علامه عسكری معتقد بود كه بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) دو خط فكری در جامعه اسلامی باز شد و هرچه هم زمان میگذشت، آثار، انديشهها و دستاوردهای اين دو خط فكری بيشتر بروز و ظهور پيدا میكرد و كتاب «معالم المدرستين» بازنگری اين دو مكتب بود.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، مجيد معارف، استاد دانشگاه تهران در نشست «بررسی كتاب معالم المدرستين» كه با همكاری مؤسسه علمی ـ فرهنگی علامه عسكری در خبرگزاری ايكنا برگزار شد، اظهار كرد: يكی از اصطلاحاتی كه علامه عسكری در زمان ما طرح كرده و جا انداختند، اصطلاح «المدرستين» است. اين واژه، تثنيه و به معنای دو مدرسه است و مراد علامه از اين اصطلاح، دو مكتب و دو خط فكری است كه يكی، خط فكری اهلبيت(ع) و ديگری خط فكری خلفاست.
وی افزود: علامه معتقد بود كه بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) دو خط فكری در جامعه اسلامی باز شد و هرچه هم زمان میگذشت، آثار، انديشهها و دستاوردهای اين دو خط فكری بيشتر بروز و ظهور پيدا میكرد. عبارت «معالم المدرستين» يعنی حقايق و انديشههای دو مكتب شيعه و سنی.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: اين اصطلاح جزء اصطلاحاتی است كه علامه عسكری ابداع كرد. كتاب ديگر علامه «القرآن الكريم و روايات المدرستين» نام دارد كه يك دوره شناخت قرآن كريم در پرتو روايات شيعه و سنی است.
وی با بيان اينكه در كتاب «معالم المدرستين» يك دوره بينش كلی شيعه و سنی در مسائل اسلامی آمده است، تأكيد كرد: در اين كتاب مقايسه تطبيقی صورت گرفته است. البته اين بينش در ارتباط با تمام مسائل نيست؛ يعنی در برخی مسائل به طور مفصل و در برخی مسائل مختصرتر است.
معارف اضافه كرد: علامه عسكری در اين كتاب در دو حيطه كار كرده است؛ يكی اينكه منابع شناخت اسلام را از نگاه شيعه و اهل سنت معرفی و اعتبارسنجی كرده است. يكی از منابع اسلام، قرآن است. يكی ديگر از منابع، سنت پيامبر اكرم(ص) است. منبع ديگر، سيره و روايات اهلبيت(ع) است ـ اگر شيعه باشيد ـ و اگر اهل سنت باشيد، منبع ديگر، اجتهادات اهل سنت و فقهی كه از بستر فكری آنان توليد میشود.
وی با بيان اينكه علامه عسكری ميزان حجيت و كاركرد هر منبع را در اين بخش از كتاب خود روشن میكند، گفت: علامه برخی از مسائل اسلامی را در پرتو اين منابع به بحث میگذارد. به عنوان نمونه، مسئله «امامت» يكی از اين مسائل است كه البته از اختلافات مهم شيعه و اهل سنت نيز همين مسئله امامت و رهبری بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) است.
استاد دانشگاه تهران تصريح كرد: اگر ما بخواهيم برای اين كتاب، تعيين جنس كنيم كه با كدام يك از علوم اسلامی سنخيت پيدا میكند و بحثهايش شكل گرفته، جوابش اين است كه اين كتاب، يك كتاب كلامی است. علم كلام، علمی است كه عقايد اسلامی با توجه به آيات و روايات مورد بررسی قرار میگيرد.
وی در ادامه با اشاره به نظريه «صرفه» عنوان كرد: اين نظريه بر اين اساس است كه به مجرد اينكه شخصی تصميم میگيرد تا مثل قرآن را بياورد و بنويسد، خداوند متعال در ذهن او تصرف میكند و انگيزه او از انجامدادن اين كار را میگيرد يا اينكه دانش او برای انجامدادن اين كار را از او میگيرد.
معارف تصريح كرد: نظريه صرفه كه در باب اعجاز قرآن مطرح میشود، قبل از اينكه نقش را در اعجاز قرآن، متوجه فصاحت و بلاغت قرآن كريم كند، متوجه اراده خداوند میكند؛ يعنی اين خداوند است كه در ذهن شخصی كه میخواهد با قرآن معارضه كند، تصرف میكند.
استاد دانشگاه تهران با بيان اينكه نظريه صرفه، نظريه باطلی است، گفت: دانشمندان علوم قرآنی و تفسير با ادله مختلفی اين نظريه را مردود دانستهاند، ولی مشهور است كه سيدمرتضی(ره) كه از دانشمندان بزرگ شيعه است و در قرن 5 هجری میزيسته، معتقد به نظريه صرفه بوده است.
معارف ادامه داد: محضر علامه عسكری بودم و به مناسبتی از اعجاز قرآن و وجوه آن بحث شد و اين مسئله طرح شد كه آيا حقيقتاً سيدمرتضی(ره) معتقد به نظريه صرفه بوده است؟ علامه تا مسئله را شنيد و خواست بحث كند و پاسخ دهد، ناگهان مكث كرد و به من گفت: معارف، يك فاتحهای به روح سيدمرتضی(ره) بخوانيم و بعد درباره نظريهاش بحث كنيم.
وی با بيان اينكه اين مطلب، اكرام و تواضع علامه عسكری نسبت به پيشينيان و مفاخر ما را نشان میدهد، تأكيد كرد: حتی آن موقعی كه علامه میخواهد نظريهای را از يك دانشمند قديمی كه از بزرگان و مفاخر ماست، نقد كند، ابتدا به او احترام میكند و میگويد: ابتدا برای او فاتحهای بخوانيم و بعد نظريهاش را بررسی كنيم.
استاد دانشگاه تهران اظهار كرد: ما مسائل از اين دست را در مكتب علامه عسكری میديديم و جذب میشديم. اين روحيه علامه نشاندهنده خودساخته بودن ايشان است. انسان حتی در مقام نقد نيز نبايد از حيطه احترام خارج شود.
وی تصريح كرد: اين روحيه است كه به انسان جاودانگی میدهد. غرور علمی، انسان را نابود میكند ولی تواضع و احترام به انسان جاودانكی میدهد، قرآن كريم هم میفرمايد: «مَا عِندَكُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ؛ آنچه پيش شماست تمام مىشود و آنچه پيش خداست پايدار است».