بررسي و تحليل زندگاني امامان بزرگوار شيعه، در واقع مصداق بسط عملي قرآن است.
به همين دليل در اشارات عرفاني و باطني، از امام بهعنوان «قرآن ناطق» ياد شده است زيرا امام است كه قرآن را در متن زندگي اجتماعي وارد ميكند و در واقع تفسير زنده قرآن را براي مردم باز ميگويد. اين همان سرّ سرزندگي و جاودانگي قرآن در ميان مسلمانان است. به همين دليل، توجه به سخناني كه امامان شيعه در تفسير و بسط معناي قرآن گفتهاند، فرصتي است مغتنم جهت به سخن آوردن قرآن و فهم دقيق آن در بسترهاي اجتماعي و فرهنگي هر عصر. مطلب حاضر، نگاهي كوتاه دارد به اين نكته از منظر امام حسنمجتبي(ع) و نحوه تلقي ايشان از قرآن.
قرآن در آيات فراواني به بيان منزلت رفيع و شأن والاي خويش پرداخته تا هيچ كس حجتي در رويگرداني از قرآن نداشته باشد و كسي هم كه به قرآن روي ميآورد، با معرفت و بينش در وادي آن گام نهد. امام حسن مجتبي(ع)، بارها از جايگاه و عظمت قرآن كريم سخن گفتهاند و امت اسلامي را به آموختن آن و پايبندي به رهنمودهاي آن ترغيب و آن را تنها وسيله نجات از ناراستيها و نيل به نيكبختي و سعادت ابدي معرفي كردهاند. آن حضرت در اينباره فرمودهاند: در اين قرآن، چراغهاي درخشان هدايت و وسيله شفا و درمان امراض دلها موجود است. بنابراين بايد قلبها را با فروغ تابناك آن روشن ساخت؛ يعني تنها با گوش سپردن به آموزههاي حيات بخش آن و انديشيدن در احكام و دستوراتش، قلب، زندگي روشن خود را مييابد؛ همانگونه كه رهروان واديها، در پرتو نور، از تاريكيها گذر كرده، مسير درست حركت را درمييابند و از دچار شدن به حيرت و سرگرداني نجات پيدا ميكنند. (1)
پيروان واقعي قرآن
امام حسن(ع) ضمن آنكه قرآن را رهبر واقعي انسانها معرفي ميكند، ضرورت تبعيت از آن را گوشزد كرده و فرموده است: پيروان حقيقي قرآن، كساني هستند كه در عمل، قرآن را برنامه زندگي خود قرار ميدهند. آن حضرت همچنین ميفرمايد: تنها چيزي كه در اين دنياي فاني و زوال پذير باقي ميماند، قرآن است؛ پس قرآن را پيشوا و امام خود قرار دهيد تا به راه راست هدايت شويد. همانا بيشترين ملاحظه را كساني در حق قرآن به عمل ميآورند كه به آموزههاي آن عمل ميكنند. بنابراين پيروان حقيقي قرآن كساني هستند كه عاملان به معارف قرآناند و در مقابل، دورترين افراد به قرآن، كساني هستند كه به دستورات آن عمل نكنند؛ هر چند به ظاهر حافظ و قاري آن باشند. (2)
ادب تلاوت قرآن
پيامبر اعظم(ص) و ائمه اطهار(ع) همواره مراقب بودند كه آداب تلاوت را بهصورت كامل رعايت كنند. در اين باره امام سجاد(ع) نقل كرده است که چون عموي بزرگوارم حضرت امام حسن(ع) قرآن تلاوت ميكردند، هيچ گاه آيه ياايها الذين امنوا ؛اي كساني كه ايمان آوردهايد! را از قرآن نميخواند مگر آنكه ميگفت: «لبّيكاللهم لبّيك» (3 ) اين لبّيك گفتن در پاسخ خطاب خداوند، نشانه حضور قلب آن حضرت به هنگام تلاوت آيات الهي بود كه خود نوعي مراعات ادب، در قرائت قرآن و گفتوگو با خداست.
تفسير آيات قرآني
سيره و روايات باقي مانده از كريم اهلبيت، امام حسن مجتبي(ع) بسيار ارزشمند و مهم است و دستمايه خوبي براي مفسران و علاقهمندان به تفسير قرآن به شمار ميرود. از نگاه امام حسن(ع) «تفسير» بايد روشمند باشد. بر اين اساس تفسير به رأي حرام است؛ « هر كسي درباره قرآن با رأي خود سخن گويد و به حق باشد، باز گناه كرده است». (4 )
امام حسن مجتبي(ع) به تناسب مسائلي كه پيش ميآمد، تفسيرهاي خويش از آيات الهي را ارائه ميكرد. اين كار، گاهي در قالب سخنراني و مخاطبه بود و زماني در شكل پاسخ به سؤالات قرآني. امام حسن(ع) همواره بهعنوان قافلهسالار خاندان علوي و اهلبيت(ع) در دوره امامت خويش مورد پرسشهاي مختلف قرآني بود و در سايه آن، امروز حجم زيادي از پاسخهاي حضرت به يادگار مانده است.
تفسير «مشكات و ابرار» به اهلبيت(ع)
با توجه به نارساييهاي مكاتب بشري و محدوديتهاي فكري انسانها، هيچ بشري بدون ارتباط با منبع وحي الهي نه توانايي تشخيص مصالح خود را ميتواند داشته باشد و نه قادر است تمام عوامل تهديد کننده حيات، انديشه و باورهايش را بشناسد. بنابراين كاملترين برنامه هدايت، برنامهاي است كه از ناحيه پروردگار ارائه شده است؛ چرا كه خداوند خالق انسان و همه پديدههاي نظام هستي است و از تمام نيازها و زمينه كمال و تعالي انسانها آگاه است. اين برنامه كامل و سعادتبخش توسط فرستادگان و اولياي خاص او براي جامعه بشري تبيين و تفسير شده است. اهلبيت و خاندان پيامبر(ص) همان هدايتكنندگاني هستند كه بنا برآيات قرآني براي هدايت و رهبري مردم به سوي سعادت برگزيده شدهاند.
امام حسن(ع) در نامهاي به عبدالله بن جندب در اين زمينه چنين فرموده است: مثل ما در كتاب خدا، همچون مشكات است. مشكات، قنديل است و در آن چراغ است و چراغ، محمد و خاندان او هستند و چراغ در شيشه است. آن شيشه، گويي اختري درخشان است كه از درخت خجسته زيتوني ( عليبنابي طالب) كه نه شرقي و نه غربي است و نه يهودي و نه نصراني، افروخته ميشود. نزديك است كه روغن آن – هر چند بدان آتش نرسيده باشد – روشني بخشد. نوري روي نوري ديگر است. خدا هر كه را بخواهد به نور خود هدايت ميكند.
سپس ما نجيبان و پيشگامان پيامبران و جانشينان خدا در زمين و همان خالص شدهها براي خدا در كتاب خداييم و ما نزديكترين مردم به پيامبر خداييم و ما آن كساني هستيم كه خدا دين خود را براي ما تشريع كرد و در كتاب خود فرمود: شرع لكم من الدّين ما وصّي به نوحا و الّذي اوحينا اليك و ما وصّينا به ابراهيم و موسي و عيسي ان اقيموا الدّين و لا تتفرّقوا فيه؛(5) از دين آنچه را كه نوح درباره آن سفارش كرده براي شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحي كرديم و آنچه را درباره آن به ابراهيم و موسي و عيسي سفارش كرديم كه دين را به پا داريد و در آن جدايي نكنيد. و بر امت محمد باشيد. آري كبر علي المشركين؛(6) بر مشركان گران ميآيد. (7 )
شاهد و مشهود
فهم معارف قرآن، راه و روش خاصي دارد كه بدون در نظر گرفتن آن، چه بسا آدمي در برداشت از آيات قرآن دچار خطا ميشود و لذا يكي از ضرورتها در تفسير كتاب الهي مراجعه به منابع اصيل و صحيح است. اهلبيت(ع) بهعنوان كانوني كه خانههايشان جايگاه نزول قرآن بوده است، بهترين مفسران آيات الهياند؛ چرا كه پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) آشناي كامل به معارف قرآني هستند. در روايتي آمده است كه ابوالحسن علي بن احمد واحدي با سند خود، روايت ميكند كه مردي گفت: من وارد مسجد مدينه شدم و ديدم مردم دور يك نفر گرد آمدهاند و او از رسول خدا(ص) سخن ميگفت. به او گفتم: مرا از تفسير آيه و شاهد و مشهود آگاه كن! گفت: بله، اما شاهد روز جمعه است و مشهود روز عرفه. از او گذشتم و به يك نفر ديگر(كه مردم اطرافش بودند و سخن ميگفت) رسيدم و همان سؤال را پرسيدم. گفت: بله، اما شاهد روز جمعه است و مشهود روز عيد قربان.
نزد جواني كه صورتش همچون طلاي سرخ ميدرخشيد و از رسول خدا(ص) سخن ميگفت، رسيدم و همان سؤال را پرسيدم. گفت: آري، اما شاهد محمد(ص) است و مشهود روز قيامت. آيا نشنيدي كه خداي سبحان ميفرمايد:اي پيامبر! ما تو را شاهد فرستاديم. (8)و نيز فرمود: آن روز، روزي است كه مردم را براي آن گرد ميآورند و آن، روز مشهود است (كه جملگي در آن حاضرند.) (9)پرسيدم: اين جوان كيست؟ گفتند: حسن بن علي بن ابي طالب(ع) و پاسخ حسن(ع) از همه صحيحتر و بهتر بود. (10)
ميزان حق و باطل
پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به شيوههاي گوناگون قرآن را ملاك قبولي يا ردّ اعمال و رفتار انسان معرفي كردهاند و از ما، با تأكيد فراوان خواستهاند تمام كارهاي خود را با معيارهاي قرآن هماهنگسازيم تا در دنيا و آخرت، از صراط مستقيم الهي منحرف نشويم. اولياي الهي اين واقعيت را با الفاظ و تعابير و حتي تمثيلهاي گوناگون بيان كردهاند. امام حسن مجتبي(ع) در روايتي، اين حقيقت را چنين بيان كرده است: قرآن، در صحنه قيامت، بهصورت رهبر مردم حاضر ميشود. تمام مردم آن روز، به دو دسته تقسيم ميشوند: دسته اول كساني هستند كه به قرآن عمل كردهاند و حلال و حرام آن را به همانگونه كه هست، به جا آوردهاند. قرآن آنان را به سوي بهشت جاويدان هدايت ميكند. دسته ديگر آناني خواهند بود كه حدود و احكام قرآن را زير پا نهادهاند و محرّمات آن را مرتكب شدهاند و آنها را حلال شمردهاند، كه قرآن اين گروه را به سوي آتش روانه خواهد ساخت. (11 )
1- شيخ كليني، اصول كافي، ج2، ص600
2- ديلمي، ارشاد القلوب، ص102
3- علامه مجلسي، بحارالانوار، ج43، ص331
4-كشف الغمه، ج1، ص573
5- شوري،13
6- همان
7-تفسير فرات كوفي، ص285، ص385
8- احزاب:45
9- همان
10- العوالم، ج16، ص373-374
11- ارشادالقلوب، ص103
همشهري انلاين- زهرا رضاييان