اَهَر، شهر و مركز شهرستانى به همين نام در استان آذربايجان شرقى. دربارة سبب نامگذاري اين شهر گفتهاند: چون در اين منطقه درخت اَهَر (در عربى اَهْر = وَن يا زبان گنجشك) فراوان بوده، شهر به اين نام معروف شده است ( آنندراج؛ هدايت، 130؛ فرهنگ جغرافيايى...، 7/58).
شهرستان اهر: اين شهرستان يكى از 16 شهرستان آذربايجان شرقى است كه تقريباً در شمال استان و نزديك مرز جمهوري آذربايجان واقع است ( سازمان تقسيمات...، 1-4؛ آمارنامه...، نقشة شهرستان اهر). شهرستان اهر از شمال با شهرستانهاي كليبر و جلفا، از باختر با شهرستان مرند، از جنوب با شهرستانهاي شبستر، تبريز و هريس، و از خاور با استان اردبيل همسايه است ( سرشماري عمومى، استان، نقشة شهرستان اهر). شهرستان اهر با 9/521 ،5كم 2 مساحت ( آمارنامه،13) از 4 بخش به نامهاي مركزي، خاروانا، ورزقان و هوراند، و مجموعاً 16 دهستان و 442 آبادي داراي سكنه تشكيل شده است ( سازمان تقسيمات، 1؛ سرشماري عمومى، استان، پانزده). شهرستان اهر، پيش از اين ارسباران (ه م) ناميده مىشد.
ويژگيهاي طبيعى: شهرستان اهر در منطقة كوهستانى ارسباران قرار گرفته كه ارتفاعات آن داراي جهتى خاوري - باختري، و قلههاي مرتفع و برفگير و درههاي عميق است (خاماچى، 219). از قلههاي مرتفع آن قاباخ تپه ( 814،2متر)، قازان قلعه ( 592،2متر)، چراغلى ( 550،2متر) و قوشهداغ ( 150،3متر) را مىتوان نام برد ( فرهنگ جغرافيايى، 7/55؛ جعفري، كوهها...، 1/57 - 58، 189، 386، 387). معادن مس، آهك، سيليس و سنگ ساختمانى در اين نواحى يافت مىشود ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا).
شهرستان اهر جزو حوضة آبريز درياي خزر به شمار مىآيد و رودهاي آن به طور عمده در نهايت به ارس مىريزند. مهمترين رود آن، اهر چاي است كه از دامنة خاوري كوه كَسَبه سرچشمه گرفته، پس از طى 132 كم به رود قرهسو و نهايتاً به رودارس مىريزد (جعفري، رودها...، 116، 241، 321). رود دائمى كليبرچاي و رودهاي فصلى حاجيلر چاي و مرز رودچاي، ديگر رودهاي جاري در شهرستان اهر هستند (همان، 199، 402، 447).
در شهرستان اهر چشمههاي آب معدنى بسياري وجود دارند كه برخى از آنها عبارتند از: آب معدنى گازدار عربشاه، آب معدنى متعلق، آب معدنى آبريس، آب معدنى مشك عنبر، آب معدنى آستامال و آبگرم درة آبش احمد (خاماچى، 219، 221). ارتفاعات و درههاي اين نواحى از درختان جنگلى همچون راش، ون، بيد و گلابى وحشى و مراتع پوشيده شده است (همو، 219؛ فرهنگ جغرافيايى، همانجا). ويژگيهاي طبيعى اين نواحى زيستگاه مناسبى براي برخى جانوران و پرندگان مانند خرس، گراز، گرگ، روباه، كبك، بلدرچين و داركوب، و دوزيستانى مانند سوسمار و لاكپشت فراهم آورده است (همانجا).
ويژگيهاي اقتصادي - اجتماعى: جمعيت شهرستان اهر برمبناي سرشماري 1375ش، 028 ،198نفر ( 966،37خانوار) بود كه 84/40% از آن ساكن نقاط شهري و 08/59% ساكن نقاط روستايى و بقيه غير ساكن بودهاند ( سرشماري عمومى، شهرستان، شانزده).
شهرستان اهر از لحاظ زراعت و دامداري در استان آذربايجان شرقى درخور اهميت است، و افزون بر آن، صنايع كارگاهى و دستى نيز دارد( فرهنگ جغرافيايى، 7/56). محصولات آن بيشتر گندم، جو، حبوبات، سيب زمينى، پياز، سيب درختى، انگور و انار است ( فرهنگ اقتصادي...، «3/20-4/20»). پرورش گوسفند، بز، گاو، گاوميش، شتر، اسب و نيز طيور و زنبور عسل در اين نواحى رايج است. از صنايع عمدة كارگاهى شهرستان اهر آردسازي، موزاييكسازي، ريسندگى، چوببري، جوراببافى و آجرپزي را مىتوان نام برد. صنايع دستى آن بيشتر قالىبافى، گلدوزي و بافندگى است ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا).
مراتعشهرستاناهر زمستانگاهوتابستانگاه دو ايل قرهداغارسباران و ايل سون است. همچنين طايفة مستقل اينانلو نيز تابستانها را در شهرستان اهر مىگذرانند ( سرشماري اجتماعى...، 17).
از آثار كهن برجاي مانده در شهرستان اهر، قلعههاي نودوز، جوشين، آستامال، سنگ نبشتة سقين دل، مسجد خروانق، حمام تاريخى كردشت و بقعة شيخ شهابالدين اهري را مىتوان نام برد ( جغرافيا...،1/194- 195). مردم اهر به زبانهاي تركى و فارسى سخن مىگويند و شيعة دوازده امامى هستند ( فرهنگ جغرافيايى، 7/59).
شهر اهر: اين شهر كه مركز شهرستان اهر است، در 47 و 4 طول شرقى و 38 و 28 عرض شمالى و در ارتفاع 360 ،1متري از سطح دريا قرار گرفته است. اهر در 120 كيلومتري شمال خاوري تبريز و بر سر راه تبريز به مشكين شهر واقع است. براساس سرشماري 1375ش، جمعيت شهر 745 ،77نفر ( 711،15خانوار) گزارش شده است ( سرشماري عمومى، شهرستان، چهل). شهر در منطقهاي كوهستانى جاي دارد و ارتفاعات قاشقاداغ ( 149،3متر) در جنوب شرقى، بزكش ( 613،2متر) در جنوب، و شيور ( 652،2متر) در شمال شرقى، آن را در برگرفتهاند ( فرهنگ جغرافيايى، 7/57). حداكثر دماي آن در تابستان 34 و حداقل آن در زمستان 27- سانتىگراد است و ميانگين بارش سالانة آن به 310 ميلىمتر مىرسد (همان، 7/58). رود اهرچاي در جنوب شهر در امتدادي غربى - شرقى جاري است و عليرضا چاي و رنگول چاي نيز از غرب شهر، و كيچك چاي از ميان شهر عبور مىكنند و شاخههاي متعدد آن، اهر و زمينهاي پيرامون آن را آبياري مىكند (همان، 7/57؛ جعفري، رودها، 116، 241، 321).
سرزمين اهر داراي گذشتهاي دور است. سنگ نبشتة اورارتويى، بر دامنة كوه زاغى واقع در شمال روستاي سقين دل، در نزديكى اهر (مشكور، 54 -57) و نيز بقاياي دژهاي ساسانى در اين منطقه (نك: ترابى، 2/368) گواه اين ادعاست. در سدههاي نخستين اسلامى، اهر از شهرهاي آبادان بر سر راه اردبيل به دبيل بوده است (ابن حوقل، 2/333). در حدود العالم، اهر قصبة ميمد (ميمند) معرفى شده است (ص 415). در اواخر سدة 6 و اوايل سدة 7ق، اهر مدتى تختگاه ملوك پيشتكين بود (زامباور، 296). در دورة صفويه، اهر به سبب وجود بارگاه شيخ شهابالدين اهري در آنجا، مورد توجه شاهان صفوي قرار داشت (اسكندربيك، 682، 757، 921) و مدتى نيز حاكمنشين قرهداغ شمرده مىشد (مرگان، 1/403؛ نفيسى، 2/131). در دورة قاجاريه و جنگ نخست ايران با روسيه (1218- 1228ق/1803-1813م)، اهر مدتى مركز فرماندهى عباس ميرزا برضد قواي روسيه بود (قوزانلو، 64). در شهريور 1320ش، شهر اهر و شهرهاي ديگر آذربايجان، مورد حملة هوايى نيروهاي شوروي قرار گرفت و عدهاي از مردم اهر در اين حمله، كشته شدند (خاماچى، 218).