غدير، عيد ولايت و سياست و دخالت مردم در امر حكومت و عيد آحاد ملت و امت اسلامى است.ازبركات اين روز مىتوان براى تحكيم بيعت با ولايت، انعقاد پيمان اخوت و برادرى، احسان و انفاق، صله رحم، رفع حاجت مومنان و لباس نو پوشيدن ، دعا براى امور مهم مسلمين و روزه و عبادت بهره جست
هفته ولايت، از عيد قربان تا عيد غدير نامگذارى شده و به همين مناسبت در اين ايام مراسمى در سراسر كشور برگزار شد.واقعيت اين است كه در اسلام اعيادى بالاتر از عيدهاى مذكور بويژه عيد غدير كه در آن دين اسلام با تثبيت و اعلام ولايت امير مومنان على(ع) كامل شد، وجود ندارد.
غدير، عيد ولايت و سياست و دخالت مردم در امر حكومت و عيد آحاد ملت و امت اسلامى است.ازبركات اين روز مىتوان براى تحكيم بيعت با ولايت، اظهار سرور و شادمانى، مصافحه كردن، انعقاد پيمان اخوت و برادرى، احسان و انفاق، صله رحم، رفع حاجت مومنان، غسل كردن و لباس نو پوشيدن، تشكيل اجتماعاتى براى تبيين موضوع، دعا براى امور مهم مسلمين بويژه براى مردم فلسطين (غزه)، لبنان، افغانستان، عراق و پاكستان و روزه و عبادت بهره جست.
حادثه غدير، حادثه بزرگى است و عيد غدير عيدى بزرگ و شايد شريفترين عيد مسلمانان باشد.
در بيان ائمه عليهم السلام براى اين روز بزرگ اعمالىوارد شده است كه به برخى از آنان اشاره مىشود:
تحكيم بيعت با ولايت
همانگونه كه پيامبر اكرم(ص) بعد از نصب امام على(ع) به امامت مسلمين، به جماعت مسلمانان امر كرد كه با او بيعت كنند، در سالروز آن حماسه جاويد پيامبر، تجديد آن بيعت سفارش شده است.
لذا زيارت اميرالمومنين و ساير ائمه مستحب است.
به همين منظور ادعيه زيادى نيز وارد شده است.
اظهار سرور و شادمانى
در وصف شيعه و شيعيان گفته شده است كه به شادى ما ائمه شادند و به حزن ما محزون و مسلم است كه عيد غدير شادى بخشترين عيد ائمه است و شادمانى شيعه در اين روز فرض است وهارون گويد در روز هيجدهم ذيحجه خدمت امام صادق(ع) رسيدم كه فرمود: حقا كه روز غدير روز عيد فرح و سرور است.
امير المومنين على(ع) نيز فرمودند: در روز عيد غدير اظهار فرح و شادمانى كنيد و برادران مسلمان خود را نيز شاد گردانيد.
مصافحه كردن
مصافحه يا دست دادن از آداب اسلامى است و در روز عيد غدير به آن تأكيد بيشترى شده است.
امام على(ع) فرمودند: روز عيد غدير هنگامىكه يكديگر را ملاقات مىكنيد با هم مصافحه كنيد.
ذكر مخصوص اين روز نيز هنگام مصافحه سفارش شده است؛ الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمومنين و الائمة عليهم السلام.
پيمان اخوت و برادرى
از برنامههاى اسلام، ايجاد اخوت و برادرى است.
به همين منظور پيامبر اكرم(ص) بين مسلمانان مهاجرين و انصار پيمان برادرى بست و با پيمان اخوت، على(ع) را با خويش برادر نمود و در برخى از زيارات كه خطاب به پيامبر مىخوانيم: السلام عليك و على اخيك على بن ابيطالب(ع) اشاره به همين برادرى است.
پيمان برادرى و عقد اخوت بستن از اعمال وارده در روز غدير است و صيغه مخصوصى دارد كه در مفاتيح الجنان آمده است.
بنابراين عيد غدير عيد وحدت است نه تفرقه و چند دستگى.
احسان و انفاق
احسان و انفاق از دستورات ويژه اسلامى است.
اما در ايام بزرگ مثل عيد غدير بر آن تأكيد بيشترى شده است.
در سيره امام حسن(ع) است كه ايشان روز عيد غدير مهمانى مىداد و شخص امام على(ع) نيز در آن مراسم شركت مىكرد.
صله رحم
صله رحم از پسنديدهترين آداب اسلامى است و شرع مقدس اسلام بر آن تأكيد فراوان نموده است.
اما در روز عيد غدير بر اين نكته سفارش بيشترى شده است.
امام صادق(ع) مىفرمايد: از كارهايى كه در روز عيد غدير مستحب است، صله رحم است.
رفع حاجت مومنان
رفع حاجت مومنان از جمله اعمالى است كه اسلام براى آن ارزش خاصىقائل شده است و ائمه آن را از چند طواف برتر مىدانند.
در روز غدير اين عمل فضيلت بيشترى دارد.
امام على(ع) فرمودند: كسى كه مومنان را در روز غدير تكفل كند، نزد خداى متعال من ضامنش هستم كه از كافر شدن و پريشان شدن در امان باشد.
يعنى رفع حاجت مومنان سبب عاقبت به خيرى است.
غسل كردن و لباس نو پوشيدن
امام صادق(ع) فرمودهاند: در روز عيد غدير پاكيزهترين لباسهاىخود را بر تن بپوش.
با غسل، طهارت معنوى حاصل مىشود و با نظافت طهارت ظاهرى.
تشكيل اجتماعاتى براى طرح موضوعات اساسى جهان اسلام
در روز عيد غدير به جهت يادآورى روزى كه پيامبر(ص) به امر خداوند، على(ع) را به امامت امت اسلامى نصب كرد، بجاست در مراكز گوناگون گرد آييم و به ياد آن روز بزرگ و ثمراتش شادمان باشيم.
ائمه سفارش كردهاند كه به جهت يادآورى مقام محمد - صلوات الله عليه - و آل او - عليهم السلام - اجتماعات تشكيل بشود و خود نيز از اين گونه اجتماعات برپا مىداشتند.
دعا، روزه و عبادت
روزه و دعا از اعمالى است كه در همه اعياد مورد سفارش و تأكيد است خاصه در روز عيد غدير.
حسن بن راشد گويد: از امام صادق(ع) درباره عيد غدير پرسيدم و حضرت فرمود: اين عيد از عيد قربان و فطر برتر است.
آن روز را روزه بگيريد و بر محمد و آل محمد(ص) زياد صلوات بفرستيد.
واقعه غدير
واقعه غدير بايد هر ساله بازخوانى شده تا اهميت موضوع براى نسلهاىآينده روشن شود.
ولايت يكى از مسائل ارزشمند در فرهنگ دينىو مذهبى مسلمانان به شمار مىآيد.
ملت ايران با برخوردارى از پشتوانه عظيم ولايت، قادر به مقاومت در برابر تهاجمات سنگين دشمنان داخل و خارج و گروهكهاى سياسى است.
مسلمانان تحت لواى امامت از هيج قدرت جهانى شكست نمىخورند و مصلحت دنيا در سايه امامت فراهم مىشود.
درباره واقعه غدير و اهميّت اين روز، آياتى از قرآن نازل شده است.
پيش از خطبه غدير اين آيه نازل شد: (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْتَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ).
آن گاه كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله خطبه را به پايان رساند، اين آيه كريمه فرو فرستاده شد: (اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ الاْسْلامَ ديناً).
هنگامى كه خطبه غدير پايان يافت و مسأله بيعت با امير مؤمنان على(ع) به طور جدّى مطرح شد، عربى درخواست عذاب نمود و اين آيه درباره او نازل شد: (سَأَلَ سائِلٌ بِعَذاب واقِع)؛
خلاصه شأن نزول اين آيه مباركه چنين است: پس از آن كه واقعه غدير پايان يافت، شخصى به نام «حارث بن نُعمان فهرى» نزد رسول خدا - صلى اللّه عليه وآله - آمد و با حالى آشفته به حضرتش چنين خطاب كرد: ما را به نماز گزاردن امر نمودى، امتثال كرديم.
دستور به پرداخت زكات فرمودى، اطاعت كرديم و... و اكنون بازوى پسر عمويت را گرفته و او را به عنوان ولىّ و سرپرست بر ما نصب نمودى! آيا اين دستور از پيش خود توست يا از خدا؟ پيامبر خدا - صلى اللّه عليه و آله - در پاسخ فرمود: والّذى لا إله إلاّ هو، هذا من اللّه؛ حارث پشت كرد و به طرف مركب خود حركت كرد وگفت: خدايا! اگر آن چه محمّد مىگويد حق است، بارانى از سنگهاى آسمانى بر ما ببار و يا عذاب دردناكى بر ما فرو فرست! هنوز به مركبش نرسيده بود كه خداوند سنگى فرو فرستاد كه بر فرقش خورد و از دامنش بيرون گشت.
در اين هنگام خداوند اين آيه را نازل فرمود.
تفسير ثعلبى: 10 / 35، شواهد التنزيل: 2 / 381.
همه ما از واقعه تاريخى كه در روز هجده ذى حجه سال دهم هجرت به وقوع پيوسته و مسلمانان همه ساله آن را به عنوان بزرگترين عيد خود، جشن مىگيرند، مطلع هستيم.
همه ما جمله «هرآنكه من مولاى او هستم، على مولاى اوست» را بارها شنيدهايم و به آن ايمان داريم.
واقعه غدير حادثهاى تاريخى نيست كه در كنار ديگر وقايع بدان نگريسته شود.
غدير تنها نام يك سرزمين نيست.
يك تفكر است، نشانه و رمزى است كه از تداوم خط نبوّت حكايت مىكند.
غدير نقطه تلاقى كاروان رسالت با طلايه داران امامت است.
آرى غدير يك سرزمين نيست، چشمهاى است كه تا پايان هستى مىجوشد، كوثرى است كه فنا بر نمىدارد، افقى است بىكرانه و خورشيدى است عالمتاب.
سال دهم هجرت بود و پيامبر از آخرين سفر حج خود باز مىگشت، گروه انبوهى كه تعدادشان را تا صد و بيست هزار رقم زدهاند او را بدرقه مىكردند تا اين كه به پهنه بىآبى به نام غدير خم رسيدند.
نيم روز هيجدهم ذى الحجه بود كه ناگهان پيك وحى بر رسول خدا - صلىالله عليه و آله - نازل شد و از جانب خدا پيام آورد كه: «اى رسول! آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنين نكنىرسالت او را ابلاغ نكرده اى و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد كرد» پيامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بيابان بىآب و در زير آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبرى از جهاز شتران براى پيامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روى به مردم كردند.
ابتدا خداى را سپاس فرموده و از بديهاى نفس اماره به او پناه جست و فرمود: اى مردم! بهزودى من از ميان شما رخت بر مىبندم.
آنگاه مىافزايد: چه كسى بر مؤمنين در ارزيابى مصلحتها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است؟ همه يك سخن مىگويند: خدا و پيامبر داناترند.
رسول گرامى مىفرمايد: آيا من به شما از خودتان اولى و سزاوارتر نيستم؟ و همگان يك صدا جواب مىدهند كه چرا چنين است.
آنگاه فرمود: من دو چيز گرانبها در ميان شما مىگذارم يكى ثقل اكبر كه كتاب خداست و ديگرى ثقل اصغر كه اهل بيت منند.
مردم! بر آنان پيشى نگيريد و از آنان عقب نمانيد.
آنگاه دست على(ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد كه همگان او را در كنار رسول خدا ديدند و شناختند.
سپس فرمود: خداوند مولاى من و من مولاى مومنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم.
اىمردم! هر كس كه من مولا و رهبر اويم اين على هم مولا و رهبر اوست و اين جمله را سه بار تكرار كرد و چنين ادامه داد: پروردگارا! دوستان على را دوست بدار و دشمنان او را خوار.
خدايا! على را محور حق قرار ده و سپس فرمود: لازم است حاضران اين خبر را به غايبان برسانند.
هنوز اجتماع به حال خود باقى بود كه دوباره آهنگ روح بخش وحى گوش جان محمد - صلى الله عليه و آله - را نواخت كه: «امروز دينتان را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پايان رساندم و اسلام را به عنوان دين برايتان پسنديدم» و بدين سان على(ع) از جانب خداوند براى جانشينىپيامبر(ص) برگزيده شد.
هيجدهم ذى الحجه روز غدير خم را مسلمين خصوصا شيعيان عيد شمردهاند.
عيد، بزرگداشت بازگشت حيات معنوى انسان است.
در چنين باورىنوروز انسان روزى است كه وى به خويشتن باز گردد و گمشدهاش را دريابد.
مثلا در ماه مبارك رمضان آدمى بعد از سى روز جهاد و مجاهده با نفس سركش تمام ناخالصىهاى وجودش را ذوب مىكند تا عبوديت ناب در آن تجلى كند و آنگاه عيد فطر است.
پس عيد اسلامى بازگشت حيات است و تعيين آن بر عهده شرع اقدس است.
غدير بنا بر اين تفسير هر دو شرط را دارد يعنى هم بازگشت به خويشتن است و هم از طرف شرع مشخص شده است.
غدير بازگشت حيات دوباره اسلام است، علاوه اينكه عيد غدير تشريع هم شده است.
فرات بن ابراهيم كوفى از امام صادق(ع) نقل مىكند كه ايشان به نقل از پيامبر اكرم(ص) فرمودند: روز غدير بزرگترين عيد امت من است.
حسن بن راشد مىگويد: از امام صادق(ع) پرسيدم: غير از عيد فطر و قربان براى مسلمانان عيد ديگرى هم هست؟ فرمودند: بلى و اين عيد از آن دو عيد ديگر با فضيلتتر است.
گفتم كدام روز است؟ فرمود: روز هيجدهم ماه ذى حجه، عيد غدير خم.
عرض كردم: قربانت شوم در آن روز چه اعمالى انجام دهيم؟ فرمودند: روزه بگيريد، بر محمد و آلش صلوات بفرستيد... يقين بدانيد انبيا - عليهمالسلام - روزى كه وصى خود را نصب مىكردند امر مىكردند كه آن روز را جشن بگيرند.
وقتى به سيره ائمه و پيامبر اكرم مراجعه مىشود، در مىيابيم كه پيامبر و امير مومنان و ساير ائمه با روز غدير به عنوان يك عيد برخورد كرده و مسلمانان را به تبريك و تهنيت گفتن به هم دعوت كردهاند.
امام حسن(ع) روز عيد غدير در كوفه مهمانى بزرگى برپا مىداشتند.
امام على با فرزندان و گروهى از پيروانش بعد از نماز براى شركت در مجلس به منزل امام حسن(ع) مىرفتند و پس از اتمام مهمانى، امام حسن(ع) هدايايى به مردم اعطا مىفرمود.
لذا اين حركت امام حسن(ع) موجب شد مردم به روز عيد غدير عادت كنند.
پيامبر بزرگ اسلام(ص) پس از 23 سال تلاش سخت و توانفرسا در راه انجام وظايفرسالت، اكنون از ملكوت نداى (اِرْجِعى) مىشنود در حالى كه «مدينه»اى را كه بر اساس اصول وتعاليم نورانى اسلام و يكتاپرستى بنياد نهاده است، در معرض هجوم بدخواهان و بدانديشان و دنياطلبان مىبيند.
اين نگرانى مدتها بود كه بر قلب پيامبر(ص) چنگ مىزد و او را نسبت به آيندهمكتب و پيروان آن پريشان خاطر مىنمود.
پيامبر اعظم(ص) در حَجّةُالوداع از سوى حق تعالى مكرر فرمان يافت كه يك بار ديگر در حضور انبوه عظيم مسلمانان حجگزار، رسمىتر و قاطعتر از هر بار، حضرت على(ع) را به خلافت و امامت بر امت اسلامى تعيين كند.
زمين و هوا از لهيب خورشيد نيمروزى چنان داغ و تفتيده بود كه گروهى از رنج حرارت، جامهها زيرپا مىنهادند.
اكنون سرنوشتسازترين نقطه تاريخ اسلام و حيات معنوى و مادى انسان درآستانه وقوع است.
آن واقعه (غدير خم) همچنان زنده و غيرقابل ترديد باقى است چرا كه آن ماجرا داستان تنها آنروز و آن پيام، پيام تنها آن روزگار نبود بلكه در حقيقت طرح مدينه فاضلهاى بود كه با عمل بهاسلام اصيل ادامه مىيابد.
به روايت جماعت، پيامبر(ص) فرمودند: اگر خلافت و ولايت را به حضرت على(ع) بسپاريد خواهيد يافت كه او رهبرى راهدان است كه شما را در راه راست و صراط مستقيم رهسپار خواهد ساخت.
در ميان اهل سنت صدها دانشمند و مورخ و حافظ و اديب لغوى و مفسر قرآن، حديث غدير خم را روايتكرده و در كتب خود نوشتهاند و تا آنجا كه تحقيق و تفحص شده، 26 مجلد كتاب پيرامونمسأله غدير باقى مانده است.
زمينهسازى حادثه غدير توسط پيامبر اكرم(ص)
1- خطبه مِنى (بحارالانوار، ج 37، ص 113)
در منى پيامبر اكرم(ص) اولين خطابه خود را ايراد فرمودند كه در واقع فراهم كردن زمينه (خطبهغدير) بود.
در اين خطبه حضرت موارد زير را مطرح فرمودند: الف) اشاره به امنيت اجتماعى مسلمين از نظر جان و مال و آبرو.
ب) پرهيز دادن مردم از اختلاف و دشمنى بعد از خود.
ج) تصريح بر اينكه: اگر من نباشم، على بن ابىطالب در مقابل متخلفين خواهد ايستاد.
د) بيان حديث شريف ثقلين و تأكيد بر آن.
2- خطبه مسجد خيف: (بحارالانوار، ج 37، ص 114) در روز سوم توقف در منى بار ديگر دستور فرمودند كه مردم در مسجد خيف اجتماع كنند و در آن، موارد ذيل را بيان داشتند:
الف) تأكيد بر حفظ اين سخنان و رساندن آن به غائبان.
ب) تأكيد بر اخلاص در عمل و دلسوزى براى امام مسلمين.
ج) دورى مسلمين از تفرقه و اختلافات و يكسان بودن مسلمين در برابر حقوق و قوانين الهى.
د) تذكر مكرر بر مسأله خلافت پس از خويش.
ه) بيان حديث شريف ثقلين و تأكيد بر آن.
3- خطبه غدير خم: (بحارالانوار، ج 37، ص 181)
غدير قبل از (جحفه) قرار دارد.
آنجا محل افتراق اهل مدينه و مصر و اهل عراق و اهل نجد بود.
پساز اقامه نماز ظهر، حضرت بر منبر رفت و اميرمؤمنان(ع) را نيز فراخوانده و دستور دادند بالاىمنبر بيايد (بحارالانوار، ج 21، ص 387).
خلاصه خطبه غدير
الف) ذكر آيه 67 سوره مائده جهت مقدمهسازى مطلبى مهم
ب) اعلان و تأكيد بر امامت و ولايت دوازده امام
ج) توجه اكيد به مسأله امامت
د) هشدار نسبت به كارشكنيهاى منافقان
ه) معرفى معيار دوستان و دشمنان اهل بيت
و) يادى از حضرت مهدى موعود(عج) الا ان خاتم الائمه حجتنا القائم المهدى...
ز) بيعت گرفتن رسمى از مسلمين
ح) نهادن عمامه پيامبر (سحاب) بر سر اميرالمؤمنين(ع)
حضرت امام خمينى(ره) مىفرمودند: روز غدير، روزى است كه پيامبر اكرم (ص) الگوى حكومت اسلامى را تا آخرتعيين فرمودند (صحيفهنور، ج 3، ص 197).
غدير على را نساخت، على سبب پيدايش غدير شد،غدير منحصر به آن زمان نيست، غدير در همه اعصار بايد باشد و روشى كه حضرت امير پيشگرفته است بايد روش ملتها و دستاندركاران باشد.
(صحيفهنور، ج 20، ص 28) در دعاى غديرمىخوانيم الحمد لله الذى جعلنى من المتمسكين بولاية على ابن ابيطالب، نه تمسك به محبت (صحيفهنور، ج 18، ص 126).
مقام معظم رهبرى (مد ظله العالى) نيز تأكيد فرمودهاند: عيد غدير، عيد ولايت و سياست و دخالت مردم در امر حكومت و عيد آحاد ملت و امت اسلامى است و مخصوص شيعه هم نيست، جا دارد و حق آن است كه همه امت اسلامى، اين روز را براى خودشان عيد بدانند، عيد اميرالمؤمنين(ع) هم هست و شيعيان اميرالمؤمنين(ع) بهطور ويژه از اين عيد استفاده كنند.
به تعبير رهبر معظم، امروز اختلافات را نبايد زنده كرد؛ نبايد برجسته كرد.
نبايد فرق اسلامى مقدسات يكديگر را- كه نقطه حساسيتزاى هر فرقهاى همان بخش مقدساتش است- مورد اهانت قرار بدهند.
اين به اختلاف دنياى اسلام منتهى مىشود؛ حرف ما اين است.
امسال در حج هم به حجاج محترم همين پيام را داديم؛ گفتيم دلسوزان دنياى اسلام همه حرفشان اين است كه روى نقاط حساسيت فرقهها نبايد انگشت بگذارند و حساسيت ايجاد كنند؛ دشمنى ايجاد كنند.
امروز يك دشمن بزرگى وجود دارد كه نه سنى است، نه شيعه، نه به هيچ يك از فرق اسلامىاندك گرايشى دارد؛ اما به سنى نزديك مىشود يك جور تلقين مىكند، به شيعه نزديك مىشود يك جور تلقين مىكند؛ براى اينكه بين اينها اختلاف و دعوا و جنگ به راه بيندازد.
بايد مواظب آن دشمن بود.
ما عقبه ايدئولوژيك جمهورى اسلامى را غدير مىدانيم و اگر اين عقبه را عمق نبخشيم و گسترش ندهيم، فرهنگ شدن ولايت فقيه، هيچ گاه تحقق نمىيابد.
غدير متعلق به همه بشريت است همچنان كه پيامبر ما نيز متعلق به همه بشريت است.
اگر كسى تصور كند بدون غدير، آرامش، كمال و زيبايى وجود دارد، خيال باطلى است چرا كه امام واسطه فيض الهى است و هر چه خوبىهاست از مسير امام جارى مىشود.
ولايت آن حضرت، همطراز با رسالت انبياى الهى است.
اين از ظرافتهايىاست كه در مسأله غدير وجود دارد و در قرآن كريم جز ولايت، هيچ موضوعى بدين صورت مورد تأكيد قرار نگرفته است، اگر بتوانيم آن را به درستى معرف كنيم رسالت همه انبياء را ابلاغ كردهايم.
حضرت على(ع) در جهان اسلام مظلوم واقع شده است و بايد سعىشود ذكر و ياد آن حضرت در همه مجالس و محافل زنده نگه داشته شود و هر فرد بهاندازه توان خود در اين مسير گام بردارد.
خطبههاى برجستهاى كه از اميرالمؤمنين(ع) پيرامون معارف ذكر شده است، نشان از غناى فرهنگ شيعى دارد و ترويج آن خدمت به تمام بشريت است.
رسالت انبياء در جامعه فراهم نمودن زمينه رشد و تعالى و حكومت در متن جامعه بود و آنها رسالت تشكيل يك حكومت سياسى بر اساس قانون و كتاب آسمانى را بر عهده داشتند كه اين حكومت متكى به قانون بود تا بتواند بستر مناسبى براى كاهش اختلافات باشد.
پس از بعثت، انبياء حقايقى براى رفع اختلاف و تعالى جامعه بنيان داشتند كه البته منشاء اختلاف شد، منشا آن عدم دستيابى به حقيقت نبود، چرا كه بعد از شناخت حق به مخالفت با آن برخاستند، كه در اصل ريشه در هوسها و اميال آنها داشت.
120 نفر از صحابه و 80 نفر از تابعين، حديث غدير را نقل كردهاند.
صدها دانشمند عالم اسلام مىگويند ترديد در تواتر روايت غدير ترديد در تمام روايات متواتر است.
شخصيتى چون على(ع) بعد از 1400 سال نيز به عنوان فرياد عدالت در تاريخ شناخته مىشود.
انكار حق، ريشه همه معضلات و نابسامانىها در طول تاريخ بوده و امروز نيز مىباشد، بدون ترديد مهمترين گام در مسير احياى تفكر غدير، شناخت حق است كه در تاريخ اسلام اين پرچم به دست بنيانگذار انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى(ره) برداشته شد و در زمان غيبت خلف صالح اميرالمومنين، حضرت ولىالله الاعظم(عج) زمينه حكومت و اعمال ولايت و رهبرى ولى فقيه عادل و صالح كه همان ترجمان سخن على(ع) مىباشد، يكى از استدلالات علمى غيرقابل خدشه به ضرورت ولايت مىباشد.
امروز نيز حضرت آيت الله خامنهاى اين مسؤوليت مهم را بر عهده دارند.
امروز ما در زمان غيبت امام معصوم به اصلى تكيه مىكنيم كه بايد مركز و محوريت نظام اسلامى قرار گيرد، چرا كه نظام ما يك نظام دينى است.
بزرگترين خدمت به غدير، تقويت ركن ركين ولايت فقيه است و به هر اندازه كه اين اصل اقتدار يابد، راه براى گسترش تفكر دينى و علوى هموار خواهد شد.
همه وظيفه داريم پيام غدير را كه پيام عزت و نجات بشريت است، به گوش جهانيان برسانيم.
ما بايد در راستاى گسترش فرهنگ غدير تلاش و عزمى جدى داشته باشيم.
بهمناسبت اين ايام، برنامههاى متعددى پيشبينى شده كه انتظار مىرود با استقبال مردم روبهرو شود.
برپايى مسابقات مقاله نويسى، روزنامه نگارى و حفظ خطبه غدير از ويژه برنامههاى عيد سعيد غدير در مدارس كشور است.
همچنين به مناسبت هفته ولايت 110جشنواره و همايش در داخل كشور و 110 كنگره در خارج از كشور برگزار مىشود.
برگزارى جشن ولايت در130 نمايندگى خارج از كشور، انتخاب سفيران غدير در مجامع بينالمللى ورزشى، راهپيمايى بزرگ غدير و برپايى جشنهاى ولايت در 37 هزار پايگاه بسيج از ديگر برنامههاى بنياد بينالمللى غدير به مناسبت عيد سعيد غدير اعلام شده است.
فراكسيون غدير با حضور 208 نماينده تشكيل شده است.
اين فراكسيون تلاش مىكند در تدوين سياستهاى اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى مجلس از مرام و كلام امام على(ع) و عهدنامه مالك اشتر بهره گيرد.
موزه غدير در دهه فجرافتتاح مىشود.اين موزه شامل همه كارهاى هنرى، قلمى و تجسمى در باره غدير است.
تهيه فيلم نامه غدير از ديگر برنامههاى اعلام شده است.
متن اين فيلمنامه با بهرهگيرى از انديشمندان حوزه علميه قم و مرحوم دشتى - مترجم نهجالبلاغه - نوشته و براى توليد به صدا و سيما ارسال شده است.
قرار است در تهران مركز اسناد براى پژوهشگران تاسيس شود، همه اسناد مربوط به واقعه غدير جمع آورى خواهد شد.
برگزارى مراسم و بزرگداشت هفته غدير در كشورهاى مختلف، ابتكارى مناسب و موفقيتآميز است.
بالندگى و موفقيت در كارها منوط به جلوگيرى از كارهاى تكرارى است.
اگر مىخواهيم برنامههايمان براى مردم مفيد و در جامعه تاثيرگذار باشد، بايد از تكرار كارهاى بيهوده در برگزارى مراسم مذهبى جلوگيرى كنيم.
بسيار مفيد است كه در اين ايام، جشنها و نشستهاى علمى براى معرفىشخصيت امام على(ع) و غدير خم انجام شود و ابعاد وجودى اميرالمومنين(ع) كه فراتر از دايره تشيع است، بازشناسى شود.
اصولا نبايد با بيان برخى سخنان اختلافى، حساسيت ديگر گروها و مذاهب را برانگيخت و اين سخن به معناى كوتاهى از حقانيت نيست.
مىتوان با دورى از حساسيتها و تحريك گروهاى مذهبى و به صورت منطقى و معتدلانه، حقانيت و عقايد خودمان را بيان كنيم، بدون اين كه اختلافى در ميان مسلمانان ايجاد شود.
غديردرفرهنگ اسلامى يك درياست و اين پديده و رخداد يك حادثه بسيار مهم تاريخى است.
غديريك حادثه و رخداد درتاريخ اسلام است، چه پيامى دارد، بايد آن را بهدست آوريم، ظاهر پيام اين است كه حضرت محمد(ص) مىخواهد جانشين خود را معرفى كند، اما باطن پيام چيست، چه تعاملات و روابطىموجب شد تا اين اتفاق بهوجود آيد، براى چه هدفى اين حادثه بهوجود آمد و چه كسانى را هدف قرارداد و يا مىخواهد جذب كند و يا طرد كند.
از نظر تشيع، جهان بدون امام نمىتواند باشد و اگر امام نباشد تمام خلقت ازهم خواهد پاشيد كه اولين پيام غدير اين است كه امامت تداوم نبوت است و درتفكر شيعى نبوت و امامت ازيكديگر جدا نيستند، امام مسؤول اجراى همان قوانينى است كه نبى اكرم(ص) آورده است و در استمرار ولايت انبياى الهى و ائمه معصومين و در دوره غيبت اين ولى فقيه است كه همگان با تبعيت از او مىتوانند با قدرت و استحكام در راه تحقق احكام الهى و اسلامى گام بردارند و شجاعانه در مقابل دشمنان بايستند.
كما اينكه تاكنون مردم اينگونه عمل كرده و خواهند كرد.
ان شاء الله
خبرگزاري فارس