ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 19 تير 1403
سه شنبه 19 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 23 دي 1389     |     کد : 14002

آیت الله سيد ابوالقاسم موسوى خوئى

آیت الله سيد ابوالقاسم موسوى خوئى 1413 هجری قمری...

آیت الله سيد ابوالقاسم موسوى خوئى 1413 هجری قمری...
ولادت :
سيد ابوالقاسم خوئى، در سال 1317 هجری قمری در شهرستان خوى از تـوابـع آذربـايـجان غربى، در يك خانواده علمى و مذهبى ديده به جهان گشود.
پدر بزرگوار او، مـرحوم سيد على اكبر خوئى، از شاگردان مبرز شيخ عبداللّه مامقانى بود و برادرش سيد عبداللّه خوئى، كه هر دو از بزرگان عصر خويش به شمار مى رفتند.

اساتيد :
اساتيد او در مراحل مختلف تحصيلى، بزرگان و استوانه هاى فقاهتى زير بوده اند.
1 ـ شيخ الشريعه اصفهانى.
2 ـ شيخ مهدى مازندرانى.
3 ـ شيخ ضيا الدين عراقى.
4 ـ شيخ محمد حسين اصفهانى.
5 ـ شيخ محمد حسين نائينى.

تدريس :
مرحوم سيد ابوالقاسم خوئى، عاشق تدريس بود او تا توان داشت، در اين سنگر مهم به انجام وظيفه مى پرداخت خود مراحل تدريس را چنين مى نويسد :(خارج مكاسب شيخ اعظم انصارى را از اول تا آخر دو بار تدريس كرده ام، همچنان كه خارج كتاب صـلـوة را ده بـار تدريس نموده ام تدريس خارج العروة الوثقى را در 26 ربيع الاول 1377 آغاز نموده، و از كتاب طهارت تا كتاب اجاره به پـايان رسانده ام ـ چون اجتهاد و تقليد را قبلا تدريس نموده بودم ـ و هم اكنون كه ماه صفر 1401 مـى بـاشـد، نزديك به اتمام آن هستم مباحث مربوط به اصول را 6 بار تمام القا نموده ام، اما در دور هـفـتـم گـرفـتـارى هاى مرجعيت، مانع از اتمام آن شد و در مبحث (ضد) آن را كنار گذاشتم.

شاگردان :
حـقيقتا نمى توان شاگردان و خوشه چينان حوزه درسى اين فقيد بزرگوار را به شمار آورد چون در طول شصت و هفت سال تدريس، انبوهى از علما و فضلا از مـحـضـر درس ايـشـان بهره گرفته اند فقط مى توان به اسامى برخى از بر جستگان اشاره نمود.
1 ـ شيخ صدرا باد كوبه اى.
2 ـ شهيد سيد محمد باقر صدر.
3 ـ شيخ محمد تقى ايروانى.
4 ـ ميرزا جواد آقا تبريزى.
5 ـ ميرزا كاظم تبريزى.
6 ـ سيد جعفر مرعشى.
7 ـ سيد على سيستانى.
8 ـ سيد على بهشتى.
9 ـ شيخ محمود فياض.
10 ـ سيد رضا خلخالى.
11 ـ شيخ على اصغر احمدى شاهرودى.
12 ـ شيخ جعفر نائينى.
13 ـ سيد محمد مهدى خلخالى.
14 ـ شهيد ميرزا على غروى.
16 ـ سيد محمد روحانى.
17 ـ سيد تقى طباطبايى قمى.
18 ـ شهيد شيخ مرتضى بروجردى.
19 ـ شيخ محمد تقى جواهرى.
20 ـ شيخ محمدرضا جعفرى.

تأليفات :
معظم له شايد يكى از موفق ترين مراجع عصر اخير از نظر تأليف و تصنيف و تقرير بوده است كه براى نمونه به چند اثر اشاره مى نمائيم.
1 ـ البيان فى تفسير القرآن ج1.
2 ـ نفحات الاعجاز در دفاع از كرامت و عظمت قرآن.
3 ـ اجود التقريرات ج2 (اصول).
4 ـ تكملة منهاج الصالحين ج1 (فقه).
5 ـ مبانى تكملة منهاج الصالحين ج2 (فقه).
6 ـ تهذيب و تتميم منهاج الصالحين ج2 (فقه).
7 ـ المسائل المنتخبه ج1 (فقه).
8 ـ مستحدثات المسائل ج1 (فقه).
9 ـ تعليقة على العروة الوثقى ج1 (فقه).
10 ـ رسالة فى اللباس المشكوك ج1 (فقه).
11 ـ منتخب الرسائل ج1 (فقه).
12 ـ تعليقة على المسائل الفقهيهج1 (فقه).
13 ـ منتخب توضيح المسائل ج1 (فقه).
14 ـ تعليقة على توضيح المسائل ج1 (فقه).
15 ـ تلخيص المنتخب ج1 (فقه).
16 ـ مناسك الحج (عربى) ج1 (فقه).
17 ـ مناسك حج (فارسى) ج1 (فقه).
18 ـ تعليقة المنهج لاحكام الحج ج1 (فقه).
19 ـ معجم رجال الحديث ج23 (رجال).

خصوصيات اخلاقى :
خصوصياتى كه اكثر بزرگان در آنها اتفاق نظر و تأكيد دارند عبارتند است از.
1 ـ آن مرد بزرگ از دوران جوانى به تدريس و بحث و گفتگوهاى علمى علاقه فـراوانـى داشت با اينكه بار مرجعيت در سنين اخير بر دوش او سنگينى مى كرد، ولى از تدريس و تـحـقـيـق و نـگـارش دست بر نداشت حتى در سفرهاى خود به مشاهد مشرفه، كار علمى را ترك نمى كرد و كارهاى موقتى كه يك محقق مى تواند در سفر انجام دهد، جزو برنامه خود قرار مى داد و چـه بـسا در مجلسى كه گروهى به ديدن او مى آمدند، او از كار مقابله و غيره استفاده مى كرد در عـلاقـه او بـه بـحـث و گـفـتـگـو هـمـيـن بـس كـه چـه بسا ساعاتى با طرف مقابل به بحث و گفتگو مى پرداخت و احساس خستگى نمى كرد.
2 ـ او از دوران جوانى تا سنين بالا كه مرجعيت عظيمى پيدا كرد، به يـك حـالـت زيست و زندگى طلبگى را از دست نداد و پيوسته با كمال ابهت و عظمت مانند يك دانـشـجـوى ديـنى سخن مى گفت و سخن مى شنيد و از دوستان و بزرگان و كوچكان پذيرايى مـى كـرد عجب و خود بينى در او راه نداشت، ولى در عين حال از آرا و انديشه هاى خود تا حد توان دفاع مى كرد.
3 ـ او بـزرگـان را بيش از حد تكريم مى كرد، نقل مى كنند، روزى كه در مـسجدى درس مى گفت، مرحوم سيد محسن حكيم پس از درس او در همان جايگاه تدريس مى كرد، اسـتـاد پـس از فـراغـت از تـدريس به خاطر مذاكره تلاميذ، كمى در جايگاه تدريس باقى ماند كه نـاگـهـان مرحوم سيد محسن حكيم وارد مسجد شد وقتى چشم مرحوم سيد ابوالقاسم خوئى به وى افتاد، با يك دستپاچگى خاصى كفش و لوازم ديگر خود را بر داشت و دست به سينه ايستاد و معذرت خواست.

دوران :
مرحوم سيد ابوالقاسم خوئى در مدت زعامت خود با مصائب و مشكلات فراوانى روبرو شد، زيرا پس از تسلط عبدالكريم قاسم بر عراق و كودتاهاى مكرر، وضع روحانيت و مردم نجف ، دچار مشكل شد.
كمونيست هاى وطنى از يك سو و بعثى هاى بى رحم از طرف ديگر، عرصه را بر روحانيت تنگ كردند خـصـوصـا از سال 1389 هجری قمری كه بعثى ها روى كار آمدند، مصائب فراوانى آفريده و مرحرم سيد محسن حكيم و پس از وى مرحوم سيد ابوالقاسم خوئى را با مشكلات انبوهى روبرو نمودند در شهامت و استقامت اين مرد بزرگ همين بس كه از دوران تسلط بعثى ها تا به امروز كه ربع قرن از آن مى گذرد، آنان نتوانستند از اين مرجع بـزرگ، برگى به نفع خود دريافت كنند، يا در جنگ تحميلى عليه ايران، دست خطى از او بگيرند و او پـيـوسـته با حفظ مرجعيت و حوزه علميه نجف، كوچك ترين باجى به آنان نداد و در عين حال نـاملايمات را تحمل مى كرد، تا آنجا كه متجاوز از سيزده سال است كه گروهى از نرديك ترين ياران او به جرم خدمت و ديانت به زندان افتاده اند و از سر نوشت آنان خبرى نيست، حتى يكى از فرزندان او يـعـنـى آقاى سيد ابراهيم خوئى به وسيله بعثيان ربوده شده و هيچ نوع نام و نشانى از او در دست نيست.
او بـه خـاطـر نـاملايمات از يك طرف و كبر سن از طرف ديگر، دچار بيمارى سختى شد و هر چه علاقمندان و بزرگان تلاش كردند كه براى او پزشكى از خارج بياورند، يا او را به خارج ببرند، حزب بـعـث با آن موافقت نكرد و سر انجام به بيمارستان بغداد منتقل گشت و با يك مداواى مرموز او را مـرخـص كـردند و هيچ روشن نيست كه چگونه و به چه علتى از جهان رفت و در تاريخ مرجعيت شـيـعـه ايـن مـسـألـه بـه تـجـربـه ثـابـت شـده است هر مرجعى كه به بيمارستان بغداد منتقل گشت، مرموزانه در گذشت و شما مى توانيد اين مسأله را در تاريخ زندگى مرحوم شيخ احمد كاشف الغطا و مرحوم حاج آقا حسين قمى و مرحوم سيد محسن حكيم و غيره به روشنى بيابيد.

خدمات :
مرحوم سيد ابوالقاسم خوئى (ره) در سلسله نور و رحمت فقاهت، فرد شاخص و چهره بسيار مـمـتـازى بـود كه دهها اثر ماندنى و بناى خير جاودان از او به يادگار مانده است اينك فهرست اجمالى برخى از خدمات اجتماعى و اسلامى آن فقيه فقيد نامور در اينجا به ثبت مى رسد.
1 ـ مـديـنة العلم حوزه علميه قم.
2 ـ مدرسه علوم دينى در مشهد.
3 ـ دارالعلم اصفهان.
4 ـ مجتمع امام زمان (عجل الله تعالى فرجه) در اصفهان.
5 ـ مـركز تبليغى و آموزشى لندن.
6 ـ المجتمع الثقافى الخيرى بمبئى ـ هندوستان.
7 ـ مبرة الامام الخوئى لبنان.
8 ـ مدرسة دار العلم نجف اشرف ـ عراق.
9 ـ مدارس دينى بانكوك (تايلند) و داكار (بنگلادش).
10 ـ مكتبة الثقافة و النشر للطباعة و الترجمة و التوزيع (انتشاراتى پاكستان).
11 ـ مكتبة الامام الخوئى الاسلامى نيويورك ـ آمريكا.
12 ـ مركز الامام الخوئى (سوانزى).
13 ـ مدرسة دارالعلم بانكوك (تايلند).
14 ـ مكتبة الامام الخوئى (كتابخانه بزرگ نجف اشرف ـ عراق).
15 ـ مدرسة الامام الصادق (پسرانه) لندن ـ انگلستان.
16 ـ مدرسة الزهرا (دخترانه) لندن ـ انگلستان.
17 ـ مركز اسلامى امام خوئى در فرانسه.
18 ـ مسجد و مركز اسلامى در شهر لوس آنجلس ـ آمريكا.
19 ـ مسجد و مركز اسلامى در شهر ديترويت ايالت ميشيگان آمريكا.
دهها بناى خير و مركز تعليم و تربيت در كشورهاى عربى حوزه خليج فارس.

وفات :
سر انجام اين مرد بزرگ پس از يك عمر تلاش و كوشش بطور مرموزى در بيمارستان در روز هشتم ماه صفر سال 1413 هجری قمری به لقا حق پيوست.
در گذشت او ساعتها مكتوم ماند و سر انجام راديو بغداد مجبور به باز گويى آن شـد انتشار خبر در گذشت او موجى از اندوه در ميان شيعيان پديد آورد شيعيان مظلوم عراق كه در خوف و رعب عظيمى به سر مى برند، خود را آماده تشييع نمودند، ولى متأسفانه حكومت بعث، حـتـى در خـود نـجـف اجازه تشييع نداد و آن مرحوم در يك حكومت نظامى محلى در نيمه شب در صحن شريف در مدخل مسجد الخضرا كه جايگاه تدريس او بود به خاك سپرده شد و در تشييع او جز چند نفر از شاگردان او و فرزند عزيزش سيد محمد تقى خوئى كسى حضور نداشت.
آنـان بـه ظـاهـر جنازه مرحوم سيد ابوالقسم خوئى را به خاك سپردند، ولى در حقيقت كوهى از علم و دانـش و جهانى از سعى و تلاش و وقار را زير خاك نهادند.


نوشته شده در   پنجشنبه 23 دي 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode