان صحبت کنند، به یک نتیج‌های برسند. چرا بایستی یک دولت بیگانه، نیروی نظامی به آنجا وارد کند و در کار آنجا دخالت کند و سیاست‌گذاری کند؟ این کار‌های غیر منطقی و غیر عقلائی است که کشور‌‌ها و ملّت‌‌ها را دچار مشکل می‌کند. اینکه بخواهند اراده‌ی خود را بر یک ملّتی تحمیل بکنند منطقاً غلط است، عملاً ناکارآمد است و نتیجتاً موجب روسیاهی است و به جائی نخواهد رسید؛ حتّی درصورتیکه با این رشوه‌ی چند صد می‌لیاردی آمریکا را هم با خودشان همراه بکنند، باز هم به نتیج‌های نمی‌رسند.

*************** مسائل سوریه هم باید با گفتگو حل بشود
 مسائل سوریه هم همین‌جور؛ حضور کشور‌های بیگانه در سوریه که برخلاف اراده‌ی دولت سوریه و ملّت سوریه است، کار خلافی است. [ما] معتقدیم مسائل سوریه هم باید با گفتگو حل بشود؛ معتقدیم که هم در سوریه، هم در بحرین، هم در یمن، هم در همه‌جای دنیای اسلام، دشمنان جنگ‌های نیابتی به راه می‌‌اندازند، مردم را با یکدیگر درگیر می‌کنند. راه حل این است که بنشینند با هم صحبت کنند، گفتگو کنند، مذاکره کنند، دیگران دخالت نکنند، سلاح از بیرون -به این شکل که ملاحظه می‌کنید- به کشور‌‌ها تزریق نشود. امروز داعش از محلّ ولادت خود یعنی از عراق و سوریه دارد رانده می‌شود و به سراغ کشور‌های دیگر می‌رود؛ به سراغ افغانستان و پاکستان و حتّی فیلیپین و کشور‌های اروپائی و جا‌های دیگر. این آتشی است که خود آن‌‌ها به دست خودشان افروخته‌اند و حالا دامن خودشان را این آتش گرفته است.

************** فردای این ملّت از امروز این ملّت بمراتب ان‌شاءالله بهتر خواهد بود
ملّت ایران به توفیق الهی توانسته است در همه‌ی این قضایا با منطق، با عقلانیّت، با عزم و اراده‌ی راسخ، کار خود را ادامه بدهد و پیش ببرد؛ بعد از این­ هم همه‌ی تحوّلات سیاسی کشور به توفیق الهی و به هدایت الهی و به اذن الهی، به سمت آرمان‌های این ملّت و پیروزی این ملّت تمام خواهد شد. و من عرض می‌کنم به توفیق پروردگار، به تجربه‌ی ۳۸ سال گذشته، فردای این ملّت از امروز این ملّت بمراتب ان‌شاءالله بهتر خواهد بود.

 پروردگارا! در این عصر ماه رمضان، به این جمع روزه‌دار و به این شکم‌های گرسنه و لبهای تشنه، رحمت و فضل خود را نازل بفرما.
پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد ملّت ایران را در همه‌ی میدان‌های مهمّ خود پیروز و سربلند بفرما.
پروردگارا! امام بزرگوار ما را که روحش و جانش و نفَسش در میان ما زنده است، روزبه‌روز زنده‌تر قرار بده.
پروردگارا! شهدای عزیز این ملّت را، جوانان فداکار این ملّت را، مشمول لطف و فضل خود قرار بده.
پروردگارا! مسئولان کشور را به خدمت به این ملّت بزرگ موفّق بگردان.
قلب مقدّس ولیّ‌عصر (ارواحنا فداه) را از ما راضی و خشنود کن.
پروردگارا! دعای آن بزرگوار را شامل حال ملّت ایران و شامل حال این حقیر بفرما.
چشم ما را به جمال آن بزرگوار روشن کن.
والسّلام­ علیکم­ و رحمةالله و برکاته
1) آمیز‌های از چند روش یا مکتب، بدون سنخیّت محتوائی و ارزشی
2) گفتگوی عاشقانه
3) رفتار، مشی، سِیر کردن


نوشته شده در   سه شنبه 16 خرداد 1396  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode