ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 25 آذر 1404
سه شنبه 25 آذر 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 18 آبان 1389     |     کد : 11193

اندیشه آیینه کیفیت زندگی هر ملت

انسان را با هیچ شاخصه و صفتی با هیچ مفهوم و مضمونی با هیچ استعاره و تعبیری، منطقا و مصداقا مانع، جامع، ملموس و زنده‌تر از شاخصه، صفت، مفهوم و مضمون میراث تاریخ و فرهنگش نمی‌توان شناخت، فهمید و تعریف کرد.

انسان را با هیچ شاخصه و صفتی با هیچ مفهوم و مضمونی با هیچ استعاره و تعبیری، منطقا و مصداقا مانع، جامع، ملموس و زنده‌تر از شاخصه، صفت، مفهوم و مضمون میراث تاریخ و فرهنگش نمی‌توان شناخت، فهمید و تعریف کرد.
خوشه‌های تعاریف ارسطویی نیز درباره انسان از مزرعه‌های رنگارنگ همین میراث، درو، چیده و خرمن شده است. برهمین سیاق بسیاری از وصف‌ها، تعریف‌ها و تعبیر‌های متفکران و انسان پژوهان روزگار ما از انسان و شاخصه‌های انسانی او از بستر نیل همیشه جاری همین مواریث مدنی و معنوی برگرفته شده است.
انسان در جغرافیای میراث طبیعی و سپهر طبیعت با جانوران دیگر بر سر یک سفره و خوان ضیافت نشسته، تغذیه می‌کند و سهیم است. سفره و خوان ضیافت دیگری نیز هست که از جنس دیگر و متعلق به سپهر دیگر و محمل معنا و فحوای دیگری است. به این سپهر و جهان بشری اصطلاحا تاریخ و میراث فرهنگی اطلاق شده است. این میراث مدنی و معنوی فصل مشترک ما آدمیان از جانوران و میراث طبیعی و طبیعت است. نحوه بودن و حضور انسان را در جهان چونان هستنده‌ای تاریخی شده و تاریخمند با همین میراث مدنی و معنوی محک زده و می‌شناسیم.
این میراث و آثارش را در هر کجا و هر دوره‌ای که یافته‌ایم آنجا را مرز تمایز و منطقه و سپهر حضور انسان در جهان شناخته و پذیرفته‌ایم. از این منظر انسان تنها هستنده‌ای است تاریخی شده و تاریخمند که برای نسل‌هایی که از پی می‌رسند از خود میراث به‌جای می‌نهند؛ هستنده‌ای که میراث‌دار تاریخ، فرهنگ، هستی و هویت‌انسانی خویش است.
میراث یک مفهوم هلنی ‌تبارگران معنا و با ابعاد هستی‌شناختی و اسطوره‌ای فوق‌العاده غنی است. فعل میراز در زبان هلنی به معنای قسمت، پخش‌کردن، پراکندن و سهم هرکسی را به او دادن آمده است. واژه یا اسم مونث ای میرا ، یعنی تقدیر، قسمت و سرنوشت. این مفهوم در قرآن شریف با ترکیبات، مشتقات، مضامین و معانی فراوان و ژرف و بنیادین آمده است.
«فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک آیه و ان کثیرا من الناس عن آیاتنا لغافلون» (سوره یونس/ 92) یعنی حتی وقتی بازار و بساط نظام‌های ستم فرعونی کوبیده و روییده و برچیده می‌شود، میراثش را برای آنکه در نیل فراموشی غرق نشود در کرانه حافظه و تذکر تاریخی برای آگاهی و عبرت نسل‌هایی که از پی می‌رسند می‌بایست پاس داشت.
یک نگاه با دقت و تامل به محیط و فضای اطراف خویش، به منظرگاه فرهنگی و زیستگاه بشری که در آن تنفس کرده و موقعیت تاریخی‌ای که در آن قرار گرفته و تقدیر تاریخی که بر شانه گرفته‌ایم بسنده است تا متقاعد شویم و بپذیریم تا چه میزان ژرف و بنیادین و به‌طور مقدر و اجتناب‌ناپذیر میراث تاریخ، فرهنگ، مدنیت و معنویت ما با رگ و پیوند هستی و هویت انسانی ما با هر آنچه از دیروز و گذشته از مواریث و کالبد و آناتومی مادی جامعه و جهان بشری که در آن زندگی می‌کنیم گرفته تا نظام‌های پیچیده زبانی، ارزشی، اعتقادی، فکری و معرفتی امروز و اکنون ما درپیوسته و درتنیده و برنحوه حضور ما درجهان و تنظیم رابطه ما با دیگران تأثیر نهاده است.
توله‌های شیر، ببر، پلنگ، گرگ و گربه در آغوش میراث طبیعی و در دامن طبیعتی‌زاده می‌شوند که پیشاپیش هست. فرزند آدمی نیز به‌طور مقدر در دامن و آغوش میراثی افکنده می‌شود که پیشاپیش، نسل‌های بسیاری دربنیاد نهادن، ساختن، آفریدن، غنا بخشیدن و استمرار آن نقش مؤثر و تعیین‌کننده داشته‌اند و او نیز دراکتساب و صیانت از آن به حضور فعال بر صحنه فراخوانده شده است.
میراث فرهنگی چونان میراث طبیعی متعلق به همه نسل‌هایی است که از پی‌می‌رسند. هیچ فردی، هیچ گروهی، هیچ جامعه و جماعتی و هیچ دولت و ملتی مجاز به تخریب و تاراج آن نیست. حتی ارزش‌ها، باورها و نظام‌های فکری و اعتقادی که به دور افکنده می‌شوند در کرانه تذکر، حافظه تاریخی و موزه‌های تاریخ و فرهنگ چونان زمینه و ابزارمعرفت، منبع و ماده اندیشه، آگاهی تاریخی و مدرسه عبرت هم برای فهم موقعیت تاریخی که اکنون در آن قرار گرفته‌ایم هم برای نسل‌هایی که از پی می‌رسند می‌بایست پاس داشته و حفظ شوند. در تاریخ ملت‌ها و دولت‌ها همیشه جهل و خیانت شانه به شانه هم ساییده و حرکت کرده‌اند.
زنگ خطر افول و فروپاشی ملت‌ها هنگامی به صدا درآمده و در گوش‌ها طنین افکنده و شنیده شده که ریشه‌ها و بنیان‌ها هدف قرارگرفته و ارزش‌ها متزلزل و تخریب شده‌اند و ناموس مواریث مدنی و معنوی یک ملت در بازار مکاره سود و سودا به دیگری فروخته شده است.
فرهنگ و مواریث فرهنگی کیفیت زندگی هر ملتی را در عرصه تاریخ جهانی بیان کرده به تماشا می‌نهند و از جنس سود و سودا نیستند.

دکتر حکمت‌الله ملاصالحی


نوشته شده در   سه شنبه 18 آبان 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode