ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 18 تير 1403
دوشنبه 18 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 9 آذر 1389     |     کد : 12133

توحيد افعالی نشان می‌دهد هرم هستی يك فاعل بيشتر ندارد

به باور استاد دانشگاه تهران، در هرم هستی يك فاعل بيشتر وجود ندارد و آن خداست كه اين جهان و انسان‌ها را آفريده، شيطان و پيامبران را نيز او آفريده است. از يك جهت مسئوليت كارهايی كه بشر انجام می‌دهد، به عهده خداست؛ چون او می‌توانست اسباب گناه را نيافريند، ولی در نهايت اين خود انسان است كه تصميم به ارتكاب گناه می‌گيرد.

 
به باور استاد دانشگاه تهران، در هرم هستی يك فاعل بيشتر وجود ندارد و آن خداست كه اين جهان و انسان‌ها را آفريده، شيطان و پيامبران را نيز او آفريده است. از يك جهت مسئوليت كارهايی كه بشر انجام می‌دهد، به عهده خداست؛ چون او می‌توانست اسباب گناه را نيافريند، ولی در نهايت اين خود انسان است كه تصميم به ارتكاب گناه می‌گيرد.


«منصور پهلوان»، عضو هيئت علمی دانشگاه تهران
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) «منصور پهلوان»، عضو هيئت علمی دانشگاه تهران، در نشست «انسان در عين مختار بودن مجبور است؟!» از سلسله نشست‌های تخصصی دومين جشنواره مطالعات قرآنی دانشجويان ايران كه در خبرگزاری ايكنا برگزار شد، اظهار كرد: در يك‌سری آيات قرآن كريم كه هم مشيت الهی را مطرح می‌كند و در يك‌سری ديگر هم مشيت انسان‌ها را بيان می‌كند، اين‌ها با همديگر تعارض ندارند.

وی افزود: اراده خداوند بر جهان خلقت حاكم است، خدا اين دنيا را اين‌چنين كه هست، خواسته است، البته خدا ظلم و ستم را از ما نخواسته است و دستور داده كه ظلم و ستم را مرتكب نشويم، ولی يك دنيايی را مهندسی كرده كه در اين دنيا به اشخاص اراده بدهد، برايشان صدوبيست‌وچهار هزار پيامبر بفرستد، شيطان هم وجود داشته باشد، وساوس نفسانی هم وجود داشته باشد تا يك صحنه آزمون و امتحان باشد، تا ببيند كه انسان‌ها در اين امتحان چه می‌كنند.

استاد دانشگاه تهران عنوان كرد: خداوند می‌خواهد ببيند چه كسی در كدام ميدان گام برمی‌دارد، بعدا به حساب همه انسان‌ها رسيدگی می‌شود، آن‌هايی كه مطابق شرايع و دستورات انبياء عمل كرده‌اند برايشان پاداش، روح و ريحان خواهد بود و آنها كه خلاف عمل كرده باشند، برايشان عذاب خواهد بود. مقصود، اين است كه خداوند اين جهان را پسنديده است كه سرای ابتلاء، آزمون و امتحان باشد.

وی تأكيد كرد: در اين دنيا بايد اشخاص نيك و بد در كنار هم باشند و اقدام كنند، يكی كار خوب انجام بدهد، يكی كار بد انجام دهد. يك بحث ديگری هست كه شايد مجال و فرصت زيادی برای آن نباشد، در آيه شريفه 17 از سوره مباركه انفال بيان شده است: «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَكِنَّ اللّهَ رَمَى؛ و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند».

وی با بيان آيه شريفه 29 از سوره مباركه تكوير بيان كرد: «وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ؛ و تا خدا پروردگار جهانها نخواهد [شما نيز] نخواهيد خواست» اگر اين آيه شريفه را به تمام مردم سرايت دهيم نه به ائمه معصومين(ع) در اين آيات نيز جای سخن از بحث هست كه آيا توحيد افعالی و انتساب فعل از يك جهت به عبد و از يك جهت به خدا، صحيح است يا خير؟

وی اضافه كرد: در هرم هستی يك فاعل بيشتر وجود ندارد و آن خداست كه اين جهان و انسان‌ها را آفريده، شيطان و پيامبران را نيز او آفريده است. اگر كسی دومی در هرم هستی درنظربگيرد، مشرك است. از يك جهت مسئوليت كارهايی كه بشر انجام می‌دهد، به عهده خداست؛ چون او می‌توانست اسباب گناه را نيافريند.

نويسنده كتاب «فرهنگ واژگان نهج‌البلاغه» تأكيد كرد: بنابراين از يك جهت، تمام افعال انسان به خدا منتسب است، عبارت «بحول الله و قوته اقوم و اقعد؛ به حول و قدرت خدا برمی‌خيزم و می‌نشينم» گويای همين مطلب است. من با اين جمله ملاهادی سبزواری خيلی مشكل ندارم كه می‌گويد: «الفعلُ فعلُ الله و هو فعلُنا؛ در حاليكه اين فعل ماست، از يك جهت به خداوند منتسب است».

وی با بيان اينكه دادن اراده و نيرو به انسان از سوی خدا بوده است، تصريح كرد: از اين جهت است كه حتی كارهای بد ما به يك نظر، به خدا منتسب است، ما مثل ثنويين نيستيم كه دوگانه‌پرست باشيم، آنها يك اهريمن و يك يزدان را قبول دارند، ولی ما فقط يك خالق برای اين جهان قائل هستيم؛ لذا اگر آياتی مانند «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَكِنَّ اللّهَ رَمَى؛ و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند» وجود دارد، نظر به فاعل اصلی دارد.

استاد پهلوان افزود: اين خداوند متعال بود كه حمايت كرد و عنايت داشت و اين همه قوانين در طبيعت قرار داده كه تير چگونه حركت كند، از چه مسيری برود، آيا مسير آن توسط باد تغيير كند يا خير، آيا اين تير تأثير كند يا خير، تمام اين قوانين را خدای عالم مقدر كرده است؛ بنابراين می‌توانيم بگوييم همان‌طور كه استاد مهدی حائری يزدی در كتاب «هرم هستی» اين مطلب را مبسوط بحث كرده‌اند، در عالم هستی يك فاعل بيشتر وجود ندارد.

وی با بيان اين سؤال كه آيا شايسته است افعال ناصواب را به خدا نسبت دهيم، گفت: ادب اقتضا می‌كند كه ما كارهای بد را به خدا منتسب نكنيم، چون خدا نمی‌خواسته كه ما كار بد انجام دهيم، خدا صدوبيست‌وچهار هزار مرتبه در شرايع انبياء گفته است كه كار بد انجام ندهيد؛ لذا اخلاقاً صحيح نيست كه كارهای ناصواب را به خدا نسبت دهيم وگرنه در توحيد افعالی بيان می‌شود كه همه كارها توسط خدا و با اراده او انجام می‌شود.

در ادامه اين نشست حجت‌الاسلام والمسلمين «رضا برنجكار»، رئيس پرديس قم دانشگاه تهران اظهار كرد: اگرچه از اين جهت كه حول و قوه انجام افعال را خدا به ما داده است، در افعال ما خدا هم نقش دارد، ولی به‌هر حال با اين فرض كه خدا حول و قوه به من داده، اين من هستم كه بلند می‌شوم و می‌نشينم و ساير كارها را انجام می‌دهم؛ بنابراين من مسئول هستم.

منصور پهلوان:
ادب اقتضا می‌كند كه ما كارهای بد را به خدا منتسب نكنيم، چون خدا نمی‌خواسته كه ما كار بد انجام دهيم، خدا صدوبيست‌وچهار هزار مرتبه در شرايع انبياء گفته است كه كار بد انجام ندهيد؛ لذا اخلاقاً صحيح نيست كه كارهای ناصواب را به خدا نسبت دهيم وگرنه در توحيد افعالی بيان می‌شود كه همه كارها توسط خدا و با اراده او انجام می‌شود
وی افزود: خدا مشيت كرده و اجازه داده و شرايط را برای انجام فعل مهيا كرده، اما در آخر من تصميم گرفتم و مرتكب خطا شده‌ام؛ لذا من مسئول هستم. اين تفسير از توحيد افعالی صحيح است، ولی يك تفسير ديگری وجود دارد كه غلط است و آن اين‌كه در واقع خدا اراده كرده كه من اراده كنم بالجبر، مثل اينكه من چكشی را برمی‌دارم و ضربه وارد می‌كنم، اين چكش ابزار است و من خواسته‌ام كه اين چكش به اين سنگ بخورد و اين چكش نمی‌تواند به اين سنگ نخورد.

وی با اشاره به اين‌كه اگر بگوييم خدا اراده كرده كه من بالضرورة اراده كنم، اين جبر است، گفت: اما اگر بگوييم خدا اراده كرده كه من اختيار داشته باشم، خدا اراده كرده كه من قدرت داشته باشم، خدا حول و قوه به من داده و شرايط را مهيا كرده؛ در نتيجه تا خدا آن شرايط را مهيا نكند، من نمی‌توانم تصميم بگيرم؛ پس تا خدا نخواهد من نمی‌توانم هيچ كاری انجام دهم.

نويسنده كتاب «مبانی خداشناسی در فلسفه يونان و اديان الهی» ادامه داد: اكنون كه خدا خواسته است و شرايط را مهيا كرده و من در نهايت تصميم به گناه می‌گيرم، در نتيجه من مقصر هستم، اما درباره انجام كارهای نيك نيز، درست است كه باز هم خدا ابزار و شرايط را برای انجام فعل مهيا كرده، اما در نهايت باز خود من هستم كه تصميم می‌گيرم.

وی عنوان كرد: فرض كنيد يك پدر به فرزندش مغازه‌ای بدهد، پول هم بدهد، اجناس مغازه را نيز در اختيار او بگذارد و به او بگويد: بيا با اين مغازه كسب حلال كن و راه كسب را نيز به او بياموزد، آن فرزند هم بعد كسب حلال كند، در اينجا فرزند بايد بگويد: هرچه دارم از پدرم است چون مغازه را كه او به من داد، اجناس هم او داد، پول را هم او داد، راه را نيز او نشان داد و گفت از اين راه برو؛ بنابراين بايد بگويم كه هرچه دارم از پدرم دارم.

برنجكار اضافه كرد: آن پسر می‌توانست با آن امكانات و شرايط، كار خلاف كند و همين پول و سرمايه را در كسب غير حلال صرف كند و اگر او چنين كاری كند، مردم می‌گويند كه مقصر خودش است و درست نيست كه اين شخص بگويد: من كه كار خلاف كردم، پدرم مقصر است. درست است كه همه آن امكانات و شرايط را پدر مهيا كرده، اما همان پدر گفته كه از راه حلال برود و كسب حلال كند. اين دو جنبه كه در اين مثال بيان شد، با هم تفاوت دارند، گرچه در هر دو آن پسر تصميم گرفت و اختيار داشت.


نوشته شده در   سه شنبه 9 آذر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode