رحلت عارف و فيلسوف شهير حكيم "محمد رضا صهباي قمشه ای" (1267 ش)
حكيم محمدرضا قمشهاي اصفهاني متخلص به صهبا در حدود سال 1202 ش (1241 ق) در قمشه اصفهان به دنيا آمد و مقدمات علوم را در همانجا فراگرفت. سپس براي تكميل معلومات به اصفهان رفت و در محضر بزرگاني همچون حاج ملامحمد جعفر لاهيجي، ميرزا حسن نوري، آقاسيد رضي لاهيجي به مدارج والايي در عرفان، فلسفه و حكمت دست يافت. حكيم قمشهاي پس از آن در اصفهان به تدريس كتب عرفاني پرداخت و در اواخر عمر در مدرسه صدر تهران مشغول تدريس بود. او در تدريس شرح فصوصِ الحكَم، شرح اشارات و اسفار ملاصدرا، يگانه روزگار بود و شاگردان فاضلي در محضرش پرورش يافتند كه حكمايي همچون ميرزا ابوالفضل كلانتري، ميرزاجهانگيز خان قشقايي، ميرزا عبداللَّه رياضي، ميرزا هاشم اشكوري، شيخ علي نوري، شيخ محمد بروجردي، ميرشهابالدين تبريزي، ملاعلي سمناني و ميرزا علي محمد اصفهاني از زمره آنانند كه همگي بر شاگردي اين عارف وارسته و حكيم برجسته افتخار ميكردند. اين حكيم بزرگوار كه معاصر ملاهادي سبزواري فيلسوف شهير آن دوران بود، سرانجام در هفدهم مهرماه 1267ش برابر با اول صفر 1306 ق در حدود 65 سالگي در تهران درگذشت و در قبرستان ابن بابويه در ري مدفون شد. الاسفارُ الاربِعَه و تحقيقها، حاشيه اسفار ملاصدرا و حايشه بر شرحِ تمهيدُ القواعد از جمله آثار اوست.
درگذشت نويسنده، محقق و مترجم معاصر، استاد "محمد ابراهيم آيتي" (1343 ش)
دكتر محمد ابراهيم آيتي بيرجندي در سال 1293 ش در گازار از توابع بيرجند در استان خراسان به دنيا آمد. وي از كودكي به فراگيري علم روي آورد و در گازار، بيرجند و مشهد، علوم قديم را آموخت. ايشان در مشهد از محضر استاداني همچون اديب نيشابوري، شيخ هاشم قزويني و شيخ مجتبي قزويني بهره برد و در طول دهه 1320 در بيرجند به وعظ و تدريس اشتغال داشت. دكتر آيتي سپس راهي تهران شد و از دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران در رشته فلسفه اسلامي درجه دكترا گرفت. پس از آن در همين دانشكده به تدريس روي آورد و سالياني به اين كار مشغول بود. او يكي از روحانيان آگاه به زمان خود و از جمله همفكران حضرات آيات سيد محمود طالقاني و استاد شهيد مرتضي مطهري بود و در انتشار نشريه گفتار ماه، نقش موثري ايفا كرد. از اين محقق برجسته آثار متعددي برجاي مانده كه تأليف سرمايه سخن، گفتار عاشورا، تاريخ پيامبر اسلام، تصحيح تفسير شريف لاهيجي، ترجمه افكار جاويد محمد(ص) و آيينه اسلام از آن گروهند. دكتر محمد ابراهيم آيتي سرانجام در 17 مهر 1343 ش بر اثر سانحه اتومبيل در پنجاه سالگي درگذشت.
تنفيذ حكم اولين دوره رياست جمهوري آيت اللَّه "خامنه اي" از سوي "امام خميني"(1360 ش)
سومين دوره انتخابات رياست جمهوري نيز در شرايطي برگزار شد كه كشور در اوج بحران سياسي قرار داشت. تداوم جنگ تحميلي و نياز نيروهاي جبهه به حمايت هاي لجستيكي، انساني و همچنين تشديد ترورهاي كور منافقين عليه مردم عادي كوچه و بازار دو بحران عمده كشور بود. نامزدهاي اين دوره از انتخابات عبارت بودند از: آيتالله سيد علي خامنهاي، سيد علي اكبر پرورش، حسن غفوري فرد و سيد رضا زوارهاي. آيتالله خامنه اي در اين انتخابات كه دهم مهر 1360 برگزار شد، در شرايطي به پيروزي رسيد كه 3 ماه پيش از آن خود در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد عوامل سازمان مجاهدين خلق قرار گرفته و از ناحيه دست و سينه به شدت مجروح شده بود. وي در اين انتخابات توانست از مجموع 8/16 ميليون رأي ماخوذه، بيش از 16 ميليون راي را از آن خود سازد و بالاترين درصد آرأ مردم را در جريان نه مرحله انتخابات رياست جمهوري به خود اختصاص دهد. آيت الله خامنهاي كه در سالهاي پس از پيروزي انقلاب مسؤوليتهايي چون عضويت در شوراي انقلاب، نمايندگي امام در شورايعالي دفاع، امامت جمعه تهران و نمايندگي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي را بر عهده داشت، دو دوره چهار ساله در سمت رياست جمهوري خدمت كرد.
وفات عالم و محدث شهير شيعه "سيد رضي" گردآوردنده ي نهجالبلاغه (406 ق)
محمد بن حسين، معروف به سيدرضي در سال 359 قمري ديده به جهان گشود. پدرش ابواحمد حسين بن موسي نام دارد كه نَسَبَش با چهار واسطه به امام موسي بن جعفر(ع) ميرسد. سيدرضي از بزرگان شيعه و داراي مقام و منزلت در دولت بنيعباس و دولت آلبويه بود و برادرش، سيد مرتضي، از بزرگان علما و فقهاي شيعه در قرن پنجم هجري قمري و صاحب تأليفات فقهي و اصولي است. سيدرضي از همان اوايل كودكي با اشتياق فراوان به محضر درسِ شيخ مفيد حاضر شد و به همراه برادر، مراتب ترقي و كمال را پيمود. وي علاوه بر جدّيت و پشتكار زياد، از نبوغي ذاتي و خدادادي برخوردار بود كه پيشرفتهاي علمي و ادبي او را سرعت ميبخشيد. سيدرضي از بزرگترين صاحبان فصاحت و بلاغت بود كه از دركي صحيح و ذوقي سليم بهره داشت. او در 9 سالگي چنان مهارتي در شعر از خود نشان داد كه باعث شگفتي همگان گرديد. وي در 30 سالگي، كل قرآن را در مدت كوتاهي حفظ نمود. سيد، همهي خلفاي بنيعباس را غاصبان خلافت و ولايت و حكومت اسلامي ميدانست و با اشعار خود، سعي در بيان حقايق و طرح عقايد انقلابي خود داشت. او در كنار فعاليتهاي سياسي، به تدريس و تاليف همت گماشت و شاگرداني فاضل و آثاري ماندگار از خود به جاي گذاشته است. شيخ طوسي، مفيد نيشابوري، مهيار ديلمي و ابوالحسن هاشمي و... از شاگردان سيدرضي هستند. معاني القرآن، تَلخيصُ البَيان عن مجازاتِ القرآن از جمله تاليفات اوست. شريف رضي در اقدامي بينظير، كلمات، خطابهها، نامهها و مواعظ امام علي(ع) را گردآوري كرد و با نام "نهج البلاغه" به جامعهي بشري اهدا نمود. سيدرضي اولين كسي است كه مكاني براي تحصيل طلاب علوم ديني تهيه كرد و آن را دارالعلم ناميد. سيدرضي از جمله علماي جامع شيعه است كه در زمينههاي مختلف علمي و اسلامي، مجتهد مسلّم و صاحب نظر بود و در شعر و ادبيات عربي، هماورد نداشت. سرانجام، سيدرضي اين عالم شهير اسلامي در محرم سال 406 قمري در 47 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد. بدن پاك سيد را پس از تشييعي با شكوه در منزلش به امانت به خاك سپرده و بعدها به حرم امام حسين(ع) در كربلا منتقل كردند.
افتتاح دانشگاه سُوربن فرانسه در پاريس (1256م)
بنيانگذار مركز علمي سوربُن، روبرت دو سوربن، كشيش دربار لويى نهم بود. او آرزو داشت كه مؤسسهاي ويژه براي دانشجويان فقير داير كند تا آنان بتوانند در آن، علم الهي بياموزند. و به تبليغ مسيحيت بپردازند. از اين رو، مركز علمي سوربُن در هشتم اكتبر 1256م در پاريس افتتاح شد و از آن پس، براي اخذ تصميم در مسائل ديني و علوم الهي به اين مركز و اساتيد آن مراجعه ميشد. از 1554م، سوربن محل مباحثات و مشاورههاي عمومي دانشكده علوم گرديد. فعاليت دانشگاه سوربن به عنوان يكي از قديميترين و معتبرترين دانشگاههاي جهان به تدريج گسترش يافت و رشتههاي گوناگون علمي در آن داير شد. اين مدرسه اينك محل دروس دانشكدههاي ادبيات و علوم دانشگاهي پاريس ميباشد.
آغاز "جنگ بالكان" با شركت بلغارستان، صربستان و يونان عليه عثماني (1911م)
امپراتوري عثماني در طي سالهاي متوالي، قسمتهاي وسيعي از غرب آسيا، شمال افريقا و شرق اروپا را تحت سيطره خود قرار داده و به قلمرو خود افزوده بود. در اين ميان زمزمههاي استقلالطلبي كشورهاي تحت سلطهْ باعث بروز درگيريهايى ميشد كه جنگهاي بالكان يكي از آن موارد بود. علت اصلي جنگ اول بالكان كه در 8 اكتبر 1911 به وقوع پيوست، خودداري امپراتوري عثماني نسبت به اعطاي آزادي و استقلال به كشورهاي صربستان، بلغارستان، يونان و مونتهنگرو بود. از اين جهت اين كشورها با تهاجمي سراسري، نيروهاي عثماني را از تمام متصرفات اروپايى آنها به جز قسطنطنيه (استانبول امروزي) بيرون راندند. اما نتيجه اين جنگ براي صربستان ناخوشايند بود، چرا كه با تأسيس كشور مستقل آلباني، صربستان از درياي آدِرْياتيك جدا شد. لذا از بلغارستانْ واگذاري قسمت عمدهاي از خاك مقدونيه را خواستار شد و اين امر، جنگ دوم بالكان را در سال 1913م به وجود آورد. در جنگ اول بالكان، روماني، يونان و عثماني برضد بلغارستان به صربستان پيوستند و بلغارستان را به شكست كشاندند. در نهايت و پس از جنگ، پيمان بخارست منعقد شد كه به موجب آن، سرزمينهاي بلغارستان تحت سلطه نيروهاي مهاجم قرار گرفت. جنگهاي بالكان كه در سوم دسامبر 1911م پايان يافت، احساسات ناسيوناليستي و مليگرايانه را به شدت افزايش داد و راه را براي جنگ خانمانسوز و جهاني اول در سالهاي بعد فراهم نمود.