دكتر كيقباد بهدين: نظر شما درباره شير بهعنوان يك خوراك سالم و طبيعي چيست؟ شير گاوي كه در يك گاوداري صنعتي پرورش مييابد با شير گاوي كه در طبيعت ميچرد، تفاوت دارد؟
اگر به شما گفته شود علوفه مصرف شده در گاوداريهاي صنعتي با سموم شيميايي در برابر آفات حفاظت شده است، فكر شما به كجا ميرود؟ شايد به اين فكر ميكنيد كه آن سمومي كه گاو خورده تا چه حد روي شير او تأثير داشته؟ نكند وارد شير گاو هم شده باشد؟!
حالا يك چيز ديگر هم اضافه كنيم: آيا گوشت و جگر آن گاو از مولكولهاي سموم يا مواد حاصل از سموم بهرهمند شده است؟ و در نهايت اين كه خيار سبز گلخانهاي با خيار رسمي چقدر تفاوت دارد؟ آيا كودهاي شيميايي مصرف شده براي پرورش اين ميوهها يا مواد حاصل از آن هم وارد بدن ما ميشود؟ آيا سموم آفت كش استفاده شده در مزارع و باغها را همراه ميوهها و سبزيها ميخوريم؟
اتفاق بزرگ و تحول شگرف در كشاورزي در دهه 1940 ميلادي پيش آمد. استفاده از سموم آفتكش صنعتي در آن زمان از نگاه كشاورزان مانند يك معجزه بود. البته شكي نيست كه در آن مقطع كوتاه زماني تنها راه حل و چاره نجات براي تأمين غذا و پيشگيري از برخي مخاطرات سلامت بشر همين كاري بود كه انجام شد. اين مواد قدرت آن را داشتند كه حشرات موجود در طبيعت مانند پشه آنوفل مالاريا و آفات نباتي را نابود كنند.
همين خصوصيات مثبت و آثار مفيد اين مواد به حدي همگان را هيجان زده كرده بود كه در سال1948 جايزه نوبل پزشكي به دانشمندي اعطا شد كه براي اولين بار ددت (DDT) را بهعنوان يك آفت كش به جهانيان معرفي كرد.
مدتها طول كشيد تا مصيبتهاي ناشي از استفاده از اين مواد صنعتي چهره زشت خود را به بشر نشان دهد. نه تنها بهتدريج حشرات و آفات نسبت به سموم قبلي مقاوم شدند بلكه آثار زيان بار استفاده گسترده از اين مواد هم با به خطر افتادن حيات وحش و عواقب ناشي از برهم خوردن نظم محيطزيست با نابودي برخي گونهها و بههم خوردن اكوسيستمهاي طبيعي جلوهگر شد. همين قدر كفايت ميكند كه بدانيد ميزان مصرف اين گونه مواد در ايالت متحده در سال 1989 ده برابر ميزان مصرف در سال 1945 بود.
شايد بتوان خانم راشل كارسون را از پيشگامان جلوگيري از آسيب محيطزيست و كاهش مصرف اين مواد دانست. در حالي كه خانم كارسون از خطرات كشاورزي مبتني بر مواد شيميايي مضر پرده بر ميداشت، كشاورزان آينده نگري هم بودند كه به جاي كشاورزي شيميايي به كشاورزي زيستي روي آورده و زراعت بدون استفاده از اين مواد مضر را در دستور كار خود قرار داده بودند.
2 دهه طول كشيد تا طرفداران محيطزيست و حاميان كشاورزي زيستي با هم جبهه متحدي را تشكيل دهند. در دهههاي 80 و90 ميلادي با شكلگيري مبارزات گسترده اين جبهه براي محدودسازي استفاده از سموم و مواد شيميايي در كشاورزي، كمكم در بازار غذايي آمريكا برچسب جديدي با عنوان زيستي(Organic) روي برخي غذاها ديده شد.
كم كم كشاورزان علاقهمند به اين نوع زراعت با هم شبكهاي تشكيل دادند و توانستند با تبادل اطلاعات و ترويج تكنيكهاي كشاورزي زيست، محصولات خود را با كيفيت بهتر و نيز بسته بنديهاي جذابتر روانه بازار كنند. امروزه در ايالات متحده به سادگي محصولات زيستي در همه جا يافت ميشوند؛ يعني تقريباً از هر محصولي كه بخواهند تهيه كنند، هم نوع عادي آن-كه با استفاده از مواد شيميايي فرآوري شده - وجود دارد و هم نوع زيستي آن. اقسام خوراكها، انواع نوشيدنيها و حتي شكلات زيستي و....
هم اكنون در كشورهاي ديگري مانند ژاپن و اتحاديه اروپا هم استفاده از اين گونه محصولات رو به فزوني گذاشته است. شايد يكي از موفقترين كشورها در اين زمينه اتريش باشد كه هم اكنون درحدود 10 درصد از زمينهاي كشاورزي اين كشور به كشت زيستي و بدون استفاده از مواد شيميايي اختصاص يافته است. البته همچنان نگرانيها از بابت زيانهاي مسلم و احتمالي استفاده از اين مواد شيميايي ادامه دارد.
« زيستي» بودن يعني چه؟
زيستي بودن به روش كشاورزي خاصي اطلاق ميشود كه بهدنبال آن محصولات غذايي و اليافي (مانند پنبه) رشد و پرورش مييابند. در اين روش مديريت سامانه زندگي( اكوسيستم) گياهان و جانوران با اتكا به خاك سالم و غني جهت پرورش گياهان قوي، با قدرت مقابله در برابر آفات و حشرات مضر، به كار گرفته ميشود.
به عبارت ديگر در كشاورزي زيستي استفاده از مواد شيميايي سمي و ماندگار ممنوع است. زميني كه براي زراعت زيستي مورد استفاده قرار ميگيرد حداقل براي 3 سال نبايد در معرض هر گونه كود يا ماده شيميايي سمي ماندگار قرار گرفته باشد.
كشاورزان و كارگاههاي بسته بندي و فرآوري مواد بايد فهرست كامل روش و مواد به كار رفته جهت پرورش و فرآوري محصولات زيستي داشته باشند تا درصورت لزوم بتوانند ثابت نمايند كه مواد موجود در محصول نهايي از كداميك از عناصر خام در مواد اوليه حاصل شده است. در كشورهاي توسعه يافته، به صورت سالانه بازديد و بررسي زيستي بودن محصولات فوق توسط شركتهاي خصوصي مورد تاييد وزارت كشاورزي، صورت ميپذيرد.
كشاورزي زيستي به سادگي روشهاي سنتي كشاورزي همان طور كه پدران ما به آن اشتغال داشتند، نيست. كليد موفقيت در كشاورزي زيستي، استفاده از راهحلهاي مدرن و فني و بهرهگيري از تجارب ديگران و تفكر براي راهحلهاي جديدتر است. بهعنوان مثال، چگونه بايد بدون استفاده از سموم صنعتي ماندگار، از كرمخوردگي سيب درختي جلوگيري كرد.
روشي كه ابداع شده است به« اضمحلال لقاح فرومون» شهرت دارد. در اين روش در جاي جاي باغ سيب لولههاي كوچكي آويخته ميشود كه عطري مشابه بوي حشره جنس ماده از خود متصاعد ميكند. اين بو، حشره نر را گيج ميكند و از نزديك شدن آن به حشره ماده جلوگيري ميكند. پس كرمي توليد نميشود كه بتواند به سيب زيان برساند. اين شگرد، بسيار فني، غيرسمي و فقط مختص گونه مضر حشره بوده و به ساير حشرات آسيبي نميرساند.
احشام زيستي هم بايد در سامانه زيستي پرورش يابند. غذا و علوفه آنها بايد به روش زيستي رشد كرده باشد. از سوي ديگر، استفاده از هر گونه آنتي بيوتيك و هورمونهاي مصنوعي در اين گونه دامها ممنوع است. اين دامها بايد بتوانند به فضاي باز و خارج از محلهاي مسقف نگهداري خود، دسترسي داشته باشند. در واقع، با تغذيه خوب و كاهش استرس وارد به حيوانات اهلي به كمترين حد ممكن، ميتوان حيواناتي بسيار قوي پرورش داد كه در برابر بيماريها مقاوم باشند.
مواد غذايي فرآوري شده « زيستي»
اگر حداقل 95 درصد از مواد اوليه يك ماده غذايي فرآوري شده از محصولات زيستي تهيه شده باشد و 5 درصد باقيمانده نيز از مواد طبيعي يا مواد شيميايي مورد تاييد وزارت كشاورزي كشور مربوطه باشد، ميتواند از عنوان«زيستي» روي بسته بندي خود استفاده كند. البته هيچيك از اين مواد نبايد حاصل فرآيندهاي مهندسي ژنتيك باشد. بهتر است اينطور ياد بگيريم كه « زيستي» عنوان يك فرآيند است، نه يك محصول. وقتي روي يك محصول عنوان زيستي مشاهده ميشود يعني اين محصول در يك سامانه زيستي پرورش يافته و فرآوري شده است.
شايد اين جمله بهتر بتواند مفهوم را بيان كند:« هيچ چيز افراطي و سخت گيرانهاي در روي آوردن به محصولات زيستي به چشم نميخورد؛ اين كار مانند بازگشت به ارزشهاي سنتي است، البته كهنترين نوع اين ارزشها.»
چند جواب به چند سؤال
نبايد اين گونه تصور كرد كه محصول زيستي فاقد هر گونه ماده شيميايي آفت كش است. متأسفانه اكثر آفت كشهاي شيميايي براي مدت زمان طولاني در محيط زندگي باقي ميمانند و با باد و جريان آب به گردش در ميآيند و در بافت چربي ماهي و ساير حيوانات تجمع پيدا ميكنند و بدين ترتيب وارد چرخه غذاهاي ما ميشوند.
برخي تحقيقات نشان ميدهند كه بقاياي برخي از اين مواد شيميايي هزاران كيلومتر دورتر از محل مورد استفاده يافت شدهاند و برخي از آنها تا چند دهه در طبيعت دوام آوردهاند. بهعنوان مثال با وجود اينكه هم اكنون بيش از 30سال از ممنوعيت استفاده از DDT در آمريكاي شمالي ميگذرد، هنوز ميتوان بقاياي آن را در خاك و حتي نمونهبرداريهاي شهري ملاحظه كرد.
مورد دوم اين كه عبارت طبيعي را نبايد معادل زيستي دانست. عبارت طبيعي يعني فاقد افزودنيهاي مصنوعي، نگهدارندهها و رنگهاي مصنوعي. كلمه طبيعي به روش پرورش غذا و گياه هيچ اشارهاي ندارد.
مواد غذايي زيستي همان گونه كه قسمتهايي از آن بهطور خلاصه بيان شد، تحت شرايط هماهنگي با محيطزيست و بدون مواد شيميايي ماندگار توليد ميشوند. بهعنوان مثال، وقتي روي پاكت شير نوشته شده است: شير طبيعي، مفهوم آن اين نيست كه براي گاو مورد نظر از هورمون رشد گاوي نوتركيب استفاده نشده است. پس كلمه طبيعي هيچ نشاني از شرايط نگهداري و پرورش گياه يا حيوان مربوطه ندارد.
به هرحال، اگر چه مضرات استفاده از مواد شيميايي ماندگار روي محيطزيست كاملاً به اثبات رسيده ولي هنوز دلايل علمي كامل و اثبات شدهاي براي تأثير منفي آنها روي سلامت انسان به دست نيامده است.
هم اكنون بيشتر شواهدي كه تأثير منفي اين مواد بر سلامتي انسانها را نشان ميدهد در حد آزمايشگاهي است و در دنياي واقعي، اثبات آن، كار بسيار بسيار دشواري است.
اما متأسفانه هر ازگاهي اخباري مانند افزايش نوزادان داراي مشكلات مادرزادي در استانهاي جنوبي يا افزايش شديد ميزان سرطان خون در بچههاي تهراني به گوش ميرسد كه گاه متخصصان و مسئولاني بااراده آنها را پيگيري ميكنند و ميفهمند كه مثلاً آلودگي صنعتي در آب درياهاي جنوب و ورود آن مواد به ماهيها و خوردن اين ماهيها در ناقص الخلقه بودن نوزادان جنوب نقش دارد. همچنين افزايش ميزان برخي آلايندههاي هوا در تهران روي بيماري بيشتر كودكان تهراني بيتأثير نيست. |