قتل عام افسران رژيم پهلوي در پادگان لويزان (1357 ش)
همزمان با اوج تظاهرات مردمي ضد رژيم و درگيريهاي شديد مردم با مزدوران پهلوي در عاشوراي 1357 ش، يك افسر، دو درجه دار و چهار سرباز مسلح، به ناهارخوري افسران ارشد پادگان لويزان در شرق تهران حمله كردند و با رگبار مسلسل، بيش از هفتاد نفر از افسران ارشد و درجهداران رژيم را كشتند. حمله كنندگان به جز يك سروان، بقيه كشته شدند. اين اقدام متهوّرانه در بين نظاميان اثر زيادي بخشيد و همه از جان خود هراسان شدند. دولت نظامي ارتشبد ازهاري پس از وقوع اين حادثه كه در كنار گوش خود، در تهران، آن هم در يك محيط نظامي اتفاق افتاده بود، سعي كرد حقيقت اين خبر در پادگانها منتشر نشود ولي در همان دقايق اوليه، خبر به اطلاع همه رسيد. در اين اوضاع، شاه، بيش از هر كسي در وحشت فرو رفت و نسبت به جان خود بيمناك شد. از اين زمان بود كه رييس دولت احساس كرد كه به هيچ وجه قادر به مهار كردن تظاهرات نيست و به زودي دولت او سقوط خواهد كرد.
شهادت استاد اخلاق آيت اللَّه "سيد عبدالحسين دستغيب" سومين شهيد محراب در شيراز (1360ش)
يتاللَّه سيدعبدالحسين دستغيب در سال 1292 شمسي (عاشوراي 1332 ق) در شيراز در خانوادهاي كه 800 سال سابقه علم و فضيلت دارند متولد گرديد. وي پس از سپري كردن مقدمات علوم اسلامي، در 22 سالگي به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آنجا از محضر استاداني چون سيدابوالحسن اصفهاني، شيخ محمد كاظم شيرازي و سيد ميرزا آقا اصطهباناتي استفاده نمود و پس از سالياني اقامت در نجف، از بزرگان حوزه علميه آن سامان، اجازه اجتهاد گرفت. در نجف روح جستجوگر آن شهيد در پي يافتن صاحبدلي بود كه او را به وداي ايمَن برساند، تا آنكه سرانجام در محضر پرفيضِ استاد اخلاق، ميرزا محمد علي قاضي تبريزي، آرامش يافت و از خواص استاد شد. آيتاللَّه دستغيب همراه با قيام امام خميني(ره) در سال 1341، مبارزات خويش را آغاز نمود و در 15 خرداد 1342 بازداشت و به تهران تبعيد گرديد. از آن پس چندين بار در مدت حكومت طاغوت بازداشت و تبعيد شد. در طي اين مقطع از مبارزات بود كه ايشان به همراه چهار تن ديگر از علما، اعلاميهاي صادر و شاه را از سلطنت خلع نمودند. آيتاللَّه دستغيب پس از پيروزي انقلاب اسلامي وظايف ارزشمندي را در نظام جمهوري اسلامي از جمله: نمايندگي مردم شيراز در مجلس خبرگان، امامت جمعه شيراز و نمايندگي امام خميني(ره) در استان فارس به عهده گرفت. آيتاللَّه دستغيب علاوه بر خدمات متعددي كه صرف ساخت، تاسيس و بازسازي بناها و آثار خيريه نمود داراي تاليفات متعددي است كه آدابي از قرآن، معراج، ايمان، گناهان كبيره، قلب سليم، داستانهاي شگفت و... از آن جملهاند. اين عالم وارسته و معلم اخلاق سرانجام در بيستم آذر 1360 ش برابر با چهاردهم صفر 1402ق هنگامي كه براي اداي نماز جمعه عازم محل برگزاري آن بود از سوي منافقين ضدانقلاب در 68 سالگي به شهادت رسيد.
رحلت فقيه اصولي و جامع معقول و منقول آيت اللَّه "ميرزا كاظم تبريزي" (1374 ش)
فقيه اصولي، محدث رجالي و جامع معقول و منقول، آيتاللَّه ميرزا كاظم تبريزي از علماي مشهور حوزههاي علميه نجف و قم، در حدود سال 1299 ش (1340ق) در تبريز به دنيا آمد و در نوجواني به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي پس از گذراندن دروس مقدمات و سطح در 21 سالگي به نجف كوچيد و از حضرات آيات: شيخ موسي خوانساري، شيخ محمدرضا آلياسين، سيد ابوالحسن اصفهاني، شيخ محمدكاظم شيرازي، سيدمحسن حكيم و سيد محمود شاهرودي بهرههايي وافر برد. آيتاللَّه تبريزي همچنين به مدت بيست سال از محضر درس فقه، اصول، رجال و تفسير آيتاللَّه سيد ابوالقاسم خويي استفاده كرد و از برترين تلامذهاش محسوب ميشد. فرزانه تبريز، همزمان با تحصيل، به تدريس سطوح عاليه و پس از چندي به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت تا اين كه در سال 1349 ش به قم آمد و يكي از پر بارترين مجالس درسي حوزه را تشكيل داد. آيتاللَّه تبريزي بر علوم مختلف همچون: فقه، اصول، حديث، رجال، تفسير، تاريخ، ادبيات، رياضيات، هيئت، هندسه، كلام، فلسفه و منطق تسلط فراوان داشت و با زبانهاي انگليسي و فرانسه نيز آشنا بود. برخي از تاليفات فراوان او كه سر به دهها مجلد ميزند عبارتند از: شرح عروةُالوثقي در 150 جلد، القواعد الفقهيه در 50 جلد، تطبيقاتُ الوسايل در 20 جلد، الاصول الجديده در 10 جلد، الفقه المُيسَّر و شرح اسفار. اين عالم بزرگ سرانجام در 20 آذر 1374 برابر با 18 رجب 1416 ق در 75 سالگي درگذشت و در قم به خاك سپرده شد.
وفات عبدالمطلب جدّ بزرگوار پيامبر گرامي اسلام (ص) (8 عامالفيل)
ابوحارث عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، بزرگ قبيلهي قريش در زمان جاهليت و از بزرگانِ عرب بود. وي مردي عظيمُ الشّان، رفيع منزِلَت، متَّصف به اوصاف پسنديده و مشهور به افعال حميده بود. عبدالمطّلب جد پدري حضرت محمد(ص) و امام علي(ع) است. قوم قريش رياست او را قبول داشته و به وجودش افتخار و مباهات مينمودند. از جمله آثار عبدالمطلب، حفرِ چاه زمزم است. او نذر كرد كه هرگاه، خدايِ متعال، به او ده فرزند پسر كرامت كند، يكي از آن جمله را به سُنَّت جدش، ابراهيم(ع)، قرباني كند. خداي، حاجتش برآورد و او را ده پسر عنايت فرمود. عبدالمطلب بر آن شد كه نذرش را ادا كند. قرعه به نام عبداللَّه، پدر حضرت محمد(ص) افتاد. چون خواست او را قربان كند، خويشانِ مادري، او را ممانعت كردند. سرانجام با راهنمايى يكي از بزرگان، قرار بر اين شد كه ديهي يك نفر را به جاي عبداللَّه قرباني كنند كه صد شتر معيَّن گرديد. عبدالمطلب همواره، محمد(ص) را نوازش ميكرد، او را ميبوسيد و دربارهي او سفارش مينمود و ميگفت: اين چهره را چهرهي سروَري و زعامت ميبينم. چون عبدالمطلب را مرضِ موت رسيد، ابوطالب را بخواند و او را گفت: محمد(ص) را از دل و جان مواظب باش كه اين كودك، رايحهي پدر را استشمام ننموده و مهر مادر نديده. اين كودك را آيندهاي پس شگفت در پيش است. تو مسؤولي در دوران كودكي، مراقب و مواظب او باشي، مبادا آسيبي به وي رسد. پيامبر بزرگ اسلام، در زمان رحلت جدّ خود، هشت سال داشت.
ازدواج پيامبر اكرم با حضرت خديجه(س) پانزده سال قبل از بعثت (25 عامالفيل)
پيامبر اكرم(ص) در 25 سالگي با مشورت و ياري عمويش ابوطالب(ع) با بانوي صاحب نام قريش، خديجه بنت خُويْلَد ازدواج نمود. خديجهي كبري(س) در تمام 25 سال زندگي مشترك با پيامبر اكرم(ص) يار و غمخوار آن حضرت بود. او نخستين كسي بود كه به دين اسلام ايمان آورد و با ايمان خويش مايهي آرامش خاطري براي نبي مكرم اسلام شد. آن بانوي مكرّمه، ثروت هنگفت خود را در راه رشد و تبليغ دين اسلام به پيامبر واگذار كرد و نقش مهمي در پيشرفت اين دين آسماني ايفا نمود. ثمرهي شيرين ازدواج خديجه با پيامبر اسلام دو پسر و چهار دختر به نامهاي قاسم، عبداللَّه، رقيه، زينب، امكلثوم و حضرت فاطمهي زهرا(س) بود.
درگذشت "آلفرد نوبل" شيميدان معروف سوئدي (1896م)
لفرد نوبل، شيميدان نامي سوئدي در 21 اكتبر سال 1833 در استكهلم سوئد متولد شد. وي تا ي تا 16 سالگي نزد معلم خصوصي درس خواند و با برخورداري از هوش سرشار خود، به پيشرفتهاي مهمي در علوم و فنون نائل گرديد. آلفرد همچنين توانست زبانهاي روسي، انگليسي، فرانسوي و ايتاليايى را به خوبي فراگيرد و وارد عرصه تحقيقات در زمينه شيمي گردد. پشتكار مداوم آلفرد نوبل سبب شد تا در هفتم ماه مه 1878م، پس از سالها تحقيق و مطالعه در زمينه علم شيمي، موفق به اختراع ماده نيرومند انفجاري ديناميت گردد. اما از اين ماده منفجره به جاي استفاده صلحآميز، به عنوان ابزار جنگي استفاده شد و نوبل را به فكر انداخت كه ديناميت بيخطر بسازد كه به راحتي منفجر نشود. آلفرد نوبل علاوه بر اختراع ديناميت، به 350 اختراع و اكتشاف ديگر نيز دست يافت و در 93 كشور، كارخانه و كارگاه توليدي داير نمود. نوبل كه اختراع خود را در دست دولتها و نظاميان براي مقاصد ضد بشري ميديد، بر آن شد تا با اختصاص ثروتش به كساني كه در زمينه پيشبرد علم و گسترش صلح فعاليت ميكنند جايزهاي اهدا نمايد. از اين رو، يك سال قبل از مرگ، در سال 1895م با اشتياق فراواني كه به پيشرفت علم داشت، وصيتنامه مشهور خود را در اين مورد تنظيم كرد كه بر اساس آن، بنيادي تأسيس شده و به افراد برجسته در علوم فيزيك، شيمي، پزشكي و ادبيات و نيز تلاشگران عرصه صلح جوايزي اهدا كند. اين بنياد كه به نام او، بنياد نوبل خوانده ميشود هم اكنون نيز به اين كار ادامه ميدهد. هر چند در اين ميان، اين جوايز به ويژه جايزه صلح آن، جنبه سياسي پيدا كرده و وسيلهاي براي تبليغ سياستهاي استكباري قدرتمندان غربي شده است. آلفرد نوبل سرانجام در دهم دسامبر 1896م در 63 سالگي درگذشت. (ر.ك: 29 ژوئن)