ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 مرداد 1403
سه شنبه 2 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 15 فروردين 1390     |     کد : 17530

هيچ‌كس در «پايتخت»‌ مسخره نشده است

كارگردان سريال «پايتخت» با بيان اين‌كه از روز اول قصدمان اين نبود كه به كسي توهين كنيم يا كسي را دست بيندازيم، گفت: بهتر از اين نمي‌شد كه خانواده‌اي از خطه مازندران را داخل كوهي از مشكلات برد و نشان داد كه در بطن اين مشكلات، چگونه روزبه‌روز بر اتحادشان افزوده مي‌شود.

كارگردان سريال «پايتخت» با بيان اين‌كه از روز اول قصدمان اين نبود كه به كسي توهين كنيم يا كسي را دست بيندازيم، گفت: بهتر از اين نمي‌شد كه خانواده‌اي از خطه مازندران را داخل كوهي از مشكلات برد و نشان داد كه در بطن اين مشكلات، چگونه روزبه‌روز بر اتحادشان افزوده مي‌شود.

بنابراين گزارش، سيروس مقدم پيرامون چگونگي شكل‌گيري داستان «پايتخت» به فارس گفت: سر يك كار ديگر با تنابنده بودم كه يك خط داستان براي من تعريف كرد و گفت نظرت درباره اين‌كه يك خانواده‌اي با يك كاميون در تهران اسير مي‌شوند، چيست؟ آن زمان اصلا مطرح نبود كه كار براي نوروز ساخته شود و صحبت شايد 6 الي 7‌ماه پيش است. من گفتم كه فوق‌العاده است و براي يك كار اجتماعي خيلي خوب است.
وي ادامه داد: ما اين طرح را خريديم و به صداوسيما ارائه داديم. از همان ابتدا معلوم بود كه كار، كار نويي است و وقتي هم نگارش شروع شد، من يك واو به آن اضافه نكردم چون فيلمنامه به اندازه كافي خوب و محكم بود و شخصيت‌ها قابل درك و رويت بودند. نيازي نبود كه فرد ديگري وارد بازي شده و اصلاحات ديگري وارد كند.

واقعيت هم اين است كه از همان ابتدا كه فيلمنامه را مي‌خواندم دو شخصيت را در ذهنم داشتم كه يكي خود نقي بود كه از همان ابتدا فكر كردم تنابنده بهترين گزينه براي ايفاي آن است و مهران‌فر هم من فقط يك عكس از آن ديده بودم و فكر كردم كه ارسطوي خوبي براي ما مي‌شود و خوشبختانه خيلي خوب منطبق شد با شخصيت ارسطو.

مقدم ادامه داد: وقتي به اين تركيب رسيديم، تلاش كرديم كه در اين كار متفاوت پيش برويم و مسيري را كه بقيه دوستان ما مي‌روند تا به كار كمدي و طنز بروند، نرويم. براي بازيگر نقش زن و قطعي‌ترين نقشي كه داشتيم، خانم رامين‌فر بود كه بهترين گزينه براي نقش هما بود. براي نقش بابا پنجعلي هم 2 گزينه داشتيم كه هر دو را امتحان كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه عليرضا خمسه، بابا پنجعلي بهتري براي اين خانواده است. با 2 دختر دوقلو هم در كار قبلي‌ام كه يك تله‌فيلم بود، كار كرده بودم و محسن تنابنده 2 دختر فيلمنامه را براساس اينها نوشته و طراحي كرده بود. تركيب بازيگران جديدم را سعي كردم از بچه‌هاي تئاتر كه كم در تلويزيون ديده شده‌اند، انتخاب كنم؛ چون براي من امتياز است و تماشاچي از همان اول با او همراه مي‌شود.

كارگردان مجموعه «چارديواري» در پاسخ به اين‌كه با توجه به واكنش اصفهاني‌ها در مقابل لهجه بازيگران سريال «در مسير زاينده‌رود»، شما از واكنش مازنداني‌ها در استفاده از لهجه نترسيديد، اظهار كرد: از اول بنابراين بود كه ما كسي را مسخره نكرده و دست نيندازيم.

قصد توهين به آدمي نداشتيم و فرقي نمي‌كرد كه اين آدم كجايي باشد، وقتي بنا بر اين نباشد كه به كسي توهين كني، به عواقبي كه قرار نيست بيفتد نيز فكر نمي‌كني. مثلا اگر در سريال ديگري بحثي درگرفته شايد اين بحث دوطرفه باشد، ما سال گذشته نيز در سريال «چارديواري» تقي تاكسي را داشتيم كه آذري‌زبان بود؛ ولي كسي از آن ناراحت نشد و براي مخاطبان دوست‌داشتني بود.

وي توضيح داد: بستگي به اين دارد كه شما چگونه از قوميت‌ها و لهجه‌ها استفاده كنيد. علت اين‌كه ما نقده را با مازندران جابه‌جا كرديم نيز اين بود كه مي‌خواستيم بچه‌ها بتوانند بر كار تسلط داشته باشند، كمااين‌كه الان كسي آقاي تنابنده و مهران‌فر را مي‌بيند، فكر مي‌كند كه ما آنها را از دل مازندران بيرون كشيده‌ايم و هيچ‌كس تا الان غلط محاوره‌اي و لهجه‌اي از ما نگرفته است. ضمن اين‌كه ما با شبكه صحبت كرديم و به آنها گفتيم قصد انجام چنين كاري را داريم. آنها هم استقبال كردند و هدف ما احياي قوميت‌ها و لهجه‌ها و فرهنگ نقاطي از ايران است كه شايد مهجور مانده است و شايد اكثرا وقتي نام شمال را مي‌شنوند، ياد گيلان مي‌افتند و خيلي تفاوت بين گويش‌هاي مازندران و گيلان را نمي‌دانند.

وي ادامه داد: همه اينها باعث شد كه ما تصميمان را جدي‌تر كنيم و شبكه هم تاييديه را به ما داد و خوشبختانه بازيگران به قدري در اين كار مسلط بودند كه خود من فكر نمي‌كنم نه‌تنها از هدف روز اول‌مان عقب نرفتيم؛ بلكه چند گام هم با توجه به پايان‌بندي سريال جلوتر بوديم.

مقدم گفت: به نظر مي‌رسد واقعا بهتر از اين نمي‌شد كه خانواده‌اي از خطه مازندران را داخل كوهي از مشكلات برد و نشان داد كه در بطن اين مشكلات، لبخند از روي لب‌شان پاك نمي‌شود و روزبه‌روز بر اتحادشان نيز افزوده مي‌شود. از آب و گل رد مي‌شوند؛ ولي خندان.

تنابنده: پيشنهاد بازي در «پايتخت» را روي هوا زدم

محسن تنابنده، بازيگر نقش نقي هم گفت: در چند باري كه با آقاي مقدم كار كرده بودم، خيلي دوست داشتم به عنوان بازيگر كار كنم؛ ولي هر بار به دليلي نمي‌شد؛ اما اين بار وقتي به من گفتند كه خودت نقش نقي را بازي كن، روي هوا پيشنهاد اين ايفاي نقش را زدم. تنابنده گفت: داستان مجموعه تلويزيوني «پايتخت» يك ايده از تورج اصلاني بود كه من اين ايده را خيلي دوست داشتم و حدود يك سال پيش آن را تبديل به طرح كردم؛ ولي ابتدا نه براي سريال ولي از همان موقع احساس مي‌كردم كه ايده جذابي براي سريال است و از همان موقع شروع به بسط و گسترش ايده كردم. با آقاي اصلاني صحبت كرديم و ايده را چندين برابر قيمت از او خريديم و تبديل به طرح و نگارش شد. وي ادامه داد: خشايار الوند نيز از قسمت پنجم به ما اضافه شد و چند قسمتي در خدمتش بوديم. او خيلي براي كار زحمت كشيد.

تنابنده در پاسخ به اين سوال كه داستان توسط خود شما نوشته شده است، زمان نگارش «نقي» را براساس خود و بازي خودتان نوشتيد يا بعد به اين نتيجه رسيديد كه نقش را خودتان ايفا كنيد، اظهار كرد: قرار بود سريال نوشته شود و بعد درباره نقش نقي حرف بزنيم. در چند باري كه با آقاي مقدم كار كرده بودم، خيلي دوست داشتم با آقاي مقدم كار كنم؛ ولي هر بار به دليلي نمي‌شد؛ ولي اين بار به من گفتند كه خودت نقش نقي را بازي كن، من هم خيلي استقبال كردم و به قول معروف روي هوا زدم.

وي ادامه داد: اين خانواده اصلا از ابتدا اهل مازندران نبودند و خانواده‌اي بودند كه از نقده مي‌آمدند و يواش يواش طي كار به اين نتيجه رسيديم كه اهل مازندران باشند.

وي با بيان اين‌كه ما يك فيلمنامه‌اي الزاما با اسم فلاني و شخص خاص نداريم، توضيح داد: فيلمنامه ما توسط افراد تيم دائم در حال پويا شدن و نو شدن است و عمده‌ترين چيزي كه اتفاق افتاد اين بود كه سر و شكل مي‌گرفت و تبديل به متن مي‌شد، دائم در حال تغيير بود و از جايي بازيگران به قدري سوار بر موقعيت شده بودند كه ما دائم حرف مي‌زديم و فيلمنامه را بسط و گسترش مي‌داديم.

در تيتراژ نام‌هايي براي نگارش فيلمنامه آمده است؛ اما يك تيم پشت فيلمنامه است. بازيگر نقش نقي همچنين درباره لهجه‌‌اش در اين سريال نيز توضيح داد: ما به اين نتيجه رسيديم كه الزاما اين خانواده بايد از جغرافيايي بيايند كه ما در تصوير وقتي مي‌بينيم خيلي لذت ببريم و وقتي كه با معضلات تهران مواجه مي‌شوند، ببينيم كه چه زيبايي‌ها و لذت‌هايي را از دست داده‌اند. در نهايت به اين نتيجه رسيديم كه بهترين جا، استان گيلان يا مازندران است.

از آنجايي كه مازندران و بخصوص گلستان خيلي مهجور بود و من خيلي خوب استان گلستان را مي‌شناختم، ترجيح داديم كه اين خانواده گلستاني باشند. من نسبت به لهجه آنها هم تسلط بسياري داشتم. وي ادامه داد: در سريال در مسير زاينده‌رود نيز آقاي فتحي زحمت بسياري كشيده بود؛ ولي نسبت به سريال بي‌مهري شده بود؛ چون هرجور نگاه مي‌كني به نظر نمي‌رسد كه ايشان قصد توهين به لهجه‌ و مردم اصفهان را داشته باشد. به نظرم، خيلي هم مي‌بايست از آقاي فتحي تقدير و تشكر مي‌شد، چون او تمام عواملش را به اصفهان برد.

نويسنده فيلمنامه سريال پايتخت همچنين درباره لهجه مهران‌فر نيز گفت: مهران‌فر ذاتا اكثر لهجه‌ها را بسادگي حرف مي‌زند. اين‌كه تقليد صرف باشد نيست. او آنقدر آدم‌هاي متفاوت ديده كه برايش كار راحتي است. او يك زنبيل از اين هنرها دارد كه بتدريج رو مي‌شود. اين براي ما شدني بود كه حتما رامين‌فر نيز مازني حرف بزند، چون از يزدي صحبت كردن راحت‌تر بود؛ ولي بيشتر اين رنگ‌آميزي براي ما اهميت بسياري داشت.


نوشته شده در   دوشنبه 15 فروردين 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode