جام جم آنلاين: آيا شما به عنوان مخاطب سريال «مختارنامه» ميدانيد شعار مردم كوفه چيست و معناي آن به فارسي چه ميشود؟ در سايت مختارنامه در پاسخ به اين پرسش چنين آمده است: شعار مردم كوفه اين است: يا منصور امت كه معني آن ميشود: اي پيروز بميران.
تاكنون 10 قسمت از سريال مختارنامه از شبكه يك سيما پخش شده است. در اين مدت براي مخاطبان مختارنامه پرسشهاي زيادي مطرح شده است. اين سوالات هم درباره شخصيتهاست و هم روايت داستان و ساختار سريال. همين سوالات باعث شد تا سايت مختارنامه با ايجاد بخشي به نام پاسخ به سوالات، جوابهاي قانعكنندهاي به مخاطبان سريال مختارنامه بدهد. البته شايد دسترسي به اين سايت براي همه مخاطبان اين سريال مقدور نباشد به همين دليل روزنامه جامجم برخي از اين سوال و جوابها را در متني كه ميخوانيد، ارائه كرده است.
خر دجال در كوفه
در يكي از قسمتهاي سريال مختارنامه اشارهاي به «خر دجّال» شده است و اين تعبير براي برخي مخاطبان سوالبرانگيز بوده است. در توضيح اين نكته بايد گفت خر دجّال داستاني است كه در روزگار امام زمان(عج) رخ ميدهد. در آن زمان فردي به اسم دجال سوار خري شده و شروع به فريب دادن مردم ميكند و به آنها ميگويد كه سراغ امام نروند. اين نكته از چنين پيشينهاي در فرهنگ ما برخوردار است و در سريال مختارنامه نيز، جايي كه در آن فردي در حال فريب دادن مردم است، به خر دجّال و فرد سوار بر آن تشبيه شده است.
توجه به جاذبههاي معنوي
عدهاي از مخاطبان سريال مختارنامه تصور ميكنند «مسلمبن عقيل سفير امام حسين(ع) بايد بدني ورزيده و رشيد داشته باشد. آنها به برخي روايتها اشاره ميكنند كه در توصيف مسلم آمده است. هنگاميكه جناب مسلم بر مركب سوار ميشدند به ركاب نياز نداشتند و به جاي ركاب پاي خود را از زير شكم مركب به هم ميآويختند!»
برخي ديگر در پيامهاي خود نوشتهاند: «وقتي دشمن قصد جان ايشان را ميكند، جنگ بزرگي ميكند و در بخشي از اين نبرد دست بر كمر دشمن ميبرد و دشمن را به پشت بام پرت ميكند!»
اين مخاطبان به سريال مختارنامه خرده گرفتهاند كه چرا از امين زندگاني در اين نقش استفاده شد؟ آنها ميگويند اين بازيگر استيل متناسب با نقش مسلم را ندارند و فقط از نظر چهره و ظاهر گزينه مناسبي براي اين نقش است!
به اطلاع اين دسته از مخاطبان سريال ميرسانيم كه آنچه از شخصيت مسلم در اين سريال ميبينيد، تصور كارگردان اين سريال از اين نقش بوده است و ممكن است كارگردان ديگري، مسلم ديگري را خلق كند كه با تصور رايج متفاوت باشد.
بد نيست بدانيد همه آنچه در تاريخ به عنوان ويژگيهاي شخصيتهاي دوستداشتني از شخصيتهاي مورد نظر ما قيد شده قابل باور نيست و زماني كه به آثار مكتوب معتبر مراجعه ميشود، باور ذهني چنين مخاطباني به هم ميريزد. گروه سازنده سريال مختارنامه تلاش كردند تا در ترسيم شخصيت مسلمبن عقيل امانتدارانه عمل كنند و روح اين شخصيت را منتقل كنند. امين زندگاني نيز ويژگيهاي فراواني دارد كه با بّينات تاريخي تطابق دارد. اگر قرار بود بازيگري قويهيكل و آرنولدگونه براي اين نقش انتخاب شود، قطعا جاذبههاي معنوي او از ميان ميرفت و ديگر پذيرفتن مظلوميت او كار سادهاي نبود. ضمن آنكه مسلم در اين سريال نبرد جانانهاي ميكند و تنها با وعده «امان گرفتن» تسيلم ميشود كه اينها همه روح معنوي شخصيت مورد نظر را منتقل ميكند.
شخصيت قاضي شريح از شخصيتهاي مهم مقطع داستاني صدر اسلام است كه در سريال مختارنامه فقط نامياز او برده ميشود، اما انگار عدم حضور او در سريال هم به اندازه غيبت قيسبن مسهر سوالبرانگيز است. برخي مخاطبان درباره نقش او در سريال مختارنامه پرسيدهاند و برخي درباره علت غيبت او. در پاسخ به هر دو دسته از اين مخاطبان بايد گفت شريح قاضي در 2 مقطع مهم عكسالعمل سرنوشتسازي از خود نشان داده كه در تاريخ ثبت شده است: يكي در محكوم كردن حجربن عدي و راي دادن به كشتن آنها و ديگري در ماجراي مربوط به هاني ابنعروه كه به دروغ شهادت دادهاني در كاخ عبيدالله بنزياد سالم است. اين دو قضاوت تاريك و ننگين اين شخصيت بسيار مهم و سرنوشتساز است، اما در سريال مختارنامه حضور اين شخصيت پيشبيني نشده بود و علت آن نيز عدم احساس ضرورت درخصوص حضور اين شخصيت بوده است و حال اگر كمبود آن در سريال احساس ميشود، اشتباهي است كه سازندگان اثر آن را ميپذيرند.
آقاي ميرباقري! اين همه سردار ملي غوطهور در خاك و خون را رها كردي و به عاشورا پرداختي؟
دستاندركاران سايت مختارنامه ديگر به چنين اظهارنظرهايي عادت كردهاند. البته هميشه اظهارنظرها به اين اندازه مودبانه و محترمانه نيست و گاه سازندگان اين سريال به دليل پرداختن به اين مقطع از تاريخ اسلام با جملات ديگري «نوازش» يافتهاند! پاسخ سازندگان مختارنامه به اين اظهارنظرها اينگونه است: «به نظر ما حماسه عاشورا و حوادث مربوط به آن از پرشورترين حوادث تاريخ بشريت است كه پرداختن به آن لازم و ضروري است و به هيچ وجه نافي داشتههاي ملي ما نيست. واقعه و حماسه عاشورا با تاريح ملي ايران گره خورده است. ايراني را بدون حسين شناختن جاي سوال دارد.»
صبر براي شناخت مختار
بعد از پخش نه قسمت از سريال مختارنامه حالا تصور مخاطبان از شخصيت تغيير يافته است. ميلاد نوريان يكي از مخاطبان اين سريال با قرار دادن پيامي در سايت مختارنامه نوشته است: «بر اساس مطالعات او مختار انساني بوده كه جهتگيري اعتقادياش به سمت اهلبيت(ع) بوده، اما در مجموع كاري به كار 2 گروه مخالف هم (ائمه و بنياميه) نداشته است. از طرفي قدرتطلب بوده و هر كاري را براي رسيدن به قدرت ميكرده است. در سال 66 هجري كه دستگاه حكومتي يزيد ضعيف ميشود، او فرصت را براي رسيدن به قدرت و حكومت بر كوفه و دارالاماره را مناسب ميبيند و به بهانه خونخواهي از امام حسين(ع) قيام ميكند و پس از آن بر تخت دارالاماره مينشيند. اما در اين سريال مختار شخصيتي كاملا مذهبي و از طرفداران امام حسين(ع) جلوه داده شده؛ به طوري كه در راه گرفتن بيعت براي امام اقدام ميكند. علت اين تناقض در چيست؟ آيا اين تناقض مسالهاي سياسي حكومتي است و يا نه»؟
در پاسخ به اين سوال بايد گفت ما هم با نظر اين مخاطب تا حدودي موافقيم. مختار شخصيتي سياستمدار و پيچيده دارد و در طول زندگي خود مسير تكاملي قابل تاملي را طي ميكند، اما اينكه اقدامي براي اهلبيت(ع) انجام داده، بر اساس علاقه به اهلبيت(ع) بوده يا قدرتطلبي موضوعي است كه مربوط به مكنونات قلبي اوست و كسي جز خدا از آن اطلاعي ندارد. سريال مختارنامه تلاش كرده تا تمامي جنبههاي اين شخصيت را به شكل درست به تصوير بكشد و اگر شما اندكي صبر داشته باشيد، پاسخ بسياري از سوالهاي خود را در ادامه سريال دريافت خواهيد كرد.
مظلومترين يار امام
عنوانبندي خلاقانه سريال مختارنامه تا اينجاي كار توجه خيلي از مخاطبان را به خود جلب كرده است. شخصيتي كه سوار بر اسب است، فضايي كه در آن حركت ميكند، خوني كه به هوا پرتاب ميشود و... نكاتي است كه تماشاي آن در كنار لذت بصري، سوالهاي مختلفي را براي مخاطبان ايجاد كرده است. حالا برخي مخاطبان سوال كردهاند شخصيت سوار بر اسب كيست و خون چه كسي را به آسمان پرتاب ميكند؟
در پاسخ به اين مخاطبان بايد گفت اين شخصيت تمثيلي از امام حسين(ع) است و خوني كه به هوا پرتاب ميشود، خون حضرت علياصغر(ع) است كه امام اين خون را در كف دست خود جمع كردند و پس از آن، آن را به عنوان خون مظلومترين عضو سپاهش به خداوند تقديم كردند. اين مساله كاملا منطبق بر واقعيت است.
منتظر قسمتهاي بعدي باشيد
سريال مختارنامه به لحاظ مدت زمان توليد سريالي طولاني محسوب ميشود. البته بايد به اين طولاني بودن قيد «كيفي بودن» را نيز اضافه كرد. برخي مخاطبان سوال ميكنند چرا فيلمبرداري 6 سال طول كشيده است؟ يكي از اين مخاطبان نيز اندك ذوقي به خرج داده و گفته: «چيز عجيبي در ساخت و سازها وجود ندارد و سريال جلوه تصويري خاصي ندارد كه باعث شده باشد مدت توليد آن طولاني شود!»
در پاسخ به اين مخاطبان و ساير مخاطباني كه چنين تصوري دارند، انشاءالله در قسمتهاي آينده مطالب تحليلي فراواني خواهيد خواند، اما همينقدر بدانيد كه شما تازه 9 قسمت از اين سريال را ديدهايد و اگر كمي صبر و تحمل داشته باشيد، با تماشاي فضاهاي متعدد، جنگهاي مختلف و... درخصوص اين مساله به نتيجه قطعي خواهيد رسيد كه 6 سال زمان زيادي براي فيلمبرداري اين سريال نبوده است. پس از آن ممكن است در مقايسه اين سريال با ساير آثار تاريخي به نتايج جالب توجهي دست پيدا كنيد.
مختار عرب است
حضور شخصيتهاي ايراني پُرتعداد و موثر در سريال مختارنامه، اين تصور را ايجاد كرده كه نكند مختار شخصيتي ايراني بوده باشد؟ البته به اين سوال بارها در خبرهاي مختلف پاسخ داده شده، اما به جهت اهميت آن دوباره در اين بخش به آن پاسخ داده ميشود.
مختار عرب است و از لحاظ قبيلهاي نسبتي كاملا مشخص دارد. او پسر ابوعبيده ثقفي است كه در طائف زندگي ميكرده و در زمان عُمر سردار سپاهي بود كه به ايران حمله كرده و در جنگ يومالجسر كشته شده است. در آن زمان مختار نوجوان بوده است. او با ايرانيها رفاقت داشت و به دليل هوش و ذكاوتي كه داشت فكر ميكرد ايرانيها ميتوانند او را در قيام حمايت كنند. مختار بيشتر از عربها با ايرانيها رفاقت داشت و همين مساله باعث شده كه عدهاي فكر كنند او ايراني بوده است.
چهره امام حسين (ع) نمايش داده نميشود
آيا در اين سريال تصويري از امام حسين(ع) نمايش داده ميشود؟ آيا افرادي هستند كه نقش اهلبيت(ع) را ايفاء كرده باشند؟
در پاسخ به اين سوال و سوالهاي مشابه بايد گفت كه در سريال مختارنامه هيچ بازيگري نقش امام حسين(ع) را ايفاء نكرده است و چهرهاي از ايشان نمايش داده نميشود. در صحنهاي از سريال هم كه نماز ظهر عاشورا به تصوير كشيده ميشود، دوربين از دور اين صحنه را نشان ميدهد كه در اين بخش از يك نابازيگر استفاده شده كه به هيچوجه چهرهاي از او نيز ديده نميشود.
نوحه و تاثير لالايي علياصغرخواني
در طول هفتههاي گذشته بارها ايميلهايي با اين مضمون به دست ما رسيده است: «با توجه به زحمات كشيده شده و دقت به كار برده شده در توليد اين سريال، اين نكته ذهن هر بينندهاي را به خود جلب ميكند كه چرا در سريالي كه بر پايه و بناي مذهب و زندهكردن ياد شهداي كربلا بنيان شده بايد در عنوانبندي پاياني از صداي زن استفاده شود؟ در حالي كه گوش دادن به صداي زن آن هم به صورت ترجيع و آواز براي مردان حرام است.»
در پاسخ به اين سوال بايد گفت شنيدن صداي زن در هر شرايط و هر مكاني حرام نيست و بستگي دارد اين صدا چه نوع صدايي باشد، در كجا استفاده شده و كجاي شعور و احساس مخاطب را هدف گرفته باشد؟ آيا صداي لالايي يك زن كه به صورت نوحه«علياصغرخواني» اجرا شده چنين تصوري را ميتواند در ذهن شما ايجاد كند؟ آيا شما با شنيدن صداي تيتراژ سريال از خود بيخود شده و دچار احساس بدي ميشويد؟ تا اينجاي كار تاثير اين صدا براي دستاندركاران مختارنامه چيزي جز متاثر شدن و گاه گريه كردن نبوده است. شنيدن صداي خانم بحراني باعث شده احساس و عاطفه ما رقيق شود و ياد مظلوميت امام حسين(ع) و يارانش بيفتيم. طبيعتا اين تاثير با تاثير صداي يك خواننده ترانه تفاوت ميكند. توقع ما از مخاطبان فهيم سريال مختارنامه اين است كه چنين موضوعهاي مهم و حساسي را درك كنند و درخصوص تمام مسائل حكم واحد صادر نكنند.
2 قرن سكوت، سند نيست
در عنوانبندي پاياني سريال مختارنامه فهرستي طولاني از منابع مورد استفاده اين سريال درج شده است، اما برخي مخاطبان سريال با نام بردن از برخي منابع مكتوب، از استفاده يا عدم استفاده كارگردان سريال از اين منابع سوال ميكنند. يكي از اين كتابها كه از آن به عنوان ماخذ استفاده نشده «دو قرن سكوت» نوشته «دكتر عبدالحسين زرينكوب» است. يكي از مخاطبان در سوال خود، ضمن اشاره به اين كتاب نوشته است: «آيا مختار شما همان مختاري است كه امام سجاد او را لعن كردند؟ اين همان مختاري است كه مردم را به امامت محمدبن حنفيه ميخواند؟ اين همان مختاري است كه داعيه وحي و پيامبري كرد؟ پس چرا بايد از او چهرهاي كاريزماتيك ترسيم كرد و به چه دليل سردار ايراني نقش پا ركاب او را دارد؟ آقاي ميرباقري! شما صورت علوي داري اما سيرت كوفي و اموي در نهادت پنهان است!»
در پاسخ به اين مخاطب نسبتا عصباني بايد گفت سازندگان سريال مختارنامه به كتاب «دو قرن سكوت» استناد نكردند. اين مساله هم دليل مشخصي دارد و آن هم اين است كه براي نگارش متن مختارنامه به اندازه كافي مطلب در اختيار داشتهاند كه نيازي به مراجعه به اين كتاب نباشد. شيوه كارگردان سريال مختارنامه براي نگارش اين اثر اينگونه بود كه از ميان منابع تاريخي به يك نظر واحد ميرسيد و سپس به آن مطلب استناد ميكرد.
در خصوص صورت علوي اما سيرت كوفي و اموي كارگردان نيز اين نظر به اطلاع ايشان رسيد و پاسخ دادند: انشاءالله اينگونه نيست و به نظر ميرسد اظهار شما درباره ايشان ريشه در هواي نفس داشته و واقعي نيست!
مختار قهرمان چندبعدي
مخاطبي درباره شخصيت مختار ثقفي سوال كرده آيا او شيعه كيساني بوده و آيا او واقعا اينقدر آدم خوبي بوده است؟
پاسخ اين مخاطب چنين است: مختار شيعه كيساني نبود. او از قبيله بني ثقيف بود كه دو شخصيت معروف تاريخي دارند: يكي مختار ثقفي و ديگري حجاجبن يوسف ثقفي. كيسانيها بعد از مختار به وجود آمدند. در مورد خوب يا بد بودن او هم بايد به اين نكته توجه داشت كه مختار مانند هر آدم ديگري ويژگيهاي مثبت و منفي فراواني داشته كه تلاش شده جنبههاي مختلف آن با انصاف در سريال مختارنامه منعكس گردد.
روايت مستند از اسناد تاريخي
فيلمنامه سريالهايي از جنس «مختارنامه» داراي حساسيتهاي فراواني است و به همين دليل پيش از ساخت چنين سريالهايي، متن آنها فراز و نشيبهاي فراواني را پشت سر ميگذارد. براي مخاطبان سريال مختارنامه اين سوال پيش آمده كه متن مذكور چه مسيري را طي كرده است؟
در پاسخ به اين سوال بايد گفت كليات فيلمنامه اين سريال به تاييد علما و افراد متخصص در زمينه مسائل مذهبي و تاريخي رسيده است و افراد مختلفي از اين قشر با مطالعه متن فيلمنامه درخصوص آن اعلام نظر كردهاند. علاوه بر اين، داوود ميرباقري كارگردان و نويسنده نهايي فيلمنامه نيز پژوهشهاي مختلفي در خصوص اين مقطع تاريخي، چه پيش از فيلمبرداري و چه همزمان با ساخت اثر انجام داده است. حجتالاسلام رسول جعفريان نيز از همان ابتدا به عنوان مشاور تاريخ اسلام در كنار پروژه حضور داشتهاند تا در صورت بروز سوالهاي فني و تخصصي به آنها پاسخ دهند. آنچه در فيلمنامه مختارنامه و در كليات بيان ميشود جزو بيّنات تاريخي است و به جرات ميتوان گفت هيچ كليتي در اين سريال نيست كه متناقض با بيّنات تاريخي باشد. قاعدتا جزئيات و ظرافتهاي هنرمندانهاي كه در سريال مشاهده ميكنيد و نيز نحوه پرداختن به اين موارد، مسائلي است كه در حيطه اختيارهاي كارگردان است و چنين مواردي حاصل ذهن هنرمندانه و خلاق كارگردان و ساير عوامل است. در صورتي كه ابهامي درخصوص مسائل مذهبي و ديني مطرح در كار داريد، اين سوالها را مطرح كنيد تا به آن پاسخ داده شود.
آواز اصيل و پرسوز و گداز
تازه مخاطبان سريال مختارنامه به عنوانبندي آغاز اين سريال عادت كرده بودند كه شعر ابتدايي تغيير كرد و به دنبال آن، حجم زيادي از سوالهاي مختلف به سمت سايت مختارنامه سرازير شد. اين مساله نيز مانند ساير جزئيات و ريزهكاريهاي سريال مختارنامه بيدليل نبوده است. بد نيست بدانيد موسيقي عنوانبندي اين سريال به گونه ديگري طراحي شده بود و به ضرورت در قسمتهاي سوم به بعد تغيير كرد. اصل و اساس كار اين بود كه شعر عنوانبندي با صداي خوانندهاي كه صدايش براي مخاطبان چندان آشنا نباشد و لحني بومي هم داشته باشد خوانده شود، كه متاسفانه اين شعر و آهنگ كمي دير آماده شد و پس آن دستاندركاران براي تغيير آن منتظر فرصتي مناسب بودند. اين فرصت نيز از قسمت چهارم ايجاد شد كه در آن مقطع زماني داستان نيز تغيير ميكرد و به تبع آن ميشد موسيقي را از اين قسمت تغيير داد.
در لحن خوانندهاي كه اين روزها صدايش را در عنوانبندي سريال مختارنامه ميشنويد، اصالت، غم و سوز و گداز خاصي وجود دارد كه آن را از ساير ترانهها و صداهاي مشابه متمايز كرده است. نام اين خواننده اكبر سلطانعلي است كه در اين سريال نقشي را هم ايفا كرده است كه بزودي شاهد آن خواهيد بود.
شيعيان همان تابعين هستند
تكرار عبارت «شيعه» در برخي قسمتهاي سريال مختارنامه براي مخاطبان اين سريال تلويزيوني سوالانگيز بوده است. برخي سوال كردهاند كه آيا كلمه شيعه در اين سريال به معناي واقعي به كار رفته يا صرفا براي درك بهتر مخاطبان از سريال به كار گرفته شده است؟ آيا مساله شيعه و سني در زماني كه قصه اين سريال مطرح ميشود، وجود داشته است؟
پاسخ سريال مختارنامه به اين دسته از مخاطبان چنين است: اختلاف ميان شيعه و سني بعد از تشكيل «شوراي سقيفه» آغاز شد و تا اين مقطع از داستان نيز ادامه داشته است. در آن زمان اصحاب اميرالمومنين علي(ع) با نام «تابعين» شناخته ميشدند كه عبارت «شيعه» ترجمه امروزي آن است. چنين تعابيري در آن زمان نيز وجود داشته و چيزي نبوده كه از سوي سازندگان اثر اضافه شده باشد.
نپرداختن به حواشي، كمك به اصل است
يكي از مخاطبان سريال مختارنامه با ارسال ايميل پرسيدهاند كه اين طرز بيان و سخن گفتن در سريال مختارنامه بر چه اساسي استوار است؟ چرا همه ديالوگها از سوي شخصيتها به شكل يكساني بيان نميشود؟ گاه ديالوگها به زبان روزمره ما نزديك است و گاهي شبيه ضربالمثلهاست؟ چرا شخصيتها در سريال وقتي به هم ميرسند به هم سلام نميدهند و موقع خواندن نامه بسمالله نميگويند؟
در پاسخ به اين مخاطب عزيز بايد گفت جنبههاي دراماتيك و داستاني هر اثري ايجاب ميكند تا شخصيتهاي آن اثر تفاوتهايي با هم داشته باشند و يكي از اين تفاوتها در نوع بيان ديالوگها بروز مييابد. همانطور كه در جامعه امروز افراد از طبقههاي مختلف با گويشهاي متفاوت با هم سخن ميگويند، در سريال مختارنامه هم آدمها بسته به طبقات اجتماعي خود بايد با هم متفاوت سخن بگويند. درخصوص سلام و عليك هم بايد گفت كه برخي صحنهها بنا به ضرورت داستاني حذف ميشود. اگر قرار باشد هر شخصيتي در مواجهه با ديگران سلام و عليك كند، علاوه بر طولاني شدن سريال، از جذابيت آن نيز كاسته خواهد شد. توجه داشته باشيد در صحنه اول سريال، وقتي مختار وارد كوشك ميشود چند بار از عبارت «عليك الاسلام» به طور متناوب استفاده ميكند و اين نشان ميدهد عدهاي به او سلام دادهاند و او پاسخ آنها را داده است. در خواندن نامهها نيز همين قاعده حاكم است ضمن آنكه اصل بر مضمون است و تلاش سريال نيز اين بوده كه كمتر به حواشي زائد بپردازد. بعيد است شما نيز وقتي در حال شرح ماجراي مثلا خواندن نامه يكي از عزيزان خود براي دوستي ديگر هستيد، وقتي به شرح نامه برسيد و بخواهيد ماجرا را تعريف كنيد، عين به عين نامه را براي او بيان كنيد. چنين قاعده اي در اين سريال نيز حاكم است.
كمك به حس باورپذيري
«ديالوگنويسي» يكي از مهمترين ويژگيهاي سريال مختارنامه است. البته اين شكل ديالوگنويسي تاكنون براي مخاطبان تلويزيون سابقه نداشته و به همين دليل استفاده از ضربالمثلهاي ايراني باعث كنجكاوي برخي مخاطبان در صورت چرايي اين مساله شده است.
در پاسخ به اين نكته بايد توجه مخاطباني را كه با اين شكل از ديالوگنويسي ارتباط برقرار نكردهاند به اين نكته جلب كرد كه طبق قواعد و اصول فيلمنامهنويسي زبان فيلم و سريال با زبان ادبيات و تاريخ فرق ميكند. نويسنده فيلمنامه نيز هميشه بايد براي اينكه يك مفهوم را در فيلم رساتر بيان كند، از تركيبهاي مختلف استفاده كند. البته بايد هميشه به اين مساله توجه كرد كه اين استفاده به حس باورپذيري كار لطمه نزند كه چنين اتفاقي هم درخصوص سريال مختارنامه رخ نداده است. براي درك بهتر مطلب به اين مساله توجه كنيد كه اگر قرار بود اين سريال به زبان واقعي ساخته شود و متن اثر به زبان واقعي قصه وفادار بماند، بايد اين سريال به زبان عربي ساخته ميشد و شخصيتها به زبان عربي گفتوگو ميكردند كه ديگر آن متن براي شما قابل درك نبود.
پايگاه اطلاعرساني مختارنامه