ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 7 آذر 1403
چهارشنبه 7 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 19 مهر 1389     |     کد : 10202

شهروند‌ جهان

روز پنجشنبه روزي مهم براي دوستداران ادبيات بود. خيل روزنامه نگاران مثل سال‌هاي پيش پشت در سفيد با حاشيه‌هاي طلايي كه سخنگوي آكادمي نوبل ادبيات بايد از آنجا بيرون مي‌آمد...

جام جم آنلاين: روز پنجشنبه روزي مهم براي دوستداران ادبيات بود. خيل روزنامه نگاران مثل سال‌هاي پيش پشت در سفيد با حاشيه‌هاي طلايي كه سخنگوي آكادمي نوبل ادبيات بايد از آنجا بيرون مي‌آمد و نام برنده را اعلام مي‌كرد دوخته شده بود. در سكوت دوربين‌هايشان را تنظيم مي‌كردند و به در زل زده بودند.
سرانجام راس ساعت اعلام شده، ساعت 11 به وقت گرينويچ و 5/2 به وقت ما، در باز شد و انگلاند سخنگوي نوبل از در بيرون آمد. او با بيانيه خيلي كوتاهي كه خواند به انتظار خيلي‌ها در سراسر جهان پاسخ داد. در همان اولين خط بيانيه كه به زبان سوئدي قرائت شد او از ماريو بارگاس يوسا نويسنده پرويي ياد كرد و جمعيت حاضر در سالن اين بار بدون گيج شدن درباره نويسنده معرفي شده، به احترام «يوسا» كه براي همه شناخته شده بود، دست زدند.
«يوسا» سال‌هاست كه به عنوان يكي از شايسته‌ترين چهره‌هاي ادبي جهان، در فهرست نويسندگاني قرار دارد كه انتظار مي‌رفت اين جايزه را دريافت كنند. اما انتخاب‌هاي گاه عجيب آكادمي سوئد و بيش از همه توجه آنها به نويسندگان اروپايي، ديگر مشتاقان ادبيات آمريكاي لاتين را از شنيدن نام يوسا به ياس بدل كرده بود.
خود يوسا، نويسنده 74 ساله نيز ساعتي بعد در مصاحبه مطبوعاتي كه در آن شركت كرده بود گفت از شنيدن نام خودش غافلگير شده است. درست مثل دوستدارانش.
يوسا متولد سال 1936 در شهر آركوپاي پرو است. اما بسياري از دوستداران ادبيات او را بيش از اين كه شهروند اين كشور بدانند به عنوان يك نويسنده اسپانيايي زبان مي‌شناسند و ادبيات يوسا دقيقا همانطور كه او در اين مصاحبه بيان كرد ادبياتي جهاني است. او درباره نظرش نسبت به ادبيات گفت «ادبيات حتي اگر ريشه‌هايي قوي در يك منطقه داشته باشد، بايد جهاني باشد. ادبيات نبايد جداافتاده، استاني يا محلي باشد». و اين دقيقا همان ويژگي‌هاي ادبيات يوسا است كه آكادمي سخت‌گير نوبل را واداشت تا او را انتخاب كنند.
سخنگوي نوبل درباره آثار يوسا در حالي كه نوشته‌هاي او را با ويكتور هوگو نويسنده بزرگ اجتماع‌گراي فرانسوي مقايسه مي‌كرد، گفت: «يوسا نويسنده‌اي است كه دلمشغولي‌اش جامعه است... او بر اين باور است كه وظيفه اصلي يك نويسنده سرگرم كردن خواننده نيست؛ بلكه بايد به خواننده راه را نشان بدهد، حقيقت را بگويد؛ سوال كند، و وجدان آگاه جامعه باشد.»
و اين دقيقا نظر يوساست. به نظر او «يك قصه خوب قصه‌اي است كه بتواند فاصله ميان اثر و خواننده را از بين ببرد. ادبيات به زندگي كمك مي‌كند و شكاف‌ها و كمبودهاي زندگي را با تخيل و ابداع پر مي‌كند. نوشتن نوعي آزادي بيان است. بايد به كساني كه ادبيات را تفنن و تفريح مي‌دانند؛ بگويم كه سخت در اشتباه‌اند، چرا كه ادبيات مسووليت‌هاي بزرگ سياسي، اجتماعي و زيبايي‌شناسي را بر دوش دارد.»
براي همين يوسا در آثارش از دردي مشترك مي‌گويد و معتقد است داستان و رمان مي‌تواند به مردم جهان كمك كند تا جهان را بشناسند. و جهان نيز از او تقدير مي‌كند. او مردي است كه دو سال پيش براي 50 سال نوشتنش در گوشه و كنار دنيا مراسم متعددي برگزار شد و از اين تلاش خستگي ناپذير او تقدير به عمل آمد. او همواره براي انتشار رمان‌هايش كه اعتباري بين‌المللي دارند و در گستره وسيعي موجب ارتقاي سطح هنر و بشريت شده‌اند، تقدير شده است.
دغدغه يوسا كل آمريكاي لاتين و حتي جهان است. «جنگ آخر زمان» او در برزيل مي‌گذرد و «سوربز» در جمهوري دومنيكن. در جديدترين كتابش با عنوان «رويا سلت» كه به زودي منتشر مي‌شود هم او به سراغ كنگو رفته و از مبارزات يك ايرلندي براي رهايي اين كشور از بار استعمار بلژيك سخن گفته است.
به نظر او مرزهاي جغرافيايي آمريكاي لاتين مصنوعي هستند و مردم همه اين كشورها تاريخ يكساني را پشت سر گذاشته‌اند كه برايشان مشكلات، سنت‌ها، افسانه‌ها، زبان و فرهنگ مشابهي را به جاي گذاشته است. براي همين سنت‌هاي سياسي اين كشورها هم مشابه هم است و حتي آدم‌هاي معمولي جامعه هم درگير سياست هستند.
به همين دليل او در دهه‌هاي گذشته به عنوان يكي از بزرگ‌ترين و ماجراجوترين نويسندگان جهان مطرح بوده و تركيبي پيش‌بيني ناپذير از ادبيات و وجدان اجتماعي را در زندگي و كارهايش ارائه كرده و حتي براي شركت در انتخابات رياست جمهوري مورد توجه قرار گرفت و در سال 90 رسما نامزد اين مقام شد. اما او اين انتخابات را به يك معلم رياضي به نام آلبرتو فوجي موري باخت. هر چند خيلي طول نكشيد كه كار اين مرد به رسوايي كشيد و راهي زندان شد.
اين نويسنده 74 ساله خود را نويسنده‌اي انتقادي مي‌داند كه نسبت به هر چيزي كه در آن تعصب و محافظه‌كاري وجود داشته باشد، واكنش نشان مي‌دهد. با اين حال براي او ادبيات بر سياست مقدم است و هرچند مي‌گويد در بسياري از موارد شعر و رمان آمريكاي لاتين به عنوان ابزاري سياسي به كار رفته و زيبايي‌شناسي و هنر آن فداي پيامش شده است، اما خود او هرگز در اين وادي رها نشده است.
همين ويژگي‌هاست كه او را شايسته دريافت جايزه نوبل مي‌كند و ارزيابي آكادمي نوبل از آثار او چنين بيان مي‌شود: «كتاب‌هاي او اغلب بسيار پيچيده و تلفيقي از عناصر مختلف هستند و چشم‌اندازهاي مختلفي را ارائه مي‌كنند، و با صداهايي متفاوت در زمان‌هايي متفاوت مي‌گذرند...او همه اينها را به روشي نو انجام مي‌دهد و به گسترش هنر روايت كمك كرده است.»
يوسا سبك‌هاي متنوعي را آزموده و در آثار متعددش كه سر به 30 عنوان مي‌زند، به سراغ موضوع‌هايي از طيف‌هاي مختلف رفته و از كمدي تا تحليل واقعي سياسي را تجربه كرده است.
او گفته است: «بيشتر به ادبيات واقع‌گرا گرايش دارم و سال‌ها در جستجويش بوده‌ام و آن را نزد نويسندگاني چون فلوبر، داستايوفسكي، تولستوي و بالزاك يافته‌ام. همچنين در خود داستان چيزي كه بيشتر برايم ارزش دارد، عناصر راوي و زمان است. راوي مهم‌ترين شخصيت است، چون تمام اتفاقات و نحوه رخ دادن آنها در زمان به او وابسته است.»
داستان‌هاي يوسا بر بستري تاريخي استوار است، اما آثارش ادبيات ناب است نه كتاب تاريخي. براي او تاريخ محملي است كه مي‌توان مشكلات انسان را با آن بيان كرد. در كتاب «سور بز» در حالي كه او از ديكتاتوري دومنيكن سخن مي‌گويد، از سبكي بي‌نظير براي روايت داستان استفاده مي‌كند و در عين حال چنان به تحليل شخصيت‌هاي مثبت و منفي‌اش دست مي‌زند، كه براي هر يك از شهروندان جهان، اين كتاب تحليلي ملموس و شخصيت‌ها باورپذير هستند.
او در رشته حقوق و ادبيات در ليما و مادريد تحصيل كرده و با نوشتن رمان «دوره قهرمان» در سال 1963 به عنوان يك نويسنده شناخته و به رهبر موج نوي آمريكاي لاتين بدل شد. در اين رمان او از تجربياتش در مدرسه نظامي لئونچيو پرادو سخن گفته بود و هرچند با اين رمان برنده جايزه منتقدان اسپانيا شد، اما حكومت نظامي پرو هزاران نسخه از اين كتاب را با حمايت نظامي‌ها سوزاند و او را كمونيست خواند.
در سال 1995 يوسا برنده جايزه سروانتس شد كه مهم‌ترين جايزه براي زبان اسپانيايي است. او نخستين برنده آمريكاي جنوبي جايزه 5/1 ميليون دلاري نوبل ادبي پس از گابريل گارسيا ماركز است كه اين جايزه را در سال 1982 برده بود و نخستين برنده اسپانيايي زبان پس از «اكتاويو پاز» مكزيكي در سال 1990 محسوب مي‌شود.
يوسا هيچگاه از سياست خسته نمي‌شود. او هيچوقت بدبين نيست و با بدبيني كه در روشنفكران و فعالان در كشورهاي تحت سلطه ديكتاتوري رسوخ مي‌كند، مخالف است. او معتقد است وقتي طبقه متوسط جامعه دچار انفعال شود، كارايي‌اش را در انجام كارها و تغيير دادن محيط‌ از دست مي‌دهد.
رابطه بين رئيس‌جمهور پرو آلن گارسيا و ماريو بارگاس يوسا نيز نشان‌دهنده همين روحيه خستگي‌ناپذير است. گارسيا در حالي با شادي براي يوسا پيام تبريك فرستاد و گفت: «اين يك روز بزرگ براي پرو و عملي بزرگ و عادلانه در حق يوسا است» كه او يك ماه پيش رئيس‌جمهور پرو را به سختي شماتت كرده بود و تصويب يك قانون جديد را كه كشتارگران 2 دهه جنگ داخلي را مي‌بخشيد، نقض حقوق بشر خوانده بود. با اعتراض يوسا، رئيس‌جمهور اين قانون را دوباره به كنگره برد و كنگره تصويب آن را رد كرد. او اخيرا با حمايت خود موجب ساخت موزه‌اي به ياد نزديك به 70 هزار مردم سرزمينش شد كه در جنگ‌هاي داخلي 20 ساله ‌كشته شدند.
يوسا هميشه در سفر است و بخشي از سال را در اسپانيا و بخشي از سال را در پرو ـ كشورش ـ مي‌گذراند. با اين حال او به عنوان استاد مهمان اين ترم در دانشگاه پرينستون نيوجرسي نيويورك حضور دارد و براي دانشجويان از ادبيات مي‌گويد. او در مصاحبه‌اش گفت: خودم را شهروند جهان مي‌دانم و فكر مي‌كنم اين مساله به خوبي ديدگاه من را نسبت به جهان نشان مي‌دهد و همچنين نظر من را نسبت به آنچه ادبيات بايد باشد.»
او هنوز به طور منظم براي روزنامه ال پاييس اسپانيا مطلب مي‌نويسد و يادداشت‌ها و مقاله‌هايش در نشريه‌ها و مجله‌هاي معتبر دنيا چاپ مي‌شود. او خستگي‌ناپذير است و براي نوشتن جديدترين رمانش «روياي سلتي» سفري به كنگو كرد و به روستاهاي دورافتاده رفت تا با زندگي واقعي مردم روبه‌رو شود.
يوسا وقتي خيلي جوان بود با جوليا اركيدي كه بسيار از او مسن‌تر بود ازدواج كرد. اين ازدواج كه الهام بخش او براي نوشتن داستان «عمه جوليا» شد پس از 9 سال به جدايي انجاميد. او در سال 1965 با دختر عمويش ازدواج كرد و داراي 3 فرزند است.

تايم، تلگراف، گاردين / مترجم :‌آرزو پناهي


نوشته شده در   دوشنبه 19 مهر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode