فرزندان اميرالمؤمين، به خاطر اعتقاد و ايمان قوي خود به دين اسلام و نه فقط به دليل تعصبات خانوادگي و حمايت از برادر، بالاترين ايثارها را در دشت كربلا به نمايش گذاشتند و به افتخار امام حسين (ع) تبديل شدند.
به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس، قيام حسيني با همه رمز و رازهاي آشكار و نهانش، شاهدي براي از جان گذشتگي و ايثار افلاكياني است كه بدون توجه به ظواهر دنيايي، زيباترين و خوشترين عاقبتها را براي خود خريداري كردند.
شهداي كربلا را بايد جزو برترين انسانهاي تاريخ و همنشين انبياء و اولياء در بهشت جاويدان خدا ناميد.
اين سلسله مطالب، نوشتاري كوتاه از شرح حال تعدادي از اولياي دشت نينوا با استناد به دانشنامه امام حسين (ع) است كه در اين بخش تعدادي از فرزندان امير مؤمنان معرفي ميشوند.
* ابوبكر بن علي
ابوبكر، كنيه يكي از فرزندان امام علي (ع) از همسري به نام ليلاست كه بر اساس گزارش شماري از منابع، در كربلا به شهادت رسيد.
شيخ مفيد، نام وي را محمد اصغر ميداند كه همراه برادرش عبيدالله، در واقعه كربلا شهيد شد؛ ليكن برخي منابع، محمد اصغر و ابوبكر را دو نام براي دو تن از فرزندان اميرمؤمنان(ع) ميدانند.
گفتني است كه در «مقتلالحسين» خوارزمي و «المجيد»، نام ابوبكر، عبدالله ذكر شده و ابوبكر كنيه او فرض شده است. نام او در زيارت ناحيه مقدسه نيامده؛ ولي در زيارت رجبيه چنين آمده است: «سلام بر ابوبكر، پسراميرمؤمنان!»
خوارزمي در «مقتلالحسين(ع)» مينويسد: سپس برادران حسين(ع) پيش آمدند و تصميم داشتند كه در راه او كشته شوند. نخستين كس از آنان كه پيش آمد، ابوبكر بن علي بود كه نامش عبدالله بود و مادرش ليلا، دختر مسعود بن خالد بن ربعي بن مسلم بن جندل بن نهشل بن دارم تميمي بود. او به ميدان درآمد و چنين ميخواند:
پدرم، علي پرافتخار و والاست
از نسل هاشم درست كردار بزرگوار و بخشنده
اين حسين است، فرزند پيامبر فرستاده شده
ما با شمشير بران، از او دفاع ميكنيم.
جانم فداي اين برادر بزرگوار!
پروردگار!پاداشي بزرگ، به من عطا فرما.
زحر بن قيس نخعي به او حمله برد و او را كشت. نيز گفته شده كه عبدالله بن عقبه غنوي به سوي وي تيرانداخت و او را كشت.
در «مقاتلالطالبيين» نيز آمده است: ابوبكر بن علي بن ابي طالب (ع) نامش معلوم نيست. مادرش ليلا، دختر مسعود بن خالدبن مالك بن ربعي بن سلم بن جندل بن نهشل بن دارم بن مالك بن حنظلة بن زيد مناة بن تميم است و مادر ليلا، دختر مسعود، عميره، دختر قيس بن عاصم بن سنان بن خالد بن منقر (بزرگ چادرنشينان)، پسر عبيد بن حارث، همان (حارث) مقاعس، بوده است و مادر او (مادر عناق)، دختر سفيان بن خالد بن عبيد بن مقاعس بن عمرو بن كعب بن سعد بن زيد مناة بن تميم، بوده است. شاعر، اين شعر را براي سلم (از نياكان ابوبكر بن علي (ع)) گفته است:
برخي، خود را بزرگ ميشمرند، ولي بزرگ نيستند.
بزرگ خجسته، سلم بن جندل است
از امام باقر(ع) در سندي كه پيشتر گذشت نقل شده است كه مردي از قبيله همدان، او را كشت. مدائني نيز آورده است كه او را در جوي آبي، كشته يافتند و معلوم نشد كه چه كسي او را كشته است.
* جعفر بن علي
جعفر بن علي، آخرين برادر تني عباس (ع) بود كه در كربلا، به شهادت رسيد. بيشتر منابع، سن او را هنگام شهادت، نوزده سال ذكر كردهاند؛ ليكن برخي گفتهاند كه او هفده ساله بوده و طبق نقل برخي، 29 سال، داشته است. با توجه به اين كه اميرمؤمنان (ع) در سال چهلم هجري به شهادت رسيد، وي بايد در جريان عاشورا، حداقل بيست ساله بوده باشد، مگر اين كه هنگام شهادت امام علي(ع) مادرش تازه به او باردار شده باشد كه در اين صورت، نوزده ساله بودن او نيز قابل قبول خواهد بود. وي در روز عاشورا، با خواندن اين رجز، به دشمن حمله كرد و به خيل شهدا پيوست:
من، جعفرم، صاحب افتخارات
پسر علي نيك و بخشنده
با نيزه جولان دهنده، از حسين دفاع ميكنم
و با شمشير براق درخشنده.
قاتل وي را برخي هاني بن تبيت و برخي خولي بن يزيد اصبحي دانستهاند. نام وي در زيارت رجبيه آمده است. در زيارت ناحيه مقدسه هم ميخوانيم: «سلام بر جعفر، پسر اميرمؤمنان؛ همان شكيبايي كه كارش را براي خدا انجام داد، همان كه دور از وطن و غريب، تسليم نبرد شد، و پيش گام در نبرد بود و مغلوب مهاجمان گرديد! خداوند قاتلش هاني بن تثبيت حضرمي را لعنت كند!»
در «مقاتلالطالبيين» به نقل از عبيدالله بن حسن و عبدالله بن عباس آمده است: جعفر بن ابي طالب، به هنگام شهادت، نوزده سال داشت. ابو مخنف در حديث ضحاك مشرفي گفته است كه: عباس بن علي(ع) برادرش جعفر را پيش از خود به ميدان فرستاد ... و هاني بن تثبيت كه برادرش (عبدالله) را كشته بود، به او نيز حمله برد و او را هم كشت.
ضحاك، چنين گفته است؛ ولي نصر بن مزاحم (منقري)، به نقل از عمرو بن شمر، از جابر، از باقر (ع) آورده است كه: خولي بن يزيد اصبحي ـ كه خدا، لعنتش كند ـ جعفر بن علي ( بن ابي طالب (ع) را كشته است.
* عبدالله بن علي
امام علي(ع) ، از همسرش امالبنين، چهار فرزند به نامهاي: عباس، عبدالله، عثمان و جعفر داشت كه همه آنها در كربلا، شهد شدند.
كنيه عبدالله، ابو محمد اكبر و لقبش عبدالله اصغر بود. سن او هنگام شهادت، 25 سال گزارش شده است.
عباس(ع)، مايل بود كه تا زنده است، جانبازي برادرانش را در راه امام (ع) و برادر بزرگتر خود بيند و اجر شكيبايان را ببرد. لذا خطاب به برادرش عبدالله گفت: «در پيش رويم بجنگ (و شهيد شو)، تا (كشته شدن) تو را ببينم و (در راه خدا) به شمار آورم، كه تو فرزندي نداري.»
آنگاه، عبدالله به ميدان آمد و در حالي كه اين اشعار را زمزمه ميكرد، به صف دشمن، حمله كرد تا شهيد شد:
من، پسر داراي دليري و شايستگيهايم
آن علي نيكوي صاحب تلاش
آن شمشير پيامبر خدا(ع) دارنده عبرتها [و پندها]
هرگاه كه حوادث هولناك رخ مينمودند.
نام وي در زيارت رجبيه آمده است. در زيارت ناحيه مقدسه نيز ميخوانيم: «سلام بر عبدالله، فرزند امير مؤمنان؛ خوب آزموده شده در بلا، ندا دهنده به ولايت در عرصه كربلا و ضربه خورده از جلو و پشت! خداوند، قاتلش هاني بن ثبيت حضرمي را لعنت كند!»
همچنين در كتاب «الطبقات الكبري» (الطبقة الخامسة من الصحابة) در ياد كرد كشتهشدگان كربلا آمده است: ديگر عبدالله بن علي بن ابي طالب، كه هاني بن ثبيت حضرمي، او را كشت.
همچنين در «مقاتلالطالبيين» به نقل از علي بن ابراهيم ميخوانيم: عبيدالله بن حسن و عبدالله بن عباس، برايم نقل كردند كه عبدالله بن علي بن ابي طالب، به هنگام شهادت، 25 ساله بود و فرزندي از او نماند.
احمد بن عيسي، از حسين بن نصر، از پدرش، از عمر بن سعد، از ابومخنف، از عبدالله بن عاصم، از ضحاك مشرفي برايم نقل كرد كه: عباس بن علي(ع) به برادر تنياش عبدالله بن علي گفت: «پيش از من، به ميدان برو تا شهادت تو را ببينم و (پاداش شهادت تو را) به حساب خدا بگذارم (و اجر ببرم)، كه تو فرزندي نداري.
او پيش گام شد و هاني بن تثبيت حضرمي، به او حمله برد و وي را كشت.
در «الفتوح» نيز آمده است: پس از جعفر، برادرش عبدالله بن علي به ميدان آمدف در حالي كه رجز ميخواند و ميگفت:
من، پسر دلاور و بخشندهام
آن علي نيك نيكوكردار
آن شمشير مجازات پيامبر خدا(ع)
در هر پيكار دهشتناك.
سپس، حمله كرد و جنگيد تا كشته شد. خدايش رحمت كند!
* عثمان بن علي
امام علي(ع)، به جهت علاقهاي كه به عثمان بن مظعون، صحابي بزرگ پيامبر خدا(ع)، داشت نام يكي از فرزندانش از امالبنين را عثمان ناميد. از ايشان، در اين باره روايت شده كه فرمود: «همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون، قرار دادم.»
كنيه عثمان بن علي، ابو عمرو بود و سن او هنگام شهادت، 21 سال گزارش شده است. او به ميدان آمد و به صف دشمن حمله برد، در حالي كه چنين رجزهايي را ميخواند:
من، عثمان صاحب دارنده افتخاراتم.
پدرم، علي است، آن نيكوكردار پاك.
و پسرعموي پيامبر پاك
و نيز برادر حسينم، بهترين بهترينها
و سرور بزرگ و كوچك
پس از پيامبر (ع) و وصي ياري كننده.
وي ميجنگيد تا اين كه شخصي به نام خولي بن يزيد اصبحي، او را هدف تير قرار داد و بر زمين افتاد و مردي از بني ابان، سرش را از تنش جدا ساخت.
نام وي در «زيارت رجبيه» آمده است. در زيارت «ناحيه مقدسه» نيز آمده: «سلام بر عثمان، پسر امير مؤمنان، همنام عثمان بن مظعون! خدا، خولي بن يزدي اصبحي ايادي دارمي را لعنت كند كه او را هدف تير قرار داد!»
در «المناقب» ابن شهر آشوب آمده است: سپس عثمان، برادر عباس (ع)، به ميدان آمد، در حالي كه اين گونه ميخواند:
من، عثمان صاحب افتخاراتم
پدرم، علي نيكوكردار پاك است
اين، حسين است، سرور نيكان
و سرور كوچك و بزرگ
پس از پيامبر (ع) و وصي ياري كننده
خولي بن يزيد اصبحي، تيري به پهلويش زد كه از اسب بر زمين افتاد و مردي از بني ابان بن حازم، سرش را جدا كرد.
همچنين در كتاب «الفتوح» ميخوانيم: پس از او، برادرش عثمان بن علي ـ كه مادر او نيز ام البنين، دختر حزام بن خالد بن ربيعة بن وحيد بن كلاب عامري بود ـ به ميدان آمد، در حالي كه چنين ميخواند:
منم، عثمان ، دارنده افتخارات
پدرم، علي است، آن نيكوكردار پاك
پسرعموي پيامبر پاك
و برادر حسينم، برگزيده نيكان
و سرور بزرگ و كوچك
پس از پيامبر (ع) و پس از وصي ياري كننده
آنگاه، جنگيد تا كشته شد.
در «الاخبارالطوال» آمده است: يزيد اصبحي ، تيري به عثمان بن علي زد و او را كشت. سپس به سوي او رفت و سرش را جدا كرد و نزد عمر بن سعد آورد و تقاضاي پاداش كرد. عمر گفت: «نزد اميرت عبيدالله بن زياد، برو و پاداشت را از او بخواه.»
در كتاب «مقاتل الطالبيين» هم نوشته شده است: عثمان بن علي بن ابي طالب، كه ماد او نيز ام البنين بود. يحيي بن حسن، به نقل از علي بن ابراهيم، از عبيدالله بن حسن و عبدالله بن عباس، درباره او آورده است كه گفتهاند: عثمان بن علي، در 21 سالگي، كشته شد.
ضحاك مشرفي، در سند نخستين ـ كه اندكي پيش بيان شد ـ گفته است: خولي بن يزيد، تيري به عثمان بن علي زد و او را ناتوان كرد. سپس مردي از بني آبان بن دارم، به او يورش برد و او را كشت و سرش را جدا كرد.
عثمان بن علي، همان است كه از امام علي (ع) روايت شده كه دربارهاش فرمود: «همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون ناميدم».
در «الإرشاد» هم آنمده است: خولي بن يزيد اصبحي، عثمان بن علي را ـ كه جاي برادرانش را [در ميدان] گرفته بود ـ نشانه گرفت و تيري به او زد و او را بر زمين انداخت. سپس مردي از بني دارم، به او حمله برد و سرش را جدا كرد.
* محمد بن علي
بسياري از منابع، محمد بن علي را نيز از شهداي كربلا شمردهاند و برخي، لقب وي را «اصغر» آوردهاند.
بر پايه برخي از گزارشها، نام مادر وي، اسماء بنت عميس خثعمي است و برخي گفتهاند كه مادرش امولد (كنيز) بوده است.
سن محمد در هنگام شهادت، 22 سال گزارش شده و قاتلش، مردي از طايفه اَبان بن دارم بوده است؛ اما به گزارش ابن شهر آشوب، او به دليل بيمار بودن، در كربلا كشته نشد.
در «زيارت ناحيه مقدسه» آمده است: «سلام بر محمد، پسر امير مؤمنان؛ كشته شده [به دست] ايادي دارمي، كه خدا، او را لعنت كند و بر عذاب دردناك او بيفزايد! درودهاي خدا بر تو ـ اي محمد ـ و بر خانواده شكيبايت!
نام وي در «زيارت رجبيه» نيامده است.
در «تاريخالطبري» به نقل از هشام درباره محمد بن علي ميخوانيم: محمد بن علي بن ابيطالب ـ كه مادرش ام ولد (كنيز) بود ـ به دست مردي از بني اَبان بن دارم، كشته شد.
همچنين در بخش ديگري از «تاريخالطبري» آمده است: اميرمؤمنان، علي (ع)، اسماء بنت عميس خثعمي را به همسري برگزيد و او ـ آن گونه كه به نقل از هشام بن محمد بن من رسيده است ـ يحيي و محمد اصغر را برايش به دنيا آورد. نيز راوي برايم گفت كه: از آن دو نسلي نماند...
همچنين برخي راويان ميگويند: مادر محمد اصغر، ام ولد [كنيز] بوده است.
واقدي نيز در اين باره، چنين گفته است. نيز آمده كه: محمد اصغر، همراه حسين (ع)، كشته شد.
در «المناقب» ابن شهرآشوب آمده است: گفته ميشود: محمد اصغر، فرزند علي بن ابي طالب (ع)، به دليل بيمار بودن، [در كربلا] كشته نشد. نيز گفته ميشود: مردي از بني دارم، به او تير زد و وي را كشت.
«تاريخ خليفة بن خياط» نيز مينويسد: ابوعبيده و ابوالحسن، نقل كردهاند كه همراه حسين بن علي (ع) عباس اصغر و محمد اصغر بن علي، دو پسر علي بن ابي طالب (ع) نيز كشته شدند. مادر آن دو، لبابه، دختر عبيدالله بن عباس (بن عبدالمطلب) بود. البته ابوالحسن گفته است كه: مادر محمد بن علي، ام ولد (كنيز) بوده است.
البته كتاب «الفتوح ابن اعثم» و به پيروي از او، برخي منابع ديگر، عمر بن علي را از شهيدان كربلا معرفي كردهاند و رجزي هم براي او نقل كردهاند، در حالي كه برخي منابع، تصريح دارند كه وي، همراه امام حسين (ع) نبوده و در سال 75 يا 77 هجري، در گذشته است. نقلي نيز وجود دارد كه بر اساس آن، وي به امام (ع) هم توصيه كرده كه به سوي كوفه نرود و خود، ماجراي اين ديدارش با امام (ع) را بعدها نقل كرده است. همچنين منابع بسياري، ماجراهايي از عمر بن علي در زمان عبدالملك مروان، آوردهاند كه حاكي از زنده بودن وي پس از حادثه كربلاست. بنا بر اين، با توجه به شهرت فراوان ماجراهايي كه زنده بودن وي را پس از كربلا ميرسانند، شهادت او در كربلا، پذيرفتني نيست.