امروز ۲۲ مه و صد و پنجاه و هشتمین سال تولد سر آرتور کانن دویل خالق شخصیت داستانی شرلوک هولمز است که تا به حال اقتباسهای تصویری و تلویزیونی زیادی از داستانهای این شخصیت تولید شده است.
مانند هرکول پوآرو، با توجه به شخصیت شرلوک هولمز، سریالها و فیلمهای سینمایی مختلفی تولید و پخش شده است که مخاطبان ایرانی، جرمی بِرِت بازیگر انگلیسی را به خوبی به عنوان شرلوک هولمز می شناسند. همین طور طی سالهای اخیر، دو فیلم سینمایی با محوریت شخصیت هولمز و بازی رابرت دوآنی جونیور ساخته شده که باعص آشنایی مخاطبان امروزی که مانند قدیمیها، سریال «شرلوک هولمز» را ندیده اند، شد.
قسمتهای مجموعه تلویزیونی «شرلوک» هم که طی سالهای اخیر با بازی بندیکت کامبریچ ساخته شده اند، موجب موافقت و مخالفت دوستداران شخصیت افسانهای شرلوک هولمز شده اند. جالب است که این شخصیت که ما به ازای بیرونی و واقعی ندارد، دارای هواداران سرسختی است که در مقابل تحریف یا پرداخت ضعیف اعتراض و انتقاد میکنند.
آنچه جالب است، شخصیت هولمز است که کانن دویل سالها پیش خلقش کرده و حالا نویسندگان و فیلم نامه نویسان، راه او را ادامه داده و داستانهای جدیدی درباره این کارآگاه افسانه ای می نویسند. نوید فرخی از جمله محققان و مترجمان داستانهای شرلوک هولمز و مقالات مربوط به او، به مناسبت صد و پنجاه و هشتمین سال تولد خالق این کارآگاه، یادداشتی در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده که مشروح متن آن در ادامه می آید:
شرلوک هولمز، یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ ادبیات، مخلوقِ نویسنده اسکاتلندی دکتر سر آرتور کانن دویل است. دایره المعارف داستانهای پلیسی او را بزرگترین کاراگاه در عرصه ادبیات و شاید سرشناس ترین مخلوق ادبی تمام اعصار قلمداد می کند. اما چه چیز او را تا این اندازه منحصر به فرد کرده است؟ هنوز هم اقتباسهای ادبی و سینمایی، تلوزیونی، رادیویی و ... تازه ای از ماجراهای او تولید می شود.
داستان شرلوک هولمز در ماجرای اسرارآمیز برای جان وینسنتهاردن، از اقتباسهایی جدیدی بود که دههها پس از مرگ نویسنده اصلی به چاپ رسید. یا کمیکهای شرلوک هولمز در درنده باسکرویل که در مجله سرنخ منتشر شد، نشان داد که حتی از یک داستان شناخته شده هم هنوز می توان آثار نویی را تولید کرد که برای مخاطبان جالب توجه باشد.
چهار دلیل اصلی که شرلوک هولمز بهترین کاراگاه است، به این ترتیب اند:
۱- هولمز در علم استنتاج به کمال رسیده، مثلا فقط با دیدن گِل و لای روی شلوارتان می تواند بگوید از کجا آمده اید. ۲- هولمز اطلاعات تاریخی و قانونی بسیار بالایی دارد و مجرمان سابقه دار را از روی خراشها و زخمهای قدیمی می شناسد. ۳- هولمز استاد تغییر چهره است، و بارها با گریمهای مختلف موفق شده دست تبهکاران را رو کند. ۴- او وقایع نگار شخصی خودش یعنی واتسن را دارد که در بیشتر پروندهها او را دنبال می کند و بارها به کمکش می آید!
نقل و قولهایی از شرلوک هولمز
«اسم من شرلوک هولمز است و شغلم دانستن چیزهایی است که سایر مردم نمی دانند!»، «واتسن، تو می بینی، اما دقت نمیکنی!»، «وقتی غیرممکنها را کنار بگذاریم، هرچه که باقی ماند، هرچه قدر هم غیرمتعارف باید صحیح باشد.»، «چیزی را که مردی بتواند اختراع کند، دیگری می تواند کشف کند.»، «من به خاطر ماهیت خود بازی است که بازی می کنم!»، «زندگی از هر چیزی که ذهن انسان در موردش ساخته، بی نهایت عجیب و غریب تر است.»، «یادگیری هیچوقت پایان ندارد. یادگیری یک فرایند بی انتهاست و این یک پرونده آموزنده است.»، «اشتباه بزرگی است که بدون داشتن تمام مدارک، نظریه پردازی کنیم. این کار، روی قضاوت مان اثر می گذارد.»، «من بارها اولین برداشتم از شخصیت والدین را با مطالعه فرزندان شان استنتاج کرده ام.»، «هر حقیقتی، بهتر از تردید و بلاتکلیفی است.»، «اطلاعات، اطلاعات، اطلاعات! من نمی توانم بدون خاک رُس، آجر بسازم.»، «کوچکترین چیزها، قطعا مهمترینها هستند!» و «شناخت نیات زنها به شدت سخت است... جزئی ترین حرکت آنها می تواند چندین جلد معنا پشت سرش باشد!»
عیوب شرلوک هولمز
هیچ کس کامل نیست. شرلوک هولمز، کاراگاهی بزرگ است که به کارش علاقه دارد، اما بی خطا نیست. او در رمان نقشی ز خون(Study in scarlet)، برخی از نقاط ضعف خود را می پذیرد: «من گهگاهی دچار افسردگی می شوم، و نهایتا طی روزهایی دهانم را باز نمی کنم. وقتی این کار را می کنم، نباید فکر کنی که رنجیده ام. فقط تنهایم بگذار، و خودم به زودی خوب می شوم!»
هولمز پیپ می کشد، اما دکتر واتسن آن را یک نقطه ضعف به حساب نمی آورد، شاید چون خودش هم اهل دود و دم است. ضمن اینکه در آن دوره زمانه بیشتر مردها سیگار می کشیدند و به نوعی سیگار نماد مردانگی به حساب می آمد و هنوز تبلیغات متحد و یکپارچه بین المللی علیه دخانیات آغاز نشده بود. با این حال چیزی که دکتر واتسن به آن اعتراض می کند، عادت هولمز در استفاده از کوکائین و مورفین است. هولمز اغلب در اوقات بی کاری و زمانی که پروندههای جالبی در دستش نیست، در مصرف این مواد زیاده روی می کند. در خلال زمان به نظر می رسد هولمز از اعتیادش کاسته است.
هولمز ضمنا قدری خودبین و متکبر است، گرچه از جهاتی حق هم دارد. قدرت استنتاج او، دکتر واتسن و پلیسها را بارها سردرگم و گیج می کند. او مخفیانه از اینکه به خاطر تیزهوشی اش مورد تشویق قرار گیرد، بدش نمی آید، اما چه کسی را می توان پیدا کرد که این طور نباشد؟ برای دکتر واتسن شاید از همه بدتر این است که شرلوک هولمز یک هم اتاقی نامرتب و بی نظم است.
سری گرانادا؛ جرمی برت در نقش شرلوک هولمز
بسیاری در جهان (و حتی در ایران از نسل قدیم)، باسیل راثبون را بهترین شرلوک هولمز می دانند. از دیدگاه هواداران حرفه ای تر (افرادی از انجمنهای تخصصی شرلوک هولمز)، باسیل راثبون، شرلوک هولمزِ کامل یا شرلوک هولمزِ نهایی است. او نزدیک ترین تصویر ادبی از این کاراکتر را به نمایش درآورده است. در عین حال، همانها جرمی برت را به منزله کسی می شناسند که شرلوک هولمز سرآرتور کانن دویل را ارتقا داده است! بی شک هر دوی آنها بازیگران عالی نقش هولمز بودند، اما جرمی برت است که به این کاراکتر عمق بخشید. اگر شما هم از هوادران پر و پا قرص هولمز هستید، بدانید که سری تلوزیونی گرانادا ارزش تماشا را دارد. بازی جرمی برت در این مجموعه فوق العاده است، هر چند در برخی قسمتها جلوههای ویژه سطح پایینی را شاهد خواهید بود.
تنها کاراکتری که در اقتباسهای سینمایی و تلوزیونی با شرلوک هولمز قابل قیاس است، کُنت دراکولا مخلوق برام استوکر است. بیش از صد بازیگر تاکنون در نقش هولمز بازی کرده اند. در بین بازیگران جدید، اقتباس کانال بی بی سی بیش از بقیه، توجهات را معطوف خود کرده است. بندیکت کامبربچ، نوجوانان و جوانان بسیاری را با هولمز آشنا کرد گرچه در انجمنهای شرلوکی، انتقادهایی هم به این سریال وارد می کنند.
هولمز و دکتر واتسن
«خوب، واتسن، جنس لطیف در تخصص توست!»
هولمز به غیر از پروندههایی که شاکی شان، زن است به نظر چندان تعامل و حتی گرایشی از نوع معمول به بانوان ندارد. عده ای معتقدند هولمز به کلی فاقد ارتباطات عاطفی از نوع بشری است، و عده ای دیگر هم معتقدند او مسائل عاطفی را عامل حواس پرتی در پروندههایی می داند که باید حل کند!
با این حال تنها یک زن است که توجه هولمز را به شکلی استثنایی به خود جلب کرده است: آیرین آدلر؛ زنی که در ماجرای رسوایی در بوهم، به هولمز رودست می زند و در آخر، هولمز عکس وی را از شاه بوهم میگیرد. به گفته واتسن، هولمز همیشه آدلر را «آن زن» خطاب می کند.
در سریال شرلوک هولمز گرانادا (با هنرنمایی جرمی برت)، در اپیزود استاد باجگیری (که براساس ماجرای چارلز آگووستوس میلورتون نوشته شده) تبهکاری داریم که کارش اخاذی از زنان و مردان ثروتمند است. میلورتون نامههای عاشقانه قدیمی زنی به نام اوا بلکول را به نحوی به چنگ آورده که به دوران جوانی یا در واقع جاهلیت این زن بر می گردد! افشای این نامهها می تواند زندگی آینده او را خراب کند. میلورتون او را تهدید می کند که نامهها را به نامزدش نشان خواهد داد، مگر اینکه هفت هزار پوند مبلغ به او بدهد.
اما عملکرد هولمز در اینجا قابل توجه است! او خودش را جای لوله کش معرفی می کند و به منزل میلورتون می رود. در اپیزود تلوزیونی (و داستان اصلی)، هولمز خودش را علاقه مند به پیشخدمت نشان می دهد، و فقط برای کسب اطلاعات بیشتر با او نامزد می شود! در داستان البته فقط این را از زبان هولمز می شنویم، اما در اپیزود تلویزیونی، ارتباط آنها و حتی ابراز علاقه هولمز نمایش داده می شود و هولمز خود را فردی عاشق پیشه جلوه می دهد که در حقیقت حُقه ای بیش نیست!
پنج قاعده روتین معماهای شرلوک هولمز
۱- پلیس همیشه اشتباه می کند! ۲- اولین حدس دکتر واتسن اشتباه است! ۳- شک برانگیزترین مظنون همیشه بی گناه است. ۴- اگر مردی به قتل برسد، این شانس وجود دارد که حقش بوده! ۵- وقتی مظنون دستگیر شود، در نهایت خودش به همه چیز اعتراف می کند.
حقایق جالب درباره هولمز
طرفداران شرلوک هولمز بارها این جمله را شنیده اند «پیش پا افتاده است، واتسن عزیز» با این حال شرلوک هرگز چنین جمله ای را نگفته! البته او درجایی گفته «پیش پا افتاده است.» و در جای دیگری هم گفته «واتسن عزیز!» اما ترکیب این دو، تنها ساخته و پرداخته آثار سینمایی و تلوزیونی است.
خلاف شرلوک هولمز که فردی به شدت منطق گراست، خالق شرلوک هولمز یعنی سرآرتور کانن دویل، به جن و پری و روح گرایی معتقد بود.
شرلوک هولمز برادر بزرگتری به نام مایکرافت دارد که ۷ سال از او بزرگتر است. مایکرافت حتی از شرلوک هم زرنگ تر است. او برای دولت بریتانیا کار می کند و حرف او در بسیاری مواقع تعیین کننده است. مایکرافت از موهبت ذهنی بیشتری از هولمز برخوردار است اما انرژی کمتری دارد و ترجیح می دهد وقتش را بیشتر در کلوب عجیب و غریب دیوژن بگذراند.
در داستان مترجم یونانی، هولمز ادعا می کند دایی بزرگش، ورنت، هنرمند نقاش فرانسوی است.
منزل شماره ۲۲۱ در خیابان بیکر لندن، شناخته شدهترین آدرس جهان است و در حال حاضر موزه شرلوک هولمز در این نقطه واقع است. در طبقه پایین این موزه، اقلام مورد استفاده هولمز مثل ذره بین و پیپ و چاروق ایرانی یا کلاه شکاری و پالتو و وسایل عهد ویکتوریایی به فروش می رسد.