لغو قرارداد دارسي مربوط به نفت جنوب توسط ايران (1311 ش)
در سال 1280 ش (1901 م) ويليام دارسي، سرمايهدار انگليسي، موفق به كسب امتياز بهرهبرداري و لولهكشي نفت و قير در سراسر ايران، به غير از شمال و شرق كشور، به مدت شصت سال گرديد. صاحب امتياز، در تمام مدت قرارداد، از پرداخت ماليات، عوارض و حقوق گمركي براي كليه اراضي، ماشين آلات و وسايل و مواد لازمي كه وارد كشور ميكرد معاف شده بود. فعاليتهاي دارسي سرانجام پس از هفت سال منجر به دسترسي به چاه نفت عظيم مسجد سليمان گرديد و سود فراواني نصيب صاحب امتياز شد. پس از گذشت بيش از سي سال از انعقاد قرارداد، دولت ايران كه مكرّراً اين امتياز هنگفت را به ضرر مصالح منافع ايران اعلام كرده بود، آن را لغو كرد و خشم شركت دارسي را برانگيخت. پس از لغو قرارداد دارسي، انگلستان شكايتي عليه ايران به جامعه ملل ارسال كرد و پس از منازعات بسيار، سرانجام قرارداد 1933 به جاي دارسي به امضا رسيد. اين قرارداد هرچند به وسعت دارسي نبود ولي به نظر اكثر كارشناسان، داراي معايبي به مراتب بيش از محاسن بود. معايب قرارداد 1933، اختلافاتي را بين ايران و شركت نفت انگليس به وجود آورد كه در نهايت منجر به تنظيم قرارداد الحاقي گس - گلشائيان گرديد. انگلستان تا سالها بعد نيز بر نفت ايران خيمه زده بود تا اين كه با تصويب ملي شدن صنعت نفت، در 29 اسفند 1329، دست اين استعمار پير از اين منبع خدادادي كوتاه شد.
شهادت عالم نستوه و مجاهد آيت اللَّه "سيد حسن مدرس" به دستور "رضاخان" (1316ش)
آيتاللَّه سيدحسن مدرس در حدود سال 1249 ش در قريه "سرابه كچو" از توابع زواره اردستان در استان اصفهان ديده به جهان گشود. سيدحسن در 14 سالگي به اصفهان عزيمت كرد و ده سال تمام در آنجا به بحث و تحقيق پرداخت. وي در سال 1272ش به نجف اشرف هجرت نمود و به مدت هفت سال از محضر حضرات آيات علامه سيدمحمدكاظم يزدي، آخوند خراساني و نيز ميرزاي بزرگ شيرازي استفاده نمود و به درجات بالاي علمي دست يافت. سيد حسن پس از اخذ اجازه اجتهاد، به اصفهان باز گشت و به تدريس فقه و اصول مشغول گرديد. وي همزمان با اوجگيري نهضت مشروطه در ايران، وارد صحنه سياست شد و از طرف علما و مراجع شيعه به عنوان مجتهد طراز اول كشور براي نظارت بر قوانين مجلس شوراي ملي انتخاب گرديد. مدرس در سال 1290 ش، امور رسيدگي به مدرسه عالي سپهسالار (شهيد مطهري) را به عهده گرفت و مشغول تدريس در اين مدرسه گرديد. در دورههاي بعد، مبارزات مدرس، شكل ديگري به خود گرفت و او بارها با در نظر گرفتن منافع ملت با صاحبان قدرت، مخالفت ورزيد كه تحصن درحرم حضرت عبدالعظيم(ع) در اعتراض به دولت صمصامالسلطنه بختياري، مخالفت با قرارداد استعماري 1919م وثوقالدوله، اعتراض به كودتاي انگليسي رضاخان و نيز جمهوريت رضاخاني از آن جملهاند. با به قدرت رسيدن رضاخان، سيدحسن مدرس به عنوان دشمن شماره يك وي در مجلس، نسبت به زورمداريها و قدرتورزيهاي رضاخان مطرح شد و بر اثر سوء تدبير سردار سپه، طرح استيضاح رضاخان را به تصويب رساند. در اين ميان رضاخان مترصد فرصتي بود كه بتواند اين روحاني آگاه و عالم را از سر راه خود بردارد. رضاخان پس از به دست گرفتن سلطنت و پس از آن كه نقشه ترور مدرس را ناكام ديد، او را در شانزدهم مهر 1307 دستگير و به خواف و پس از مدتي به كاشمر از توابع خراسان تبعيد نمود و پس از ده سال تبعيد، ماموران شاه، وي را مسموم و سپس در دهم آذر 1316ش در 67 سالگي، در حال نماز خفه كردند. قيام مدرس، نخستين جرقه نهضت ضداستبدادي و آخرينِ آن نبود. مدرس، مظهر مقاومت ملت و آن عده از نمايندگان مردم بود كه به رمز توطئه و عمق فاجعه پي برده و معتقد به چاره كار قبل از وقوع حادثه بودند. قيام و مقاومت نستوه و حماسهآفرين مدرس در آن شرايط و جو اختناق و ارعاب، گرچه در لابلاي حوادث مشروطيت به عنوان يك جريان فرعي مطرح شده است، ولي در مطالعه تاريخ نهضتهاي اسلامي، عنوان و جايگاه مستقل و درخشاني دارد. انديشههاي سياسي مدرس را نه به عنوان يك اعتراض تاريخي بر يك جريان انحرافي، بلكه به صورت يك جريان و نهضت در ارائه تفكر درست و مايهدار سياسي و انقلابي اسلام، و تجديد حيات سياسي، بايد تلقي نمود.
اعلام لغو مصوبه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در روزنامهها به درخواست امام خميني(ره) (1341ش)
با اعلام تصويب لايحه انجمن ايالتي و ولايتي، علما و مراجع كه پي به ماهيت اصلي اين طرح برده بودند، دست به افشاي آن زدند. حضرت امام خميني(ره) نيز با تعطيل درسهاي خود، خواستار لغو اين مصوبه شدند. سرانجام علما تهديد كردند كه اگر دولت، تصويب نامه جديد را لغو نكند، مردم اقدامات شديدتري خواهند كرد. به دنبال اين تهديد، هيئت دولت در يك نشست طولاني، تصويب نامه مورخ 16 مهرماه 1341، مبني بر حذف قسم به قرآن براي نمايندگان، حذف قيد اسلام براي انتخاب شوندگان و حق راي براي بانوان در انجمنهاي ايالتي و ولايتي را لغو كرد. پس از جلسه دولت، نتيجه آن در هشتم آذرماه به اطلاع علما رسيد. اين اقدام كه در اثر فشار علما به دولت بود، موجي از خوشحالي را در ميان مردم به وجود آورد، اما حضرت امام، اطلاع رساني خصوصي را كافي ندانسته، خواستار اعلام همگاني آن توسط رسانههاي گروهي شدند. سرانجام با فشار پيگير روحانيت، دولت، تسليم شد و لغو اين مصوبه را در 10 آذرماه 1341ش در روزنامهها اعلام كرد. اين حركت توانست اولين پيروزي نهضت نوپاي اسلامي را به دنبال آوَرَد و جامعه را به سمت طاغوتستيزي سوق دهد. دستاورد نخستين گام قيام و مبارزه امام با رژيم شاه را ميتوان در چند مورد مطرح كرد. گسترش بيداري و آگاهي در ميان قشرهاي وسيعي از مردم مسلمان در زمينه مسائل سياسي كشور؛ افشاگري و نماياندن ماهيت رژيم ضداسلامي شاه؛ توجه دادن مردم به خطرهاي ناشي از وابستگي رژيم به قدرتهاي جهانخوار؛ هشدار در زمينه خطر پنهاني صهيونيسم؛ ايجاد اميد به پيروزي و شكستن افسانه قدرت شاه و ساواك؛ كشانيدن مردم به صحنه سياسي كشور و حضور توأم با هشياري مردم در مسائل جاري و از بين بردن حالت بيتفاوتي نسبت به مسائل سرنوشت ساز؛ و ايجاد وحدت كلمه در بين مردم.
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه و لَيلَة المبيت (1 ق)
مسألهي هجرت پيامبر از مكه به مدينه، در جريان بيعت دوم عقبه تثبيت و تعيين شد. كفار قريش با آگاهي از اين امر در صدد كشتن پيامبر برآمدند. براي اين كار پيشنهاد ابوجهل مورد موافقت سران قريش قرار گرفت كه براساس آن از هر تيرهي قريش، جوان دليري برگزيده شود تا همه با هم شبانه به پيامبر حملهور شوند و او را به قتل برسانند. خداوند، پيامبر را از توطئهي قريش آگاه كرد و فرمان هجرت ايشان را در همان شب صادر فرمود. پيامبر(ص) براي گمراه كردن كفار، علي(ع) را در بستر خود قرار داد. اين شب معروف به ليلةالمبيت شد و هجرت رسول اكرم(ص) مبدأ تاريخ مسلمانان واقع گرديد.
رحلت "زينب بنت خزيمه" همسر پيامبر(ص) در مدينهي منوره (4 ق)
زينب بنت خزيمه پس از آن كه شوهر اولش در اُحد به شهادت رسيد، به شرف ازدواج با حضرت محمد(ص) نايل شد و چند ماه پس از آن بدرود حيات گفت. اين بانوي بزرگوار از كثرت رَحْم و اطعام و صدقه برمساكين و فقرا به "امُّ المساكين" شهرت دارد.
آغاز قيام توابين در كوفه به رهبري "ابن صُرَد خزاعي" عليه حكومت ظُلم اُموي (65ق)
گروهي از مردم كوفه كه از شهادت امام حسين(ع) سخت اندوهگين شده و از اين كه امام را ياري نكردند، پشيمان شدند، توبه نموده و خود را توّابين ناميدند. اينان پس از اين كه بر مزار سيدالشهداء به عزاداري پرداختند، به رهبري سليمان بن صُرَد خزاعي از اصحاب رسول خدا و شانزده هزار نفر، راهي كوفه شدند تا انتقام خون امام حسين(ع) رابگيرند. در نتيجه، جنگي با لشكر شام روي داد كه سليمان كشته شد و سپاه منهزم گرديد.
درگذشت "ژوزف كونيو" صنعتگر فرانسوي و پدر اتومبيل (1804م)
ژوزف كونيو، صنعت گر فرانسوي در 3 سپتامبر 1725م در خانواده اي فقير متولد گرديد و بنابراين همواره در تلاش براي معاش بود. وي كه به كارهاي صنعتي و فني علاقه داشت بعد از 10 سال تلاش و كوشش موفق شد در 30 اكتبر 1769م اولين وسيله نقليه بخاري را كه به صورت خودرو ارائه شده بود، اختراع نمايد. اتومبيلي كه كونيو اختراع كرد سه چرخ داشت و با نيروي بخار كار ميكرد. ديگ بخار اين اتومبيل در جلو قرار داشت و سرعت آن پنج كيلومتر در ساعت بود. ژوزف كونيو مخترع بزرگ فرانسوي كه پدر اتومبيل ناميده ميشود، در 30 نوامبر 1804م در 79 سالگي درگذشت.
حمله نيروهاي نظامي شوروي به كشور فنلاند در آغاز جنگ جهاني دوم (1939م)
با شروع جنگ جهاني دوم، دولت شوروي كه همواره درصدد فرصت براي گسترش بيشتر قلمرو پهناور خود بود از موقعيت استفاده كرد و در 29 نوامبر 1939 به فنلاند حمله ور شد و نبرد سختي ميان ارتش سرخ شوروي و فنلانديها كه سرسختانه از ميهن خود دفاع ميكردند در گرفت. در اين جنگ، شوروي با بمباران شديد فنلاند، تعرض خود را ادامه داد تا اينكه در دوم دسامبر 1939 فنلاند به جامعه ملل شكايت برد. نتيجه اين شكايت تصميم جامعه ملل به مداخله در اين امر بود اما در 14 دسامبر همان سال، شوروي از جامعه ملل خارج گرديد و در عين حال به پيشروي خود در خاك فنلاند ادامه داد. اين مسئله به تسليم و نيز تجزيه فنلاند انجاميد و بخشي از نواحي آن به مالكيت شوروي درآمد.