چون ياد معاد هم از زدودن شبهه علمي و هم در غبارروبي شهوت عملي سهم بسزايي دارد سرانجامِ بسياري از مباحث قرآن به ياد مرگ و تذكر قيامت پايان ميپذيرد. قرآن بر اين مسأله چنان پاي ميفشارد كه گاهي با سوگند، بر آن تأكيد ميورزد: «زعم الّذين كفروا أنْ لن يُبعَثوا قل بلىٰ و ربّي لتُبعثُنّ ثم لتُنبّئونّ بما عملتم و ذلك علي اللّه يسير...﴿1﴾؛ كافران گمان كردند كه هرگز پس از مرگ برانگيخته نميشوند. اي رسول ما به آنان بگو به خداي من سوگند كه البتّه برانگيخته ميشويد و سپس به اعمال خود آگاه ميگرديد و اين بر خدا بسيار آسان است. ياد آريد روزي را كه خداوند همه شما را به عرصه قيامت جمع ميكند و آن روز، روز غبن و پشيماني بدكاران است و هر كه به خدا ايمان آرد و نيكوكار شود خدا گناهش بپوشد و در باغهايي كه زير درختانش نهرها جاري است داخل گرداند كه در آن بهشتِ جاودانْ متنعّم باشند و اين در حقيقت رستگاري بزرگ خواهد بود و آنان كه كافر شده و آيات ما را تكذيب كردند اهل آتش دوزخ و در آن جاويدانند و آن جا بسيار بدمنزلگاهي است. البته در تحليل نهايي معلوم ميشود علّت همه ناباوريها به قيامت و معاد آن است كه در حقيقت خداوند را آن گونه كه بايد بشناسند نشناختند: «و ما قدروا اللّه حقّ قدره«﴿2﴾؛ زيرا معاد همان رجوع به مبدأ است؛ اگر كسي مبدأ فاعلي جهان، يعني خداي سبحان را به خوبي بشناسد و به اسماي حسنا و صفات عُلياي وي آشنا باشد حتماً معاد را باور خواهد داشت.
1 ـ سورهٔ تغابن، آيات 7 ـ 10
2 ـ سورهٔ انعام، آيهٔ 91.
معاد در قرآن، ص 53 ـ 54