آغاز به كار "هيئتهاي مؤتلفه اسلامي" با نظارت حضرت امام خميني(ره) (1342ش)
پس از وقايع مربوط به لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در سال 1341، دستههاي گوناگون مردمي تشكيل گرديدند كه در صدد مبارزه با رژيم شاه بودند. افراد و اعضاي اين گروههاي مردمي، از مسلمانان ناب و خالص ولي اكثراً فاقد تجربه سياسي و سازماندهي و حتي معلومات كافي و عميق مذهبي و اجتماعي بوده و به كمكهاي فكري و تعليمات ديني و سياسي و سازماندهي نياز داشتند. اين گروهها طي جلساتي با هم آشنا شده و با نظر و تصويب حضرت امام خميني(ره)، استاد شهيد مرتضي مطهري و چند تن ديگر از شخصيتهاي روحاني، متكفّل هدايت و تغذيه معنوي آنان كه از آن پس، هيئتهاي مؤتلفه اسلامي خوانده ميشدند، گرديدند. همگامي مؤتلفه با حوزه علميه قم و مبلّغان و ائمه جماعات، نيروي عظيم مردم مسلمان ايران را، پشت سَرِ امام و مراجعِ ديگر، وارد ميادين مبارزه كرد. مهمترين اقدام اين هيئتها، ترور و اعدام انقلابي حسنعلي منصور، نخست وزير سرسپرده رژيم پهلوي و عامل تصويب قانون ننگين كاپيتولاسيون و تبعيد حضرت امام به تركيه بود. اغلب اعضاي جمعيت مؤتلفه، پس از پيروزي انقلاب، جذب حزب جمهوري اسلامي شدند. در ساليان بعد جمعيت موتلفه اسلامي موجوديت خود را حفظ كرده است.
آغاز محاصره اقتصادي ايران توسط آمريكا و اروپا (1359ش)
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، دولت آمريكا به دخالتهاي خود در امور داخلي ايران ادامه داد. در آبان 1358 كه شاه ظاهراً براي درمان به آمريكا رفت، روابط جمهوري اسلامي با آمريكا بسيار بحراني شد. ملت ايران ضمن محكوم كردن اقدامات آمريكا به دليل حمايت از رژيم محمد رضا پهلوي، خواستار استرداد وي جهت محاكمه شدند، اما آمريكا اين درخواست را رد كرد. به دنبال رد اين خواسته و نيز در پي افزايش مداخلات آمريكا در امور داخلي ايران، سفارت آمريكا در 13 آبان 1358 به تصرف دانشجويان پيرو خط امام درآمد و كليه كاركنان آن به گروگان گرفته شدند. در پي تسخير لانه جاسوسي آمريكا در تهران، شيطان بزرگ كه به ايران پس از انقلاب اسلامي، به چشم همان ايرانِ زمان رژيم ستمشاهي مينگريست، و به دنبال شكستهاي سياسي، تبليغاتي و نظامي خويش براي رهايي گروگانها، در اول خرداد 1359، به حربه تحريم اقتصادي توسل جست؛ اما از همان آغاز، شكست چنين توطئهاي روشن بود. از اينرو آمريكا به كمك بازار مشترك اروپا، داد و ستدهاي اقتصادي ايران را تحريم كرده تا ايران را منزوي سازند. ولي گذشت زمان نه تنها ايران را گوشهگير نساخت، بلكه باعث شد تا ايران بيشتر از قبل روي پاي خود بايستد. همچنين شركتهاي متعدد اروپايي و حتي آمريكايي كه از تحريم ايران متضرّر شده بودند، خواهان ارتباط اقتصادي و همكاريهاي دوجانبه بودهاند. استقبال شركتهاي خارجي براي همكاري با ايران به اندازهاي بودكه آنان به تحريم ايران توجهي نكردند و در نتيجه بُعد منفي اين تحريم گريبان غرب را گرفت.
روز بزرگداشت "صدرالدين محمدقوام شيرازي" معروف به "ملاصدرا"
صدرالدين محمد شيرازي مشهور به صدرالمُتِألّهين و ملاصدرا در نهم جمادي الاولي سال 980 ق در شيراز به دنيا آمد. سنگ بناي علمي و اخلاقي ملاصدرا در محضر درس شيخ بهايي، عالم كم نظير دوران صفوي بنانهاده شد و تكميل اين بناي معنوي در محضر دانشمند نامي و استاد بزرگ، ميرداماد، صورت گرفت. ملاصدرا، درايه، رجال، فقه و اصول را از شيخ بهايي؛ فلسفه، كلام، عرفان و علوم ذوقي را از ميرداماد و علوم طبيعي، رياضي، نجوم و هيئت را از محضر حكيم ابوالقاسم ميرفندرسكي از علماي نامدار زمان فراگرفت. وي سپس بر مسند تدريس تكيه زد و ضمن آشنايي با فلسفه اشراق و مكتب مَشّاء، به تدوين حكمت متعاليه پرداخت. ملاصدرا با تركيب چهار مكتب مهم عرفاني، فلسفي و ديني شامل مشاء، اشراق، عرفان محييالدين عربي و آموزههاي ديني اسلام، حكمت متعاليه را بنيان نهاد و تأثيري شگرف و غيرقابل انكار بر فلسفه اسلامي گذاشت. وي در اين مكتب كوشيده است عرفان و فلسفه دين يا به سخن ديگر، تهذيب نفس و برهان عقلي و وحي را در يك مجموعه هماهنگ، تركيب و يگانه سازد. ملاصدرا تلاش كرد تا در پرتو معرفت عرفاني و فلسفه عقلاني، تفسيري ديگرگون از دين دست دهد. از اين حكيم الهي بيش از چهل عنوان كتاب به يادگار مانده كه اسفار اربعه مهمترينِ آنهاست. سرانجام اين عالم رباني و فيلسوف اسلامي، پس از عمري پربار، در سال 1050 ق در هفتاد سالگي در شهر بصره عراق دارفاني را وداع گفت و در همان شهر به خاك سپرده شد.
روز بهره وری و بهینه سازی مصرف
تاریخچه بهره وری میتوان گفت برای نخستین بار لغت «بهره وری» توسط فردی به نام «کوئیزنی» در سال ۱۷۷۶ (میلادی) بکار برده شد. بیش از یک قرن بعد یعنی در سال ۱۸۳۳ (میلادی) فردی به اسم «لیترِ» بهرهوری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. بایستی توجه داشت که واژه بهرهوری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار, سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت ولی اصطلاح بهرهوری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این ماده ارزشمند گسترش یافتهاست.
قتل "ابومسلم خراساني" رهبر قيام سياه جامگان به فرمان "منصور دوانِقي" (137 ق)
عباسيان كه از نوادگان عباس عموي پيامبر(ص) بودند، براي از هم پاشيدن حكومت بنياميه و دستيابي به حكومت مسلمين، به بهانهي طرفداري از اهلبيت(ع)، با پشتيباني مردم قيام كردند. مسئوليت دعوت از مردم خراسان به "ابن يسار" مُلَقَّب به "ابومسلم" سپرده شد. ابومسلم كه سپاه خويش را سياهپوش نموده و نام سياه جامگان را بر آن نهاده بود، ابتدا در خراسان و سپس در عراق به پيروزي رسيد و با تلاش و همت او بود كه خلافت عباسي روي كار آمد. با اين حال، پس از مدتي "منصور" دومين خليفهي عباسي كه از موقعيت "ابومسلم" در هراس افتاده بود، با ترفندي او را به سوي مداين كشانده و در 25 شعبان سال 137 ق او را به قتل رساند. پس از قتل ابومسلم، گروهي از يارانش به خونخواهي او برخاستند و كشمكشهاي ناشي از اين خونخواهي تا مدتها ادامه داشت.
تولد "ژراژ دو نِرْوال" شاعر معروف فرانسوي (1808م)
ژرار دو نِروال، شاعر فرانسوي در 22 مه 1808م در پاريس به دنيا آمد. وي در 16 سالگي اولين مجموعه از اشعار خود را منتشر كرد و سال بعد، فاوْسْت اثر معروف يوهان گوته اديب شهير آلماني را به زبان فرانسه ترجمه كرد. با اين حال، نروال از بيماري عصبي رنج ميبرد و اين بيماري باعث بستري شدنش در آسايشگاه و متلاشي شدن خانوادهاش گرديد. نروال پس از بهبودي، سفر بزرگ خود را به مشرق زمين آغاز كرد. وي در اين سفر به يونان، مصر، سوريه، لبنان و قسطنطنيه رفت و سفرنامه زيبايى درباره آن نگاشت. نروال از زماني كه به بحرانهاي عصبي و اختلالهاي روحي دچار شد، شخصيتي رمانتيك و تقريباً غيرواقعي يافت. متناوباً دچار حمله عصبي ميشد و در آسايشگاههاي مختلف به سر ميبرد. آثار او در فواصل دورههاي بيماري و بهبود از روح تبآلود و اضطرابهاي درون او حكايت دارد. اين آثار و اشعار، از زيباترين و در عين حال از مبهمترين اشعار زبان فرانسوي است كه جاذبه شعري و موسيقي كلام آن در ذهن خواننده نفوذي خاص بر جاي ميگذارد. نروال در طي سالهاي بعد، آثار متعددي عرضه كرد و به شهرت و موفقيت زيادي دست يافت. وي در ادبيات به عنوان يكي از بنيانگذاران سبك سورئاليسم شناخته ميشود. سور رئاليسم شيوهاي ادبي است كه از سال 1920م در فرانسه پيدا شد و مانند مكتبهاي ديگر دامنه نفوذ خود را به هنرهاي ديگر گسترش داد. اين مكتب كوشش ميكند تا جبر منطقي و قانون عليّت را ويران كند. شكستن سدها و گشودن بندها و به عبارت ديگر عصيان در برابر همه چيز، محرك باطني سورئاليسم است. سور رئاليسم، خود، كاري ذهني است كه ميخواهد با زبان يا قلم يا وسيله ديگر، جريان واقعي عملِ تفكر را بيان كند. طرفداران اين مكتب براي برانگيختن و بيرون كشيدن واقعيت كه در اعماق ضمير پنهان آدمي مدفون شده است، چند وسيله عمل، پيشنهاد ميكنند كه سادهترينِ آنها، نوشتن خود به خود است. منشاء اين مكتب را بيش از هر جاي ديگر بايد در شعر جستوجو كرد زيرا سورئاليستها ميكوشند تا از راه شعر بر اذهان تسلط پيدا كنند. اصول اين مكتب عبارتست از: هزل، رؤيا و ديوانگي. آثار نروال او را شخصيتي مبهم و آميخته از عناصر گوناگون نشان ميدهد. در غالب آثارش، روشنايى و تاريكي درهم ميآميزد. از نروال آثار متعددي برجاي مانده كه از ميان آنها، سيلوي، اورليا و اوهام، خوانندگان فراوان پيدا كردند. وي در آثار ديگر خود مانند سفر به شرق، ده سال تجربه و مطالعه را با تخيل درهم آميخته و از منابع عظيم رؤيا و عدم ادراك و بيارادگي بهره گرفته است. ژرار دو نروال سرانجام در 26 ژانويه 1855م در 47 سالگي به عمر خود پايان داد.
انحلال "كُمينْتِرْنْ" يا كمونيست بينالملل توسط استالين رهبر شوروي (1943م)
بعد از پيروزي انقلاب روسيه و روي كار آمدن كمونيستها، ايجاد و برقراري نهضت سوسياليسم جهاني در دستور كار سران مسكو قرار گرفت. در اين زمينه در سال 1919م كُمينْتِرْنْ به معناي كمونيست بينالملل تشكيل شد. شكلگيري اين ساختار علاوه بر آنكه از نظريه "صدور انقلاب" نشأت ميگرفت، به تحركات و تحريكات دول غربي به ويژه انگلستان و فرانسه باز ميگشت. اين مسائل باعث گرديد تا حزب كمونيست شوروي براي مشاوره و برنامهريزي جهت مبارزه با مشكلات و نيز ايجاد هماهنگي، به كمينترن روي آورد. دهه 1920م شاهد اوجگيري قدرت كمينترن بود اما در نيمه دهه 1930م و پس از ناكامي در گسترش انقلاب و برقراري نهضت جهاني سوسياليسم، سياست مبارزه جويى كنار گذاشته شد. در نيمه ماه مه 1943 و در اوج جنگ جهاني دوم، مقامات شوروي با اطلاع از بدگماني متتفقين در مورد توسعه مباني و انديشههاي كمونيسم، براي دادن اطمينان خاطر به آنها تصميم به انحلال اين سازمان گرفتند. مقامات شوروي در نهايت در 22 ماه مه 1943م انحلال كمينترن را اعلام كردند. در واقع سران كرملين با اين عمل خود قصد داشتند. به جهانيان وانمود كنند كه از ترويج عقايد اشتراكي در كشورهاي ديگر دست كشيدهاند و سياست تنشزدايي در پيش گرفتهاند. اين مسئله همچنين از اختلافات داخلي در احزاب كمونيست و نيز عقايد تروتسكي كه به انقلاب جهاني پايبند بود ناشي ميگرديد.