اعمال جوارحي، متفرّع بر اعمال جوانحي است و عمل جوانحي، همان قبول و نكول نسبت به عصاره علوم و تمايلات و زيرمجموعه انتخاب و اختيار انسان است. عمل محكم، عملي است كه مسبوق به عزمي محكم باشد كه آن هم متفرّع بر انتخاب محكمات بينشي و تمايلات فطري است و عمل متشابه، عملي است كه براساس تصميمات متشابه انجام شود كه آن هم متفرّع بر انتخاب و اختيار متشابهات علمي و تمايلات طبيعي است. هر مجموعهاي كه در ستون بينشها و تمايلات پذيرش شده كسي گردآوري شده باشد، بستر عزم و تصميم و سپس عمل خارجي او را فراهم ميكند؛ خواه هماهنگ با بينشهاي حضوري و تمايلات فطري و در جهت شكوفايي آنها باشد يا ناهماهنگ با آنها و در مسير دفن فطرت باشد. مسلّماً تنظيم آيات بُعد بينش و گرايش در عرصه قبول در جهتي همنوا با روح بلند انساني و محدود به محكمات بالاصاله و محكمات بالمحكم، اين امكان را براي قواي عامله فراهم ميآورد كه براساس عزم محكم، شاكلهاي مثبت، و انساني مطابق با وجود خدادادي او بسازد و سعادت بشر را به معناي اتَمّ و اكمل آن تأمين كند و به هر ميزان كه از اين مرتبه تنزّل شود و انتخاب و اختياري متشابه در ورطه قبول و نكول داشته باشد، درصد موفقيت كمتر است، چون تصميمات متشابهي در اين بُعد اتّخاذ شده و زمينه اعمالي متشابه را فراهم خواهد كرد.
تفسير انسان به انسان، ص 325.