ژوزفاستالين، فرانكلين روزولت، وينستونچرچيل
سوم شهريور 1320 يادآور روزي است كه نيروهاي بيگانه سه كشور انگليس، شوروي و آمريكا خاك ايران را به اشغال خود در آوردند. در آستانه گسترش جنگ دوم جهاني به نقاط مختلف جهان، اوضاع داخلي ايران نيز از موقعيت مناسبي برخوردار نبود. رضاخان كه به اراده و پشتيباني انگليسيها به قدرت رسيده بود، يكي از سختترين حكومتهاي استبدادي را كه تا آن هنگام، ايران كمتر به خود ديده بود، حاكم ساخت. او به دلايل مختلف تغييرات بسياري در همه شوون كشور، مخصوصا در بعد مذهبي پديد آورده بود اما اين تلاشها، واكنشهاي مخالفي را در ميان عموم مردم و طبقات مختلف برانگيخت و سبب شد كه رضاخان فاقد هر گونه پايگاه اجتماعي و مردمي باشد. در واقع هر اقدامي كه آن چكمهپوش ديكتاتور در طول 20 سال سيطره خود انجام داد، در نهايت به زيانش تمام شد و نتيجه وارونه داد و هنگامي كه جنگ در اروپا درگرفت ديگر در جايگاهي نبود كه بتواند خود و مملكت را حفظ كند. بدين ترتيب، با آنكه ايران در اين جنگ رسما اعلام بيطرفي كرده بود، به علت آنكه راه ايران مناسبترين راه جهت كمك به جبهه شوروي بود، خاك ايران توسط سه كشور متفق به آساني و تقريبا بدون مقاومت ارتش رضاخان به اشغال در آمد و تا سال 1324 در اشغال اين نيروها باقي ماند.
اشغال ايران، عوارض و آثار گوناگوني در پي داشت؛ از سويي با يورش نيروهاي بيگانه تماميت ارضي و حاكميت سياسي ايران پايمال شد كه باعث حضور و سلطه قدرتهاي بيگانه تا ساليان زيادي گرديد؛ از سوي ديگر بر اثر بروز جنگ، مشكلات فراواني از قبيل قحطي، گراني، كمبود مايحتاج عمومي و ... گريبانگير مردم شد.
با اشغال ايران، رضا خان كه به مهرهاي سوخته تبديل شده بود به جزيره موريس در آفريقاي جنوبي تبعيد شد و محمدرضا پهلوي، ولیعهد او كه توانست سرسپردگي خود را به انگليسيها به اثبات برساند به تخت سلطنت نشست.
http://www.irdc.ir/event.asp?id=44