اگرچه عمده مباحث و موضوعاتي كه در روانشناسي رشد اطفال و نوجوانان مدنظر بوده و به آنها پرداخته ميشود، بررسي روند رشد و تكامل و پيشرفت آنها در حيطه كاركردهاي عاطفي، اجتماعي، ارگانيك و... است، ليكن گاه در كودكان و نوجوانان با پسرفت مواجه ميشويم.
به عبارت ديگر برخلاف انتظار، نهتنها فرد به موازات رشد سني خود، در حوزههاي مختلف روانشناختي، رشد و پيشرفتي نداشته، بلكه به نسبت و در مقايسه با توانمنديها و كارايي قبلي خود دچار پسرفت گرديده و روند نزولي نشان ميدهد. براي مثال كودكي كه از لحاظ تكلم و دامنه لغات، به ميزان مشخص و قابل قبولي از توانايي رسيده، بنا به دلايلي كه موضوع بحث اين گفتار است، نهتنها پيشرفتي نداشته، بلكه قدرت و توان خود را در به كار بردن كلمات، گفتن آنها يا جملهسازي از دست ميدهد يا كودكي كه براساس روند رشد و تكامل خود، قادر به كنترل ارادي ادرار خود شده، مجددا دچار شبادراري ميشود. بنابراين شناخت علل و زمينههاي پسرفت در اطفال و نوجوانان ضروري است و بايد با مشاهده هرگونه شواهدي دال بر پسرفت آنها، به دنبال علتهاي آن بود.
همچنين در زمان رخدادها و فاكتورهايي كه ميتوانند منجر به پسرفت شوند، تمهيداتي انديشيده شود تا آسيب وارده بر روند رشد و تكامل كودك كمتر و كنترل شود.
اگرچه فهرست علتهايي كه ميتوانند به پسرفت رشد اطفال منجر شوند، مفصل است، اما در اين مجال كوتاه به مهمترين و در عين حال شايعترين آنها اشاره ميشود.
بحرانها
بحران هايي مانند وقوع جنگ، رخدادهاي غيرمترقبه مانند زلزله، صاعقه، خورشيدگرفتگي، سيل، تصادفات رانندگي، مشاهده درگيريهاي منجر به ضرب و جرح و قتل يا درگيريهاي خشن و فيزيكي مي تواند موجب پسرفت رشد كودكان شود.
اضطراب
از شايعترين و مهمترين علل پسرفت در اطفال اضطراب و تنشها هستند. مواردي مانند سوگ و از دست دادن پدر و مادر يا يكي از عزيزان (مانند مادربزرگ، پدربزرگ و...) كه كودك از نظر عاطفي وابستگي و ارتباط نزديكي با آنها داشته از اين جمله است .
جدايي والدين از يكديگر يا جداشدن كودك از محيط يا افراد و دوستاني كه به آنها وابسته بوده است، به علت جابجايي محل يا شهر محل سكونت نيز در رشد او موثر است. حتي جابجايي مدرسه محل تحصيل، جدايي از همكلاسيها و... نيز ميتواند منجر به اضطراب كودك شود كه در واقع اضطراب و استرس ناشي از تروما و حوادث تلخ و ناگوار است. مثلا كودكي كه از نزديك شاهد فوت يكي از والدين خود در سانحه تصادف رانندگي بوده است، پس از آن با يادآوري ذهني صحنه رخداد، دچار اضطراب و تنش ميشود و اين اختلال روانشناختي ميتواند به پسرفت كودك منتهي گردد.
تنبيه كودك بالاخص تنبيههاي فيزيكي، تنبيههاي نامتناسب و افراطي و غيرمعقول يا تنبيه كودك در جمع نيز تاثير منفي در رشد او دارد.
يكي از مهمترين تنشهايي است كه كودكان با آنها مواجه بوده و گاه در اين مواجهه، عكسالعملها و واكنشهاي شديدي نشان ميدهند مساله احساس تبعيض است . اين احساس ممكن است ناشي از رفتار ناشايست والدين باشد كه بين فرزندان خود تبعيض قائل ميشوند يا اشتباه آموزگار و مربي باشد كه بين كودكان و دانشآموزان تحت آموزش خود، فرق ميگذارند.
«تبعيض منفي»، اثرات روانشناختي بسيار شديدتري در اطفال به جاي ميگذارد. وقتي كه كودك ميبيند، عضوي از خانواده يا كلاس كه عملكرد ناموفقتري داشته و يا از نظر رفتاري و انضباطي نمره پايينتري گرفته است، بيشتر مورد توجه و لطف والدين، اطرافيان يا آموزگار است، شديدا دچار تنش و استرس ميشود.
بيماريها
بيماريهاي مختلفي ميتوانند منجر به پسرفت رشد كودك شوند. بيماريهاي تيروئيدي و نامنظميهاي آن، بيماريهاي خوني مانند كمخوني شديد، بيماريهاي قلبي بالاخص آن دسته از بيماريهاي قلبي كه منجر به كمبود و فقر اكسيژن در بافتها و مغز ميگردند، بيماريهاي متابوليك، ديابت، سوءتغذيه، اشكالات كروموزومي كه با تاخير خود را نشان ميدهند و... برخي از اين موارد هستند.
دكتر محمدجعفر طالبپور
جامجم