ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 17 تير 1403
يکشنبه 17 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 22 مهر 1389     |     کد : 10316

شبيه سازی انسان به كمك تكنولوژی جديد

ظور از شبیه سازی انسانی، تولید نسخه ای مطابق اصل از انسان، بدون نیاز به تلقیح سلولهای جنسی مذكر و مؤنث است.


منظور از شبیه سازی انسانی، تولید نسخه ای مطابق اصل از انسان، بدون نیاز به تلقیح سلولهای جنسی مذكر و مؤنث است.
شبیه سازی حیوانی و نباتی نیزهمین گونه است.
ابتدا نكاتی كلی را تقدیم می داریم و سپس واردبحث شبیه سازی و حكم شرعی آن می شویم.
1. بررسی برخی نكات كلی كه شایسته است محقق در این گونه موضوعات مورد توجه قرار دهد: نكته اول: ما معتقدیم كه هر پیشرفتی كه صورت می گیرد و هر حقیقتی كه كشف می شود درچارچوب عظمت الهی بوده و استفاده از آن به معنای استفاده از قوانین الهی است و نقض یا تغییری در خلقت خداوند نیست. آنچه در شریعت موردنهی واقع شده، هرگونه بازیچه قراردادن نیروهای فطری است كه به آن اشاره خواهیم كرد یادست كاری در خلقت به منظور شعبده بازی یا سحرو فریب دیگران و یا هدر دادن ثروتی طبیعی است كه خداوند به انسان بخشیده است.
نكته دوم: وضع انسان نسبت به سایر موجودات،بسیار متفاوت است و این به سبب خصوصیاتی است كه او را ممتاز كرده و محور مخلوفات قرارداده و آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر اوكرده است. لذا طبیعت پیرامون انسان نیز به اعتبارمصلحت انسان و نیازهای حیاتی او مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین در بحث ما توجه اصلی به شبیه سازی انسان از طریق فن آوری است و به فرایند شبیه سازی در دیگر جانداران نمی پردازیم.
نكته سوم: شریعت، «اصالة الاباحه» را مقرر داشته است. این قاعده هرگونه تصرف انسان را مباح می داند مگر اینكه حرمت و منع آن ثابت شود. پس نمی توان هیچ چیزی را بدون دلیل حرام شمرد،همان گونه كه تجویز چیزی كه دلیلی بر حرمتش اقامه شده ممكن نیست.
نكته چهارم: نمی توان در برابر بحثهای علمی ایستادو آنها را ممنوع كرد، خصوصا چنین بحثهای تاثیرگذاری كه بر دنیای ناشناخته ای پرتو افكنده و درصدد كشف پیچیدگیها و مجهولات آن هستند. پس قبل از صدور هر حكم كلی لازم است كه تامل كنیم و حالاتی را كه خواه ناخواه با آنها مواجه خواهیم شد محاسبه كنیم.
نكته پنجم: هر حادثه نو ظهور، خصوصا اگر مربوط به مساله ای حیاتی باشد كه مجرای حیات بشری راتغییر می دهد، ناگزیر فضاهای عاطفی را برمی انگیزد و افكار را در فرضیه ها و گمانهایی غرق می كند كه بعضی از آنها جالب و برخی دهشتناكند وهر كدام از آنها طرفداران و موافقانی دارد. در چنین فضایی چه بسا محقق نتواند موضوع را بی طرفانه بررسی كند، بلكه ناخود آگاه به این گروه یا آن گروه متمایل می شود. بنابراین دست یابی به نظریه ای اجتماعی یا علمی و یا فقهی در این مرحله بعیداست.
نكته ششم: گاهی به فرضیه هایی بر می خوریم كه نتیجه تخیلات داستانی است، این فرضیه ها برسلامت تحقیق اثر منفی می گذراند. برخی ازفرضیه ها در این مساله بر محور اجتناب از انواع سوء استفاده ها به وجود آمده است، امری كه فقها ومتدینین را به منظور جلوگیری از هر بهانه ای به تحریم مطلق این موضوعات وامی دارد. پیش از این در مقاله دیگری به موضوع تلقیح مصنوعی پرداختیم، در آن بحث نیز فرضیه های مختلفی مطرح شد، سپس فقها واقعیت را پذیرفتند و حالات مختلف آن را جداگانه و به دور از غوغای فرضیات بررسی كردند. البته به نظر هنوز ما بحث آن كامل نشده است.
نكته هفتم: روش صحیح در این گونه مسایل، ابتدا ،بررسی خود موضوع و امكان تطبیق عناوین محلله یامحرمه بر آن است، سپس تلاش در جهت شناختن نتایج و عوارض ناشی از آن. گاهی نتایج خوب و بدبه هم آمیخته می شوند كه در این صورت بایدحالات غالب را در نظر گرفت.
نكته هشتم: باید اعتراف كرد كه تنها متخصصین علوم طبیعی حق دارند از آثار علمی مخرب یاسازنده این موضوع سخن بگویند و ما نمی توانیم قبل از پایان یافتن بحثهای ایشان در این باره اظهار نظركنیم. هنگامی كه آنان به نتایجی، هر چند شبه قطعی دست یافتند، ما می توانیم در باره سازگاری این آثار با اعتقادات و ارزشها و مبادی اسلامی ونظریات سیاسی و اجتماعی و برنامه های زندگی،نظر بدهیم. بنابراین تا زمانی كه نتایج علمی، قطعی نشده اند، تعجیل در بیان حكم شایسته نیست.
نكته نهم: اسلام خانواده را زیر بنای اجتماع می داندو بدین سبب، نظریه اجتماعی خود و احكام متنوعش را براساس این هدف بنا می گذارد و شدیدادر مقابل هر گونه تخریب خانواده می ایستد.بنابراین در نظر گرفتن این حقیقت هنگام اتخاذهرگونه دیدگاه اجتماعی، ضروری است.
نكته دهم: عملیات تلقیح مصنوعی با استفاده از فن آوری علمی در این بحث ما نمی گنجد. در تلقیح مصنوعی، فن آوری به رفع موانع یا آماده سازی شرایط لازم برای جریان روند طبیعی تولید مثل می پردازد، بنابراین در حالاتی كاملا جایز است مانند تلقیح مصنوعی بین نطفه زن و شوهر و درحالاتی جواز آن مورد اختلاف است.
بدون شك عدم باروری نوعی بیماری است، زیرانقصی در حالت طبیعی تولید مثل است، لذا هر گونه استفاده از فن آوری در این مسیر مطلوب خواهدبود. اما محدوده آن، اجتناب از محرمات شرعی دركاربرد این فن آوری است و هنگامی كه به حدضرورت رسید محظورات به اندازه ضرورت، جایزمی شوند.
به نظر می رسد هر گونه استفاده ای از این قبیل آثارمنفی بر روابط اصلی بین زن و شوهر و فرزندان آنهاندارد. همچنین ممنوعیت آزمایش ژنتیك قبل ازباروری و اثر گذاری بر نوع صفاتی كه در فرزندان تكوین خواهد یافت، هیچ توجیه، شرعی ندارد،خصوصا اینكه هدف از این كار، تقویت بنیه فرزندان و محافظت آنها در مقابل بیماریها و اشباع میل مشروع والدین باشد، البته به شرط آنكه بااحتمال ضررهایی كه تاثیراتی منفی بر حیاتشان دارد، همراه نباشد.
برخی گفته اند: عملیات پاكسازی ژنتیكی و انتخاب جنین، نوعی تبعیض است. ما دلیل مقبولی برای این سخن نمی بینیم، بلكه گاهی پاكسازی ژنتیكی به منظور حفظ سلامت جنین واجب می شود، اگرثابت شود جنین مبتلا به بیماریهای خطرناكی است.در این صورت اگر امكان اصلاح جنین وجود نداشته و زندگی جنین یا مادر در خطر باشد، سقط جنین جایز خواهد بود، خصوصا اگر جنین در مراحل اولیه حیات باشد. در هر صورت قانون «تزاحم» بین اهم و مهم تكلیف این گونه حالات را معین می كند.
نكته یازدهم: پاكسازی مورد بحث برای تكمیل توانایی های طفل است، از این رو كاملا با كرامت طبیعی و حقوق انسان سازگاری دارد.
لذا از آن رو كه به كارگیری تكنولوژی ژنتیك منجربه رشد نیروها و فزونی امكانات انسان، می شود،هیچ قاعده فلسفی در این مورد وجود ندارد كه ما رانگران حصول تبعیض اجتماعی كند. نباید این مسئله را با استعمال مخدرهای نشاط آور ممنوع كه آثار خطرناكی بر حیات انسان دارد، قیاس كرد.
نكته دوازدهم: هرگونه تصرف طبیعی در هندسه ژنها كه برای تقویت آنها صورت گیرد، نمی تواندبرحالت فطری كه شخصیت انسان را تعیین می كندوانگیزه ها و قدرت اراده و تحلیل عقلی و حركت اوبه سوی كمال را محقق می سازد، تاثیر بگذارد. بله،لازم است كه از تصرفات منفی خطرناك كه درانسان خوی در درندگی و توحش را زنده می كند ونیروی عقل و اراده اش را زایل می كند، به شدت بپرهیزیم.
نكته سیزدهم: آیا شبیه سازی از طریق فن آوری منجر به ایجاد شكاف بین فعالیت جنسی و تولیدمثل طبیعی می شود؟ آثار آن بر خانواده و كودك چیست؟ به كارگیری فن آوری تولید مثل اگر در چارچوب روابط زوجین باشد، با هر وسیله و روشی انجام گیرد حتی با رشد نطفه در ظروف ازمایشگاهی،هیچ مشكلی ایجاد نمی شود. به كارگیری این روش ها و وسایل از نقش فعالیت جنسی بین زن وشوهر نمی كاهد و بر رابطه خانوادگی اگر بارضایت كامل زوجین باشد هیچ تاثیر منفی ندارد.اسلام با احكام متنوعش، سعی در جهت دهی فعالیت جنسی صحیح به منظور تشكیل خانواده ای صالح دارد و با هر گونه انحراف فعالیت جنسی درمسیری دیگر، مبارزه می كند و برای آن مجازاتهای شدیدی وضع كرده است.
اما اگر از چارچوب روابط زن و شوهر فراتر رویم،قضیه شبیه سازی ابعاد دیگری پیدا می كند، برخی آن را تایید و برخی با آن مخالفت كرده اند و هركدام دلایلی دارند. لذا لازم است با كمی تفصیل به این موضوع بپردازیم.
2. نگاهی به شبیه سازی و حكم شرعی آن شبیه سازی چیست؟ دانشمندان(1) شبیه سازی را به انواعی تقسیم می كنند، از جمله سنتی و جدید.
شبیه سازی سنتی یعنی تولید نسخه هایی مطابق بااصل از گیاه یا حیوان، بدون نیاز به تلقیح سلولهای جنسی مذكر و مؤنث. این كار با داخل كردن هسته هر سلول از سلولهای بدن مثلا سلول پوستی به تخمك بالغ پس از تخلیه آن از هسته اش، انجام می شود. هسته جدید شروع به تقسیم شدن می كند،البته نه برای به وجود آوردن سلولهای پوستی، بلكه با تاثیر از مایع سلولی سیتوپلاسم شروع به ساختن جنینی می كند كه نسخه ای مطابق با اصل، ازشخصی است كه سلول را از او گرفته ایم.
شبیه سازی جدید بر این اساس است كه به منظورجلوگیری از تقسیم شدن طبیعی سلولهای جنسی ازپاره شدن دیواره ضخیم سلولی آنها جلوگیری می كند. در حالت طبیعی، اسپرم مذكر كه حامل نصف كروموزومهای سلول جنسی است تخمك بالغ را كه حامل نصف دیگر كروموزومهاست می شكافد و وارد آن می شود. سلول جدیدی كه ازتركیبات این دو حاصل می شود، حاوی چهل و شش كروموزوم است و پس از تركیب شروع به تكثیرمی كند.
دانشمندان در عمل شبیه سازی جدید از تخریب دیواره سلول جدیدی كه از تركیب اسپرم و تخمك ایجاد شده است جلوگیری می كنند، در این حال هسته این سلول به دو بخش تقسیم می شود و هربخش، خود را هسته مادر می پندارد و رشد خود رابرای تبدیل به جنین شدن آغاز می كند. بدین ترتیب جنینهای متعددی به وجود می آید كه كاملا مشابه هم هستند.
این شبیه سازی به هر دو شكل سنتی و جدیدش بی نیاز از تلقیح اسپرم مذكر و تخمك مؤنث و لو درمراحل اولیه نیست.
این تلقیح در شكل جدید،واضح است، اما در شكل سنتی بدین صورت است كه هسته گرفته شده از پوست مثلا نتیجه تكثیرسلولی می باشد كه پیش تر تلقیح شده است. این تخمك كه خود محصول وصلت است تبدیل به حیوان می شود، ولی این حیوان عقیم و معلول باقی خواهد ماند.
این موضوع، هیاهویی در جهان برانگیخته است ودانشمندان علوم طبیعی و جامعه شناسان و فقها به دو دسته موافقان و مخالفان آن تقسیم شدند: نظر موافقان: موافقان شبیه سازی بر دو نكته اساسی تاكید دارند:نخست آنكه دلیلی بر منع این كار وجود ندارد، دوم آثار مثبت بزرگی كه این كار می تواند داشته باشد وافقهای علمی ای كه در برابر انسان می گشاید، ازجمله:
الف) دانشمندان از این طریق اطلاعات مهمی درزمینه تمایز سلولها، شناخت ریشه امراض سرطانی،آثار منفی وراثت، عوامل مصونیت از بیماری، علل سقط جنین ، وسایل جلوگیری از بارداری و.. به دست خواهند آورد.
ب) امكان باروری زوجهای عقیم.
ج) كمك به سلامت نسل آینده، و بهینه سازی حیات آنان.
د) مشاركت در استفاده از صفات ممتاز افراد وافزایش آنها.
ه) كمك به موفقیت تحقیقات با اجرای آنها برروی انسانهای كاملا مشابه، به منظور اطمینان ازسلامت نتایج تحقیقات.
موافقان می گویند: شبیه سازی، عملی طبیعی است كه در برخی حیوانات به صورت طبیعی انجام می گیرد. آنان تاكید می كنند كه علم از آن همگان است و توقف تحقیقات علمی و محروم كردن بشریت از نتایج آن امری غیر ممكن است.
در اینجا در تصور جامعه ای بدون بیماری، مستحكم، حاوی نسل های معرفتی گسترده و... اغراق شده است.
نظر مخالفان: مخالفان نیز در بیان پیامدهای زیانبار این عمل،بسیار خیال پردازی كرده بلكه در خیال پردازی ازموافقان پیشی گرفته اند. از جمله گفته‌اند:

الف) این عمل مستلزم اختلاط انساب است.
ب) تغییر در خلقت خداوند است.
ج) دخالت در خلقت خداوند است.
د) منجر به بی نیازی از ازدواج می شود.
ه ) احتمال منهدم شدن جوامع و جدا شدن انسان ازانسانیت خود.
و) استمرار بشریت منوط به تنوع ژن است، كه این تنوع در خلال این روش نابود می شود.
ز) تشویق به سقط جنین است.
ح) رغبت طبیعی فرزندان را به رغبت در صفاتی معین دگرگون می كند.
ط) مشكلات ارث پیچیده و سؤالات آن بی نهایت می شود، در حالی كه در شریعت از فساد مواریث نهی شده است.(2)
ی) احتمال سؤء استفاده مجرمان حرفه ای از این روش.
و ضررهای دیگری كه مخالفان فرض كرده اند و دراینجا نمی توانیم همه آنها بر شماریم.
ارزیابی اولیه این اتهامات: با ارزیابی این اتهامات، وضع آرای موافقان نیز روشن می گردد. با نگاهی گذرا به این اتهامات، درمی یابیم كه یارای مقاومت در مقابل نقد را ندارند.از این رو لازم است در آنها تجدید نظر شده و به استناد آنها موضع منفی قاطعی در برابر شبیه سازی اتخاذ نگردد.
مساله اختلاط انساب چیزی است كه بعضی روایات به آن اشاره و از آن نهی كرده اند، بلكه ساختار اجتماعی در نظر اسلام مبتنی بر این مساله است و در پرتو همین انساب ، نظامهای اجتماعی مهم مانند نظام خانواده، نظام ارث و برخی نظامهای اجتماعی دیگر شكل می گیرد.
در روایتی، محمد بن سنان از امام رضا(ع) نقل می كند كه در جواب سؤالاتش مرقوم فرموده است:و حرم اللّه الزنا لما فیه من الفساد من قتل النفس و ذهاب الانساب، خداوند زنا را برای فسادی كه درآن است از قتل نفس و از بین رفتن انساب حرام كرد.(3) در كتاب احتجاج شیخ طبرسی آمده است كه:زندیقی به امام صادق (ع) عرض كرد: لم حرم اللّه الزنا؟ قال: لما فیه من الفساد و ذهاب المواریث و انقطاع الانساب، لاتعلم المراة فی الزنامن احبلها و لا المولود یعلم من ابوه، «چرا خداوندزنا را حرام كرد؟ فرمود: برای فسادی كه در آن است و از بین رفتن مواریث و گسستن نسبها. در زنا، زن نمی داند چه كسی او را باردار كرده و فرزندنمی داند، پدرش كیست.(4) هر دو حدیث این نكته اختلاط انساب و از بین رفتن آن را مد نظر داشته اند و گویی از اموری است كه حرمت آن قطعی است، پس محدود به زنانمی شود و حرمت آن به هر چیزی كه این حالت ازآن به دست می آید، عمومیت دارد.
پاسخ موافقان شبیه سازی به این اشكال را می توان به طور خلاصه چنین بیان كرد: اولا: اگر هسته میهمان مثلا از پوست زوج وتخمك از زوجه گرفته شده باشد، می توان درستی نسب را تضمین كرد و شكی نیست كه مولود فرزنداین دو است. واضح است كه با فراهم بودن این شرایط، می توان به نتایج مثبت فراوانی دست یافت.
ثانیا: این حالت، پدیده اجتماعی گسترده ای را ایجادنمی كند، بلكه حداقل در زمان حاضر موارداندكی است. در این صورت وجود افرادی كه نسبشان معلوم نیست، یا فقط به مادر نسبت داده می شوند، مانعی ندارد و مستلزم اختلاط انساب آن گونه كه گفته شده نیست، بلكه مستلزم مجهول بودن نسب است كه موضوعا از احكام نسب خارج است.
ثالثا: احتمال سوء استفاده در موضوع تلقیح مصنوعی هم مطرح است و حال آن كه تقریبا همه فقها آن را جایز دانسته اند.
ما نمی خواهیم این اشكالات را تایید كنیم، بلكه تاكید ما بر آن است كه از ممنوع تراشی بی جهت بپرهیزیم .
اما موضوع تغییر در خلقت خداوند: آیه شریفه ازقول شیطان بیان می كند: ... قال لاتخذن من عبادك نصیبا مفروضا و لا ضلنهم و لامنینهم و لا مرنهم فلیبتكن آذان الانعام ولامرنهم فلیغیرن خلق اللّه و من یتخذ الشیطان ولیامن دون اللّه فقد خسر خسرانا مبینا، از بندگان تو،سهم معینی خواهم گرفت و آنها را گمراه می كنم، وبه آرزوها سرگرم می سازم، و به آنان فرمان می دهم كه گوش چهارپایان را بشكافند، و به آنان فرمان می دهم آفرینش خدایی را تغییر دهند و هركس،شیطان را به جای خدا ولی خود برگزیند، زیان آشكاری كرده است.(5) شیطان رانده شده تهدید كرده است كه گروهی ازبندگان خدا را مسخر اعمال شیطانیش می كند، از آن جمله، شكافتن گوش چهار پایان و تغییر خلقت خداوند است. این كارها بی شك اموری مبغوض خداوند هستند و بنابراین خداوند آن ها را از مواردخسران مبین شمرده است. آیا شبیه سازی، ازمصادیق تغییر در خلقت خداوند است كه از آن نهی شده است؟ گفته می شود كه مراد از «شكافتن» و«تغییر»، در این آیه، مطلق مفهوم لغوی آنها نیست واگر این اعمال به انگیزه های شرعی و عقلایی نه شیطانی انجام بگیرد مشمول آیه نخواهد بود، و الاهر تغییری در بدن مثل تراشیدن مو یا ختنه، یانشانه گذاشتن گوشهای شتر یا آرایش كردن، ازمحرمات خواهد بود. بطلان این حكم واضح است.
تعمیم حكم تغییر در خلقت خداوند، شامل هرگونه تغییری در طبیعت می شود. آیا از آن منع می كنیم؟هرگز، بنابراین عموم، مراد نیست، بلكه مراد آیه،اعمال شیطانی و خرافی مبتنی بر تصوراتی شیطانی وجاهلانه است كه نتیجه آن از بین رفتن ثروتهای طبیعی است مانند آنچه كه در این آیه آمده است: ما جعل اللّه من بحیرة و لاسائبة و لاوصیلة و لاحام،خداوند هیچ حكمی در باره «بحیره»(6) و«سائبه»(7) و «وصیله» (8) و «حام»(9) قرار نداده است (10).
علامه طباطبایی در المیزان می فرماید: «رسم عرب جاهلیت این بود كه گوش بعضی از احشام را مانندشتری كه چند شكم زاییده باشد یا شتری كه نذر بت شده بود، به منظور حرام كردن گوشتشان می شكافتند»(11). وی تاكید می كند: بعید نیست،مراد از تغییر خلقت خداوند خروج از حكم فطرت و ترك دین حنیف باشد با استشهاد به این كلام الهی كه : فاقم وجهك للدین حنیفا فطرت اللّه التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق اللّه ذلك الدین القیم، پس با دل پاك روی خود را متوجه دین كن. این فطرتی است كه خداوند، انسانها را بر آن آفریده، دگرگونی درآفرینش الهی نیست، این است آیین استوار.(12) شاید سیاق آیات با این معنا سازگار باشد و روایتی كه از امام باقر (ع) در مجمع البیان(13) ذیل تفسیراین آیه آمده است همین معنا را تایید می كند. لذانمی توان برای رد هرگونه تغییر طبیعی، به این آیه استناد كرد، چرا كه مراد قسمی خاص از تغییر است كه با وسوسه و تجویز شیطان صورت می گیرد.
شبیه سازی در واقع استفاده از قوانین طبیعی است كه خداوند در طبیعت مقرر فرموده است، ممكن نیست كه دخالت در خلقت خداوند آن گونه كه در اتهامات مخالفین آمده باشد، یا تحدی با خدادر خلقتش باشد آن گونه كه برخی از مخالفان شبیه سازی ادعا كرده اند و الا باید باب هرگونه ابداع علمی در علم وراثت را در همه زمینه های خلقت مسدود كنیم.
در برابر این اشكال كه شبیه سازی موجب بی نیازی از ازدواج می شود، باید گفت: اگر فرض كنیم شبیه سازی تا این حد آسان و فراگیر شود كه بعید است اولا انگیزه های ازدواج محدود به تولید مثل نیست، ثانیا تولید مثل قبل از هر چیز از طریق ازدواج، مطلوب انسان است و جز در موارداستثنایی به این گونه روشها پناه نمی برد.
احتمال انهدام جوامع انسانی، یا جدا شدن انسان ازانسانیت خود، مساله ای است كه دلیلی بر آن نیست،بلكه با عمل شبیه سازی، امكان نجات برخی ازتیره های رو به انقراض، یا خانواده ها از بیماریهای وراثتی و تقویت صفات خوب وجود دارد.
مساله از میان رفتن تنوع ژنی نیز چنین است.مطابقت كامل ژنها در موجوداتی كه با شبیه سازی به وجود می آیند به گونه ای كه هیچ تنوع و تفاوتی میان آنها نباشد، ثابت نشده است. علاوه بر این،اختلاف محیطها و عوامل خارجی قطعا منجر به نوعی اختلاف ژنها می شوند.
یكی دیگر از پیامدهای زیانبار شبیه سازی، تشویق به سقط جنین ذكر شده است. حكم سقط جنین درقانون و شریعت كاملا بیان شده است. رغبت طبیعی انسان به فرزند خود ماندگار است، چرا كه از عمق فطرت انسان سرچشمه می گیرد.
مسائل شرعی ارث و نظر و روابط اجتماعی انسانهایی كه با عمل شبیه سازی به وجود آمده اند، اموری است كه باید فقه اسلامی دیدگاه خود رانسبت به آنها بیان كند، نه با بستن در و محروم كردن علم انسانی از نتایج آشكار این تحقیقات، خودرا از پیامدها آن رها كند.
در پایان مساله بد اجرا كردن این كشف و سوءاستفاده از آن باقی ماند. این امر به دست انسان است، او می تواند از طریق اخلاق اجتماعی محكم وروح پاك انسانیت از سوء استفاده از این عمل اجتناب كند . ما نمی توانیم دری را بر خیر ببندیم به دلیل اینكه كسانی از آن در سوء استفاده می كنند.
بر می گردیم به ادله موافقان. ادله ایشان، قوی ومحكم و در خور تامل و بررسی است، خصوصاآنچه گفتند كه علم برای همگان است و نمی توان بشریت را به مجرد احتمالات و گمانه زنی هایی كه در مقابل آن ظنون و احتمالات مثبت و مقبولی وجود دارد، از ثمرات علم محروم كرد. بله، باید كه این روش های كشف علمی از آنچه مخالف شریعت است و معمولا در مانند این بحثها پیش می آید، دورباشند.
ما در اینجا در صدد آن نیستیم كه حكمی قاطع دراین مساله صادر كنیم، بلكه بر ضرورت عدم تسریع در حكم، تاكید داریم، تا این مساله از صفحات روزنامه ها به مراكز علمی انتقال یابد و از فضاهای حماسی و عاطفی و جنجالی رها شده و به بحث علمی وارسته ای تبدیل شود.
چكیده: نویسنده در آغاز مقاله به ذكر سیزده مقدمه كوتاه می پردازد كه بیشتر آنها بازگو كننده فضای باز و انعطاف پذیر شریعت اسلام درقبال دستاوردهای نوین تكنولوژی در زمینه تولید مثل است، البته مادامی كه سبب تضعیف یا تخریب حیات فردی و جمعی انسان نشود. سپس بعد از بیان كوتاهی از فن آوری شبیه سازی در قالب سنتی و جدید آن به طرح اجمالی دلایل موافقان و مخالفان شبیه سازی می پردازد. آنگاه در مقام پاسخ به مخالفان بر می آید و بعد از تشریح دو دلیل مهم آنان یعنی اختلاط انساب و تغییر خلقت خداوند به پاسخ از آنها و دیگر دلایل ایشان می پردازد. در نهایت بعد از تقویت دلایل موافقان و ترجیح دیدگاه آنان از داوری قطعی خودداری می كند.
كلید واژگان: شبیه سازی، تلقیح مصنوعی،تولید مثل، ازدواج، اختلاط انساب.
منابع؛
1 به مقاله دكتر حسان حتحوت در این موضوع رجوع شود.
2 وسائل الشیعه، ج 14، ص 234، باب 1 از ابواب نكاح حرام،
ح 15.
3 همان.
4 احتجاج طبرسی، ج 2، ص 93.
5 نساء، آیه 118 119.
6 شتر ماده چند شكم زاییده ای كه گوش او را
بریده باشند.
7 شتر ماده ای كه نذر بت ها شده باشد.
8 میشی كه دو قلوی نر و ماده زاییده باشد.
9 شتر نری كه ده نتاج از او به عمل آمده باشد.
10 مائده، آیه 103.
11 المیزان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 84.
12 روم، آیه 30.
13 مجمع البیان، ج 3، ص 173.

محمد علی تسخیری
منبع: سايت مجله فقه اسلامی 89


نوشته شده در   پنجشنبه 22 مهر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode