سيستمي كه جان
هنري، مالك آمريكايي جديد ليورپول و بسيار فراتر از او روي هاجسون ،
مربي اين فصل ليورپوليها داير كردهاند، نميتوان به درستي اين كار را
توصيف و ارزيابي كرد و مشخص نيست كه اين رويداد مثبت است يا منفي. از يك سو
كاراگر 34 ساله شده و حفظ چنين بازيكني تا 37 سالگياش قطعا نشانگر
فاكتورهاي آيندهنگري و خوشفكري در تشكيلات يك باشگاه نيست.
از جانب ديگر ليورپول در مقاطعي از فصل جاري به قدري بد كار
كرده كه حتي كاراگر نيز ميتواند به اين تيم خدماتي مفيد را ولو در
كوتاهمدت ارائه كند و مايه اميدواري نسبي آن باشد. كاراگر متولد منطقه
بوتل در بندر ليورپول است و اولين بازياش را در تيم اصلي باشگاه در سال
1997 به انجام رساند و با برگزاري فزونتر از 650 بازي رسمي براي ليورپول
از آن تاريخ تاكنون صاحب ششمين رتبه در جدول انجامدهندگان بيشترين بازيها
براي تيم اول بندر ليورپول است.
طي 13 سال اخير، كاراگر برنده 10 جام
قابل ذكر شده كه 2 جام حذفي انگليس، 2 جام اتحاديه اين كشور، يك جام يوفا و
فراتر از تمامي آنها يك جام قهرماني باشگاههاي اروپا در سال 2005 در صدر
آنها قرار ميگيرند. نايبقهرماني همين رقابتها در فصل 2007 هم در كارنامه
ديرپاترين مدافع 2 دهه اخير ليورپول خودنمايي ميكند. با اين وجود و به
رغم اين كه ليورپول در يكي از مسابقات مهم اخير ليگ انگليس چلسي را برد به
نظر ميرسد كه هاجسون و مردانش در اين فصل روي خوش را لااقل براي درازمدت
نخواهند ديد.
سرمربي
سابق اينترميلان و تيم ملي سوئيس كه 64 ساله شده و آمدنش به آنفيلد را در
سالهاي واپسين مربيگرياش مديون رساندن تيم كوچك فولام به عنوان نايب
قهرماني در مسابقات فصل گذشته ليگ اروپا (جام يوفاي سابق) است، مدعي است
كه حتي برخي رويدادهاي ظاهرا جنبي و غيرمهم نيز بيشتر در جهت تضعيف روحي
شاگردان وي در اين فصل عمل كرده و استحكام لرزان موجود در آنفيلد را سستتر
ساخته است. يكي از آنها به زعم اين مربي ، گرفتهشدن مجدد بازوبند
كاپيتاني تيم ملي انگليس از استيون جرارد سرگروه قدرتي ليورپول در اوايل
دور مقدماتي يورو 2012 درمهرماه بوده است.
اين رويداد كه در آستانه ديدار
انگليسيها با مونتهنگرو (تيم زلاتكو كرانچار كروات) صورت پذيرفت به
ادعاي هاجسون، وضعيت روحي جرارد را كه از شكست شديد انگليس در جام جهاني
امسال و همچنين شروع مشعشع ليورپول در فصل جاري مخدوش بود، تيرهتر كرد و
همسو با آن به كل ليورپوليها هم ديدگاهي منفيتر نسبت به رويدادهاي جاري
بخشيد و آنها را به اين باور توام با خرافهپرستي رساند كه امسال، سال آنان
نيست و بايد تا پايان فصل با بدبختي بسازند.
شايد هاجسون قصد دارد با عمدهكردن
مسائل جانبي ضعفهاي اصلي و فني تيمش را پوشش بدهد اما حتي در واپسين
روزهاي پاييز امسال و در طليعه سال 2011 هم ميتوان صداي هاجسون را شنيد كه
مدعي است اگر جرارد را آرام بگذارند و تورس و جوكول از مصدوميتهاي هميشگي
خود رهايي يابند، ليورپول ميتواند حتي مدعي جامهاي قهرماني در همين فصل
باشد. وي اخيرا به شبكه تلويزيوني اختصاصي باشگاه ليورپول گفته است: «خيلي
دلم ميخواست به كاپلو بگويم با تصميم چندي پيش خود درخصوص تعيين مجدد
كاپيتان تيم ملي انگليس چه لطمه روحي تازهاي را به ما وارد كرد! اين چه
معنا ميدهد كه شما بازيكني (فرديناند) را كه مدتها از ميدان دور بوده به
محض بازگشت از نو صاحب بازوبند كاپيتاني كنيد؟»
اگر تورس
نبود
با اين حال توقف مجدد ليورپول مقابل ويگان در مسابقه 19
آبان ليگ برتر انگليس كه پاياني بر 3 برد متوالي اين تيم بود، تاكيد
تازهاي بر اين حقيقت به شمار آمد كه مشكلات فني ليورپول نه از گرفتهشدن
بازوبند كاپيتاني تيم ملي انگليس از جرارد بلكه از كاستيهاي فني اين
باشگاه و نقايص ساختارهاي تاكتيكي طراحي شده توسط هاجسون برميخيزد.
خيليها به درستي معتقدند كه حتي برد 2 بر صفر اخير ليورپول در برابر چلسي
بيش از آن كه محصول چربش هوشياري تاكتيكي هاجسون بر طراحيهاي استراتژيك
كارلو آنچلوتي همتاي ايتاليايي بوده باشد، نتيجه 2 جرقه چشمگير انفرادي و
تازه از فرناندو تورس بوده و اگر اين اسپانيايي بلند قد و 27 ساله آن 2 گل
حرفهاي را در آنفيلد نميزد، ليورپول آن بازي حيثيتي را هم نميبرد.
با اين حال روحيه خوش
برخاسته از نتايج بهتر ليورپول در 20 روز اول آبان حتي تورس را نيز صاحب
خوشبينيهاي تازهاي كرده است. در حالي كه جوكول به سبب نمايشهاي يك در
ميانش و ديويد انگوگ به خاطر بازي ذاتا متوسطش و درك كوئيت به علت
مصدوميتهاي اخيرش نتوانستهاند ياور درجه اول تورس و هاجسون در ايام سخت
اخير باشند و در غياب خاويير ماسكرانوي كوچكرده به بارسلونا ليورپول حتي
در پست هافبك وسط هم برخلاف گذشته نزديك (كه ژابي آلونسو را هم داشت)
ميلرزد، تورس ميگويد: «فكر نميكنم كل فصل جاري براي ما از دسترفته
باشد. اغلب نتايج اخير ما حاكي از اين است كه اگر استمرار را ضميمه كار خود
و اشتباهات فردي خود را كم كنيم در پايان همين فصل ميتوانيم در تقسيم
جامها سهيم باشيم و پاداشي را براي خود برگيريم. بقيه بازيهاي رودرروي ما
با ساير بزرگان ليگ شامل 2 تيم منچستري، آرسنال و تاتنهام و نتايج آنها
ميتواند ما را صاحب پايهاي قويتر و قادر به صعودي بيشتر در جدول
ردهبندي ليگ كند. فكر ميكنم مشكلات 3 ماه آغازين فصل ما حل شده باشد.»
نگاه به
ليگ اروپا
شايد هم بهتر باشد تورس و يارانش ليگ
اروپا را هدف بگيرند. جامي كه آنها صعود خود را از گروه يازدهم آن قطعي
كرده و در اين راه بر استوا بخارست قهرمان سال 1986 اروپا و ناپولي فاتح
جام يوفا 1989 پيشي جستهاند و فصل پيش نيز به نيمهنهايي آن رسيدند و در
اين مرحله هم فقط تسليم اتلتيكو مادريدي شدند كه بعدا جام را تصاحب كرد.
اگر اين نيز بيشتر يك گمانهزني و احتمال به نظر ميرسد در اين شكي نيست كه
دردسرهاي آنفيلد به اين زوديها تمام نميشود و دنياي متغير و بيثبات
ليورپول ادامه دارد.
آمدن جان هنري تاجر آمريكايي كه باشگاه را از 2 مالك
آمريكايي قبلي ليورپول ـ جورج جيلت و تام هيكس ـ تحويل گرفته، بيش از آن
كه لزوما يك مسكن قوي و سريع براي دردهاي ليورپول بوده باشد و آيندهاي
درخشان را نويد بدهد، فقط دور كردن 2 مدير نامحبوب سابق باشگاه از مقابل
چشمهاي هواداران ناراضي بوده است و نه حتي ذرهاي بيش از آن.
منبع:
روزنامه Mirror