ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 مرداد 1403
سه شنبه 2 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 22 مهر 1387     |     کد : 1318

صحیح محمد بن اسماعیل بخاری

ابو عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری در سال 194 هجری در بخارا به دنیا آمد. او بخشی از تحصیلات خود را در موطن خود دنبال كرد، و از آنجا كه پدرش پس از درگذشت، ثروت زیادی برای او به ارث گذاشت او با استفاده از این ثروت برای تكمیل معلومات و استفاده از مشایخ حدیث به شهرهای مشهور در خراسان، عراق، حجاز و شام مسافرت نمود[1]. او به خاطر حفظ احادیث زیاد و تبحّر در زمینه حدیث شناسی مورد تكریم عالمان عصر خود قرار گرفت. او از اساتید و مشایخ بزرگ عصر خود همچون: ابو زرعه رازی، احمد بن حنبل، یحیی بن معین و اسحاق بن راهویه حدیث آموخت[2].
بخاری پس از مسافرت های مكرر، در سال 256 به زادگاه خود بازگشت و در سال 256 هجری در خرتنگ یكی از روستاهای سمرقند وفات یافت
[3]. بخاری خود درباره انگیزه فراهم آوردن صحیح گفته است: روزی نزد استاد خود اسحاق بن راهویه بودیم كه گفت: چه می شد اگر كتاب مختصری درباره سنت صحیح رسول اكرم فراهم می كردید ! این امر در دلم نشست و شروع به گردآوری جامع روایی صحیحی نمودم و صحیح خود را از میان ششصد هزار روایت گرد آوردم[4].
او می گفت: من صد هزار حدیث صحیح و صد هزار حدیث غیر صحیح را در حفظ دارم
[5] و این امر نشان گر كثرت روایات در عصر بخاری و نیز ضعیف و جعلی بودن بسیاری دیگر از روایات است.
ابن حجر درباره انگیزه بخاری معتقد است:
چون بخاری مسانید را ملاحظه كرد، به این نتیجه رسید كه روایات صحیح و ضعیف در آنها در هم آمیخته، به گونه ای كه تمییز میان آنها برای همگان میسّر نیست، از این رو تصمیم گرفت از میان هزاران حدیث، احادیث صحیح را گردآوری كند تا برای كسی جای تردید نماند
[6].
بخاری بر اساس شرائطی روایات خود را انتخاب كرد كه عبارتند از: اتصال سند تا طبقه صحابه، عدالت و ضابط بودن راویان. او گر چه بر این شرائط تصریح نكرده، اما این شرائط از شیوه او در كتاب قابل برداشت است
[7].
او نگارش كتاب خود را در حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آغاز كرد و برای تكمیل كار، شانزده سال در بصره و شهرهای دیگر درنگ نموده و سپس آن را در زادگاه خود به پایان رسانده است. می گویند: او برای انتخاب هر حدیث، اول غسل می كرد، آنگاه استخاره می نمود، سپس دو ركعت نماز به جای می آورد
[8].
بنا به قرائنی بخاری كتاب خود را بر احمد بن حنبل، یحیی بن معین، علیّ بن مدینی و شماری دیگر از محدّثان عرضه كرد و آنان به استثنای چهار حدیث بر صحّت سایر روایات گواهی دادند
[9].
بخاری خود از حجیّت و صحت روایاتِ صحیح خود دفاع كرده و گفته است: این كتاب میان من و خدایم حجّت است. من جز حدیث صحیح در آن نیاورده ام
[10].
صحیح بخاری در میان عالمان اهل سنت از جایگاه بس ممتازی برخوردار است، به گونه ای كه آن را تالی تلو قرآن و صحیح ترین كتاب ها پس از كتاب خدا دانسته اند. شافعی معتقد است صحیح ترین كتاب ها، صحیح بخاری است
[11].
ابن حجر در مقدمه شرح خود بر صحیح بخاری در فصلی از اصح بودن صحیح بخاری در زمینه حدیث دفاع كرده است
[12].
نووی می نویسد: علماء به یكصدا معتقدند كه صحیح ترین كتاب ها پس از قرآن صحیح بخاری و صحیح مسلم است و
امت همگی این دو كتاب را پذیرفته اند و كتاب بخاری در مقایسه با صحیح مسلم صحیح تر و فائده اش بیشتر است
[13]. ذهبی نیز شبیه چنین سخنی را ابراز كرده است[14].
از این عبارت ها كه از زبان مشهورترین عالمان و محدّثان اهل سنت ارائه شده می توان برداشت كرد كه همگان صحیح بخاری را پس از قرآن معتبرترین كتاب می شناسند و از صحیح مسلم در مرتبه سوم یاد می كنند.
صحیح بخاری بنا به تحقیق فؤاد عبد الباقی دارای 7563 روایت است.
عوامل اعتبار صحیح بخاری نزد عالمان اهل سنت
به نظر می رسد عوامل ذیل در برخورداری صحیح بخاری از اعتباری بس رفیع نزد عالمان اهل سنت نقش داشته است:
1. قدمت كتاب ؛ چنان كه بیان شد پیش از صحیح بخاری دو كار برجسته در زمینه گردآوری احادیث انجام گرفت كه عبارت بودند از: موطّا مالك و مسند احمد بن حنبل. موطّا مالك به خاطر فقدان جامعیت و برخورداری از صبغه اجتهادی و نیز مسند احمد بن حنبل به خاطر برخورداری از روایات ضعیف موضوع ـ چنان كه تبیین شد ـ نتوانستند از جایگاه ممتاز صحیح بخاری برخوردار باشند. بنابر این اذعان كرد كه صحیح بخاری جامع ترین و در عین حال متقن ترین كتابی است كه در دیرپا ترین تاریخ تدوین حدیث ؛ یعنی در نیمه اول سده سوم فراهم آمد.
2. محتوای صحیح ؛ كسانی كه بخاری را تا سر حد تالی تلو قرآن بالا برده و آن را پس از كتاب الهی اصح كتب معرفی كرده اند با مراجعه میدانی به روایات صحیح دریافته اند كه كتاب صحیح همان رنگ و بویی را دارد كه آنان طالب اند ! او نه بسان احمد بن حنبل روایات فضایل اهل بیت علیهم السلام را آورده و نه مثل حاكم نیشابوری چندان دم از محبّت خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زده است و نه هم چون جار الله زمخشری به مذهب اعتزال گرایشی نشان می دهد. وقتی بخاری پس از غسل، استخاره و نماز چنان زیبا روایات مربوط به تاریخ اسلام و خلفاء را می چیند كه نه سیخ بسوزد و نه كباب ـ و بر پیشانی طرفداران مكتب خلفاء چین و شكنی ننشیند ـ چرا كتاب او اصحّ شناخته نشود !
صحیح بخاری و نقدها
به رغم دفعا بخاری از صحّت روایات صحیح خود و نیز تأكید بسیاری از عالمان اهل سنت بر اصحّ بودن صحیح بخاری پس از قرآن، نقدهای قابل توجهی بر این كتاب شده است:
الف) ضعف های سندی صحیح بخاری
با آن كه درباره روایاتی كه بخاری در صحیح آورده، گفته شده است: كلّ من روی عنه البخاری فقد جاوز القنطره ؛ هر كس كه بخاری از او نقل كرده باشد از پل (جرح و تعدیل رجالیان) گذشته است
[15]. اما واقعیت نشان می دهد كه او از افراد فاسق و فاجر، خارجی و ناصبی، و دین به دنیا فروخته ؛ هم چون، عمرو بن عاص، مروان بن حكم، ابوسفیان، معاویه، مغیره بن شعبه، عبدالله بن عمرو بن عاص، نعمان بن بشیر ـ كه تا آخرین لحظه ملازم معاویه و فرزندش یزید بود و در تمام جرائم آنان شركت داشت ـ ابوهریره، عبدالله بن عمر، ابو موسی اشعری، عبدالله بن زبیر، عمران بن حطان ـ كه از رؤسای خوارج و از خطبای آنان بود ـ عروه بن زبیر، عكرمه ـ حامل انتشار مذهب خوراج و ابا ضیه در مغرب ـ و.... روایات فراوانی نقل كرده است. اما از افراد صادق سرچشمه معارف اسلامی و معلم فرهنگ غنی اسلام و حدیث، یا اصلاً حدیث نقل نكرده و یا اگر هم نقل كرده نسبت به دیگران بسیار ناچیز و كم است. مثلاً از ابوهریره كه سال به سال مصاحب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود 446 حدیث، از عبدالله بن عمر 270 حدیث، از عایشه 242 حدیث ؛ و از ابوموسی اشعری 57 حدیث و از انس بن مالك بیش از 200 حدیث نقل كرده، ولی از علی علیه السلام كه باب مدینه العلم 19 حدیث و از حضرت زهرا دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تنها یك حدیث نقل كرده است و از دیگر اهل بیت و علویّین و از امام حسن علیه السلام كه هم سنّ عبدالله بن زبیر بود، و زید بن علی كه دارای مسند و امام فرقه زیدیه است و امام صادق علیه السلام كه بیشترین سهم را در ترویج فرهنگ اسلامی در دانشگاه مدینه پس از پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام داشت و امام كاظم و امام رضا علیهما السلام كه از نظر دانش و معرفت اسلامی شهره آفاقند، و امام جواد و امام هادی كه هم عصر او بودند و هر كدام مرجع علوم، معارف و حدیث اسلامی به شمار می آمدند، حتی یك حدیث هم نقل نكرده است[16].
علامه شرف الدین می نویسد:
از همه زشت تر آن كه بخاری در صحیح خود به ائمّه اهل بیت علیهم السلام احتجاج نكرده است ؛ زیرا هیچ روایتی را از صادق، كاظم، رضا، جواد، هادی، زكی عسكری علیهم السلام، در حالی كه معاصر آنان بود نقل نكرد، چنان كه از حسن بن حسن، زید بن علیّ بن حسین، یحیی بن زید، نفس زكیه... و نه دیگر بزرگان عترت طاهره و گل های باغ زهرا؛ بسان عبدالله بن حسن و علی بن جعفر عریضی و دیگران، هیچ حدیثی نقل نكرده است. و حتی یك حدیث از سبط اكبر و ریحانه پیامبر و سرور جوانان بهشت، حسن مجتبی علیه السلام نیاورده است، در حالی كه گفتار پرچمدار خوارج كه بیشترین دشمنی را با اهل بیت علیهم السلام داشت ؛ یعنی عمران بن حطان را آورده است، همو كه در تمجید ابن ملجم و ضربت زدن او به علی علیه السلام چنین سروده است:
یا ضربه من تقی ما اراد بها الا لیبلغ من ذی العرش رضوانا
چه ضربتی بود از آن پرهیزكار ! كه از آن جز رسیدن به رضایت خداوند هدفی نداشت.
انی لأذكره یوماً فأحسبه اوفـی البـریه عـند الله میـزاناً
روزی او (ابن ملجم) را به یاد آورم و می پندارم كه سنگین ترین میزان نزد خداوند از آنِ اوست
[17].
علامه محمد حسن مظفر در كتابی تحت عنوان: الافصاح عن رجال احوال الصحاح از 368 راوی نام می برد كه حداقل به استناد دو تن از رجالیان معروف اهل سنت به شدت مورد طعن و ضعف قرار گرفته اند
[18]. گذشته از عالمان شیعی، صحیح بخاری از جهت ذكر راویان ضعیف، از سوی بزرگان اهل سنت نیز مورد انتقاد قرار گرفته است.
ابن حجر می گوید: حفاظ در یكصد و ده حدیث بخاری تشكیك كرده و آنها را فاقد صحّت می دانند و هشتاد تن از چهارصد راویانی كه منحصراً در صحیح بخاری آمده تضعیف شده اند.
[1] - تاریخ مدنیه دمشق، ج 52، ص 50 ؛ تذكره الحفاظ، ج 2، ص 555 ؛ سیر اعلام النبلاء، ج 12، ص 392.
[2] - تاریخ مدنیه دمشق ، ج 52، ص 50 ـ 52 ؛ سیر اعلام النبلاء، ج 12، ص 394 ـ 396.
[3] - تاریخ مدنیه دمشق ، ج 52، ص 56.
[4] - سیر اعلام النبلاء، ج 12، ص 401 ؛ مقدمه فتح الباری، ص 5.
[5] - تذكره الحفاظ، ج 2، ص 556.
[6] - مقدمه فتح الباری، ص 5.
[7] - مقدمه فتح الباری، ص 7 و 8 ؛ اصول الحدیث، ص 312 و 313.
[8] - علم حدیث، ص 34 به نقل از مقدّمه التاج، ج 1، ص 15 ؛ مقدمه جامع الاصول، ج 1، ص 186.
[9] - الحدیث و المحدّثون، ص 378.
[10] - همان، ص 379.
[11] - مقدمه ابن صلاح، ص 20.
[12] - همان، ص 7 و 8.
[13] - شرح مسلم، ج 1، ص 14.
[14] - سیر اعلام النبلاء، ج 12، ص 470.
[15] - مقدمه فتح الباری، ص 381 ؛ الكشف الحثیث، ص 112 ؛ الصحیح من السیره، ج 1، ص 260.
[16] - علم حدیث، ص 352 ـ 353.
[17] - اضواء علی السنه المحمدیه، ص 327، به نقل از الفصول المهمّه فی تألیف الامّه، ص 159 و 168. هم چنین ر. ك: المراجعات، ص 415 ؛ النص و الاجتهاد، ص 527 ؛ معالم المدرسین، ج 2، ص 39 ؛ دراسات الحدیث و المحدثین، ص 161 ـ 191.
[18] - علم حدیث، ص 353.

علي نصيري- آشنايي با علوم حديث، ص 142


نوشته شده در   دوشنبه 22 مهر 1387  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode