ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 4 آذر 1403
يکشنبه 4 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 3 آذر 1389     |     کد : 11879

مثلثي ويژه در ميامي

همزمان با شروع فصل جديد ليگ بسكتبال حرفه‌اي آمريكا (NBA) به نظر مي‌رسد كه ميامي هيت در عين تلقي شدن به عنوان يكي از 3 قدرت اصلي اين پيكارها و مدعي اول قهرماني، منفورترين تيم اين مسابقات نيز باشد.

خريداري لبرون جيمز از كليولند كاواليرز و جذب كريس بوش از تورونتو رپتورز و قرار دادن آنها در كنار دوواين ويد كه در سال‌هاي اخير پيوسته مرد اول هيت محسوب مي‌شد و ساختن مثلث تهاجمي فوق‌العاده‌اي از اين طريق قطعا تيمي قدرتمند را در ميامي تشكيل داده اما همسو با آن، خيلي‌ها به روش جذب اين دو بازيكن و اثري كه از آن در اذهان به جاي مانده است، اعتراض دارند.

جف وان گاندي، مربي آشناي بسكتبال و كارشناس يك شبكه بزرگ خبري در آمريكا معتقد است حالا كه مسابقات NBA شروع شده، مساله فوق در لابه‌لاي رقابت‌ها و گرماي آن گم و توجه فقط به نتايج رقابت‌ها و چند و چون آن مبذول مي‌شود.

در حقيقت نكات فني بر هر چيز ديگري سايه خواهد انداخت اما خود بازيگران تيم معتقدند كه ماجرا ادامه دارد و ردپاي جنگ‌هاي روحي ـ رواني اخير و رخدادهاي منفي و پرتزوير تابستان امسال در بازي‌هايي كه از چهارشنبه 5 آبان به راه افتاده و اواخر خرداد 1390 پايان مي‌گيرد، حس مي‌شده‌اند.

جيمز 26 ساله كه تا پيش از قضاياي اخير در جامعه بسكتبال كشورش محبوب بود، مي‌گويد: «شايد ماجرا براي خود ما حل شده باشد اما از ديدگاه سايرين ادامه دارد و اين را با متلك‌هايي كه دائما به ما مي‌اندازند، حس مي‌كنيم. البته به عنوان حرفه‌اي‌هاي اين ورزش ما بايد با اين‌گونه مسائل آشنا باشيم و با ضايعات آن كنار بياييم و حتي بكوشيم كه در چنين فضايي نيز به رشد فني خود ادامه بدهيم و به لحاظ تاكتيكي بهتر شويم.»

روش غلط

جيمز كه از شهر اكرون در ايالت اوهايوي آمريكا مي‌آيد، چون سال‌ها در كليولند كاواليرز، مطرح‌ترين تيم بسكتبال اين منطقه، مانده بود و تلاش مي‌كرد اين تيم را به قهرماني در NBA برساند، از محبوبيتي فراوان در آنجا بهره مي‌برد اما وقتي تصميم به رفتن و الحاق به ميامي گرفت، شايد كار او را مي‌شد درك كرد زيرا سال‌ها بازي و صبر او در كليولند منجر به قهرماني نشده بود و وي حس مي‌كرد بايد اين موقعيت را در مكاني ديگر و در تيمي قوي‌تر جستجو كند.

با اين حال، مشكل اين بود كه جيمز جا و روش غلطي را براي بيان خبر جدايي‌اش برگزيد و اين كار را به شكلي بحث‌برانگيز انجام داد. او با شركت در برنامه‌اي تلويزيوني به نام «تصميم» در شبكه ESPN ناگهان اعلام كرد كه از كاواليرز جدا و جذب هيت خواهد شد و از اين طريق تمامي نظر خوش و مثبتي را كه بر اثر سال‌ها اقامت و سختكوشي وي در كاواليرز حاصل آمده بود، در يك چشم به هم زدن از بين برد و حتي به اعتبار اين برنامه تلويزيوني نيز كه حاصل سال‌ها تلاش و پخش دائمي آن بود، لطماتي را وارد كرد و باعث افتادن آن از چشم‌ها شد.

براي هواداران كاواليرز، اين غيرقابل فهم بود كه چرا جيمز حاضر شده است نه در خفا و در حضور صميمانه آنها و به شكلي غيرتبليغاتي بلكه در يك برنامه پربيننده تلويزيوني موضوع جدايي‌اش از كاواليرز را رسما مطرح كند و به اين ترتيب آنها و اعتبارشان را خرد نمايد.

اين چنين بود كه شماري از آنان پيراهن‌هاي شماره 23 كاواليرز را كه به جيمز تعلق داشت، در خيابان‌هاي كليولند سوزاندند تا اعتراض خود را به مساله فوق به گونه‌اي مستقيم و آشكار نشان بدهند و اوهايو بعد از سال‌ها تحسين فرزند اول خود، او را دشمن خود بينگارد و تضادهاي وحشتناك موجود در جامعه بيمار و ناسالم و تبليغاتي و سرشار از رياي آمريكا بيش از پيش نمايان شود.

با نگاهي ديگر

داك ريورز مربي بوستون سلتيكز كه تيمش را در 3 سال اخير يك بار به قهرماني و يك مرتبه هم به نايب قهرماني N.B.A رسانده است، در دل پاييز 2010 مي‌گويد از دلايل نفرت تازه پديد آمده نسبت به لبرون جيمز، كريش بوش و تشكيلات هيت چندان سر در نمي‌آورد. استدلال او اين است كه تيم خود وي در اقدامي مشابه در تابستان 2007 كوين كارنت و ري آلن را جذب خود و آنها را ضميمه پال پي‌يرس كرد و با همين مثلث ويژه، هفدهمين عنوان قهرماني خود در اين ليگ در تاريخ حيات اين باشگاه را تصاحب كرد كه يك ركورد در اين پيكارها به حساب مي‌آيد.

در آن سال (2007)‌ هيچ‌كس به مساله فوق و استخدام گارنت و آلن توسط بوستون به همان چشمي نگاه نكرد كه در ماه‌هاي اخير به ماجراي انتقال جيمز و بوش به ميامي نگاه شده است . هر سه عضو مثلث خاص مورد بحث در جامعه بسکتبال مورد احترام بودند و بخصوص به کوين گارنت به خاطر سال‌ها تلاش‌اش در مينه سوتا و کوشش ـ ولو بي‌نتيجه ـ او براي قهرمان کردن آن تيم، اداي احترام شده بود.

يک پايان سينمايي

در آن سال کمتر کسي به بوستون و ترکيب آن ايراد گرفت و يا خيانت‌هايي را به آن نسبت داد که اينک به جيمز، بوش و به واقع به کل تشکيلات هيت نسبت داده شده است. به همين خاطر است که ريورز حس مي‌کند دير يا زود تماشاگران و دوستداران بسکتبال همان احساس را نسبت به ميامي و ترکيب و نفرات جديد آن خواهند يافت که به بوستون داشتند. او مي‌گويد: مردم از قصه زندگي کساني که به رغم رنج فراوان به عناوين قهرماني نرسيده‌اند و حالا در محيط و روندي تازه عنوان نخست را از نو هدف مي‌گيرند و سرانجام به هدف خود مي‌رسند، لذت مي‌برند.

آنها اين گونه قصه‌هاي خاص را که به درد فيلم‌هاي سينمايي و پايان‌هاي شيرين هاليوودي مي‌خورند، بسيار مي‌پسندند و برايشان جالب است که از فرجام نهايي کار اين گونه ورزشکاران پرکار و آرزومند مطلع شوند. قصه هيت و ترکيب تازه آن، چنان که بايد هنوز بازگو نشده است و زماني که چنين شود بسياري از نکات منفي فعلي رنگ خواهد باخت و جذابيت‌هاي موضوع بر ساير مسائل سايه خواهد انداخت. حسن ديگر قضيه براي تمامي تماشاگران NBA است زيرا حالا شمار تيم‌هاي قدرتمند و مدعي در ليگ بيشتر شده و نمي‌توان فقط يکي دو تيم را مدعي دانست و رقابت‌ها پاياپاي‌تر و تماشايي‌تر خواهد بود.

توان بالقوه

لبرون جيمز تا شبي که در برنامه تلويزيوني موسوم به «تصميم» خبر از جدايي‌اش از کاواليرز داد، هرگز و حتي به طور تلويحي و غيررسمي به سران کاواليرز از اين موضوع چيزي نگفته بود و از کريس بوش هم به اين خاطر که قبل از رفتن به ميامي ارتباط خود با تيم سابقش ـ رپتورز ـ را ناگهان کاهش داده و به روايت سر آنها را کلاه گذاشته بود، بشدت انتقاد شده است. به رغم تمام اين مسائل منفي، ‌در اين باره که ميامي توان بالقوه و لازم را براي خودنمايي کامل در ليگ و حتي کسب عنوان قهرماني را دارد، به رغم شكست اين تيم در روز آغازين ليگ ترديد چنداني حس نمي‌شود و به باور ناظران هيت شكل و نماي خوبي يافته و سقف پرواز آن بسيار بلند است. به موازات آن توجه رسانه‌ها به امور تيم هيت و فعاليت‌هاي آن در هر 3 ماه اخير نيز به شكل بسيار محسوسي افزايش يافته است.

حتي اگر به سبك و سياق فيلم‌هاي سينمايي آنها را آدم‌هاي بدقصه تلقي كنيم، سالن‌هاي محل انجام مسابقات هيت در شروع فصل جديد معمولا سرشار از تماشاگران بوده است و به هر حال هر دوره مسابقه و هر عرصه‌اي بايد آدم‌هاي بد نيز داشته باشد! ديويد اشترن مدير ديرپاي N.B.A مي‌گويد: «در سال 1985 كه تازه وارد تشكيلات N.B.A شده بودم، رقابت بوستون و ليكرز در اوج خود قرار داشت و براساس شهر و مكان زندگي مردم،‌ به آنها به چشم آدم‌هاي خوب و بد ماجرا نگريسته مي‌شد و اينك نيز افرادي در اين گونه كش و قوس‌ها بايد جاي آنان را بگيرند و شايد بهترين كانديداها براي اين مهم نفرات جديد و نامدار تيم هيت باشند.»

ببريد و منفور شويد!

لبرون جيمز با اوصاف فوق اين شانس را كه مثل مايكل جوردن در ايام بازيگري آن بسكتباليست توانا بسيار محبوب بماند از دست داده و ديگر جايگاه رفيع چهار ‌ پنج ماه پيش را ندارد اما مردي كه دهه 1990 را به طلايي‌ترين ايام براي شيكاگوبولز بدل كرد و 6 عنوان قهرماني N.B.A را به آن تيم بخشيد، براي او دلگرمي‌هايي را دارد. جوردن در فاصله كمي تا شروع سال 2011 مي‌گويد:‌ « وقتي ما در شيكاگو در اوايل دهه 1990 شروع به بردن مكرر مسابقات خود كرديم، منفور شديم و خارج از آن شهر كمتر كسي از ما خوشش مي‌آمد، بديهي است همان احساس در صورتي كه ميامي شروع به فتح اكثر مسابقات خود كند، در قبال اين تيم بوجود آيد. هر تيم قدرتمند و فوق‌العاده‌اي مخالفان زيادي دارد. افرادي كه بردهاي آن تيم، آنها را متضرر و از صحنه خارج مي‌كند. بنابراين با هيت است كه ثابت كند واقعا چقدر مايه و توان دارد، اما اگر قهرمان شود نبايد انتظار حمايت و محبت ديگران را داشته باشد و برعكس بايد در انتظار بدگويي‌ها و سمپاشي‌هاي ديگران باشد.»

دست برداريد

اما صرف‌نظر از مثلث توانايي جيمز، ويد و بوش و ساير بازيكنان كارساز هيت، اين باشگاه آدم‌هاي تاثيرگذار ديگري هم درون تشكيلات خود دارد كه مي‌توانند روند كارها را به سود اين تيم هدايت كنند و آن را از بحران‌ها و تهاجم رقبا، چه از نوع فني و چه از نوع تبليغاتي آن، مصون نگه دارند. يكي از آنها پت رايلي است. مردي كه اينك رئيس باشگاه هيت است و در 3 مقطع، سرمربي تيم هم بوده و تك قهرماني تاريخ حيات هيت به سال 2006 نيز با هدايت وي به دست آمده است. مي‌گويد: «اميدوارم مردم و رقبا از حساس شدن روي ما دست بردارند و اجازه بدهند اين تيم در آرامش شكل گيرد و چيزي بشود كه در توانش هست. حال چه خوب و چه بد و چه شكوفا و چه ضعيف. بايد به اين تيم مجال كار و تمرين و مسابقه داد و آن گاه به خودي خود معلوم مي‌شود كه چه كاره است و سقف پرواز آن به چه حدي است. اين درست نيست كه اين گونه به لحاظ تبليغاتي از ماه‌ها پيش به ما بتازند و آرامش و فرصت كار را از ما بگيرند. شايد آنها مي‌ترسند كه ما واقعا يك چيز فوق‌العاده باشيم و اگر به حركت درآييم، كسي حريف ما نشود، اما سكوت بهترين چيزي است كه براي ميادين و تيم‌هاي ورزشي به كار مي‌آيد زيرا در سكوت است كه تيم‌ها طرح موفقيت‌هاي پرسروصداي خود را در آينده مي‌ريزند.»

شروع با شكست

اگر همه اينها و موارد و رويدادهاي مختلف و متعدد هنوز در هاله‌اي از ابهام قرار دارد و هر چيزي براي ميامي و مثلث كاركشته تهاجمي آن متصور است، در اين شكي نيست كه هيت فصل جديد را بد شروع كرد و روز چهارشنبه 5 آبان در اولين بازي‌اش در زمين بوستون سلتيكز نايب قهرمان فصل پيش متحمل شكست 80 ـ‌ 88 شد و بجز لبرون جيمز 2 ضلع ديگر مثلث قدرت اين تيم بسيار بد كار كردند. اريك اسپولسترا مربي هيت معتقد است نتايج ابتداي فصل هيچ ملاك دقيق و قابل اعتمادي براي تشخيص توش و توان حقيقي يك تيم و پيش‌بيني آينده نيست و بايد صبر كرد تا اين تيم و تركيب جديدش از آب و گل درآيند. اسپولسترا اظهار مي‌دارد: «قرار هم نبود ما از همان روز اول، حريفان خود را له كنيم.» دوواين ويد هم مي‌گويد: «از 82 بازي مرحله اول، اين فقط اولين مسابقه ما بود. از هر كسي كه تصور مي‌كرد ما هر 82 مسابقه خود را مي‌بريم، از ته دل عذرخواهي مي‌كنيم؛ اما بد نيست هواداران ما از خواب غفلت بيدار شوند؛ زيرا در اين ليگ فقط بيدارها به نتيجه مي‌رسند.»

پرمهره و ناكام

تاريخ N.B.A سرشار از تيم‌هايي است كه خريدهاي درشت داشته؛ اما قهرمان نشده‌اند و نيويورك نيكز، يوتاجز، في‌نيكس، سائز، دالاس ماوريكز و سياتل سوپر سانيكز در 2 دهه اخير از آن قبيل بوده‌اند. آيا هيت به‌رغم پيشينه قهرماني سال 2006 خود يكي از جديدترين نمونه‌هاي اين فرآيند نيست؟ از آنجا كه تا اواخر فروردين 1390 در چارچوب مرحله اول ليگ (Regular Season) براي هر تيم 82 مسابقه شكل مي‌گيرد و سپس 16 تيم صعودكننده به مرحله پلي‌آف ديدارهاي متعدد ديگري را هم در اين مرحله تجربه مي‌كنند، پاسخ دادن به سوال فوق، كار بسيار سختي است؛ اما هيت لااقل اين را مي‌داند كه از بابت جذب لبرون جيمز، يكي از برترين بسكتباليست‌هاي شش هفت سال اخير جهان، هيچ ضرري نخواهد كرد و حتي حضور صرف او در اين تيم نيز به شهادت وقايع روزهاي نخست فصل تازه، موجد سود تبليغاتي و فني چشمگيري براي تيم مشهور بسكتبال ايالت فلوريداي آمريكا بوده و اين به خودي خود سودي بزرگ است.

منبع: روزنامه Miami Herald 


مترجم: وصال روحاني


نوشته شده در   چهارشنبه 3 آذر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode