ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 17 تير 1403
يکشنبه 17 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 14 مرداد 1389     |     کد : 8739

هدايت كمالات وجودي

اصل هدايت مانند ديگر كمالات وجودي، بالذات و بالاصاله، فقط در اختيار خداوند است؛ ولي انبيا و اولياي الهي كه مجريان مشيت خدايند، بالتبع مي‏توانند ديگران را هدايت كنند...

اصل هدايت مانند ديگر كمالات وجودي، بالذات و بالاصاله، فقط در اختيار خداوند است؛ ولي انبيا و اولياي الهي كه مجريان مشيت خدايند، بالتبع مي‏توانند ديگران را هدايت كنند، تكويناً و تشريعاً؛ يعني هم از نظر ولايت، واسطه فيض در هدايت تكويني گردند و هم از لحاظ رسالت، واسطه فيض در هدايت تشريعي شوند.
همين تفاوت ميان هدايت اصيل و تبعي، مي‏تواند محمل جمع نفي و اثبات باشد. زيرا در بعضي از آيات، هدايت مردم به پيامبر اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم نسبت داده شده است؛ ﴿ إنّك لتهدي إلي صراط مستقيم﴾.(1) خود پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم بر صراط مستقيم قرار دارد و تمام كارهاي اعتقادي و اخلاقي و فقهي و حقوقي او بر مسير راست واقع شده است؛ ﴿إنّك لمن المرسلين٭ علي صراط مستقيم﴾.(2) پس آن حضرت‏صلي الله عليه و آله و سلم حق هدايت كردن ديگران را دارد.
در بعضي از آيات، هدايت افراد از پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم سلب شده است؛ ﴿إنّك لا تهدي من أحببتَ و لكنّ الله يهدي من يشاء و هو أعلم بالمهتدين﴾؛(3) يعني تو، هر كه را دوست داشته باشي، نمي‏تواني هدايت ‏كني، ليكن خداوند هر كه را بخواهد هدايت مي‏فرمايد.
شاهد اين‏گونه جمع ميان نفي و اثبات و تقسيم هدايت به اصلي و تبعي، آيه‏اي است كه خداوند هدايت ديگران را به پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم نسبت مي‏دهد، ليكن پيش از آن، هدايت را از آن خدا دانسته، سپس راه هدايتي پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم را هم همان صراط مستقيم خداوند مي‏شمرد كه نظام آفرينش در اختيار اوست و همه چيز به سوي او در حال صيرورت و تحول است؛ ﴿و لكن جعلناه نوراً نهدي به من نشاء من عبادنا و إنّك لتهدي إلي صراط مستقيم ٭ صراطِ الله الّذي له ما في السّموات و ما في الأرض ألا إلي الله تصير الأمور﴾.(4)
همچنين گاه لزوم پيروي از خداوندِ مهتدي بالذات مطرح است و هرگونه پيروي از غير او، مردود شمرده شده است(5) و گاه پيروي از حضرت ابراهيم خليل(عليه‌السلام) طرح
شده است؛ ﴿يا أبت إنّي قد جاءني من العلم مالم يأتك فاتّبعني أهدِك صراطاً سويّاً﴾.(6)
بازگشت انحصار پيروي در هدايت خداوند و سلب آن از غير او، به اين است كه پيروي اصيل از هدايت بالاصالة است كه مخصوص خداست و پيروي تبعي به دنبال هدايت بالتبع است كه انبيا و اولياي الهي از طرف خداوند عهده‏دار رسالت آن هستند.
شاهد جمع ياد شده نيز در اين آيه مشهود است: ﴿قد جائني من العلم مالم يأتك فاتّبعني﴾؛(7) يعني چون علمي نصيب من شده، نه تو، از من پيروي كن. پس روح پيروي از حضرت ابراهيم(عليه‌السلام) به اطاعت از علمي است كه از سوي خداوند بهره او شده است؛ مانند تعليق حكم بر وصف كه مشعر به عليت است.
بنابراين، تمام اهتداهاي جهان امكان، تابع اهتداي ذاتي خداست و همه هدايت‏هاي انبيا و اوليا نيز پيرو هدايت اصيل خداوند است.
در جمع بين اثبات و نفي نمي‏توان اثبات را به هدايت تشريعي و سلب را بر هدايت تكويني حمل كرد؛ يعني پيامبر از هدايت تشريعي بهره دارد، ولي از هدايت تكويني بي‏بهره است. زيرا پيامبر گرامي‏صلي الله عليه و آله و سلم در هر دو هدايت، واسطه فيض و مجراي لطف حق است؛ چنان‏كه نمي‏توان اثبات را بر هدايت به راه مستقيم(ارائه طريق) و نفي را به ايصال به هدف حمل كرد. زيرا مقام شامخ رسالت واسطه تمام اين فيوض بوده، در تمام درجات هدايت و اقسام آن مجراي رحمت الهي است.
1. سوره شوري، آيه 52.
2. سوره يس، آيات 4 ـ 3.
3. سوره قصص، آيه 56.
4. سوره شوري، آيات 53 ـ 52.
5. سوره يونس، آيه 35.
6. سوره مريم، آيه 43.
7. سوره مريم، آيه 43.

هدايت در قرآن، ص 59-62.


نوشته شده در   پنجشنبه 14 مرداد 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode