ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 دي 1404
سه شنبه 2 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 11 اسفند 1389     |     کد : 16190

نواندیشی دینی یا روشنفكری دینی؟

در همایش ملی نواندیشی دینی، نوآوری دینی، بایسته ها و راهكارهای آن و تفاوت آن با روشنفكری دینی مورد بررسی قرار گرفت.

در همایش ملی نواندیشی دینی، نوآوری دینی، بایسته ها و راهكارهای آن و تفاوت آن با روشنفكری دینی مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا ـ انقلاب اسلامی در اساس، حاصل اجتهاد و تلاش فكری عالمان دینی است كه توانست با نظریه‌پردازی شخصیتی چون حضرت امام(ره) و بسط آن، شاكله‌ نظام‌های اجتماعی آن و چگونگی ارتباط دولت، ملت و حقوق اساسی آنان را مشخص و مدون كند و فقه مهجور را به عرصه جامعه بكشاند.
انقلاب اسلامی ایران در مسیر حركت خود به سوی قله های رشد و بالندگی، نیازمند حركت‌های نرم‌افزاری و نواندیشی‌های گسترده‌تری است تا بتواند این حركت بنیادین را به سوی تمدن‌سازی رهنمون سازد.
امام خمینی(ره) با عرضه دین كامل و تاكید بر جنبه های سیاسی دین و اعتقاد بر این كه فقه، فلسفه عملی حكومت است، زمینه‌های بی‌نظیری را برای نظریه‌پردازی‌های دینی فراهم آورد و افق‌های جدیدی را فرا روی اندیشمندان در حوزه‌های مختلف قرار داد.
نواندیشی دینی آن است كه پرسش‌های جدید و اساسی را كه دنیای معاصر برای انسان به وجود آورده است به منابع دینی ارجاع داده و پاسخ آن‌ها را از این منابع استخراج كرد.
البته نوآوری با بدعت متفاوت است و در دین اسلام بدعت ممنوع، ولی ابداع كه به نوآوری ترجمه می‌شود، ممدوح است. پس باید مراقب بود كه سؤال‌ها به دین عرضه شود نه اینكه جواب‌های دیگر از زبان دین بیان گردد.
نوآوری در اندیشه‌ی اسلامی دارای اصولی است كه بر اساس آن شكل می‌گیرد و واجد شاخصه‌هایی است كه به كمك آن‌ هدایت می‌پذیرد و در بردارنده‌ی ضوابطی است كه ملزم به اجرای آن می‌باشد.
با توجه به اهمیت موضوع نوآوری دینی و راه های رسیدن به یك نوآوری صحیح و معتبر و پرهیز از التقاط فكری، همایش ملی نواندیشی دینی با همكاری دفتر تبلیغات اسلامی و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، طی دو روز در قالب نشست عمومی، میزگرد اجتهاد و نوآوری و دو بخش علمی در سالن همایش‌های دفتر تبلیغات اسلامی قم با حضور اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی، رییس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دراین همایش گفت: امروز در شرایط حساسی قرار گرفته ایم و فرقه های وهابیت و بهائیت در حال تلاش های گسترده هستند.
وی با اشاره به اینكه وجود نگاه های نارسا و ناكافی و دچار اضطراب فكری در دنیای اسلام از دیگر مشكلات دوران ما است، گفت: فقه گریزان دین سوز كه خواهان اسلام منهای فقه هستند، از مشكلات جهان اسلام هستند، كه وظیفه ما در این میان پناه بردن به فقه واقعیت گرا است.
این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: برخی در حوزه های علمیه دارای تسلط كافی بر مباحث فقهی هستند اما حاضر نیستند كه به ماهیت اجتهاد بپردازند، بلكه فقه را در یك چارچوب انتزاعی و غیر معطوف به نیازها و غیرمرتبط با واقعیت ها می بینند.
وی با اشاره به اینكه انقلاب اسلامی تلاش كرد خط بطلانی بر نگاه فقه غیر واقعیت گرا بكشد و امام خمینی(ره) راهی را آغاز كرد كه ما در ابتدای آن هستیم، اظهار داشت: امام خمینی(ره) در موضوع فقه و واقعیت، معادله پرداختن به واقعیت ها در چارچوب موضوع و پرداختن به حكم در حیطه منابع شرعی را مطرح كردند.
این استاد حوزه علمیه قم، گفت: فقه نمی تواند فراتر از موضوع برود چون موضوع در دست شارع نیست و از سویی دیگر فقیه نمی تواند فراتر از منابع شرعی برود چون منجر به بدعت می شود.
وی با اشاره به اینكه نواندیشی دینی به معنای نفی اجتهاد نیست بلكه توجه به اجتهاد و پرداختن به مبانی معرفتی فقه است، گفت: ظرفی كه اجتهاد در آن واقع می شود، یك ظرف در حال نو شدن است و فقیه باید به زمان و مكان توجه داشته باشد.
برنامه بعدی همایش نواندیشی دینی، برگزاری میزگرد علمی اجتهاد و نواندیشی دینی با حضور حجج اسلام والمسلمین علیدوست، اراكی و قاضی زاده از اساتید حوزه علمیه بود.
حجت الاسلام و المسلمین محسن اراكی، گفت: تدوین چارچوب های نواندیشی دینی برای جلوگیری از روشنفكری دینی ضروری است.
وی با اشاره به اینكه نوآوری دینی در روش ها، پرسش ها، پاسخ به پرسش ها و ادبیات و واژگان، قابل بحث و بررسی است، ادامه داد: نوآوری در صورت های استدلال، به علم منطق مربوط است اما نوآوری در فقه، در قواعد استدلال فقهی است كه در علم اصول بحث و بررسی می شود.
وی بیان داشت: دانشمندان اسلامی در تدوین علم اصول تلاش زیادی كرده اند اما علم اصول شیعه دارای بازدهی و مباحث غنی تری است و دستاوردهای بیشتری داشته است.
حجت الاسلام و المسلمین با تاكید بر مدخلیت گونه های طرح پرسش، بیان داشت: اگر سوالات به صورت كامل و جامع طرح شود و پرسش های اساسی و اصلی مشخص شود، شاهد تحول در پاسخ خواهیم بود.
وی با بیان اینكه غافل ماندن از پرسش های اصلی و پرداختن به سوالات جزئی، پژوهش دینی را با مشكل مواجه نموده است، ادامه داد: باید بین سوالات اولویت سنجی شود و پرسش های با درجه اهمیت بالاتر در اولویت پژوهش دینی قرار گیرد.
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم علیدوست، دیگر سخنران این میزگرد علمی بود كه گفت: در بحث اجتهاد و نواندیشی باید مناسبت های این دو معرفی شود و بار معنایی این دو روشن گردد.
وی با بیان اینكه اجتهاد در فقاهت منحصر نیست و در واقع اصول فقه، اصول فهم است، گفت: نام اصول فقه بر اصولی كه به فهم عمیق در سایر علوم نیز كمك می كند، ستمی بزرگ است.
این محقق حوزه علمیه قم، اذعان داشت: حقیقت این است كه دانش فقه به مرز كفایت نرسیده است و از نظر طرح مساله، ابزار استنباط و منابع با وجود تلاش های فراوان فقیهان گذشته، كار ناتمام مانده است.
وی اظهار داشت: اگر عدم كفایت فقه را قبول كردیم باید بر سر این مساله بحث كنیم كه چگونه می توان فقه را متحول كرد كه در این باره سه نظریه اكتفا به منابع سنتی و كهن، اجتهاد در اجتهاد و اندیشه اعتدال وجود دارد.
وی بیان داشت: نظریه اجتهاد در اجتهاد قائل است كه با اكتفا به منابع سنتی نمی توان فقه را متحول كرد بلكه باید از اساس در منابع تجدیدنظر كنیم و منابع را توسعه دهیم.
وی با بیان اینكه عرف در این نظریه بسیار اهمیت دارد، گفت: برخی از اهل تسنن به چهل و دو منبع در حوزه استنباط، قائل شده اند .
این محقق حوزه علمیه قم، خاطرنشان كرد: در نظریه اجتهاد در اجتهاد، مقاصد شریعت مورد توجه جدی قرار گرفته و در نظام استنباط، حاكم بر نصوص است كه می توان به حكومت آزادی، عدالت، رفع ستم بر گزاره های شرعی اشاره كرد.
حجت الاسلام و المسلمین علیدوست با اشاره به نادرست بودن نظریه اجتهاد دراجتهاد، گفت: اندیشه اعتدال قائل است كه باید در منابع فقه رویكردی جدید داشته باشیم و منابع فقهی را به استنطاق دربیاوریم.
وی با اشاره به اینكه لازم است تا اصول فقه را توسعه داده شود ومسائل نوینی مورد توجه قرار گیرد، گفت: اصول فقه موجود، وظیفه فهمنده را مشخص می كند اما وظایف بیان كنندگان شریعت را بیان نكرده است.
این نظریه پرداز دینی گفت: در پرتو نظریه اعتدال باید دانش های پیرامونی فقه را افزون كرد و فلسفه فقه، گستره شریعت، نظام مند بودن دین، مطالعات اتمیك یا سیستمیك مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین قاضی زاده، بیان داشت: باید به دنبال راه حل هایی باشیم كه موضوعات جدید را به سرانجام برساند و اجتهاد پویا تنها راه فرا روی ما است.
وی با اشاره به اینكه اجتهاد پویا از افراط و تفریط دور است، گفت: جمود گرایی بر نصوص و روش های قدما و از سویی دیگر نادیده گرفتن ضوابط استنباط فقهی دراجتهاد پویا راه ندارد.
این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: توجه به گفتمان شریعت در استنباط و پرهیز از جمودگرایی در استنباط، در روش فقهی امام خمینی(ره) به خوبی هویدا است.
وی با اشاره به اینكه طبق فتواهای فقهی، معدن به صاحب زمین تعلق دارد، گفت: امام خمینی(ره) بعد از انقلاب با این استدلال كه معادن ملی است و متعلق به نسل های حال و آینده است، معادن را از مالكیت شخصی منفك اعلام می نمایند.
وی ادامه داد: فتوای امام خمینی(ره) بر طبق جمع نگری وی در بحث های فقهی و مجموعه شریعت است و این فتوا از نظر استدلال و نتیجه بی سابقه است.
حجت الاسلام قاضی زاده با اشاره به اینكه باید از شهرت های فتوایی عبور كرد، اذعان داشت: احكام نجاست چاه و نجاست كفار از مواردی است كه فقها پس از یك دوره طولانی در آن تجدید نظر كرده اند و شهرت را كنار زده اند.
وی بیان داشت: باید عقل گرایی در مقابل نص گرایی افراطی موردتوجه قرار گیرد و نصوص شرعی با دقت افزون تری ملاحظه شود.
این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: بحث اجتهاد و تمدن جدید از بحث های است كه مورد توجه امام خمینی(ره) قرار گرفته است اما كمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
وی خاطرنشان كرد: نواندیشی دینی اقتضا می كند در احكامی همچون مسابقات و عقود جدید، به شرایط جدید اجتماعی توجه كنیم.
همایش علمی نواندیشی دینی در روزدوم با برگزاری بخش های تخصصی همراه بود.
حكمت خودی و چالش رابطه عقل و دین، عنوان مقاله ای از حجت الاسلام عبد الحسین خسروپناه بود كه بیان داشت: سه مفهوم خودی، نواندیشی دینی و علوم انسانی باید به خوبی تعریف شود.
وی بیان داشت: منظور از خودی احكامی است كه از احكام انضمامی انسان بحث می كند و تعریف رایج از فلسفه كه از عوارض موجود به ما هو موجود بحث می كند تعریف ناقص و مبتنی بر پیش فرض تقسیم علوم در زمان قدیم است.
این استاد فلسفه و كلام بیان داشت: اگر حكمت به معنای احكام انضمامی باشد تمامی فلسفه های مضاف به امور همچون مسائل نفس، حیات، حق، هستی و معرفت در آن می گنجد.
حجت الاسلام خسروپناه بیان داشت: نواندیشیدنی مطلوب ما در مقابل نواندیشی الحادی، دینی و جریان سنتی است.
وی با اشاره به اینكه نواندیشی دینی جریانی است كه دغدغه دین دارد، گفت: جریان سنتی تنها بر حفظ میراث گذشته تاكید دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینكه نواندیشی دینی بر خلاق روشنفكری دینی می خواهد بین سنت دینی و امور جدید یك جمع بندی غیر التقاطی داشته باشد، گفت: روشنفكری دینی در جمع بین دین و دنیای جدید، دین را به نفع دنیای جدید تفسیر می كند و از همین رو دچار التقاط و تفسیر برأی می گردد.
وی خاطرنشان كرد: مشكل روشنفكری جهان عرب این است كه دغدغه سنت دارد اما می خواهد میراث گذشته را با رویكرد گفتمانی، هرمنوتیكی و التقاطی تفسیر كند و دنیای جدید را بر دین حاكم كند كه این تجدد را به وجود می آورد.
وی گفت: انسان با پیش فرض ها می فهمد اما اینكه پیش فرض ها مطلبی را به دین تحمیل كند و عقلانیت جدید دینی را دراندازد، التقاط است.
حجت الاسلام خسروپناه، گفت: علوم انسانی علوم اجتماعی رفتاری تجربی است كه می خواهیم راه دینی كردن آن را درك كنیم.
وی گفت: علوم انسانی موجود مبتنی بر چند عقبه نظام فلسفی، انسان شناختی، نظام ارزش شناختی و روش شناختی است.
این استاد حوزه علمیه قم، گفت: این كه علوم غربی سكولار است به معنای سكولار بودن این عقبه ها است یعنی انسان بایسته، شایسته و ترسیم شده علوم غربی، سكولار است.
وی ادامه داد: نواندیشی دینی در عرصه علوم انسانی به ترسیم نظام فلسفی، انسان شناختی، نظام ارزش شناختی و روش شناختی در حكمت خودی است.
این محقق حوزه علمیه قم گفت: آفت نواندیشی دینی پیش رفتن به سوی روشفكری دینی اعم از غربی و عربی است و لذا هایدیگر، هگل، پوپر، محمد عابد الجابری، سید قطب، شیخ محمد عبده، محمد اركون در مقاطعی، بت های اندیشه شده اند.
این استاد حوزه علمیه قم در پایان گفت: امروز زمان آن رسیده است كه نواندیشی دینی ایجابی تاسیس شود.
حجت الاسلام حسین دیبا با مقاله نواندیشی دینی و چالش رابطه عقل و دین، دیگر سخنران این بخش تخصصی بود كه گفت: در نواندیشی دینی باید دو واژه نواندیشی و دین و رابطه این دو مشخص گردد.
وی ادامه داد: نواندیشی دینی به هدف ایجاد وضعیتی نو برای رفع مشكلات فراروی اندیشه است كه اندیشه شامل ادراكات تجربی و عقلی می شود.
این محقق حوزه علمیه قم، گفت: نواندیشی ایده ای برای ارتباط عقل و دین است و چگونگی بهره مندی از دین توسط عقل باید در بحث نواندیشی مورد توجه قرار گیرد.
وی ادامه داد: نواندیشی در كنار گذاردن تحجرگرایی و پذیرفتن این نكته است كه برخی مفاهیم دین هنوز به فعلیت نرسیده است.
این پژوهشگر علوم اسلامی با اشاره به اینكه خرد خود بنیاد دینی در نواندیشی دینی كنار نهاده شده است، ادامه داد: به عنوان اولین گام در نواندیشی دینی بایدرابطه عقل و دین بررسی شود.
وی سپس به رابطه های بیان شده در ارتباط عقل و دین پرداخت و گفت: رویكرد اول بر اساس خرد خود بنیاد در غرب شكل گرفته است كه از نظر ما هر آنچه از عقل بشری نشات گرفته باشد و فارغ از وحی باشد، ناقص است و سیستمی غیر واقعیت گراست.
وی دومین را رویكرد را این گونه توضیح داد: برداشت از آموزه های دینی كه درنظریه قبض و بسط نمودار شده است و معتقد است هر تغییر و تحول در زمینه بشری در معارف تاثیر می گذارد.
این محقق حوزه علمیه با اشاره به اینكه رویكرد سوم مورد توجه حوزویان قرار گرفته است، گفت: این نظریه قائل است معارف بشری نیاز به اصلاح دارد و با تكیه بر عقل متكی بر مبانی بدیهی، باید معارف را جهت دهیم.
وی چهارمین نظریه را رویكرد آیت الله جوادی آملی برشمرد و گفت: این نظر حقیقت را نفس الامری و راه رسیدن به آن را آموزه های وحیانی و دریافت های عقلانی می داند، البته ظن متاخم به علم هم در حیطه علم قرار می گیرد.
وی ادامه داد: بر اساس نظر چهارم، میان سنت و عقل تفاوتی وجود ندارد و یافته های عقلانی در كنار آموزه های وحیانی، انسان را هدایت و رهبری می كنند.
حجت الاسلام دیبا با اشاره به اینكه، این چهار نظریه نتایج متفاوتی را به همراه دارد و باید یك نظریه را مبنا بگیریم گفت: نواندیشی دین بحثی در خلا نیست و باید مشكلی از مشكلات نظام دینی را حل كند.
وی در پایان گفت: حقیقت این است كه اندیشمندان این نظریات را مدلل ومستدل نكرده اند و هنوز این نظریات مجال طرح علمی نیافته است و در نتیجه در طرح مدل نواندیشی دچار مشكل هستیم.
حجت الاسلام ایزد پناه، دیگر سخنران این نشست علمی بود كه بحث خود را با عنوان نواندیشی دینی و تعامل معرفتی این گونه آغاز كرد: ما توافق داریم كه میان معرفت دینی و بشری روابطی وجود دارد كه شش نظریه تقابل، تاویل و ارجاع ناروا، التقاط و رابطه گزینشی، رابطه توازی یا ارتباط همسویانه، رابطه عینت و نسبت تساوی و در آخر رابطه تعملی یا هم كنشی وجود دارد.
وی با اشاره به اینكه نظریات گسست گرا در عرصه فلسفه بسیار مهم است، گفت: تفكیك میان دین و معرفت بشری در تفكر كانت، تفكیك زبانی و محتوایی در فلسفه
وینگنشتاین، تفكیك در سیستم سكولاریم در تفكر مدرنیزم، نظریه مكتب تفكیكی در اندیشه اسلامی باید مورد توجه قرار گرفته و به درستی تبیین گردد.
وی بیان داشت: به نظر می رسد نظریه تعامل میان معرفت بشری و معرفت دینی یا هم كنشی متقابل صحیح باشد و باقی نظریات به دلیل تعارض داخلی قابل رد است.
این محقق حوزه علمیه قم، بااشاره به محور دوم مقاله خود، اظهار داشت: درتفكر اسلامی و غربی شاهد تحولات در گذر زمان هستیم كه در تاریخ تحول اندیشه غربی، تفكراتی همچون الهیات كاتولیك سنتی، الهیات ارتدوكسی، الهیات طبیعی، الهیات اخلاقی كانت، عصر الحاد و انحطاط و الهیات غیر قابل اعتبار و الهیات تجربی شلایر ماخر، الهیات سكولار غربی، الهیات انقلابی یا آزادی بخش كه بعد از انقلاب اسلامی ایران در آمریكای لاتین مطرح شده است، اشاره كرد.
وی افزود: در تاریخ اندیشه اسلامی نیز تفكرات الهیات نقلی، الهیات كلامی، الهیات مشایی، الهیات اشراقی، الهیات صدرایی و الهیات تعاملی را می توان مشاهده كرد.
این محقق علوم عقلی، با بیان اینكه الهیات تعاملی در نگرش امام خمینی، علامه طباطبایی، اقبال لاهوری و استاد مطهری دیده می شود، ادامه داد: تحولات رخ داده مدیون تعامل است.
وی در پایان گفت: در تحقیق باید تعامل معرفتی در عرصه گردآوری و داوری جدی گرفته شود.

منبع: خبرگزاری رسا


نوشته شده در   چهارشنبه 11 اسفند 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode