ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 3 آذر 1403
شنبه 3 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 15 اسفند 1389     |     کد : 16366

استفاده ظريف از زمان و مكان

1 ـ گاهي اوقات فرمول «سادگي» و «لطافت» در يك اثر تلويزيوني مي‌تواند اثري فراتر از آنچه بايد باشد را به همراه بياورد. جمع شدن اين دو ويژگي در كنار هم بسته‌بندي جذابي را مي‌تواند ارائه دهد كه مخاطب را با هر نوع سليقه و ذائقه‌اي همدل سازد و ارتباط خوبي برقرار كند.

جام جم آنلاين: 1 ـ گاهي اوقات فرمول «سادگي» و «لطافت» در يك اثر تلويزيوني مي‌تواند اثري فراتر از آنچه بايد باشد را به همراه بياورد. جمع شدن اين دو ويژگي در كنار هم بسته‌بندي جذابي را مي‌تواند ارائه دهد كه مخاطب را با هر نوع سليقه و ذائقه‌اي همدل سازد و ارتباط خوبي برقرار كند.
ارمغان‌ تاريكي، خيلي ساده و راحت، قضاوتي اينچنيني را همراه خود دارد.

شكل و محتوا در عين ساده بودن، هماهنگي لازم با هم دارند و يكديگر را تكميل مي‌كنند. قصه و درام نيز در عين لطافت، حامل مضمون و پيام مشخصي است كه البته هيچ‌كدام به نفع ديگري برجسته نمي‌شود و مخاطب را از اين جهت آزار نمي‌دهد.

براي فهميدن «شخصيت‌ها» و روابط نياز به داشتن «اطلاعات خاص» و پيش‌زمينه نيست و آدم‌ها ساده و راحت پا به درون ذهن مخاطب مي‌گذارند.

قصه نيز از پيچيدگي‌هاي متعارف و مرسومي كه براي سريال‌هاي تلويزيوني تبديل به يك «مد» شده‌اند بري است،‌ اما از لطافت و پويايي لازم برخوردار است.

اين دو ويژگي طعم شيرين و جذابي به ارمغان‌ تاريكي براي ديدن و دنبال كردن داده است.

2 ـ در زمانه‌اي كه ذائقه و سليقه مخاطب به دليل ورود سريال‌هاي خارجي، ترتيب و ساخت منطقي‌اش دگرگون شده است و عناويني چون لاست، 24، فرار از زندان و... فرصت نفس كشيدن را از مخاطب گرفته‌اند، يافتن و ساختن سريالي ايراني كه بتواند مخاطب را با خود همراه كند، بسيار مغتنم بلكه هيجان‌انگيز است. در اين شرايط توليد اثري كه مخاطب‌پسند بوده و در عين حال از هويت و معناي مستقلي برخوردار باشد، كار ساده‌اي نيست و نيازمند دقت در ظرافت‌هاي بسياري است.

بازار سريال‌هاي خارجي پسند مخاطب را در چنبره‌اي مشخص قرار داده‌اند كه گريزي از آن نيست. اين نكته به اين معنا نيست كه ذائقه مخاطب سطحي شده است؛ بلكه بيشتر بايد گفت كه مخاطب امروز تلويزيون ذائقه‌‌اي «متغير» پيدا كرده است؛ از اين جهت دلربايي از مخاطب مانند كشف و شهودي هنرمندانه مي‌ماند.

در چنين اوضاعي، راضي كردن مخاطب و پيوند يافتن با او از طريق يك سريال نمايشي كه البته بخش خاصي از تاريخ معاصر ايران را نيز مدنظر خود قرار داده است، كار ساده‌اي نمي‌تواند باشد.

اگر به تاريخ معاصر ايران ـ بخصوص انقلاب اسلامي ـ و تلويزيون فكر كنيم به رغم تلاش‌هايي كه انجام شده است، تنها سريال نمايشي «رعنا» را مي‌توانيم پيدا كنيم كه در اين راه موفق جلوه كند . مجموعه‌اي كه در زمان خودش توانست پيوند خوبي با مخاطب برقرار كند. رعنا پنجره‌اي ساده و مستند براي ديدن آدم‌ها و مسائل جامعه در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي بود. پس از رعنا كمتر فيلم و سريالي را مي‌توان ديد كه توانسته باشد دست مخاطب را بگيرد و با خود به دوران انقلاب ببرد. از اين منظر «ارمغان تاريكي» پنجره‌اي است تا ما را به سال‌هاي ابتدايي دهه 60 ببرد و بدون پيچيده كردن و استفاده از زوايد در جريان شرايط و وقايع آن دوران قرار دهد.

نكته: شيوه داستان‌پردازي به كمك روايت سريال آمده و بدون اين كه بخواهد «ادا» دربياورد يا «شعاري» شود روايتي داستاني و ساده براي درك مقطعي از تاريخ معاصر ايران، آدم‌ها و روابط ميان آنهاست
3 ـ زمان و مكان، 2 عنصر مهم در آثار تاريخي به حساب مي‌آيند. هرچقدر تاريخ نزديك‌تر باشد اهميت اين دو عنصر بيشتر و البته تاثيرگذارتر است. در واقع به طور كلي توفيق و عدم توفيق آثار تاريخي در درك صحيح اين دو عنصر و بهره‌مندي هنرمندانه از آنهاست. سريال‌هاي «سربداران» و «اميركبير» مثال‌هاي خوبي در اين زمينه هستند. استفاده ظريف از زمان و مكان نه‌تنها وسايل صحنه و لباس بازيگران، بلكه شخصيت‌پردازي، روابط و ديالوگ‌ها را نيز در بر مي‌گيرد. مطمئنا ما مي‌توانيم آثار بسياري را به ياد آوريم كه از اين نظر كمترين «باورپذيري» را داشته‌اند و در پرداخت زماني ـ مكاني داستان ناكام بوده‌اند.

ارمغان تاريكي با تدابيري كه در قاب تصوير، نوع ديالوگ‌ها و پس‌زمينه صوتي بعضي سكانس‌ها در آن شده است‌، فهم خوبي از زمان و مكان به مخاطب مي‌دهد.

مخاطب امروز، بخوبي به درك ديروز (آغاز دهه 60)‌ مي‌رسد و آن را باور مي‌كند. نشانه‌هاي تصويري ـ صوتي عمدتا در چارچوب همان زمان هم خوب فهميده شده‌اند و هم خوب به كار برده شده‌اند.

در برخي سكانس‌ها و برخي لحظات اين موضوع از چنان كيفيتي برخوردار است كه ناخودآگاه ما را به تصاويري مستندگونه از داستاني مربوط به آن زمان، مواجه مي‌سازد.

شيوه داستان‌پردازي به كمك روايت سريال آمده و بدون اين كه بخواهد «ادا» دربياورد يا «شعاري» شود، روايتي داستاني و ساده براي درك مقطعي از تاريخ معاصر ايران، آدم‌ها و روابط ميان آنهاست.

براي اين منظور، داستاني خانوادگي كه براي همه قابل فهم است، قصه را آغاز و گسترش داده است. از اين جهت داستان ضمن اين كه مخاطب عام را با خود همراه مي‌سازد، بستر معرفتي و تاريخي خاص خود را دارد و براي مخاطب خاص نيز جذاب است.

سعيد غفاري / جام‌جم


نوشته شده در   يکشنبه 15 اسفند 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode