خروج نيروهاي انگليس از خاك ايران پس از استقرار دولت كودتا (1300ش)
پس از تثبيت دولت كودتايي سيدضياءالدين طباطبايي و آسوده خاطر شدن دولت انگلستان از تامين منافع خود در ايران و با استقرار نيروهاي ايراني در مناطق حساس، در دهم ارديبهشت 1300، قواي انگليسي متشكل از 2300 انگليسي و 9300 هندي، به منظور خروج از كشور، از قزوين به طرف همدان حركت كردند. انگيزه اصلي انگلستان براي خروج نيروهايش از ايران، كاستن از مخارج سنگين اداره اين عده و برطرف شدن خطر بلشويكها در روسيه بود.
تصويب قانون خلع يد از شركت نفت انگليس توسط مجلس شوراي ملي (1330ش)
پس از ملي شدن صنعت نفت، دولت ايران تصميم گرفت كه دست انگليسيها را از شركت نفت ايران كوتاه كند بنابراين لايحهاي به مجلس برد كه طي آن، از انگلستان در امور نفت ايران، خلع يد و سلب اختيار ميشد. با تصويب اين قانون، كارمندان انگليسي از شركت نفت اخراج شدند و صنعت نفت به دست ايرانيها افتاد. انگلستان كه منافع خود را از دست رفته ميديد، به سازمان ملل و ديوان بين المللي دادگستري در شهر لاهه هلند شكايت برد ولي ديوان، حكم به نفع ايران داد، در نتيجه، روابط سياسي ايران و انگلستان قطع گرديد. انگليسيها كه مصدق را عامل اصلي اين واقعه ميدانستند، تصميم به بركناري مصدق و فشار به شاه گرفتندكه حوادث متعدد بعدي را به وجود آورد.
قطع رابطه جمهوري اسلامي ايران با رژيم مصر (1358ش)
محمد انور سادات رئيس جمهور مصر به خاطر خيانت به آرمان فلسطين و امّت اسلام و امضاي قرارداد ننگين صلح با رژيم اشغالگر قدس با فشار دولت استكباري ايالات متحده آمريكا، موسوم به پيمان كمپ ديويد، مورد انزواي كشورهاي اسلامي از جمله جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت و با دستور امام خميني(ره) در چنين روزي، دولت جمهوري اسلامي با دولت مصر قطع رابطه كرد. امضاي قرارداد خائنانه بين مصر و اسرائيل كه بدون توجه به خواستههاي مشروع ملت فلسطين و مصالح امت اسلام انجام گرفت، به معناي صحّه گزاردن به تجاوزات صهيونيسم بين الملل و پايمال كردن حقوق مردم فلسطين كه سرزمين آنها مورد تجاوز اسرائيل غاصب قرار گرفته است، ميباشد. اين قرارداد كه تحت نظر آمريكا تنظيم شده بود، جز استقرار اسرائيل در سرزمينهاي اشغالي فلسطين و تثبيت آن به عنوان يك دژ استعماري در منطقه و ذلت و خفت و اسارت مردم مسلمان نتيجهاي در برنداشت. انور سادات مدتي بعد، به جرم انعقاد اين قرارداد ننگين در حين برگزاري يك رژه نظامي، مورد هدف رگبار خالد اسلامبولي، افسر غيرتمند مصري، قرار گرفت و به كيفر اعمال خويش رسيد.
اشغال مسلحانه سفارت ايران در لندن (1359ش)
پنج روز پس از شكست حمله نظامي آمريكا به ايران براي آزادسازي گروگانهاي سفارت اين كشور از دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و وقوع حادثه طبس، پنج مرد مسلح، سفارت ايران در لندن را به اشغال خود درآورده و تمام بيست كارمند ايراني شاغل در سفارت را به گروگان گرفتند. اين عده كه خود را عرب ايراني معرفي كردند، خواهان آزادي زندانياني شدند كه از چندي قبل در رابطه با حوادث انفجار در جنوب كشور در بازداشت به سر ميبردند. آنان همچنين عنوان كردند كه به محض اينكه ايران گروگانهاي آمريكايي را از بند رها سازند، ديپلماتهاي گروگان گرفته شده را آزاد خواهند كرد. اين تروريستها همچنين درخواست كردند تا يك هواپيماي اختصاصي در اختيار گروه قرار داده شود تا همراه گروگانها از انگليس خارج شوند. دولت ايران با هيچ يك از درخواستهاي مهاجمين موافقت نكرد تا اينكه تروريستها پس از نااميدي از دستيابي به خواستههايشان، سفارت ايران را در لندن منفجر كردند و 2 نفر را به شهادت رساندند. اين اشغال و گروگانگيري، بازتاب وسيعي در جهان پيدا كرد. گفته ميشد اين توطئه در حقيقت به دنبال تباني پنهاني آمريكا و انگليس عليه انقلاب اسلامي ايران، صورت گرفته است، هرچند اقدامات خرابكارانه مزدوران رژيم بعث عراق نيز در اين ميان قابل توجه است.
روز ملی خلیج فارس
نام تاریخی این خلیج، در زبانهای گوناگون، ترجمه عبارت خلیجفارس یا دریای پارس بوده است . خلیجفارس پس از خلیج مکزیک و خلیج هودسن، سومین خلیج بزرگ جهان بهشمار میآید. به سبب وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیجفارس و سواحل آن، این آبراهه در سطح بینالمللی، منطقهای مهم و راهبردی بهشمار میآید. زمینشناسان معتقدند صورت نخستین خلیجفارس در کنار دشتهای جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان ، شکل ثابت کنونی خود را یافت. خلیجفارس اصلیترین نامی است که از کهنترین منابع بر جای مانده است. جغرافیدانان و تاریخنگاران اسلامی، همچون طبری، مسعودی و یعقوبی به اتفاق در کتب خطی به جای مانده از خود اذعان دارند که تمامی نواحی خلیجپارس در دورههای پیش از اسلام به ایران تعلق داشته است . ابنحوقل بغدادی در کتاب خود «صوره العرض» از این منطقه به عنوان دریای پارس نام می برد . شورایعالی انقلاب فرهنگی با توجه به هدف قراردادن هویت فرهنگی و تاریخی ملت ایران، روز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز ، دهم اردیبهشت را بهعنوان روز ملی خلیجفارس نامگذاری کرد . مهمترين اسناد جهاني در تأييد مالكيت خليج فارس : قدمت "خليج فارس " با همين نام چندان ديرينه است كه عدهاي معتقدند "خليج فارس گهواره تمدن جهان يا خاستگاه نوع بشر است ". يونانيهاي باستان اين خليج را "پرسيكوس سينوس " يا "سينوس پرسيكوس " كه همان خليج فارس است ناميدند، از آنجا كه اين نام براي نخستين بار در منابع درست و معتبر تاريخي كه غير ايرانيان نوشتهاند آمده است، هيچگونه شائبه نژادي در وضع آن وجود ندارد. در زير به مهمترين اسناد جهاني در تأييد مالكيت خليج فارس اشارهاي خواهيم داشت. - فلاويوس آريانوس كه در قرن دوم ميلادي ميزيسته در كتابي كه درباره جنگهاي اسكندر نوشته بود از سفر درياسالار ارتش اسكندر به درياي پارس نام برده است. وي اين درياي پارس را به نام پرسيكون كايتاس نوشته است كه همان خليج فارس كنوني است. - استرابون جغرافيدان نامور يوناني كه تا 19 پس از ميلاد ميزيسته است در نقشههاي خود از همين نام براي درياي پارس استفاده كرده است. - كلوديس پتوله يا بطليموس جغرافيدان – نقشه نگار رياضيدان و نويسنده قرن دوم ميلادي در كتابهاي نقشههاي جهان خود كه شامل 27 نقشه از جهان و كشورهاي مختلف است نام درياي پارس را به نام پرسيكوس سينوس آورده است. وي امپراتوري شاهنشاهي اشكاني را به تصوير كشيده است. - كوين كورسيوس روفوس مورخ نامدار رومي كه يورشهاي اسكندر به كشورهاي مختلف را به رشته تحرير در آورده است در قمستي مربوط به ايران از درياي پارس به نام "اكوارم پرسيكو " نام برده است كه در پارسي امروزي به معني آبگير پارس ترجمه ميشود. - ابوبكر احمدبن محمد معروف به ابن فقيه در كتاب نامور خود ( مختصر البلدان ) از درياي پارس به نام بحر فارس نام برده است. - ابوعلي احمدبن عمر در كتاب خود ( الاعلاق النفيسه ) از درياي ايران به نام خليج فارس نام برده است. -در كتاب عجايب الاقا ليم السبعه الي نهايه ا لعماره نام درياي ايران به صورت بحر فارس آمده است. - در كتاب المسالك الممالك ابن خرداذبه بحر فارس مشهود است. -ابوا لحسن علي حسين مسعودي مورخ نامدار در كتاب مشهور خود به نام مروج الذهب – التنبيه و الاشراف اين درياي ايراني را به نام حقيقياش يعني درياي پارس آورده است. - ابن المطهر المقدسي در كتاب تاريخ خود ( البلدء و التواريخ ) نام درياي پارس را ذكر كرده است. - ابن حوقل در كتاب صوره الارض نام درياي پارس را آورده است. - المقدسي در كتاب احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم نام درياي پارس را نوشته است. - ابوريحان بيروني فيلسوف بزرگ ايراني در كتاب عظيم التفهيم لاوائل صناعه التنجيم نام درياي پارس را ذكر كرده است. - ابوعبدالله محمد بن محمد معروف به الشريف الادريسي در كتاب نزهه المشتاق في اختراق الافاق نام درياي فارس را به روشني چند بار آورده است. - ابن بلخي در كتاب فارسنامهاش كه يكي از مشهورترين كتب تاريخي است نام درياي پارس را آورده است. - ياقوت حموي در كتاب معجم البلدان نام درياي پارس را ذكر كرده است. - قزويني در كتاب آثار البلاد و اخبار العباد و عجايب المخلوقات و غرائب الموجودات نام درياي پارس را آورده است. - ابوالفداء در كتاب تقويم البلدان نام درياي پارس را نوشته است. -شمس الدين ابوعبدالله محمد ابن ابي طالب در كتاب نخبه الدهرفي عجايب البروالبحر نام درياي پارس را ذكر كرده است. - شهاب الدين احمد بن عبدالوهاب در كتاب نهايت الارب في فنون العرب نام درياي پارس را ذكر كرده است. - حمدالله مستوفي قزويني در كتاب نزهه القلوب نيز نام درياي پارس را آورده است. - ابن بطوطه در سفرنامه خود به نام تحفه النظار في غرايب الامصار و غرائب الاسفار نيز نام درياي پارس را ذكر كرده است. - حاج خليفه در كتاب كشف الظنون نيز از درياي پارس نام آورده است.
روز پاسدار
در جمهوري اسلامي ايران، سوّم شعبان، سالروز ولادت باسعادت امام حسين(ع)، به عنوان روز پاسدار، نامگذاري شده است. پاسداران انقلاب اسلامي در ايران با تأسّي به شجاعت، مردانگي، استواري، ايمان و فضايل اخلاقي امام حسين(ع)، در راه حفظ آرمانهاي والاي اسلام و انقلاب اسلامي و نيز حراست از تماميّت ارضي جمهوري اسلامي، صحنههايي فراموش نشدني و حماسههايي با شكوه آفريدند و خود، سرمشق جوانانِ مؤمن و آزاديخواه جهان شدند.
ولادت امام حسين(ع)(4 ق)
سيد جوانان اهل بهشت، ريحانهي باغ رسالت، يكي از دو گوشوارهي عرش خدا، خامس آل عبا، سرور آزادگان جهان، حضرت امام حسين(ع) در سوم شعبانِ سال چهارم هجري در مدينهي منوره به دنيا آمد. ابوعبداللَّه، كنيه و سيد شباب اهل الجنه، سبط النبي، مبارك و سيدالشهدا از القاب آن حضرت ميباشند. اخبار و احاديث گوناگون در فضايل و مناقب آن بزرگوار از شيعه و سني فوق تواتر است. نام آن حضرت، زينت بخشِ تاريخ انسانيت و قيام او سرخط و الگوي قيامها و نهضتهاي جهان است. آموزشگاه فداكاري را او يگانه آموزگار است و دانشگاه شهامت و شهادت را او يكتا استاد. پيامبر اكرم دربارهي نوادهي گرامي خويش فرموده است: حسين را در دلهاي مؤمنان، محبتي ژرف و پنهان است و او دري از درهاي بهشت ميباشد. سوگند به آن كه جانم به دست اوست كه حسين در آسمانها، بيش از روي زمين به عظمت ياد ميشود و او زيور آسمان و زمين است.
درگذشت "رابرت بُويْلْ" فيزيكدان و شيميدان معروف انگليسي (1691م) (ر.ك: 26 ژانويه)
رابرت بويل كه در دنياي شيمي آوازه خاصي دارد، فرزند يكي از ثروتمندترين افراد جهان قرن 17 ميلادي بود، اما جالب اين است كه بر اساس اعتقادات پدرش كه يك كنت سرشناس و متمول به حساب ميآمد، بايد در دامان روستاييان تهيدست پرورش پيدا ميكرد تا به عنوان مردي كوشا و سختي كشيده تربيت شود. رابرت ژانويه 1627 در كاخ ليزمور در منطقه واترفرود ايرلند چشم به جهان گشود و در همان دوران كودكي اين توانايي را پيدا كرد كه به زبانهاي مختلفي نظير لاتين، يوناني و فرانسوي صحبت كند. در آستانه 8 سالگي، مادرش را از دست داد و به دنبال آن راهي كالج اتون انگليس شد و پس از 3 سال تحصيل، سال 1641 به همراه مربي خصوصي فرانسوي خود راهي ايتاليا شد. او زمستان آن سال را در فلورانس ماند و به مطالعه برخي نظريههاي گاليله پرداخت. اين در حالي بود كه گاليله بسيار پير و فرتوت شده بود، اما مرگ اين اخترشناس شهير موجب شد تا رابرت بويل به اخترشناسي، مكانيك و به طور كلي علوم جديد علاقهمند شود. همين علاقه در 20 سالگي و زماني كه راهي لندن شد، تأثير زيادي در عضويت او در يك گروه علمي تجربي داشت. رابرت بويل در آستانه انجام تحقيقات تجربي مختلف خود به اين نتيجه جالب توجه رسيد كه هيچگاه نميتوان صحبتها و نظرات ديگران درباره فرآيندهاي علمي را مبناي تصميمگيري قرار داد و اين خود شخص است كه بايد دست به تجربه بزند. گفته ميشود ايدههاي بويل طرفداران زيادي پيدا كرده بود و او حتي موفق شده بود گردهماييهايي را تشكيل دهد كه به آنها عنوان جلسات ناپيدا (نامرئي) را داده بودند. او در سالهاي بعد، در حالي كه همچنان به نظرات مبتني بر ديدگاه تجربي خود اصرار داشت، موفق شد تا با همكاري دانشمندان سرشناس آن دوران يعني رابرت هوك كه اتفاقا هم نام هم بودند، ثابت كند كه صدا در محيط خلا منتشر نميشود. يكي از نكات جالب توجه زندگي شخصي رابرت بويل، توجه ويژه او به حيوانات و احترام به حيات آنها بود. او از آنجا كه دوست نداشت حيوانات را با انجام آزمايشهاي مختلف بيازارد، نميتوانست عملا ايدههاي خود درخصوص فرآيند تنفس در محيطهاي خلا‡ را بررسي كند. تحقيقات اين دانشمند بزرگ، او را بتدريج به سوي شيمي و دنياي مملو از هيجان آن كشاند. او در اين علم پيشرفتهاي زيادي را به ثبت رساند كه از آن جمله ميتوان به كشف عنصر فسفر و در نهايت ساخت نخستين كبريت اشاره كرد. بويل هيچگاه ازدواج نكرد. برخي از دوستان او گفتهاند كه او احتمالا فرصت فكر كردن به زندگي مشترك را نداشته است.
تولد "فردريك گائوس" منجم و رياضيدان نامي آلمان (1777م)
شارْلْ فردريك گائوس، رياضي دان نابغه آلماني در 30 آوريل 1777م در شهر بُرونْشويك آلمان به دنيا آمد. وي از كودكي، شوق و استعداد زيادي در رياضيات داشت؛ به طوري كه در نوزده سالگي بعضي از مسائل رياضي را كه لاينحل مانده بود كشف كرد. گائوس در 24 سالگي كتاب تجسسات حسابي يا كاوشهايى درباره حساب را نگاشت و در آن تئوري اعداد را بنيان نهاد. گائوس توانست اعلام كند كه با خطكش و پرگار موفق به ترسيم 17 ضلعي منتظم شده كه نخستين پيشرفت در اين زمينه پس از دو هزار سال محسوب ميشد. بررسيهاي دانشمندانه او در علم نجوم سبب شدكه درسال 1807م به رياست رصدخانه گوتينگن برگزيده شود و با طرح برهانهاي رياضي خود، مدرك دكتراي خود را بگيرد. او در آثار خويش، برخي از دشوارترين مسائل حل نشده را حل كرد و مفاهيم و مسائلي را بيان نمود كه تا يك سده بعد، الگويى براي پژوهش به شمار ميرفته و هنوز هم داراي اعتبارند. آناليز هندسه و عناصر بينهايت كوچك، رشتههاي ديگري از رياضيات بودند كه گائوس به كاوش و مطالعه در آنها پرداخت و به كشفيات مهمي دست يافت. گائوس، در تاريخ علوم يكي از چهرههاي درخشان به شمار ميرود و در ستارهشناسي نيز، الهامبخش بسياري از منجمان برجسته ميباشد. گائوس اكتشافات خود را طي سالهاي 1796 تا 1814م در نوزده صفحه كه شامل 146 اكتشاف مهم بود، نگاشت كه همين جزوه چند صفحهاي، گنجينه بزرگي بود كه دانشمندان را به كلي حيران نمود. گائوس به افتخارات خود اهميتي نميداد و طي سالها از خانه خارج نميشد. او تنها در طي 27 سال، فقط يك بار براي شركت در يك كنگره علمي، مسافرت كرد. وي كشفياتي نيز در نجوم دارد كه او را به عنوان يك منجم مطرح ساخته است، شارل فردريك گائوس سرانجام در 23 فوريه 1855م در 78 سالگي درگذشت.