شهادت سروان خلبان "علی اکبر شیرودی" (1360ش)
شهید علی اکبر شیرودی از خلبانان ماهر و متعهد هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. شهید شیرودی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با مزدوران بیگانه و منافقین در غرب ایران مقابله کرد و در پاکسازی این منطقه از عناصر آشوبگر وابسته به بیگانگان، نقش بسزایی داشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سروان شیرودی به صف رزمندگان پیوست و بارها مواضع دشمن بعثی را در سختترین شرایط، هدف حملات هوایی قرار داد. شهید شیرودی در یکی از این عملیاتها، پس از انجام موفقیتآمیز مأموریت خود، به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت در راه خدا رسید. او علاوه بر کاردانی در زمینههای نظامی، فردی خود ساخته و با اخلاص بود.
قطع رابطه رژيم آل سعود با جمهوري اسلامي ايران به دستور دولت آمريكا (1367ش)
پس از قتل عام زائران خانه خدا توسط رژيم آل سعود در نهم مرداد 1366 و وقوع حادثه جمعه خونين مكه، روابط ايران با اين كشور به پايينترين حد خود رسيد و تعداد ديپلماتهاي ايراني در عربستان سعودي به حداقل رسيد در حالي كه اعضاي سفارت سعودي در ايران نيز، از مدتها قبل، تهران را ترك كرده بودند. تا اينكه سرانجام روابط سياسي دو طرف كاملاً قطع شد و حتي در اعزام زائران بيت اللَّه الحرام و حرم شريف نبوي نيز براي چندين سال، وقفهاي پديد آمد. اقدام دولت عربستان سعودي براي قطع رابطه با ايران، در راستاي همسويي سياست اين رژيم با اربابان آمريكايي خود و به منظور انحراف اذهان مسلمانان جهان از سياست مخالفت حضور حجاج ايراني خانه خدا در مراسم حج سال 1367 تفسير شد.
روز جوان
جوان کسی است که مرحله ای به نام بلوغ را پشت سر گذاشته و تغییری کلی پیدا کرده است،؛ زیرا از دنیای بدون دغدغه کودکی خارج و به دنیای پرمسئولیت بزرگسالی وارد شده است. جوان شخصی است که دوره پستی و ناتوانی کودکی را پشت سرگذاشته و دوره سستی و ناتوانی دیگری به نام پیری را پیش رو دارد. لذا بهترین، فعال ترین و شاداب ترین دوره عمر هر انسانی دوره جوانی است. در بین فصول، بهار از زیبایی و جاذبه کم نظیری برخوردار است. بهار فصل سرسبزی، شکفتن و تازگی است. فصلی که طبیعت قشنگ ترین جامه را بر تن می کند و جلوه خاصی به خود می گیرد و چه خوب گفته اند که جوانی بهار عمر آدمی است؛ چرا که جوان سرشار از شادابی و نشاط است. دوره جوانی رسیدن به مرتفع ترین منازل زندگی است. در دیدگاه جوان مناظر زیبا و چشم اندازهای مطبوع و دل پسند بسیار است. روح او لبریز از آرزوها و سرشار از عشق و امید است، این ایام پرفروغ ترین دوران زندگی است. دوران شادمانی، دوران کوشش و شور و هیجان است. جوان می تواند طعم و عطر این دوره را با چشیدن بهترین فکری کامل کند و این طعم مطبوع را تا پایان عمر حفظ کند. آنچه مسلم است دوران جوانی دوران اضطراب ها، تزلزل ها و احساسات تند است دوران پرفراز و نشیبِ شادی ها و غم ها، سختی ها و آسانی ها، و پیروزی ها و شکست هاست، دوران کنجکاوی ها و یافتن پاسخ چراها، دوران استقلال طلبی و در عین حال شکوفایی است. دورانی که هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی. از این روست که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: به شما درباره جوانان و نوجوانان به نیکی سفارش می کنم؛ زیرا آنها دلی رقیق تر و قلبی فضیلت پذیر دارند. زمانی که خداوند مرا به پیامبری برگزید تا مردم را به رحمت الهی بشارت دهم و از عذابش بترسانم، جوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند، ولی پیران مخالفت کردند و از قبول دعوتم سر باز زدند. جوان در فطرت و سرشت خویش، حق گرا و خداگراست و ویژگی هایی نظیر تمایل به ابتکار و خلاقیت و زیبایی دارد و باید زمینه های رشد این خصوصیات فطری برایش فراهم شود. او هم چون نهالی است که اگر به آن آفتاب، آب و خاک مناسب داده شود، رشد می کند و سالم می ماند و در برابر حوادث طبیعی خم به ابرو نمی آورد و از اصل خود بازگشت نمی کند تا این که همچون درختی تنومند و استوار گردد.
درگذشت "امام شافعي"، پيشواي شافعيه (204 ق)
ابوعبدالّه محمد بن ادريس بن عباس كه به جهت انتساب به جد بزرگش، شافع، به شافعي معروف گشت. وي در سال 150 هجري به دنيا آمد. از كودكي به همنشيني با علما رغبت داشت. وي در مكه و مدينه به ادامهي تحصيل پرداخت و در سيزدهسالگي نزد امام مالك بن اَنَس حاضر شد و مورد تشويق او قرار گرفت. شافعي در فقه، علوم قرآني، فنون شعر و لغت متبحر بود و دستي تمام داشت. او را اولين كسي ميدانند كه در آيات احكام و اختلاف اخبار و حديث و اصول فقه تكلم كرده و كتاب نوشته است. احكام القرآن، ختلاف الحديث، ادب القاضي، اصول الفقه و السُّنَن از تاليفات اوست. وي در 54 سالگي در مصر درگذشت.
تولد "يوهان گوتِنْبرْگْ" دانشمند آلماني و مخترع ماشين چاپ (1400م) (ر.ك 23 فوريه)
اطلاعات زیادی پیرامون شرح حال گوتنبرگ در دسترس نیست. تنها میدانیم كه او در حدود سال ۱۴۰۰ در شهر ماینز آلمان به دنیا آمد و در اواسط قرن تمام فعالیت خود را وقف هنر چاپ كرد. معروفترین كار او كتاب مقدس گوتنبرگ میباشد كه حدود سال ۱۴۵۴ در ماینز چاپ شده است. البته نام گوتنبرگ در هیچ یك از كارهای چاپی او، حتی در كتاب مقدس گوتنبرگ كه مسلماً با تجهیزات او چاپ شده است، به چشم نمیخورد. گوتنبرگ ظاهراً كاسب خوبی نبوده و نتوانست از اختراع خود پول زیادی بهدست آورد. او در دعاوی متعددی گرفتار شد كه در یكی از آنها محكوم شد تجهیزات خود را به شریكش یوهان فاست واگذار کند. گوتنبرگ در سال ۱۴۶۸ در ماینز درگذشت. چاپ باسمهای قرنها قبل از گوتنبرگ در چین شناخته شده بود، باستانشناسان نیز توانستهاند یك كتاب چاپی كه تاریخ آن به سال ۸۶۸ برمیگردد در چین کشف کنند. مهر و انگشترهای خاتم نیز كه اساس كارش همان شیوه چاپ باسمهای میباشد از زمانهای باستان بهكار گرفته میشده است. در غرب نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنا بودند. چاپ باسمهای، امكان تولید نسخههای متعدد از یك كتاب را فراهم میكرد اما یك مشكل اساسی داشت از آنجا كه برای هر كتابی باید یك سری كامل و جدید از صفحات ساخته میشد و حروف روی چوب حک میشد، این روش برای تولید كتابهای مختلف عملی نبود. گفته شده است كه سهم عمده گوتنبرگ در صنعت چاپ اختراع حروف چاپی قابل جابجایی بوده است. در واقع حروف چاپی قابل جابجایی نیز در اواسط قرن یازدهم در چین توسط شخصی بهنام بیشنگ اختراع شده بود. اما چون صنعت چاپ تنها پس از اروپا و پس از اینکه چینیها روشهای جدید آن را از اروپاییها فراگرفتند در چین همگانی شد، صنعت چاپ به شکل امروزیاش را به بیشنگ و چینی ها نسبت نمیدهند. حروف چاپی را در آن زمان با نوعی سفال میساختند كه طبعاً نمیتوانست زیاد بادوام باشد. بعدها چینیها و كرهایها در ساخت حروف چاپی قابل جابجایی اصلاحاتی بهوجود آوردند، پس از آن دولت كره در اوایل قرن پانزدهم از ایجاد یك كارگاه ریختهگری برای تولید حروف چاپی فلزی حمایت كرد و پس از آن و مدتی قبل از گوتنبرگ، كرهایها حروف چاپی فلزی را جایگزین حروف سفالی كردند. روش چاپ گوتنبرگ. با این روش میشد ۲۴۰ صفحه در ساعت چاپ کرد. كاغذ سالها قبل در چین توسط تسائیلون اختراع شده بود و در غرب نیز قبل از گوتنبرگ به شكلی گسترده از آن استفاده میشد. این تنها عامل از عوامل چهارگانهٔ مورد نیاز چاپ بود كه گوتنبرگ به شكل آماده در دسترس داشت. اگر چه در مورد سه عامل دیگر قبل از گوتنبرگ كارهایی انجام شده بود ولی گوتنبرگ اصلاحات و ابداعات مختلف و متعددی در هر یك از آنها پدید آورد. وی ظاهرا بدون اطلاع از كار چینیها، حروف قابل انتقال را اختراع كرد و برای هر یك از حروف الفبا یك حرف جداگانه به كار برد. حروف متحرك را چینیها اختراع كردند، ولی گوتنبرگ كه حرفهاش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریختهگری حروف را از سرب و آنتیموآن بهدست آورد و سپس نسبت هر یك از این دو فلز را به گونهای انتخاب كرد كه حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند. وی برای مركب روغنی چاپ هم فرمول مناسبی یافت همچنین پرس مناسبی هم برای چاپ ابداع کرد و خلاصه با رفع موانع و حل مشكلات، عمل چاپ را میسر و اجرایی كرد. صنعت چاپ برخلاف تمام اختراعات پیشین اصولاً یك دستگاه تولید انبوه است. یك نسخه از یك كتاب چاپی به خودی خود چیزی برتر از نسخه خطی آن نیست اما مزیت اصلی چاپ در تولید انبوه آن است. آنچه كه گوتنبرگ ابداع كرد تنها یك ابزار و یك وسیله و یا حتی انجام یك سلسه اصلاحات در آنچه كه وجود داشت، نبود بلكه ابداع یك سامانهٔ كامل تولید بود. با مقایسهٔ توسعهٔ بعدی اروپا و چین میتوان تصویری از تأثیر گوتنبرگ بر تاریخ جهان بهدست آورد. در هنگام گوتنبرگ اروپا به سرعت پیشرفت كرد در حالی كه پیشرفت چین، كه تا مدتها بعد هنوز از چاپ باسمه استفاده میكرد، نسبتاً كند بود و میتوان گفت صنعت چاپ عامل بسیار مهمی در گسترش و پیشرفت دانش بوده است. تقریبا ۲۰ سال پس از نخستین تلاشهای گوتنبرگ در امر چاپ، این صنعت در ونیز، فلورانس، پاریس و لیون در حدی مختصر و محدود رواج یافت چون دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینههای بسیار زیادی داشت درنتیجه تنها برای ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همین دلیل تا مدتهای طولانی استقبال چندانی از آن نشد. ۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامهنویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع كرد.