ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 19 تير 1403
سه شنبه 19 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 7 بهمن 1389     |     کد : 14632

علامه حلی و رسمیت یافتن تشیع در دوره ایلخانی

اقدامات علامه حلّی برای اشاعه تشیع تنها به تدریس فقه و عقاید شیعی و تربیت شاگردان برجسته و عالم محدود نگردید. او نیز مانند خواجه نصیر الدین طوسی...به تالیف كتاب در زمینه عقاید و كلام شیعه پرداخت.

چكيده: اقدامات علامه حلّی برای اشاعه تشیع تنها به تدریس فقه و عقاید شیعی و تربیت شاگردان برجسته و عالم محدود نگردید. او نیز مانند خواجه نصیر الدین طوسی...به تالیف كتاب در زمینه عقاید و كلام شیعه پرداخت.

نویسنده: مهدی عبادی
جمال الدین بن مطهر حلّی مشهور به «علّامه حلّی»، از جمله علمایی بود كه از مناطق مختلف قلمرو ایلخانی (قرن هشتم هجری) به سلطانیه پایتخت این سلسله دعوت شدند.
اولجایتو حاكم ایلخانی (حك. 703-716 ق)، از بین علمای شیعی كه به نزد او آمده بودند، علامه حلّی را به ملازمت خود برگزید تا از آن پس بیشتر اوقات خود را با علّامه و به بحث و مذاكره درباره مسائل كلامی و فقهی بپردازد.
درباره نقش علامه حلّی در شیعه شدن اولجایتو اقوال دیگری نیز ذكر شده است.
ابن بطوطه، مصاحبت اولجایتو با علامه حلّی را در دورة پیش از اسلام آوردن او ذكر كرده است: «زمانی كه پادشاه عراق سلطان محمد خدابنده، در حالت كفر به سر می برد، یكی از فقهای امامی به نام جمال الدین بن مطهر مصاحب بود.
او شیعه شدن اولجایتو را در نتیجه تحریض و تشویق علامه دانسته است.
این گزارش درست به نظر نمی رسد، مسلّم است كه اسلام آوردن او در زمان غازان بوده و در این زمان اطرافیان او را بیشتر علمای حنفی تشكیل می دادند و از این رو اولجایتو مانند غازان به هنگام مسلمان شدن به مذهب حنفی درآمد.
همچنین منابع دیگر گزارشی درباره ملازمت علامه حلّی با اولجایتو، زمانی كه هنوز به دین اسلام درنیامده بود، به دست نمی دهند. به نظر می رسد ابن بطوطه در این باره آنچه را در افواه رایج بوده، ذكر كرده و از این رو، ماجرای اسلام آوردن اولجایتو را با شیعه شدن او در هم آمیخته است.
حكایت دیگری نیز درباره دخالت علامه حلّی در تغییر مذهب اولجایتو از تسنن به تشیع وجود دارد. بنابراین حكایت، اولجایتو بر همسرش خشمگین شد و او را سه طلاقه كرد.
از آنجا كه بنا بر قواعد فقه اهل سنت امكان ازدواج دوباره او با همسرش وجود نداشت، به راهنمایی علامه حلّی به مذهب تشیع در آمداین حكایت در منابع دوره ایلخانی نیامده است و در تحقیقات جدید احتمال داده اند كه این حكایت را نخستین بار ملامحمدتقی مجلسی در كتاب روضة المتقین آورده باشد و پس از آن در منابع دیگر نقل شده است.
علامه حلّی در مدرسه سیاره كه اولجایتو دایر كرده بود، به تدریس فقه شیعی همت گماشت و به دور از تعصب ورزی برای اثبات حقانیت تشیع به مناظره با علمای اهل سنت از جمله نظام الدین مراغه ای پرداخت.
در طی این مناظــرات و بحث ها بود كه نظام الـدین نیز به قوت ادّله او اقرار نمود (»و جناب شیخ علامه با خواجه نظام الدین عبدالملك در مبحث امامت مناظره نموده اثبات خلافت بلافصل حضرت امیرالمومنین علیه السلام از حضرت رسالت صلی الله علیه و آله و سلم و ابطال دعوی خلافت مشایخ ثلثه اهل سنت به براهین قاطعه و دلایل ساطعه نمود و رجحان مذهب امامیه را بر وجهی ظاهر ساخت كه راه تشكیك بر احدی از حاضران نماند و خواجه نظام الدین عبدالملك چون ادله جواب شیخ را شنید گفت كه قوت ادله بغایت ظاهر است اما چون سلف بر راهی رفته اند و خلف جهت الجام عوام و دفع تفرقه اسلام پرده سكوت بر اظهارات ایشان پوشیده اند مناسب آن است كه هتك آن ستر ننمایند و تظاهر به طعن و لعن ایشان نفرماید. در سایه تلاش های علامه حلّی و موفقیت های او در مناظرات مذهبی، حقانیت تشیع در نزد اولجایتو بیش از پیش به اثبات رسید و به قول قاشانی «در خاطر پادشاه ثابت و راسخ شد كه جز علی و اهل بیت او از استخوان و اروغ رسول صلی الله علیه نبودند و باقی صحابه و امرا بیگانه».
اقدامات علامه حلّی برای اشاعه تشیع تنها به تدریس فقه و عقاید شیعی و تربیت شاگردان برجسته و عالم محدود نگردید. او نیز مانند خواجه نصیر الدین طوسی و در جهت سیاستهای خواجه برای دفاع از عقاید شیعی، به تالیف كتاب در زمینه عقاید و كلام شیعه پرداخت كه از جمله آنها نهج الحق و كشف الصدق، منهاج الكرامة فی معرفه الامامة و كشف القین فی فضائل امیرالمومنین است. علامه این كتابها را به نام اولجایتو نوشته و به او تقدیم كرده است. بیانی علت اهدای این كتابها از طرف علامه حلّی به اولجایتو را «به شكرانه پیروزی تشیع و به رسم هدیه» دانسته است. اما به نظر می رسد علامه در اهدای این كتابها به اولجایتو، سیاست حساب شده ای را دنبال می كرد. اهدای كتابهای اعتقادی و كلامی شیعه به شخص ایلخان از یك سو موجب توجه بیشتر اولجایتو و سایر صاحب منصبان و درباریان به عقاید شیعی می شد و از سوی دیگر امكان نشر این كتابها و در نتیجه عقاید شیعی را در سطح وسیعی از جامعه فراهم می آورد.

منبع: روزنامه رسالت


نوشته شده در   پنجشنبه 7 بهمن 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode