اتصال راه آهن شمال به جنوب ايران (1315ش)
احداث راه آهن از جمله آرزوهای مردم و بازرگانان ایرانی بود ولی بعللی نقشه و هدف آنها به نتیجه ای نمی رسید . زمانیکه رضا شاه حکومت را بدست گرفت برای اجرای این هدف و به منظور توسعه امور بازرگانی و اجرای سیاست استعماری مصمم شدند به وسیله یک رشته راه آهن سراسری از دریای مازندران تا خلیج فارس شهرهای بزرگ و مراکز پر جمعیت و نواحی کشاورزی ایران را به یکدیگر متصل می سازند و برای تأمین هزینه آن در تاریخ 9 خرداد سال 1304 شمسی قانون انحصار قند و شکر و چای از تصویب مجلس گذشت که به موجب آن مقرر شد از هر سه کیلو قند و شکر که به ایران وارد می شد دو ریال و از هر سه کیلو چای شش ریال جهت هزینه ساختمان راه آهن سراسری دریافت گردد . پس از دو سال که مقدمات امر فراهم گردید عملیات ساختمانی از شمال و جنوب شروع و 11 سال بعد یعنی در سال 1315 شمسی خط شمال و جنوب به یکدیگر اتصال یافت .
قيام مردم مسلمان تبريز به مناسبت چهلمين روز شهداي 19 دي قم (1356ش)
مردم مسلمان تبريز به منظور بزرگداشت ياد شهداي 19 دي ماه مردم قم، به دعوت آيتاللَّه قاضي طباطبايي و ديگر علماي تبريز، در يكي از مساجد بزرگ شهر اجتماع كردند. اجتماع مردم بر اثر رفتار خشونتبار مأموران رژيم شاه به شورشي عمومي در سراسر شهر تبديل شد. پس از آن، هنگامي كه قيام بزرگ مردم مسلمان تبريز به اوج خود رسيده بود، نيروهاي نظامي، با تانكها و نفربرهاي نظامي به مردم بيدفاع يورش برده و به سركوب و كشتار مردم پرداختند. تبريز در اين روز به صورت شهر جنگ زده درآمد. خيابانها از خون جوانان، بازاريان، دانشجويان و مردان و زنان رنگين شد و بدين ترتيب، پس از فاجعه خونين نوزدهم دي ماهِ قم، جنايت ديگري بر جنايات رژيم پهلوي افزوده شد. در اين حركت مردمي حداقل 13 تن شهيد، بيش از 125 نفر زخمي و بيش از 550 نفر دستگير شدند. در اين قيام، مردم نيز 3 تانك، 2 سينما، 22 مغازه، 1 هتل، 37 اتومبيل و چندين مركز فساد از جمله حزب رستاخيز و كاخ جوانان را مورد حمله قرار داده و به آتش كشيدند. كشتار مردم تبريز، شاه را غافلگير كرد، چون او كه به نظرِ خود، توانسته بود پردهاي ضخيم بر روي فاجعه قم بكشد، حتي اقدام دبير كل سازمان ملل را به سود خود تمام كند و افكار خارجيان را از درك واقعيت فاجعه قم منحرف سازد، در قيام مردم تبريز، به كلي دست و پاي خود را گم كرد. گستردگي قيام مردم تبريز به حدي بود كه رژيم شاه به دروغ متوسل شده و مردم انقلابي تبريز را عوامل بيگانگان معرفي كردند. اين قيامها، سراسر ايران را در ماتم فرو برد و مردم به تبعيت از رهبري نهضت، عيد را عزاي عمومي اعلام نمودند و اجتماعات را به بزرگداشت شهداي قم و تبريز اختصاص دادند.
تأسيس حزب جمهوري اسلامي (1357ش)
يك هفته پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در 29 بهمن 1357 ش، شماري از برجستهترين شخصيتهاي علمي، مذهبي و سياسي ايران كه در پيروزي انقلاب اسلامي نقش مهمي داشتند و از ياران نزديك حضرت امام خميني محسوب ميشدند حزب جمهوري اسلامي را تأسيس كردند. پس از اعلام تأسيس، پرسشنامه و برگه درخواست عضويت به همراه طرح اساسنامه و مرامنامه حزب درسطح وسيع و از طرق گوناگون پخش شد و حزب شروع به عضوگيري كرد. به گفته رهبران حزب، در روز اول ثبت نام، بيش از هشتاد هزار نفر براي عضويت، به مراكز حزب در سراسر كشور مراجعه كردند. دكتر باهنر، صد روز پس از تأسيس حزب، مواضع آن را در مسائل سياسي، اعتقادي، اقتصادي و فرهنگي بيان داشت و تعداد اعضاي حزب را تا آن روز، دو ميليون نفر ذكر كرد. هدف اين حزب، ايجاد يكپارچگي و همكاري هرچه بيشتر نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي، سامانبخشيدن به حكومت اسلامي و پايهگذاري دولت جمهوري اسلامي طبق قانون اساسي بود. در بين نخستين مُؤسِّسان حزب جمهوري اسلامي، حضرات آيات: شهيد سيد محمد حسيني بهشتي، سيد علي خامنهاي، اكبر هاشمي رفسنجاني، سيدعبدالكريم موسوي اردبيلي و محمدجواد باهنر حضور داشتند. آنان با همفكري و همكاري شماري ديگر از نيروهاي انقلابي توانستند در دورهاي حساس و سرنوشتساز از تاريخ انقلاب اسلامي، در تدوين قانون اساسي و تشكيل اركان نظام اسلامي، دفاع از مباني فكري جمهوري اسلامي و تبيين انديشهها و برنامههاي مترقي اسلام براي رشد و كمال جامعه اسلامي و نظام مردم سالاري ديني در برابر انديشههاي ماركسيستي، ليبرالي و مليگرايي، نقشي مهم ايفا كنند. از همين رو، احزاب و گروههاي منحرف و وابسته به بيگانگان و پشتيبانان خارجي آنان، با حزب جمهوري اسلامي و رهبران آن به مخالفت پرداخته و در دفعات متعدد، افراد مهم و مؤثر حزب و انقلاب را به شهادت رساندند. اين حزب در 11 خرداد سال 1366 ش به درخواست اعضاي شوراي مركزي آن و موافقت امام خميني(ره)، فعاليتهاي خود را رسماً تعطيل كرد.
در حدود ساعت 8، جمعیتی از مردم تبریز به منظور شرکت در مراسم اربعین شهدای 19 دی در مقابل مسجد حاج میرزا یوسف (قزللی) اجتماع کردند(1356ش)
اما با بسته بودن درهای مسجد توسط ساواک و ممانعت آنها از برگزاری مراسم مواجه شدند. در این میان جوان 22 ساله ای به نام محمد تجلا از سروان حق شناس پرسید که «چرا در مسجد را بسته اید؟» و سروان حق شناس پاسخ داد که «مگر نمی بینید در طویله تان را بسته ایم». جوان مزبور با شنیدن این پاسخ با پاره آجر به سروان حق شناس حمله کرد و او هم با کلت کمری خود محمد تجلا را هدف قرار داد و به شهادت رسانید. او نخستین قربانی قیام مردم تبریز دراین روز بود. با شهادت محمد تجلا و تیراندازی هوایی ساواک، تظاهرات گسترده ای دراین شهر برپا شد و خسارت های زیادی به اماکن دولتی و غیر دولتی وارد گردید و حدود 140 باب مغازه، شعبه بانک، خودروی شخصی و... خسارت دید.
درگذشت "جلال الدين سيوطي"، فقيه، محدث و لغتشناس بزرگ عرب(911 ق)
عبدالرحمان بن ابي بكر بن محمد، معروف به سيوطي در 849 ق در قاهره به دنيا آمد. در 8 سالگي قرآن را حفظ كرد و در درس ابوالعباس شَمَني و محيى الدين كافيجي و ديگر بزرگان حاضر شد. وي در تمام فنون رايج به ويژه فقه، هيئت، حديث، تفسير، معاني، بيان، بديع، نحو و لغت متبحر بوده و بر همهي همدورههاي خود، برتري يافت. تاليفات سيوطي را تا سيصد و حتي پانصد كتاب ذكر كردهاند كه تعداد زيادي از آنها جزوه ميباشند. آدابُ السّلوك، اُصول النحو، شرح الفيهي ابن مالك و و نيز شرح ابن عقيل از كتب اوست. وي در هر يك از زمينههاي ادبيات، تاريخ، رجال، تراجمِ احوال و علوم ديگر، تاليفات جامع و نافع دارد.
آغاز زمامداري "فيدل كاسترو" در كوبا (1959م)
فيدِل كاسْتْرو زمامدار كوبا، در 13 اوت 1927م در شرق كوبا ديده به جهان گشود. وي پس از تحصيلات مقدماتي، وارد دانشگاه هاوانا شد و به تحصيل حقوق، علوم اجتماعي، سياست و مديريت عمومي پرداخت. كاسترو در سال 1953م در مبارزه عليه حكومت ديكتاتوري باتيستا دستگير و زنداني شد. وي پس از آزادي از زندان در سال 1955م راهي امريكا و مكزيك شد و به آموزش ناراضيان فراري از چنگ باتيستا پرداخت. هرچند كاسترو در اولين حمله خود در نوامبر 1956م با شكست مواجه شد اما با تربيت چندين هزار نيروي چريك ورزنده، توانست در سال 1958م حمله وسيعي به كوبا را سازماندهي كند و حكومت باتيستا را سرنگون سازد. پس از فرار باتيستا در اول ژانويه 1959م، كاسترو در 17 فوريه 1959م در 32 سالگي به نخست وزيري كوبا دست يافت و كنترل اوضاع را بر عهده گرفت. دولت كاسترو برنامه اصلاحات ارضي وسيعي كه شامل مصادره اموال و املاك امريكاييان در مزارع و كارخانههاي شكر كوبا بود، به مرحله عمل درآورد. وي همچنين تا كنون حوادث متعددي نظير واقعه خليج خوكها، بحران موشكي امريكا و شوروي بر سر كوبا، دخالت نظامي در قاره افريقا و... را پشت سر نهاده است. فيدل كاسترو با گذشت بيش از چهل و شش سال از حكومت خود )تا سال 2005م( نفوذ فراواني در اركان نظام و مردم كوبا دارد و موفقيتهاي سياسي مهمي به دست آورده است. همچنين پس از مارشال تيتو، جواهر لعل نهرو، جمال عبدالناصر و احمد سوكارنو رهبران يوگسلاوي، هند، مصر و اندونزي، از مؤسسين جنبش عدم تعهد محسوب ميشود و از 1979 تا 1982م رياست دورهاي اين جنبش را بر عهده داشت. كاسترو در داخل كوبا، فقر و بيسوادي را ريشهكن ساخت و توانست به مدت نزديك به پنج دهه، يك حكومت ضد امريكايي را در جوار مرزهاي جنوبي ايالات متحده امريكا اداره كند. او پس از زوال كمونيسم، با وجود نرمش فراوان در برابر مذهب و تاليف كتابي در اين زمينه، همچنان خود را مدافع سوسياليسم ميداند. فيدل كاسترو خطيبي بسيار بليغ و تواناست به طوري كه ميتواند چندين ساعت تمام بدون مراجعه به يادداشتي سخنراني كند. لباس مورد علاقه او، جامه رزم است كه به ياد ايام پيكار و مبارزه، پيوسته آن را در كوبا و خارج از كوبا، در هر مكان و محفلي بر تن دارد.