توقيف جرايد به دستور رضاخان ميرپنج (1300 ش)
يك سال پس از كودتاي سوم اسفند 1299 ش، در ابلاغيه وزارت جنگ، رضاخان خود را به صراحت، مسبب اصلي كودتا معرفي كرد. در پي آن، جرايد آزادي خواه، به شدت به سردار سپه و حكومت نظامي اعتراض كردند. بارديگر در هفدهم اسفند، اعلاميه شديدي از سوي وزارت جنگ صادر شد كه مديران جرايد را به توقيف و تنبيه تهديد مينمود. اين عوامل، مديران جرايد را به واكنش و اعتراض واداشت. در روز هجدهم اسفند، يكي از روزنامهها، در مقاله بسيار اعتراضآميزي، به سردار سپه تاخت و اقدامات او را به شدت به باد انتقاد گرفت. به محض انتشار روزنامه، چند قزاق مامور توقيف مدير آن روزنامه شدند كه او به محض اطلاع، به سفارت روس پناه برد. برخي ديگر از مديران جرايد نيز از بيم حكومت نظامي به حرم حضرت عبدالعظيم رفتند اما هنگامي كه امنيت خود را در خطر ديدند به سفارت روس پناهنده شدند. سرانجام كوشش تحصن كنندگان و سفير روسيه، سردار سپه را به پذيرش لغو حكومت نظامي وادار كرد، هرچند كه وي به اين تعهد خود عمل نكرد.
بازگشت "احمد قوام" از سفر شوروي و مذاكره با مقامات اين كشور (1324ش)
با شروع جنگ جهاني دوم و اشغال كشور توسط نيروهاي متفقين، قرار بر اين شد كه با پايان جنگ، نيروهاي اشغالگر خاك ايران را ترك كنند. در اين ميان انگلستان و آمريكا براي وادار ساختن شوروي به خروج از ايران، نيروهاي خود را از كشور تخليه كرده و شوروي را در برابر مجامع جهاني و فشار افكار عمومي قرار دادند. در اين حال دولت شوروي عليرغم تعهدات قبلي، به حضور در ايران ادامه داد و علاوه بر دخالت در امور داخلي كشور، از خودمختاري آذربايجان و حزب دموكرات به رهبري سيد جعفر پيشهوري نيز حمايت ميكرد. اين وقايع به شكايت ايران از شوروي در سازمان منجر گرديد. با شكايت ايران، سازمان ملل از دو كشور خواست تا براي حل و فصل كار، از طريق مذاكره عمل نمايند. از اين رو، قوام السلطنه در آخر بهمن 1324 به شوروي سفر كرد. در جريان اين مذاكرات، دولت كرملين پيشنهادي 6 مادهاي ارائه نمود كه به رسميت شناختن خودمختاري آذربايجان از سوي ايران و امتياز تاسيس شركت مختلط نفت ايران و شوروي براي استخراج نفت شمال، مهمترين مواد آن بود. درخواستهاي استعمارگونه شوروي باعث شد تا قوامالسلطنه ضمن تسليم اعتراضنامه به دولت شوروي، در پايان سفر بيست روزه خود به ايران باز گردد. پس از آن، مسأله حضور نيروهاي روس در ايران در شوراي امنيت سازمان ملل مطرح گرديد و در نهايت با وساطت مجامع جهاني، نيروهاي اشتغالگر در خرداد سال بعد، ايران را ترك كردند. با خروج اين افراد، دولت ايران نيز غائله خودمختاري آذربايجان را نيز سركوب كرد.
اعلام خبر شهادت خاندان حكيم به دست مزدوران خونخوار رژيم بعث عراق (1363ش)
در هجدهم اسفند 1363ش، خبر تكان دهنده كشتار ده تن از علماي بزرگوار حوزه علميه نجف اشرف منتشر گرديد. اين افراد، عموماً از منسوبين بيت شريف مرجع بزرگوار، آيتاللَّه سيد محسن حكيم بودند. در پي اعلام شهادت اين عده كه مدتها در حبس و بازداشت به سر برده بودند، امام خميني(ره) با صدور اعلاميهاي، ضمن اظهار تاسف و تاثر از اين اقدام جنايتكارانه، تصريح كردند "از جنايتكاري كه با اعمال خود، روي مغول را سفيده نموده و از خونخواري كه دستش تا مرفق در خون بيگناهان ايران و عراق فرو رفته، توقع و انتظاري، جز اين نيست." ايشان در ادامه ضمن انتقاد از سكوت مجامع بينالمللي فرمودند: اينگونه اعمال، خوي شيطان صفتان و درندگان منحرف است. تعجب از مدّعيان دروغين طرفداران حقوق بشر است كه اين جنايت پيشگان را در اطراف جهان براي اين اعمال تشويق ميكنند و به آنان كمكهاي تسليحاتي و تبليغاتي ميكنند. تعجب از سازمانهاي عريض و طويل بينالمللي است كه گاه با گفتار و گاه با سكوت خود، از اينان پشتيباني ميكنند." حضرت امام در بخش ديگري از اين پيام متذكر شدهاند كه: "اين ملتهاي مستضعف هستند كه بايد در مقابل ظالمان و جنايتكاران قيام كنند و با اتكا به خداي تعالي، از هيچ قدرتي نهراسند و دست ستمكاران را قطع نمايند.
درگذشت "اِبنِفَرَحِ اِشبيلي" شاعر و محدث قرن هفتم هجري(699 ق)
شهاب الدين ابوالعباس احمد بن فَرَح بن احمد لَخمي اِشبيلي در سال 625 ق در اِشبليّه در اندلس قديم واقع در اسپانياي امروز به دنيا آمد. وي به هنگام حملهي ارتش اسپانيا به اين شهر، در سال 646 ق به اسارتِ سربازانِ اسپانيايى افتاد، اما پس از مدتي گريخت و به كشور مصر رفت. ابن فَرَح در مصر از محضر درس علماي مشهور قاهره كسب فيض كرد و بعد ازمدتي عازم دمشق شد و در آنجا تحصيلات خود را ادامه داد. ابن فرح اشبيلي سپس در دمشق به عنوان عالمي آگاه در علم حديث به تدريس پرداخت و شاگردان بسياري از دانشِ او بهرهمند شدند. از اين محدّث برجسته، منظومههاي معروفي در شرح احاديث به جاي مانده است كه از لحاظ اصول شعري نيز قابل توجه ميباشد.
مرگ "جان اريكسون" مهندس و مخترع سوئدي (1889م)
جان اريكسون مبتكر سوئدي در 31 جولای 1803م در سوئد به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات متوسطه به خدمت در ارتش پيوست. وي در ارتش سوئد نقشههاي نظامي طرح ميكرد و درباره قطعات جديد ماشينها، نظريههاي بسياري ارائه ميداد. در آن زمان، روش معمول براي راندن و حركت كشتيها ابتدايى و اوليه بود. چرخهاي پرهدار اغلب در اثر برخورد با اجسام شناور زيان ميديدند و گردش آنها به سختي انجام ميگرفت. نظريه اريكسون براي حل اين مشكل، نصب يك پروانه بزرگ در انتهاي زيرين كشتي بود. وي سپس پروانه دَوّاري اختراع كرد كه بسياري از اشكالات فني كشتي بخار را از ميان برميداشت. اريكسون پس از چندي براي ارتش امريكا نوعي ناو جنگي را طراحي كرد كه با موتوري بسياري قوي كار ميكرد و به وسيله سكان، تغيير جهت مييافت. جالبترين قسمت اين ناو، آسانسوري بود كه گلوله توپ را به برج توپخانه ميبرد و آماده شليك ميساخت. اريكسون را به خاطر اين اختراع، پديد آورنده ناوهاي جنگي امروزي ميدانند. جان اريكسون سرانجام در 8مارس 1889م در 86 سالگي درگذشت.