ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 2 آذر 1403
جمعه 2 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 1 بهمن 1389     |     کد : 14378

مراسم نكوداشت علامه طباطبايي (ره)

رئيس دانشگاه قم گفت: حضرت امام بر نظر ابن‌عربي درباره حضرت نوح كه گفته در تبليغ خود اشتباه كرده است تاخته است.

رئيس دانشگاه قم گفت: حضرت امام بر نظر ابن‌عربي درباره حضرت نوح كه گفته در تبليغ خود اشتباه كرده است تاخته است.

به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس از قم، نشست علمي «بررسي نظريه استخدام و لوازم آن در فلسفه سياسي علامه طباطبايي» با نظريه‌پردازي آيت‌الله احمد بهشتي، رئيس دانشگاه قم، به همت انجمن مطالعات سياسي حوزه علميه قم و با همكاري پژوهشكده علوم و انديشه سياسي، شب گذشته در سالن همايش انجمن‌هاي علمي حوزه برگزار شد.
سپس، حجت‌الاسلام والمسلمين احمدرضا يزداني‌مقدم، مسئول انجمن مطالعات سياسي حوزه در تبيين دلايل تشكيل نشست و عنوان آن گفت: در سال گذشته و سال جاري، بنا داشتيم كه اين نشست با حضور فرزند گرامي علامه، مرحوم مهندس «سيد عبدالباقي طباطبايي» برگزار شود. متأسفانه سال گذشته وي در مسافرت بودند و نتوانستيم از حضورش بهره‌مند شويم و امسال نيز در ميان ما حضور ندارد و جا دارد كه به خاطر همكاري‌هايي كه براي بزرگداشت ياد علامه و بيان ويژگي‌هاي صاحب تفسير الميزان داشتند، ياد آن مرحوم را گرامي بداريم.

* مرحوم علامه طباطبايي (ره) عالمي عامل بود

پس از اين مقدمه كوتاه از زبان مسئول انجمن مطالعات سياسي حوزه، آيت‌الله احمد بهشتي به ايراد سخن پرداخت.
وي از علامه طباطبايي به عنوان «عالم با عمل» و «عامل عالم» ياد كرد و گفت: مرحوم علامه طباطبايي موقعيت را شناخت، زمان را درك كرد، نياز ها را فهميد و خداوند به او استعداد و توفيق داده بود. خدمات بسيار ارزنده و ارزشمندي براي عالم اسلام، حوزه و كشور هم در بعد تأليف و تصنيف و هم در بعد تعليم وتربيت انجام داد.
نويسنده كتاب «هستى و علل آن» در مورد نتيجه تلاش‌هاي چندين ساله علامه طباطبايي (ره) گفت:علامه (ره) گذشته از شاگردان متعهد و متخصص، نظراتي ارائه داد كه در ابعاد مختلف در خور بحث و توجه است حتي اگر وارد بحث هاي فقهي نيز مي‌شد چنين حالتي وجود داشت. در اصول نيز حاشيه بر كفايه نوشته اند كه چاپ شده است. در بعد تفسيري با ارائه يك روش نو و در فلسفه و كلام توانستند نظراتي را ارائه دهند كه در خور تامل، بسا بسيار مفيد، مهم وكارگشاست و از جمله نظراتي كه در ميان مباحث تفسيري ارائه دادند نظريه استخدام است.

* مرحوم علامه معتقد بود كه آغاز شريعت از زمان حضرت نوح (ع) است

آيت‌الله بهشتي در مقدمه‌چيني براي ترسيم «نظريه استخدام» گفت: ديگران و حتي ماركسيست‌ها و «آگوست كنت» هم بر حسب مباني خودشان ادوار زندگي بشر را گفته‌اند ولي بر اساس آيات شريف مي‌توان گفت زندگي اجتماعي انسان داراي سه مرحله است كه مرحله اول آن امت واحد بودن مردم است (كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَة. بقره/213). در مرحله دوم دوره اختلاف فرا مي‌رسد ولي اين طور نيست كه اين دوره تا زمان حضور بشر در زمين استمرار داشته باشد و بايد اسم دوره سوم را امت واحده نهايي گذاشت (إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَة وَ أَنَا رَبُّكُم‏) در اين آيه مي فرمايد همين امت شما به سمت امت واحده دارد مي‌رود و اين امت آمده است تا امت واحده باشد.
رئيس دانشگاه قم درباره معيار نيل به مرحله آخر گفت: در يك آيه قرآن «عبادت خداوند» (انبياء/92) و در آيه‌اي ديگر «تقواي الهي» (مؤمنون/52) مطرح شده است. پس يكتاپرستي و تسليم در برابر ربوبيت حق و پرستش و تقوا در پيشگاه خداوند ملاك رسيدن به اين دوره است.
وي افزود: بشر در امت واحده ابتدايي زندگي ساده‌اي داشت كه از تمام آنچه در جامعه موجب اختلاف، استثمار و حق‌كشي مي‌شود؛ عاري بود. اين جاست كه مرحوم علامه از اين آيه 13 سوره «شوري» استفاده مي‌كند كه شريعت از زمان حضرت نوح شروع شده است. معناي اين سخن اين نيست كه دين نيز از همين زمان شروع شده چرا كه دين اعم از شريعت است.
عضو خبرگان رهبري با تأكيد بر اين كه «شريعت» براي اداره زندگي بشر، قانون آورده است، ادامه داد: مي‌توان گفت قوانين انبياء در تمام ملت‌ها، حكومت‌ها و در همه سيستم‌هاي قانون‌گذاري تأثير گذاشته است و جدال هابيل و قابيل نيز هر چند منجر به قتل شد؛ ولي مانند اختلاف در زمان‌هاي بعد نبود كه ادامه پيدا كند اما اختلاف در زمان‌هاي بعد جز با ارائه و حاكميت شريعت راه چاره نداشت.

*ماركسيست‌ها درد را درك كردند اما براي درمان آن به ناصواب رفتند

رئيس دانشگاه قم نظر علامه درباره دليل اتمام عمر «وحدت اوليه» گفت: نيازها در زندگي اوليه، اندك بود و زندگي به شكلي ساده مي‌گذشت، وقتي زندگي توسعه پيدا كرد نيازهاي زيادي پيدا شد به گونه‌اي كه يك نفر نمي‌تواند همه حرفه‌ها و مشاغل را داشته باشد. در اين جا لازم است كه افراد از كار و هنر يكديگر استفاده كرده، مزد پرداخت كرده و ديگران را استخدام كنند.
وي در تبيين واژه «استخدام» گفت: منظور از استخدام در اين جا معناي اصطلاحي آن در اين زمان نيست بلكه به معناي استفاده از خدمات هم ديگر در مقابل پرداخت وجه است. اختلاف به خاطر استثمار به وجود آمد كه در دستورهاي ديني بر پرهيز از آن تاكيد شده و براي نمونه مي‌توان به نامه اميرالمؤمنين به مالك‌اشتر اشاره كرد كه به مالك مي‌فرمايد: «ارباب حرف و صناعت‌ها را به خير و نيكي توصيه كن!» (نهج البلاغه، نامه 53) و حتي نسبت به رعايت حقوق حيوانات نيز سفارش شده است. بنابراين با پيدايش مسأله استخدام و به دنبال آن استثمار، ضرورت پيدا كرد كه شريعت بيايد.
نويسنده كتاب «انديشه‏ى تربيتى و سياسى علوى» افزود: ماركسيست‌ها گر چه مبنايشان نادرست است اما قائل به سه مرحله «كمونيسم اوليه»، «زندگي فئوداليته و سرمايه داري» و «كمونيسم نهايي» هستند كه درد را درك كرده‌اند اما جهت درمان آن پيشنهاد انقلاب كارگري و پرولتاريايي را دادند و با وجود اين كه دين پيام عدالت و سعادت دارد؛ ديد غلطي نيز به دين دارند. گرچه شايد به ديني كه در اطرافشان بود نگريستند و گفتند «دين افيون و افسار توده‌هاست» اما اگر به اسلام مي‌نگريستند اين عقايد مطرح نمي‌شد. هم چنان كه اميرالمومنين (ع) قرن‌ها قبل فرمود: من ظالم را مهار مي‌كنم و افسارش را مي‌كشم! (لَأَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِه. نهج البلاغه، خطبه136).
آيت الله بهشتي سپس «قيام به قسط» (حديد/25) و حكم كردن در مسائل اختلافي (بقره/213) را از جمله حكمت‌هاي بعثت انبيا دانست كه با دقت در آيات قرآن به دست مي‌آيد.

* علامه طباطبايي پرورش‌يافته سنت فلسفي اسلامي ـ ايراني است

به گزارش خبرنگار فارس، در ادامه اين نشست آيت‌الله بهشتي به برخي پرسش‌هاي حاضران پاسخ گفت.
وي در پاسخ به سؤال «موضوع استخدام توسط فلاسفه اسلامي در باب نبوت عامه به كار رفت، آيا احتمال ندارد كه علامه طباطبايي همان را آگاهانه در توصيف زندگي اجتماعي به كار برده باشد؟» گفت: علامه طباطبايي پرورش‌يافته سنت فلسفي اسلامي ـ ايراني است. اين فلسفه ابتدا متعلق به اسلام و سپس متعلق به ايران است. علامه عنايت به نظرات ابن‌سينا، حكمت اشراق و متعاليه دارد ولي ظرافت‌ها و ابتكاراتي در اين جا به كار بست، مثلا به صورت شفاف به بررسي منشأ اختلاف پرداخت و آن را باز كرد.
نويسنده كتاب «تفسير روايى و عرفانى سوره نور» در ادامه در پاسخ به پرسشي مبني بر تعارض نظريه استخدام با ضرورت قرآن كه نزول انبيا را بر استخدام و ظلم مقدم مي‌داند، بيان داشت: حضرت آدم (ع) پيامبر صاحب شريعت و اولوالعزم نبود و شريعت از زمان حضرت نوح بوده است. نبوت از زمان حضرت آدم بوده است و دين اعم از شريعت است. حضرت آدم احكام ساده‌اي متناسب با زندگي آن روز ارائه كرده‌اند اما چون استثمار نبوده است قوانين زندگي اجتماعي براي حكومت، قضاوت و داوري نداشته است.

* علامه طباطبايي (ره) طرفدار نظريه قرارداد اجتماعي است

بر اساس اين گزارش، سؤال ديگري با مضمون «نظر علامه طباطبايي درباره اجتماعي بودن انسان به دليل اصل استخدام، مربوط به تشكيل سيستم قضايي و رفع اختلاف است، آيا استخدام مي‌تواند در مسأله اجتماعي بودن انسان مطرح باشد يا اصل تعاون در انسان مقدم بر مراحل تضاد و استخدام است؟» مطرح شد كه آيت‌الله بهشتي چنين پاسخ داد: علامه (ره) طرفدار نظريه قرارداد اجتماعي است، يعني زندگي اوليه، اجتماعي نبوده است ولي بشر به خاطر احتياج‌ها و نيازهايش ناچار بوده است تن به يك قرارداد نانوشته اجتماعي بدهد و زندگي اجتماعي داشته باشد، در زندگي اجتماعي نيز استخدام مطرح مي‌شود و در استخدام، استثمار مطرح مي‌شود. بنابراين بايد قانون وجود داشته باشد تا بين مردم داوري و حكومت كند.
وي همچنين در پاسخ به پرسشي مبني بر امكان استنباط نظريه استخدام، استثمار، ارسال رسل و شرايع با توجه به آيه «إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً» (احزاب/72) گفت: «ظلوماً جهولا» زمينه براي اختلاف و استثمار است ولي علامه مي‌فرمايد ظاهر اين آيه مذمت انسان را مي‌رساند اما در بيان تعريف و مدح اوست. يعني؛ اي انسان! از تو انتظار نيست كه بسي ظالم و جاهل باشي! به حيوان درنده نيز «ظلوم» و «جهول» نمي‌گويند، چون از او توقع نيست ولي به انسان مي‌گويند، چون از او توقع مي‌رود كه چنين نباشد.

* مرحوم علامه (ره) نظر ارسطو در مدني‌الطبع بودن انسان را نمي‌پذيرد

آيت‌الله احمد بهشتي در بخش ديگري از اين نشست علمي در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس مبني بر ابداعي بودن يا نبودن نظريه استخدام گفت: پيش از اين نيز گفتم كه زمينه‌هايي در آثار ديگران مانند «ابن‌سينا» و قرارداد اجتماعي «روسو» مطرح شده، اما نمي‌دانم علامه تا چه ميزان با نظريه قراداد اجتماعي ارتباط داشته است. البته گاه علامه نظري داده و بعد معلوم مي‌شود كه اين نظريه در غرب هم بوده و بدون اطلاع از آن نظريه غربي، آن را طرح كرده است. در مباحث تفسير الميزان اين را مطرح مي‌كنند كه انسان به خاطر قرارداد اجتماعي، زندگي اجتماعي داشته است. يعني؛ علامه آنچه را ارسطو و ديگران گفته‌اند كه انسان «مدني بالطبع» است؛ قبول ندارد، ولي لازم داشت كه زندگي اجتماعي داشته باشد. زندگي اجتماعي آن عواقب و لوازم را هم در پي دارد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه «استخدام يك روند طبيعي بوده، اما استخدام تشريعي يا وضعي به چه دليل مذموم است؟» گفت: بيان نشد كه اصل استخدام مذموم است؛ بلكه مناسب است كه انسان‌ها از مهارت و دانش يكديگر بهره برده و حقوق آن را نيز بپردازند. درباره حقوق كارگر گفته شده كه پيش از اين كه عرق كارگر بخشكد، دستمزدش را بدهيد، اما عوارض استخدام كه استثمار و بهره‌كشي است را بايد نفي كرد و جلوي آن را گرفت.

* شهيد مطهري هيچ‌گاه در مقابل استادش (علامه طباطبايي) موضع نگرفت

آيت‌الله بهشتي در پاسخ به پرسش ديگري كه ارتباط نظريه استخدام و نظريه انسان «مدني الضرورة او بالفطرة» را جويا شده بود، بيان داشت: نظريه مذكور نمي‌تواند در طول نظريه استخدام قرار گيرد بلكه اين دو نظريه‌ در عرض همديگرند. هر كدام از اين نظريات ديگري را نفي مي‌كنند و هيچ يك مكمل ديگري نيستند.
وي همچنين در پاسخ به اين شبهه كه چرا استاد شهيد مطهري نظريه علامه را توجيه كرده و قبول ندارد، اذعان داشت: مگر مي‌شود نظريه استخدام را قبول نكرد؟! در نظريه استثمار مي‌توان خدشه كرد، اما استخدام امري طبيعي است، بگوييد در كجا استاد مطهري اين سخن را گفته‌اند تا ببينيم منظورشان چه بوده است.
رئيس دانشگاه قم ادامه داد: علاوه بر اين،‌ اخلاق شهيد مطهري اين بود كه هيچ‌گاه موضعي صريح در مقابل استادش نمي‌گرفت، مثلاً شهيد مطهري تقريري متفاوت از برهان صديقين در شرح رئاليسم نسبت به تقرير علامه مطرح كرده‌اند و هيچ جا اشاره نمي‌كنند كه علامه نظرشان بر اين نبوده است. در يادداشت‌هايش نيز هرگاه از علامه سخن مي‌گفت؛ مي‌نوشت: «روحي له الفداء». در صحبت‌هاي خصوصي و عمومي نيز هيچ وقت ياد نداريم كه در مقابل علامه موضع گرفته باشد.

* نظريه استخدام در امور معنوي بر حفظ قداست‌ها تأكيد دارد

آيت‌الله بهشتي در پاسخ به پرسشس كه حدود و قلمرو قاعده استخدام را جويا شده بود، گفت: نمي‌توان افراد را در زمينه كسب‌هاي حرام استخدام كرد و بايد جلوي آن را گرفت. عرضه و خريد خدمت در اين حيطه از لحاظ شرع مقدس به كلي ممنوع است.
به گزارش خبرنگار فارس، در اين قسمت از نشست پرسش «مرحوم علامه از استخدام مفاهيم و كلمات نيز سخن گفته است، آيا مي‌توان اين قاعده را در باب باورها و ارزش‌ها نيز تسري داد و گفت نياز به استخدام افراد جهت شكل‌گيري وحدت اجتماعي به حوزه باورها وارزش ها نيز راه يافته است؟» مطرح شد. آيت‌الله بهشتي نيز در پاسخ گفت: قداست مسائل عقيدتي،‌ اخلاقي و تربيتي بايد حفظ شود، مثلاً طلبه‌اي استخدام شود كه برايمان تبليغ كند، يا كسي برايمان اذان بگويد، حتي استخدام قاضي را نيز اجازه نمي‌دهيم كه در مقابل قضاوت [توسط اشخاص] مزد به او پرداخت شود؛ بلكه بايد زندگي او از طريق بيت‌المال تأمين شود. قداست‌ها در امور معنوي بايد حفظ شود.
اين استاد حوزه و دانشگاه در تبيين جايگاه نظريه استخدام با توجه به بعد روحاني انسان گفت: اجير كردن انسان براي روزه، نماز، ‌حج و تلاوت استيجاري در شرع جايز است و استخدام محسوب مي‌شود اما حدود و شرايط استخدام بايد رعايت شود.

* حضرت امام (ره) بر عرفان «ابن‌عربي» ايراد وارد مي‌كند

در اين بخش از نشست يكي از حضار گفت: نظريه استخدام در كتاب «اصول فسلفه و روش رئاليسم» و در «رساله اعتباريات» آمده است و شهيد مطهري در پاورقي روش رئاليسم، بر نظريه استخدام اشكال مي‌كند، علامه اصل استخدام را فطري مي‌داند و شهيد مطهري فطرت را از رذائل دور مي‌داند.
آيت‌الله بهشتي ضمن تشكر از فرد پرسشگر به دليل از ذكر نشاني و منبع گفت: بايد بررسي كرد كه آيا واقعاً استخدام از رذائل است يا از لوازم زندگي انسان است؟‌ اين جاي بحث دارد. فطري هم باشد اشكال ندارد گرچه بيان شد كه علامه معتقد است معلول قرارداد اجتماعي است.
به گزارش خبرنگار فارس، در اين قسمت از نشست، بحث نامه امام‌خميني (ره) به گورباچوف و ارجاع وي به ابن‌عربي و هم‌چنين برخي عبارات در كتب ابن‌عربي مانند «فصوص الحكم» مطرح شد كه رئيس دانشگاه قم در پاسخ گفت: اين قضيه را بايد در كنار تعليقات حضرت امام بر فصوص درنظر گرفت كه ابن‌عربي درباره حضرت نوح گفته كه در تبليغ خود اشتباه كرده است و بر «تنزيه» تكيه كرد و از «تشبيه» فاصله گرفت. در حالي كه اگر مثل پيامبر ما جمع بين اين دو مي‌كرد موفق مي‌شد.
نويسنده كتاب «هستى و علل آن» ادامه داد: حضرت امام مي‌فرمايد نمي‌دانم اين چه عرفاني است كه به فرعون و قارون و ... كه مي‌رسد نهايت تعظيم را دارد ولي وقتي مي‌رسد به پيغمبر اولوالعزم كه بر مسند عصمت نشسته اين گونه سخن مي‌گويد. مشابه همين قضيه نيز درباره حضرت داود نقل شده كه امام در آن جا نيز به صورت محكم و قاطعانه با آن برخورد كرده است.
بر اساس اين گزارش، نشست علمي «بررسي نظريه استخدام و لوازم آن در فلسفه سياسي علامه طباطبايي» ساعت 20:30 شب گذشته در سالن همايش انجمن‌هاي علمي حوزه به كار خود پايان داد.

ـ گزارش از حجت‌الاسلام جواد باقري




نوشته شده در   جمعه 1 بهمن 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode